کیهان: رامبد به شناسنامه و هویت ایرانی دهنکجی کرد
پارسینه: «رامبد جوان، هزینه زایمان و گرفتن تابعیت کانادایی برای فرزندش را از شعارهای وطندوستانه تأمین کرد؛ این یعنی دهنکجی به پرچم، هویت و شناسنامه ایرانی!»
«سفر رامبد جوان و همسرش نگار جواهریان برای زایمان فرزندشان به کانادا، همچنان با موج انتقادات مردمی روبروست. این اولین بار نیست که هنرپیشهها برای زایمان به یک کشور غربی میروند؛ اقدام مشابه مهناز افشار نیز انتقادات بسیاری را برانگیخته بود. اما آن چه باعث انتقاد شدید مردم شده است، دورویی و رفتار متناقض رامبد جوان است. چون رامبد جوان سالها در برنامه «خندوانه» شعارهایی مبنی بر وطندوستی و عشق به ایران سر میداد، اما حالا با رفتارش نشان داده که این حرفها فقط شعار بوده و اعتقاد عمیقی به آن نداشته است.
در غیر این صورت، برای گرفتن تابعیت کانادایی برای فرزندش صدها میلیون تومان هزینه نمیکرد و مثل سایر هموطنان خود، در داخل کشور فرزندش را متولد و برای وی شناسنامه ایرانی میگرفت. جوان، نشان داد که همه شعارهایش در «خندوانه» فقط یک شغل و بیزینس بوده؛ او با شعارهای وطندوستانه کاسبی کرده تا با آن پول برای فرزند خودش شناسنامه و هویت غیر وطنی بگیرد. به همین دلیل هم مسافرت جوان و همسرش به کانادا، یک مسئله شخصی و خصوصی نیست، بلکه یک دهنکجی آشکار به پرچم، شناسنامه و هویت ایرانی و توهین به مردمی است که پای فیلمها و برنامه وی مینشستهاند.
اما نکته قابل تأمل دیگر، تفاوت واکنش مردم و همصنفهای رامبد جوان و نگار جواهریان به این ماجراست. در حالی که مردم، ریاکاری و رفتار ضد ملی این دو بازیگر را به خوبی درک کردهاند، برخی از سلبریتیها به حمایت از این زوج پرداختهاند. حتی یکی از آنها به مردم هم توهین کرد و ایرانیها را ملت عزا و گریه توصیف نمود! این نشان میدهد که مردم ما امروز در درک مسائل اجتماعی از خیلی از سلبریتیها آگاهتر هستند و جلوتر عمل میکنند.
باید منتظر ماند و دید که واکنش صداوسیما به رامبد جوان چیست و باز هم هزینه سفر و گرفتن تابعیت خارجی برای فرزندان وی را تأمین میکند یا نه؟ و باز هم با ادامه کار او در صداوسیما زمینه اهانت بیشتر به مردم این مرز و بوم را فراهم خواهد کرد؟!»
در غیر این صورت، برای گرفتن تابعیت کانادایی برای فرزندش صدها میلیون تومان هزینه نمیکرد و مثل سایر هموطنان خود، در داخل کشور فرزندش را متولد و برای وی شناسنامه ایرانی میگرفت. جوان، نشان داد که همه شعارهایش در «خندوانه» فقط یک شغل و بیزینس بوده؛ او با شعارهای وطندوستانه کاسبی کرده تا با آن پول برای فرزند خودش شناسنامه و هویت غیر وطنی بگیرد. به همین دلیل هم مسافرت جوان و همسرش به کانادا، یک مسئله شخصی و خصوصی نیست، بلکه یک دهنکجی آشکار به پرچم، شناسنامه و هویت ایرانی و توهین به مردمی است که پای فیلمها و برنامه وی مینشستهاند.
اما نکته قابل تأمل دیگر، تفاوت واکنش مردم و همصنفهای رامبد جوان و نگار جواهریان به این ماجراست. در حالی که مردم، ریاکاری و رفتار ضد ملی این دو بازیگر را به خوبی درک کردهاند، برخی از سلبریتیها به حمایت از این زوج پرداختهاند. حتی یکی از آنها به مردم هم توهین کرد و ایرانیها را ملت عزا و گریه توصیف نمود! این نشان میدهد که مردم ما امروز در درک مسائل اجتماعی از خیلی از سلبریتیها آگاهتر هستند و جلوتر عمل میکنند.
باید منتظر ماند و دید که واکنش صداوسیما به رامبد جوان چیست و باز هم هزینه سفر و گرفتن تابعیت خارجی برای فرزندان وی را تأمین میکند یا نه؟ و باز هم با ادامه کار او در صداوسیما زمینه اهانت بیشتر به مردم این مرز و بوم را فراهم خواهد کرد؟!»
منبع:
کیهان
من طرفدارش هستم در این مورد، هر کسی حق داره بره در جایی آرام و صلح آمیز زندگی کنه، نه در جایی خشن و پر از جنگ
به خدا بدون حب و بغض میگویم اگر رامبد جوان حتی این عمل سخیف را هم انجام نمیداد معتقدم خندوانه برنامه ای بسیار نازل و دوزاری است و از مردم و صدا وسیما بسیار متعجم چرا به چنین برنامه مزخرفی اقبال نشان می دادند تا لمپنی مانند جوان بتواند از صدقه سر پول های باداورده تلویزیون برود کانادا و به ریش همه بخندد.
مشکلات مملکت از یک عده چاپلوس منفعت طلب دوروی ریاکار ناشی میشود، که دستمزد "سفید نمایی"شان را در مملکتِ "سفید"ها خرج میکنند، و تماشاچیانِ خواب کرده خود را در سیاهی ها رها ... وقتی تو میگویی وطن، من خاک بر سر میکنم!
چه کسی مسوول فراموشی و خاموشی بیداران و بیدارگران این دیار است، جز آنانکه از بخواب رفتگی ها و خوشیهای بی دلیل، سرمایه فرداهای خود را در آنسوی آبها می اندوزند یا حاکمینی که از چاپلوسی و ثناخوانیهای مشتی زبون، چهره بر می افروزند؟! و مسوول چنین رفتارهایی آنها که سالهاست متملقین کیسه دوز و شاعران ثناخوان را از ناقدان خیرخواه دردآشنا برتر نشانده اند! در راس آنها کیهان!
وقتی بزرگترین سرمایه افراد به جای راستی و برومندی و پاکدستی، ریا و دروغ و چاپلوسی و ریزه خواری شد، زمینه برای رشد چنین چهره های فراهم است، که نمونه های قبلی آن را فی المثل در نورالدین پیرموذن دیده ایم.
فاجعه اصلی، اما نه قد کشیدن امثال رامبد جوان در این مُلک است، یا کسانی چون یاران احمدینژاد در دهه قبل، که طرد عناصر دلسوز صراحتگو و شجاع چون تاجزاده و مطهری، میر محصور و شیخ شریف، یا همه زبانهای آتشین خیرخواه از هر دو جناح، که سرمایه های ملی محسوب میشوند، و توانایی روشن کردن راه امروز ما و نسلهای بعد را دارند.