گوناگون

محمد گلبن؛‌ مردی که ۱۵۰۰۰ کتاب داشت

پارسینه: اگر اهل كتاب و مطبوعات باشي، نام محمد گلبن حتما در جايي از حافظه تو بايد نشسته باشد. چهره آرام و و دوست داشتني او هنوز در ذهن و ضميرم پايدار است.

پارسینه- گروه فرهنگی: اگر اهل كتاب و مطبوعات باشي، نام محمد گلبن حتما در جايي از حافظه تو بايد نشسته باشد. چهره آرام و و دوست داشتني او هنوز در ذهن و ضميرم پايدار است. آخرين ديدار ما به قبل از بيماري‌اش باز مي‌گشت، روزي كه در كتابفروشي انتشارات توس در جلوي خيابان انقلاب ديدمش. همانند هميشه دل در پي كتاب داشت و طبيعي بود كه بهترين كتابفروشي را كه با سليقه او هم همخواني داشت، انتخاب كرده بود.

كتابفروشي توس چه زماني كه در پشت پيشخوان مي‌نشست و چه اكنون كه فرزندش مي‌نشيند و يكي از همكاران آنها، گلچيني هستند از تازه‌ترين و بهترين عناوين كه بيشترين نسبت را با فرهنگ و تاريخ ايران دارند و گلبن را مي‌توانستي هر از چند گاهي آنجا بيابي.

سال‌هاي ابتدايي دهه 80 ساختمان كتاب هفته در خيابان فجر (جم) هم از گلبن خاطرات فراواني دارد. دفتر كتاب هفته در طبقه دوم بود و محل استقرار سيد فريد قاسمي عزيز و دكتر يونس شكرخواه گرامي و ديگر دوستان شوراي سردبيري كتاب هفته. گلبن از جمله مشتريان ثابت و هفتگي گروه‌هاي فرهنگي كتاب هفته بود كه البته بيشترين حشر و نشر و هم صحبتي را با سيد فريد داشت. حافظه گلبن شگفت‌انگيز بود و وقتي اين دو بزرگ عرصه مطبوعات و كتاب در موضوع و مضمون و شخصي به بازيابي خاطره‌يي و نقلي سوق داده مي‌شدند، كوهي از اطلاعات حاشيه‌يي بر فضاي بحث و گفت‌وگوي آنها مي‌ريخت و آدمي حيرت مي‌كرد از اين همه اطلاعات.

او همانند سيد فريد در علم رجال، به ويژه رجال عرصه فرهنگ، چهره‌يي كم نظير بود و از كف رفتن او قطعا كوهي از اطلاعات شفاهي درباره جريانات و افراد فرهنگي را هم با خود به خاك خواهد برد. البته شادروان گلبن بخشي از خاطراتش را نوشته است و آن گونه كه نگارنده به ياد دارد و در جايي هم خوانده بود، خاطراتش را در بيش از 25 دفترچه نوشته و به فرزند گرامي‌اش سپرده بود. خاطراتي كه قطعا انتشار آنها مي‌تواند فصلي خواندني از تاريخ فرهنگي اين سرزمين باشد.

گلبن براي آنهايي كه عاشق كتابند تجسم علاقه‌مندي و عشق به كتاب بود و چه بخت ياري بزرگي داشت كه در سال‌هاي پاياني عمرش به همت و پايمردي رسول جعفريان گرامي كتابخانه كم نظيرش در جايي قرار گرفت كه اكنون هر فرد اهل تحقيق درباره مسائل مرتبط با ايران و ايران‌شناسي، مي‌تواند از آن بهره بگيرد. كتابخانه‌يي با بيش از 15 هزار جلد كتاب كه حاصل بيش از 60 سال دقت و ظرافت مردي است كه تك تك جلد‌هاي كتابخانه‌اش را خود انتخاب كرد و چيد و بركشاند و البته حاشيه نويسي‌هايش بر بسياري از اين كتاب‌ها در همان مجموعه موجود است. آرشيوي از بهترين نشريات و روزنامه‌هاي دوره‌هاي مختلف تاريخ معاصر ايران را نيز او ذره ذره جمع كرد و به كتابخانه‌اش افزود كه آنها هم خوشبختانه در كتابخانه شماره 2 مجلس آرام و قرار گرفته‌اند.

به گمان من او در آرامش مرد، چراكه خود مي‌گفت: «من فكر مي‌كنم كه آدم خوش‌شانسي هستم يا كتاب‌هاي من خوش شانس هستند كه جاي خوبي آمدند و اميدوارم كه بتوانند بيش از گذشته مورد استفاده قرار بگيرند.» هيچ چيزي براي يك عاشق كتاب بهتر از اين نيست كه كتاب‌هايش در دستان اهلش قرارگيرد. عاقبت به خيري بهتر از اين.

| سيدابوالحسن مختاباد| روزنامه شرق

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار