اقتصاد ضد مقاومتی در تلویزیون
پارسینه: مدیران تلویزیون از این نکته غافل هستند که وقتی رسانه ملی تصویر واقعی مردم را به اصطلاح برای پرهیز از سیاهنمایی پخش نکند
پارسینه/امیرعلی رامه: اینکه آنتن تلویزیون خالی از هر فیلم و سریال دیدنی و جدیدی است، حرفی است که در مطلب گذشته به آن پرداختیم. اینکه مقاومت تلویزیون کشورمان در مقابل ماهواره از هم پاشیده است و مدیران این رسانه فراگیر فقط در حرف و روی کاغذ میتوانند با ماهواره مقابله کنند و گرنه در عمل از پس این کار برنمیآیند.
با نگاهی به برنامههای تبلیغاتی، میانبرنامهها و برنامههای آموزشی تلویزیون به این نتیجه میرسیم که این رسانه به اصطلاح ملی کاملا دارد بر ضد شعار اقتصاد مقاومتی عمل میکند.
ساختار برنامههای تبلیغاتی برمبنای شیک و زیبا بودن بنا گذاشته شده است.صاحبان کارخانهها و شرکتهای تولیدی به کارگردانان و عکاسان تبلیغاتی پول میدهند تا آنها با استفاده از نابترین و شیکترین تصاویر کالای آنها را تبلیغ کنند و ولع خرید را در مردم زنده نمایند.
اما شرایط کشور ما خاص است و حالا دیگر همه میدانند که قدرت خرید مردم پایین آمده و بیشتر آنها فقط میتوانند مایحتاج روزانه و حداکثر هفتگی خود را تهیه کنند.
اگر مبلغانی که با تلویزیون همکاری میکنند به همین نکته ساده واقف بودند و مدیران تلویزیون شرایط زندگی مردم را درک میکردند، میدانستند که حال و روز اقتصاد آنها چگونه است به جای ثبت تصاویر شیک و برای بیشتر مردم دور از ذهن، فیلمهای تبلیغاتی میساختند که به زندگی مردم نزدیکتر و شبیهتر باشد تا مردم جرات کنند به آن کالاها نزدیک شوند و حداقل قیمت آنها را جویا شوند.
تبلیغات در تلویزیون در شرایط فعلی جامعه کاملا ضد تبلیغ عمل میکند.مثلا یک شیر و سینک ظرفشویی چنان در لفافهای از تزئین و خانههای آنچنانی معرفی میشود که گروه زیادی از مخاطبان تلویزیون که به قشر ندار و یا متوسط رو به پایین اجتماع تعلق دارند با دیدن این تصاویر چنین گمان میکنند که آن شیرآلات برای قصر پریان طراحی شده و به کار آشپزخانه محقر آنها نمیآید.این غلو در شیک جلوه داده کالاها را حتی در معرفی نوعی از مایع ظرفشویی یا لباسشویی هم میتوان دید!
شویندههای سادهای که در تبلیغ آنها از متُد کشورهای اروپایی و گاها عربی استفاده میشود و هیچ سنخیتی با سبک و شرایط زندگی مردم فعلی ایران ندارد.
این روش تبلیغ تیغ دو طرفه است هم خرید آن کالاها را غیرممکن جلوه میدهد و هم در گروه وسیعی از مردم این تصور را ایجاد میکند که فقر و نداری فقط مخصوص آنهاست و در کشور هستند کسانی که در رفاه مطلق زندگی میکنند.این گمانه هرچند نادرست نیست اما رسانه ای مانند تلویزیون که نام ملی برای خود انتخاب کرده بهتر است به جای تبلیغ زندگی مرفهین کمی هم به فکر قشر وسیعی از مردم باشد که قرار است بار سنگین اقتصاد را تحمل کنند.
همین گروه از مردم که برای مایحتاج زندگی روزانه با هزار مشکل روبه رو هستند و مردان زیادی این روزها شرمنده همسر و فرزندان خود هستند که نمیتوانند حتی ماهی یک بار برای آنها غذایی که با گوشت پخته شده را فراهم کنند باید مقابل تلویزیون بنشینند و شاهد آموزش انواع غذاهایی باشند که از این رسانه پخش میشود.غذاهایی که در بیشتر آنها انواع گوشت سفید و قرمز استفاده میشود و بسیاری از مردم نمیتوانند آن غذاها را پخت کنند.
غذاهایی که در ذهن بچههای این خانوادهها این تصور را ایجاد میکند که این برنامهها برای از ما بهتران است و آنها هیچوقت نخواهند توانست طعم آن غذاها را بچشند.
مدیران تلویزیون از این نکته غافل هستند که وقتی رسانه ملی تصویر واقعی مردم را به اصطلاح برای پرهیز از سیاهنمایی پخش نکند، وقتی برای قشر وسیعی از مردم برنامهسازی نکند وبرنامههایش طیفی از مردم را نشانه بگیرد که از رفاه کامل یا نسبی برخوردار هستند،
شکاف در جامعه هر روز بیشتر میشود و در چنین شرایطی دامنه بزهکاری هم افزایش مییابد.آنکه ندارد برای دریافت آنچه از رسانه ملی میبیند دست به هر کاری میزند و اخلاق و پایبندی به اصول انسانی برایش مسخره میشود.
شبکه نسیم برنامهای را پخش میکند به نام مزه غذای ایرانی، این برنامه گویا با هدف ترویج غذاهای ایرانی و دور نگه داشتن مردم از غذاهای فرنگی تولید شده است.
اما تماشای همین برنامه کافی است تا ثابت شود که مدیران رسانه ملی و تلویزیون هیچ تعریفی از اقتصاد مقاومتی و شرایط سخت زندگی مردم ندارند.در این برنامه انواع کباب، انواع خورشت، انوادع پلو و برنج، انواع آبگوشت و انواع ... معرفی و پخت آنها آموزش داده میشود.در این شرایط کسی نیست به گردانندگان این برنامه و مدیر این شبکه بگوید: انصافت کجاست!؟
چند در صد از مردم میتوانند کباب برگ و کوبیده و چنجه بخورند که تو دوربین برنامه را به یکی از بهترین کبابیهای تهران میبری و از سیر تا پیاز چنجه درست کردن از گوشتی فوق العاده را به نمایش میگذاری...!؟ انصافت کجاست آقای رسانه ملی... آیا تو میدانی چند درصد از مردم ماه به ماه هم نمیتوانند به اندازه یک انگشت گوشت را قاطی غذای خود کنند...!
اقتصاد مقاومتی روی شانه همان مردمی است که برای سرگرمی هیچ چیز دیگری جز تماشای تلویزیونی ندارند که هیچ تعریفی به جز شعار از اقتصاد مقاومتی ندارد.
با نگاهی به برنامههای تبلیغاتی، میانبرنامهها و برنامههای آموزشی تلویزیون به این نتیجه میرسیم که این رسانه به اصطلاح ملی کاملا دارد بر ضد شعار اقتصاد مقاومتی عمل میکند.
ساختار برنامههای تبلیغاتی برمبنای شیک و زیبا بودن بنا گذاشته شده است.صاحبان کارخانهها و شرکتهای تولیدی به کارگردانان و عکاسان تبلیغاتی پول میدهند تا آنها با استفاده از نابترین و شیکترین تصاویر کالای آنها را تبلیغ کنند و ولع خرید را در مردم زنده نمایند.
اما شرایط کشور ما خاص است و حالا دیگر همه میدانند که قدرت خرید مردم پایین آمده و بیشتر آنها فقط میتوانند مایحتاج روزانه و حداکثر هفتگی خود را تهیه کنند.
اگر مبلغانی که با تلویزیون همکاری میکنند به همین نکته ساده واقف بودند و مدیران تلویزیون شرایط زندگی مردم را درک میکردند، میدانستند که حال و روز اقتصاد آنها چگونه است به جای ثبت تصاویر شیک و برای بیشتر مردم دور از ذهن، فیلمهای تبلیغاتی میساختند که به زندگی مردم نزدیکتر و شبیهتر باشد تا مردم جرات کنند به آن کالاها نزدیک شوند و حداقل قیمت آنها را جویا شوند.
تبلیغات در تلویزیون در شرایط فعلی جامعه کاملا ضد تبلیغ عمل میکند.مثلا یک شیر و سینک ظرفشویی چنان در لفافهای از تزئین و خانههای آنچنانی معرفی میشود که گروه زیادی از مخاطبان تلویزیون که به قشر ندار و یا متوسط رو به پایین اجتماع تعلق دارند با دیدن این تصاویر چنین گمان میکنند که آن شیرآلات برای قصر پریان طراحی شده و به کار آشپزخانه محقر آنها نمیآید.این غلو در شیک جلوه داده کالاها را حتی در معرفی نوعی از مایع ظرفشویی یا لباسشویی هم میتوان دید!
شویندههای سادهای که در تبلیغ آنها از متُد کشورهای اروپایی و گاها عربی استفاده میشود و هیچ سنخیتی با سبک و شرایط زندگی مردم فعلی ایران ندارد.
این روش تبلیغ تیغ دو طرفه است هم خرید آن کالاها را غیرممکن جلوه میدهد و هم در گروه وسیعی از مردم این تصور را ایجاد میکند که فقر و نداری فقط مخصوص آنهاست و در کشور هستند کسانی که در رفاه مطلق زندگی میکنند.این گمانه هرچند نادرست نیست اما رسانه ای مانند تلویزیون که نام ملی برای خود انتخاب کرده بهتر است به جای تبلیغ زندگی مرفهین کمی هم به فکر قشر وسیعی از مردم باشد که قرار است بار سنگین اقتصاد را تحمل کنند.
همین گروه از مردم که برای مایحتاج زندگی روزانه با هزار مشکل روبه رو هستند و مردان زیادی این روزها شرمنده همسر و فرزندان خود هستند که نمیتوانند حتی ماهی یک بار برای آنها غذایی که با گوشت پخته شده را فراهم کنند باید مقابل تلویزیون بنشینند و شاهد آموزش انواع غذاهایی باشند که از این رسانه پخش میشود.غذاهایی که در بیشتر آنها انواع گوشت سفید و قرمز استفاده میشود و بسیاری از مردم نمیتوانند آن غذاها را پخت کنند.
غذاهایی که در ذهن بچههای این خانوادهها این تصور را ایجاد میکند که این برنامهها برای از ما بهتران است و آنها هیچوقت نخواهند توانست طعم آن غذاها را بچشند.
مدیران تلویزیون از این نکته غافل هستند که وقتی رسانه ملی تصویر واقعی مردم را به اصطلاح برای پرهیز از سیاهنمایی پخش نکند، وقتی برای قشر وسیعی از مردم برنامهسازی نکند وبرنامههایش طیفی از مردم را نشانه بگیرد که از رفاه کامل یا نسبی برخوردار هستند،
شکاف در جامعه هر روز بیشتر میشود و در چنین شرایطی دامنه بزهکاری هم افزایش مییابد.آنکه ندارد برای دریافت آنچه از رسانه ملی میبیند دست به هر کاری میزند و اخلاق و پایبندی به اصول انسانی برایش مسخره میشود.
شبکه نسیم برنامهای را پخش میکند به نام مزه غذای ایرانی، این برنامه گویا با هدف ترویج غذاهای ایرانی و دور نگه داشتن مردم از غذاهای فرنگی تولید شده است.
اما تماشای همین برنامه کافی است تا ثابت شود که مدیران رسانه ملی و تلویزیون هیچ تعریفی از اقتصاد مقاومتی و شرایط سخت زندگی مردم ندارند.در این برنامه انواع کباب، انواع خورشت، انوادع پلو و برنج، انواع آبگوشت و انواع ... معرفی و پخت آنها آموزش داده میشود.در این شرایط کسی نیست به گردانندگان این برنامه و مدیر این شبکه بگوید: انصافت کجاست!؟
چند در صد از مردم میتوانند کباب برگ و کوبیده و چنجه بخورند که تو دوربین برنامه را به یکی از بهترین کبابیهای تهران میبری و از سیر تا پیاز چنجه درست کردن از گوشتی فوق العاده را به نمایش میگذاری...!؟ انصافت کجاست آقای رسانه ملی... آیا تو میدانی چند درصد از مردم ماه به ماه هم نمیتوانند به اندازه یک انگشت گوشت را قاطی غذای خود کنند...!
اقتصاد مقاومتی روی شانه همان مردمی است که برای سرگرمی هیچ چیز دیگری جز تماشای تلویزیونی ندارند که هیچ تعریفی به جز شعار از اقتصاد مقاومتی ندارد.
احسنت
احسنت بر نویسنده.جانا سخن از زبان ما میگویی.چند وقته آرزو به دل شدم تلویزیون روشن کنم و یه برنامه بدرد بخور و مناسب و جدید جذاب پخش کنه.همش تبلیغات پرزرق و برق.همش سریالهای مزخرف کره ای.
دیگه هیچ حرفی نمیمونه.متاسفم واسه رسانه به اصطلاح ملی.رسانه تن تاک.رسانه برنج 21.رسانه برنج آوازه.رسانه برنج میزبان.رسانه برنج طبیعت.رسانه خردکن پلین.رسانه کرم حلزون.
دیروز داشتم سریال ستایش را بالاجبار می دیدم که در یکی از بخش های اون وقتی داماد از مادر زن خود که قرار است در اینجا نقش قهرمان مهربان و خوبی را هم بازی کند تقاضای کم کردن مهمانان را در مراسم عقد می کند تا فشاری به خانواده عروس نیاید ستایش در نقش یک خاله زنک ظاهر شده و می گوید چون مراسم عقد با ما است (و لابد برای اینکه در مقابل خانواده داماد کم نیاورد) تقاضای هر چه بیشتر کردن مهمانان را دارد
حال ایا این با سیاست های اقتصاد مقاومتی، شعائر دینی و تسهیل ازدواج آسان برای جوانان و در نهایت سیاست های افزایش جمعیت همخوانی دارد؟
این همه هزینه صرف برنامه هایی میشود که بیننده حتی حوصله دیدن آنها را هم ندارد تلوزیون ملی شده انگار مامان بزرگ من که همه اش نق میزند و نصیحت میکند و هیچ چیز جدیدی برای گفتن ندارد.شده تلوزیونی که در عرض یک دقیقه 25 کانال دیجیتال را رد میکنی و دریغ از کانالی که لحطه تورا نگه دارد
همش برنامه ریزی شدس