فرهنگستان زبان و ادب فارسي، چه اموري در دست دارد؟
پارسینه: فرهنگستان زبان و ادب فارسي همواره با نقدهاي جدي در خصوص كيفيت فعاليتش مواجه بوده كه در پاسخ به اين نقدها عموماً سكوت شده است، اما پس از انتشار نقد تابناک پيرامون «رقم اعتبارات اين فرهنگستان»، مجموعه فرهنگستان به دفاع از عملكرد خود پرداخت و درباره محورهاي فعاليت اين مجموعه توضيحاتي دارد كه دورنماي پيش روي فرهنگستان را نيز عيان ميسازد.
به گزارش پارسینه، فرهنگستان زبان و ادب فارسي سومين فرهنگستان زبان كشور است؛ مجموعهاي كه از سال 1314 تاكنون فعاليت ميكند و با سابقهاي نزديك به هشتاد سال با فراز و نشيبهاي فراواني در طول دوران حياتش دستهوپنجه نرم كرده است. فرهنگستان سوم از سال 1369 آغاز به كار كرد و در اين دوران تازه، مرحوم دكتر حسن حبيبي براي دو دوره و دكتر غلامعلي حدادعادل نيز براي چهار دوره زمام امورش را در اختيار داشتهاند و بر دامنة فعاليتهايش نسبت به دوران پيشين افزودهاند.
فرهنگستان دوره اول كه توسط وزارت معارف تاسيس شد، با تركيب حسن اسفندياري (محتشمالسلطنه)، ملكالشعراي بهار، علي پرتواعظم، حاج سيدنصرالله تقوي، محمود حسابي، علامه دهخدا، غلامرضا رشيدياسمي، صادق رضازادة شفق، غلامحسين رهنما، حسين سميعي (اديبالسلطنه)، عيسي صديق، سيدمحمدكاظم عصار، محمد فاطمي، بديعالزمان فروزانفر، ابوالحسن فروغي، محمدعلي فروغي، عبدالعظيمخان قريب، حسين گلگلاب، سرتيپ غلامحسين مقتدر، سرلشكر احمد نخجوان، وليالله نصر، سعيد نفيسي، حسن وثوق براي حدود 2 هزار واژه معادل فارسي برگزيد كه با توجه به بسياري از واژگان منتخب به مرور زمان در ادبيات فارسي جاي گرفت و معادل بيگانهاش رخت بربست.
در دوره دوم فرهنگستان كه توسط محمد مقدم از سال 1342 با تركيبي متفاوت با دوره نخست شكل گرفت، ذبيح بهروز، محمود حسابي، رضازادة شفق، جمال رضايي، سپهبد علي كريملو، صادق كيا، حسين گلگلاب، يحيي ماهيار نوابي، محمد مقدم و مصطفي مقربي، براي حدود ششهزار و ششصد و پنجاه واژة فارسي معادلسازي كردند و بخشي از اين واژهها نيز توانست در زبان فارسي جاي خود را باز كند و در گذر زمان جانشين شايستهاي براي عبارات عربي، انگليسي، فرانسوي و غيره شود و بخشي از آن به شدت مورد مخالفت استادان و زبانشناسان قرار گرفت.
شوراي عالي انقلاب فرهنگي پس از خاتمة جنگ تحميلي در سال 1368 درصدد احياي فرهنگستان با تركيب و ساختاري تازه برآمد و در نهايت احمد آرام، نصراللّه پورجوادى، حسن حبيبى، غلامعلى حداد عادل، بهاءالدين خرمشاهى، محمد خوانسارى، محمدتقى دانشپژوه، على رواقى، سيّدجعفر شهيدى، حميد فرزام، فتحالله مجتبائى، مهدى محقق، سيّدمحمد محيط طباطبايى، ابوالحسن نجفى، غلامحسين يوسفى، و سيمين دانشور و طاهره صفارزاده به عضويت فرهنگستان درآمدند.
البته از اين منتخبان سه نفر، سيمين دانشور و سيّد جعفر شهيدى و غلامحسين يوسفى از ابتدا به علت گرفتارىهاى شخصى از حضور در جلسات شورا و عضويت در فرهنگستان عذرخواهى كردند.
بعداً مطابق با آييننامة فرهنگستان افراد زير به عضويت پيوستۀ فرهنگستان انتخاب شدند:
حسن انورى، نصراللّه پورجوادى، يداللّه ثمره، غلامعلى حداد عادل، بهاءالدين خرمشاهى، محمد دبیرمقدم، حسن رضائی باغبیدی، على رواقى، اسماعيل سعادت، احمد سميعى (گيلانى)، علىاشرف صادقى، محمود عابدی، كامران فانى، بدرالزمان قريب، فتحاللّه مجتبائى، مهدى محقق، هوشنگ مرادى كرمانى، حسين معصومى همدانى، محمدعلى موحد، ابوالحسن نجفى، سليم نيسارى و محمدجعفر یاحقی.
فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي علاوه بر پژوهشكده و مطالعات واژهگزيني، مجموعه مجلات و واحد نشر، برنامه تدوين سند ملي و دفتر ارتباط با صداوسيما، گروههاي پژوهشي دوازدهگانهاي مشتمل بر «آموزش زبان و ادبيات فارسي»، «ادبيات انقلاب اسلامي»، «ادبيات تطبيقي»، «ادبيات معاصر»، «تصحيح متون فارسي»، «دانشنامه زبان و ادب فارسي»، «دانشنامه زبان و ادب فارسي در شبه قاره»، «دستور زبان و رسم الخط زبان فارسي»، «زبان و رايانه»، «زبانها و گويشهاي ايراني»، «فرهنگنويسي» و «واژهگزيني» دارد كه مجموعة وسيعي از فعاليتها را انجام ميدهند، اما آنچه معمولاً نمود بيروني بيشتري دارد و با نقد همراه ميشود، صرفاً واژهگزيني است.
«گروه دانشنامه زبان و ادبيات فارسي» در حال تدوين دانشنامهاي 6 جلدي است كه تاكنون 4 جلد آن منتشر شده و تا سال 95، جلد ششم اين مجموعة ارزشمند نيز منتشر ميشود و جلد «ذيل» اين مجموعه نيز مجزا منتشر ميشود.
تابناک نوشت «گروه دانشنامه زبان و ادب فارسي در شبه قاره» نيز دانشنامهاي مفصل را در دست گردآوري دارد كه 3 جلد از اين مجموعه منتشر شده و جلد چهارم در حال تدوين است.
«گروه ادبيات معاصر» طرحهاي مختلف از جمله طرح بررسي دستنوشتههاي نيما يوشيج، طرح سير تحول ژورناليسم در ايران، فرهنگ واژهها و عبارات اصطلاحي در ادبيات داستاني و نمايشي (1250 تا 1300)، معرفي و بررسي آثار و اسناد نمايشي (1300 تا 1310)، بنيانگذاران نقد ادبي جديد در ايران، كتابشناسي نقد و بررسي ادبيات داستاني معاصر را دست انجام دارد.
«گروه ادبيات انقلاب اسلامي» تدوين كتابشناسي توصيفي ادبيات انقلاب اسلامي، تدوين درسنامه دانشگاهي ادبيات انقلاب اسلامي، تدوين تاريخ ادبيات انقلاب اسلامي، ايجاد بانك اطلاعات حوزه ادبيات انقلاب اسلامي و همچنين تدوين كتابهايي در حوزه شعر و ادبيات انقلاب اسلامي و انتشار مجله ادبيات انقلاب اسلامي را در دستور كار دارد.
«گروه آموزش زبان و ادبيات فارسي» كه عمدة مسئوليتهايش نظارت بر اعمال مصوبات در فرهنگستان در كتابهاي درسي و ارتباط مؤثر با مدارس، گروههاي آموزشي و معلمان ادبيات است، تاكنون بيش از 500 كتاب درسي مدارس را از لحاظ دستور خط و واژههاي مصوب فرهنگستان با همكاري گروه واژهگزيني و گروه دستور خط بررسي كرده و با وزارت آموزش و پرورش در ميان گذاشته است. همچنين «جايزه فرهنگستان» كه براي جشنواره مطبوعات در نظر گرفته شده، از طريق شورايي در اين گروه به مطبوعات منتخب اهدا ميشود.
«گروه دستور و رسمالخط فارسي» بررسي وضعيت دستور در نظام آموزشي پيش از دانشگاه، بررسي تحليلي دستورهاي زبان فارسي، بررسي كتابهاي درسي مدارس و بررسي و تدوين سجاوندي متمم دستور خط فارسي و مطالعات دستوري و رسمالخطي ديگري نيز در دست انجام دارد و ويژهنامه «دستور» را منتشر ميكند.
«گروه تصحيح متون» نيز ضمن ارائة مشاوره در زمينة متون كهن، تصحيح متوني چون سيرالملوك، حدايقالسير، ديوان قطران تبريزي، حكايت قطببنمحيي و سلسلهالذهب را در دستور كار دارد و در همين ارتباط خبرنامهاي دربارة شناسايي و ارزيابي و معرفي متون مصحح منتشر مينمايد.
«گروه زبان و رايانه» كه نرمافزار فرهنگيار را تهيه كرده، سامانة نگارش فارسي معيار و بررسي شرايط تعامل و همكاري با مركز ملي فضاي مجازي براي متوليگري علمي حوزة خط و زبان فارسي را در دستور كار دارد.
«گروه گويشها و زبانهاي ايراني» كتابهاي متعددي در زمينة گويشهاي مختلف از جمله فيني، بختياري، راجي، مشكنان و تهراني منتشر كرده و كتاب ريشهشناسي افعال در زبان فارسي را تدوين و دو جلد نخست كتاب واژهنامة موضوعي زبانهاي باستاني ايران را نيز چاپ كرده است و بقية جلدهاي اين مجموعه در حال تدوين است.
«گروه فرهنگنويسي» در حال تدوين فرهنگ جامع زبان فارسي است كه اين فرهنگ بر مبناي پيكرهاي از 1500 كتاب تدوين ميشود و تاكنون يك جلد آن منتشر شده است. اين فرهنگ بزرگترين فرهنگي است كه بعد از لغتنامة دهخدا در زبان فارسي تدوين ميشود و فرهنگي ريشهشناختي و تاريخي و شاهدمدار است. اين گروه علاوه بر فرهنگ جامع، فرهنگ زبان پهلوي را نيز در دست تدوين دارد و همچنين ويژهنامه «فرهنگنويسي» را منتشر ميكند.
اما «گروه واژهگزيني» مطرحترين گروه فرهنگستان است كه مديريتش در اختيار دكتر غلامعلي حدادعادل و معاونتش بر عهده نسرين پرويزي است و داراي شوراهايي متشكل از اعضاي پيوسته، وابسته و متخصصاني در حوزهاي مختلف است. مديريت اين گروه از همان آغاز تأسيس تا به امروز بر طبق قاعدهاي نانوشته برعهدة رؤساي فرهنگستان بوده است، يعني مرحوم حسن حبيبي و غلامعلي حدادعادل.
در آغاز دكتر حبيبي سه سال يعني از سال 1370 تا 1373 مديريت گروه واژهگزيني را برعهده داشت. بعد اين مسئوليت به دكتر غلامعلي حدادعادل محول شد، ولي دورة مسئوليت او تا سال 1383 ادامه داشت و بعد از آن دوباره دكتر حبيبي تا اواسط سال 1387 مدير گروه بود و بعد از آن دوباره رياست گروه برعهده حدادعادل گذاشته شد.
وقتي كه گروه واژهگزيني در فرهنگستان زبان و ادب فارسي تشكيل شد، در آغاز واژههاي بيگانه را در حوزة عمومي بررسي و معادليابي ميكرد، اما رفتهرفته كمبود و كاستيهاي معادلهاي فارسي در حوزة علوم و فنون باعث شد كه در سال 1375 فرهنگستانهاي ديگر هم به كمك فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي بيايند و كار واژهگزيني تخصصي را آغاز كنند. به همين دليل فرهنگستانهاي علوم، علوم پزشكي و تعدادي از مؤسسههاي تحقيقاتي و دانشگاههاي كشور به جمع كارشناسان اين گروه اضافه شدند.
امروز چهل و شش گروه تخصصي و شوراي هماهنگي زير نظر گروه واژهگزيني فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي فعاليت ميكنند و حدود 30 انجمن علمي نيز گروههاي تخصصي واژهگزيني زير نظر فرهنگستان تشكيل دادهاند كه در قالب طرح برونسپاري عمل ميكنند. اين طرح از سال 85 در پي فراخواني به تمام انجمنها و مراكز علمي به اجرا در آمده است.
هر كدام از اين گروههاي تخصصي واژهگزيني متشكل از دستكم پنج متخصص علمي و فني علاقهمند به كار واژهگزيني و يك يا دو نفر پژوهشگر و كارشناس گروه واژهگزيني است. اين پژوهشگران به نمايندگي از طرف فرهنگستان، بر انتخاب يا ساخت واژه، مطابق با الگوهاي ساخت واژه در زبان فارسي و نيز منطبق بر اصول و ضوابط واژهگزيني در فرهنگستان نظارت ميكنند و در مواردي وظيفة دبيري را برعهده دارند. حاصل كارگروه واژهگزيني تا پايان سال 1392 در يازده دفتر فرهنگ واژههاي مصوب، شامل حدود 45 هزار واژه منتشر شده است.
فرهنگستان معتقد است كه واژههاي انتخابشده، بايد به صورت الگويي براي انتخاب واژه و معادلسازي براي مترجمان و نويسندگان در آيند. همت فرهنگستان معطوف به آن است كه در هر رشتهاي امكان واژهگزيني اصطلاحات علمي را با به دست دادن يك مجموعه نشان دهد. به همين جهت در سالهاي اخير فرهنگهاي لغت تخصصي به نام هزارواژه در رشتههاي مختلف علمي براي نيل به اين مقصود تأليف و منتشر كرده است. اين مجموعهها برگرفته از مصوبات فرهنگستان است.
در نمايشگاه سال آينده نيز 6 مجموعه هزارواژه و يك فرهنگ واژههاي مصوب انتشار خواهد يافت. بسياري از داوريهايي كه دربارة فرهنگستان در رسانهها صورت ميگيرد ناشي از عدمآگاهي از فعاليتهاي آن است. گاه نيز شايعاتي كه به فرهنگستان نسبت داده ميشود مبناي اظهارنظر قرار ميگيرد.
با اين اوصاف بايد گفت فرهنگستان زبان و ادب فارسي دوران پركاري را پشت سر ميگذارد و انتظار اهالي فرهنگستان نيز اين است كه براي قضاوت دربارة عملكرد اين مجموعه ابتدا از فعاليتهاي آن آگاهي حاصل شود. به هر حال، اثرات واژهگزيني در بلندمدت نمايان ميشود و در كوتاهمدت نميتوان قضاوت جامعي در اين زمينه نمود چرا كه تغيير عادتها نيازمند بكاربرد روزمره است كه در طول زمان صورت ميگيرد.
بنام فرهنگ به کام حداد