اميرحسين مدرس و شهاب حسيني، «Good Boy» دهه هفتاد!
يك موقعي گروه كودك و نوجوان تلويزيون، واقعا دو بخش داشت: كودك و نوجوان. دوران جنگ، گروه كودك و نوجوان تلويزيون از پركارترين و خلاق ترين گروههاي تلويزيون بود، «جنگ» بود و «بايد» بچه ها سرگرم مي شدند و «اميدوار» باقي مي ماندند، بهترين خاطره هاي كودكي ما؛ مال همان دوره است و اين فقط نوستالژي نيست، واقعيت يك كيفيت است.
بعد از جنگ، تلويزيون برگشت به خانه هاي مردم- به قول عباس آژانس شيشه اي ،اين بار بدون تراكتور! - با همه مشكلات و تنگناها، باز هم انصافا كار كرد،استراتژي داشت، ماشين سرگرم سازي و قوطي برقي بگيروبنشون نبود، براي كودكان ديروز و نوجوان نسل آن روز، حرف داشت براي گفتن، در اين سالها، معرفي و نمايش«نوجوان خوب» جزو رسالت ها شد، برنامه نيمرخ يادتان هست و برنامه اكسيژن، اميرحسين مدرس و شهاب حسيني، هردو «Good Boy» آن دوره و برنامه بودند.
اما نمي دانم يهو چه شد كه گروه كودك و نوجوان شد: فقط گروه كودك! مهد كودك تصويري شايد، يكهو دوران «خاله بازي-عمو بازي» آمد...
زن يا مرد جواني لباس كودكانه مي پوشيد با صدا و لحن مصنوعي كودكانه، يك عده بچه كم سن و سال هم ميآمدند و در استوديو و دست مي زدند و عمو/خالهها با بچه هاي خوب توي خونه،در مورد دست نزدن به چيزهاي خطرناك مثل گاز و احترام به پدر و مادر و ...حرف ميزنند؛ بقيهاش هم با كارتونهاي تخيلي و ليرزي-فضايي چيني و ژاپني پر ميشود! مخاطب نوجوان هم خلاص!
اميرحسين مدرس و شهاب حسيني، حالا يكي مداح و خواننده و مجري و گوينده است و ديگري،سوپراستار و رستوران دار؛ هردو مشهور و موفق هستند، هنوز الگوي خيلي ها و البته مديون آن روزها، اما امروز «تصوير» و انگاره يك «نوجوان موفق» كجاست در قاب جادويي؟ مي دوني؟!
منبع:نیوفولدر/ تهران امروز
ای کاش عکسی از برنامه نیمرخ و اکسیژن هم میذاشتید
من از 12 سالگی طرفدار پرپاقرص آقای مدرس بودم.با امروز 14 ساله پیگیر برنامه هاشون هستم. ای کاش عکسی هایی از نیمرخ هم میذاشتید.
من از 12 سالگی طرفدار پرپاقرص آقای مدرس بودم.با امروز 14 ساله پیگیر برنامه هاشون هستم. ای کاش عکسی هایی از نیمرخ هم میذاشتید.
به نام خدا
وای کاش عکسهایی هم از برنامه های نیم رخ
اکسیژن
موج نو
بلند شو آفتاب شد
عید آن سالها
کاشانه
. برنامه های قدیمی ضمن خاطره بازی میذاشتید