دختری که در حادثه اهواز دستش نلرزید
پارسینه: هنوز تــب و تاب اتفاقی که صبح شــنبه در مراســم رژه نیروهای مسلح در اهواز به وقوع پیوست، نخوابیده است.
همچنان رعب و وحشــت در دل مردم اهواز و البته مردم ایران است. در این میان عکسها و فیلمهای اصحاب رسانه از لحظههای خاص و رویدادهای در حال وقوع، بیانگر داستان مصور این رویداد است. عکسهایی مثل لحظه تیرخوردن و افتادن جانبازی روی زمین، لحظه هدایت مردم به اماکن امن توسط ســربازها، لحظه درآغوش گرفتن پسربچهای خون آلود توسط پاسداران و عکســی از خانم عکاسی که خوابیده بر زمین و وحشــت زده در حال ادامه رسالتش یعنی عکاسی است. با این عکاس که عکسهایش عکس روی جلد روزنامه دیروز هفت صبــح و حدود ۲۰ روزنامه دیگر بود، در رابطه با حــال و هوای آن لحظات گفتگو کردهایم.
از مکان تیراندازی و درگیری دور بودم
فاطمه رحیماویان متولد ۱۳۷۰ است، کارشناســی هنر اســامی دارد و درحال حاضر عکاس خبرگزاری فارس خوزستان است. او به عکاسی از دوران کودکی عالقهمند بوده و شــروع به کار عکاســیاش را از ســال ۱۳۹۲ در خبرگزاری محلهای شــروع کرده است. فاطمه که سابقه حضور در مراسمهای این چنین نداشته به همراه حدود ۱۰ عکاس دیگر به این مراسم اعزام میشود تا عکسهایی ناب از رژه نیروهای مسلح شکار کند. اما تقدیر روز بدی را برای او و مردم اهواز رقم زده بود. او درایــن باره میگوید: در حین رژه میخواستم از یک نمای دور تصویر خودم را ثبت کنم به همین خاطر از مکان رژه دور شدم، به سمت گروه موسیقی رفتم و دیگر نزدیک جایگاه نبودم.
حوالی ساعت ۹ صبح بود و همه چیز در حین رژه عادی بود، افراد نیروی انتظامی و سپاه همه جا بودند که یکباره صدای تیراندازی آمد. با شنیدن صدای تیراندازی به ما میگفتند روی زمین بخوابید و ســرتان را پایین بیاورید، مــن هم روی زمین خوابیدم درحالی که عکاسی را رها نکرده و از صحنههایی که جلوی رویم بود عکس میگرفتم.
عکاسی، رسالتم بود و آن را رها نکردم
رحیماویان در رابطــه با آنچه رو به روی خــود و در قاب دوربینش دیده میگوید: لحظات بسیار سخت و دلهره آوری بود. من در آن زمان با پوشــش و همراهی سربازان تا حدودی از منطقه درگیــری دور بودم، فقط یک تیر در چند کیلومتری من به دیوار خورد، اما متاسفانه میدیدم افراد جلوی رژه رونده به رگبار بســته شدند و روی زمین میافتادند.
در رابطه با عکسی که از او در فضای مجازی دست به دست شده میپرســم و میگویم عدهای از افراد حرف از تصنعی بودن عکس به علت زاویه عکس، میزنند و او میگوید: نظر دیگران برایم مهم نیست، زیرا آنها در آن زمان جای من و همکارم نبودند، آنها درک درستی از این اتفاقات ندارند. در آن لحظه برای من رسالتی که بر عهده داشتم از هر چیز دیگری مهمتر بود و زاویه عکس همکارم آقای مهدی پدارمخو هم نشان از شجاعت و نترسی او است که توانســته من را در آن حالت ببیند و عکسی بیندازد.
فاطمه در رابطه با زنی که در عکــس به همراه او به زمین افتاده و وحشــت زده بــه رو به رویش نــگاه میکند هم میگوید که او را نمیشناســد و جزو مردم عادی بوده که در این لحظه به او پناه آورده است.
فاطمه میگوید بعد از اتمام تیراندازی به محل درگیری رفته و حدودا نیم ساعت بعد به خاطر آنکه دوربینش را نگیرند مجبور به ترک صحنه شده. صحنهای که تا ابد در ذهنش خواهد ماند.
چه کسانی مجروح و شهید شدند؟
ســرتیپ پاســدار ابوالفضل شکارچی ســخنگوی ارشد نیروهای مســلح در تازهترین اطالعــات درباره حمله تروریستی صبح شــنبه در بلوار قدس اهواز از هالکت هر ۴ تروریست خبر داد و به ایسنا گفت: ۴ نفر تروریست از چند روز قبل از برگزاری رژه نیروهای مسلح در اهواز در نزدیکی محل برگزاری رژه سالحهایی مخفی کرده بودند و در آن روز در پوشــش مردمی خــود را نزدیک به محل برگزاری رژه پارکی در نزدیکی جایگاه رژه کردند.
این ۴ تروریست با سالح کالشینکف خود به سمت جایگاه رژه تیراندازی و مردم را به رگبار بستند که تعدادی از این تیرها به رژه روندگان و تماشاچیان حاضر در محل برگزاری رژه اصابت کرد و منجر به شهادت و مجروح شدن عدهای از این افراد شد که در میان این افراد دختری خردسال و یک جانباز دیده میشود.
علی حســین حسینزاده معاون سیاسی استانداری خوزستان نیز در رابطه با شهدای این حادثه گفته: افراد نظامی، مردم عادی که برای تماشای مراسم آمده بودند و یک نفر از اصحاب رسانه در بین شهدا هستند.
از فاطمه رحیماویان به عنوان یک فرد حاضر و ناظر بر صحنه میپرسم چطور بیشــتر مصدومین مردم عادی بودند و او میگوید: به این دلیل که تروریســتها خیلی بی هدف و از پشت سر جایگاه و مکان مهمانان شلیک میکردند، اما خیلی ســریع شناســایی و مورد هدف قرار گرفتند وگرنه شاید اوضاع بدتر هم میشد.
این خانمی که پشت خبرنگار سنگر گرفته. صحنه ی بسیار زشتی را خلق کرده است. اخلاق انسانها در شرایط استرس و خطر خود را نشان میدهد . این خانم از این عکاس به مثابه یک گونی شن استفاده میکند که اگری تیری به سمت آنها اومد به خبرنگار بخوره و اون زنده بمونه