«شجریان» و «ناظری» دست چندم به درد موسیقی ایرانی نمیخورند
پارسینه: حسین علیشاپور در خصوص برگزاری این کلاسها گفت: شجریان در کلاسهای خود از شاگردان خود میخواهد برخی از آوازهای وی را کپی کنند و این چندان برای موسیقی مفید نخواهد بود.
پارسینه - شاهین مرادی: خبر برگزاری مستر کلاسهای آواز توسط شهرام ناظری در ایران بار دیگر بسیاری از دوستداران موسیقی و آواز ایرانی را امیدوار کرد؛ دوستدارانی که سالها منتظر اعلام چنین خبری بودند. اما بهراستی برگزاری این مستر کلاسها تا چه اندازه میتواند در اعتلای آواز و موسیقی ایرانی تاثیر گذار باشد؟
چند سال پیش بود که محمدرضا شجریان در اواخر اسفند 1385 و شروع سال جدید در رادیو ایران حاضر شد و اعلام کرد که قصد برپایی «مستر کلاسهای آواز» را دارد. شجریان در آن برنامه صراحتا گفت «من در این کلاسیها به کسانی که دوست دارند مثل من بخوانند، آموزش میدهم که چگونه مثل شجریان آواز بخوانند». مدتی بعد این کلاسها تشکیل شد و بعد از نیم دهه فعالیت بهراستی حاصل برگزاری این کلاسها در فضای موسیقی کشور چه بوده است؟
به گفته بسیاری از منتقدان عرصه موسیقی، معضل اساسی این سالهای آوازخوانان ایرانی تقلید از صدای شجریان است. این مشکل به پدیدهای غالب در فضای موسیقی سنتی ایران تبدیل شده که اهالی موسیقی را نسبت به آینده نگران کرده است.
حسین علیشاپور: علیلهای هنری نمیخواهیم
حسین علیشاپور، آوازخوان جوان و خواننده آلبوم «طلیعه دشتی» درباره راهاندازی کلاسهای آواز معتقد است: ما باید ببینیم که برگزاری این کلاسها چند تا آوازخوان حرفهای تحویل جامعه هنری ما میدهد. برای مثال شاگردان کلاس شجریان آیا توانستهاند «گفتمانی» در حوزه موسیقی بوجود آورند یا خیر؟ باید ببینیم هدف از برگزاری این کلاسها چیست؟ اگر هدف از این کلاسها آن باشد که «شجریان»ها و «ناظری»های دست چندم تحویل جامعه و موسیقی دهیم، این کلاسها به درد موسیقی ما نمیخورند.
وی با تاکید بر خروجی این کلاسها گفت: به نظر من این کلاسها تک محوری و تک بعدی هستند و بعد از برگزاری این کلاسها از سوی آقای شجریان شاهد آن هستیم که صرفا چند تا نسخه شماره دو آقای شجریان به جامعه تحویل داده شده است.شجریان در کلاسهای خود از شاگردان خود میخواهد برخی از آوازهای وی را کپی کنند و این چندان برای موسیقی مفید نخواهد بود. ایشان چرا از هنرجوهای خود نمی خواهند که فلان آواز «ادیب »ا فلان آواز «تاج» را بخوانند؟
علیشاپور درباره برگزاری مستر کلاس شهرام ناظری گفت: با توجه به خروجی کلاسهای آقای شجریان اگر آقای ناظری هم بخواهد چند تا شبه ناظری تربیت کند، این مستر کلاسها محل عرض اندام فرهنگی برای اساتید موسیقی میشود. اما اگر آقای ناظری بخواهد چند تا آواز خوانی که به درد آینده موسیقی بخورند را تربیت کند، موضوع متفاوت خواهد بود.
خواننده آلبوم «بادبان شکسته» در ادامه با خطرناک خواندن این جریان در موسیقی گفت: اگر اساتید آواز بدنبال این باشند که در این کلاسها، آوازهای خود را رواج دهند خیانتی است زیرا سلیقه مردم و حافظه شنیداری آنها دچار خلل خواهد شد.
وی با اشاره به حضور خود در کلاسهای اساتیدی چون «منوچهر همایونپور» گفت: آقای همایونپور در کلاسهای خود میگفت که شما یک انسان هستید با دغدغهها و صدای متفاوت. وی بارها در کلاس های خود تکرار میکرد که «خود را آدم حساب کنید اما آدم دیگری نباشید.»
علیشاپور در ادامه افزود: در گذشته و در دوره گلها، خوانندگان درجه یکی حضور داشتند که همه آنها «گفتمان» متفاوتی داشتند. محمودی خوانساری، ایرج، شجریان، بنان و ... از خوانندگانی بودند که اگر چه همه آنها آواز میخواندند اما هیچ شباهتی میان آواز خوانی و سبک آنها وجود نداشت.
وی درباره شرایط کلاسهای آواز در برهه کنونی گفت: کلاسهای آواز ما در این زمانه بیشتر ردیف موسیقی هستند که به راحتی هر کسی میتواند با 20 هزار تومان از فروشگاه آنها را تهیه کند. حالات شعری و کلام چندان در کلاسهای آواز تدریس نمیشود، در نتیجه خروجی کلاسهای آواز ما «علیلهای هنری» هستند.
امیر اثنیعشری: با تقلید طولانی مدت از شجریان به استقلال نمیرسیم
امیر اثنیعشری، خواننده جوان و شاگرد محمدرضا لطفی درباره پیشینه کلاسهای موسیقی در ایران میگوید: در سیسستم آموزش آواز ما در برابر استاد قرار گرفتن یک اصل است. اگر چه در این سالها با توجه به شرایط اجتماعی دیگر هنرجوها قادر نیستند به طور تمام وقت در خدمت استاد باشند اما برای هنرجو لازم است که نزد استاد باشد تا خطاها و ایرادهای وی بر طرف شود. از این رو اصل حضور در این کلاسها یک ضرورت است.
وی درباره ویژگیهای این کلاسها گفت: در گذشته ارتزاق مالی اساتید موسیقی از جاهای دیگری بود و نیاز مالی آنها به موسیقی وابسته نبود. اساتید بزرگ چندان در بند دریافت پول و شهریه نبودند و هنرجوها با توجه به میزان توانمندی خود پولی را به استاد میدادند. همچنین آنها پول را مستقیم از دست هنرجو دریافت نمیکردند و بیشتر ترجیح میدادند هنرجو آن را در لای کتاب یا روی طاقچه قرار دهد.
اثنیعشری که چند جلسهای در کلاسهای شجریان حضور داشته است از تجربه حضور خود در این کلاسها میگوید: پس از گذراندن مراحل بسیار سرانجام برای شرکت در مستر کلاسهای آوازی شجریان انتخاب شدم. در چند جلسه اول این کلاسها مسائل کلی درباره آواز مطرح شد که برای من خوب بودند اما در ادامه کار ما این شد که برخی از تحریرهای آلبومهای شجریان را کار کنیم و مثل همان را در جلسه بعد نزد استاد بخوانیم. من بعد از چند جلسه دیدم که شیوه و سبک آوازی من در حال نزدیک شدن به شیوه و سبک شجریان است. از آنجا که دوست نداشتم شیوه وی را به این صورت کار کنم، دیگر رفتن به این کلاس را ادامه ندادم.
وی درباره ساز و کار این کلاسهای شجریان گفت: اگر چه شجریان عنوان میکند که کسی نباید به مانند وی بخواند اما ساز و کار کلاسها به گونهای است که بسیاری به سوی خواندن به شیوه وی متمایل میشوند. شجریان معتقد بود که شاگردان وی باید چند سالی از سبک وی تقلید کنند و سپس با گشت و گذار در آثار دیگران راه خود را پیدا کنند. اما سبک آوازی شجریان آنقدر در گوشهای ما تکرار شده که بعد از مدتی کار کردن بر روی صدای شجریان دیگر نمیتوانیم از وی فاصله بگیریم و به استقلال برسیم.
خواننده گروه «بازسازی شیدا» با اشاره به تجربه و سرنوشت دیگر شاگردان شجریان گفت: شاگردانی چون حمیدرضا نوربخش و محسن کرامتی و دیگران که سالها نزد شجریان بودهاند این فرصت را داشتهاند که هفتهای یکبار نزد وی بروند و در حال حاضر آنها بعد از این همه مدت نتوانستهاند آن شیوه را کنار بگذراند. ما نیز با تقلید از وی قطعا نمیتوانیم خروجی بهتری از نسل اول شاگردان وی داشته باشیم. شاید در ادامه کسی بشویم در حد و اندازه شاگردان شجریان.
اثنی عشری افزود: کسانی که دورههای طولانی را نزد شجریان نبودهاند سبک آوازی مستقلی را برای خود پیدا کردهاند. مانند شهرام ناظری که مدت کمی نزد شجریان تلمذ کرد، اما کسانی که دورههای طولانی نزد وی بودهاند در مسیر شجریان حرکت کردهاند.
وی درباره گسترش شیوه آواز خوانی شجریان گفت: در حال حاضر سبک آوازی وی بسیار فراگیر شده و زمانی که به رادیو گوش میکنم سخت میتوانم تشخیص دهم که کدام شاگرد وی در حال آواز خواندن است.
خواننده گروه همایون با انتقاد از کلاسهای آوازی گفت: در گذشته اساتید بیشتر تلاش میکردند شیوه درست خواندن آواز را به شاگردان خود بیاموزند نه شیوه و سبک آوازی خود را. امروزه در بیشتر کلاسها اساتید، هنرجوها را به شیوه خود ارجاع میدهند و این باعث می شود صداها شبیه به یکدیگر شوند.
خوب الحق و الانصاف صدای شجریان در ایران بی همتاست. من که هر وقت به آوازهایش گوش می کنم واقعا لذت می برم. صدایش انسان را می برد به یک دنیای لطیف و پاک دیگر که بجز زیبایی در آن چیزی نیست. اگر هنرآموزان آواز در ایران بتوانند حقیقتا شجریان را تقلید کنند ما باید خیلی خوشحال باشیم. اما به نظر من تقلید دقیق و کامل او غیر ممکن است. صدای او یکتاست. شاید فقط بشود گفت که صدای همایون پسرش به صدای او خیلی نزدیک است گرچه باز هم عینا صدای او نمی شود.
سلام دوست عزيز
اديب و تاج خوب بودند اما هرگز به جايگاه شجريان نرسيدند و هيچ يك هم درستخواني شجريان را نداشتند.
به نظر من صحبت آقای علیشاپور درست است . البته او جایگاه استاد شجریان را در موسیقی ایران می شناسد اما اگر بحث کارگاه باشد باید شیوه های دیگر هم مورد بحث قرار گیرد . متاسفاه تا صحبتی مطرح می شود همه جبهه می گیرند و. یا بدون دلیل و سواد کارشناسانه از خودشان نظر می دهند
نميدونم تا كي ميخواهيد از اين سازهاي پوسيده و زنگ زده كه فقط صداي پيت حلبي و زنبورك از ش درمياد حرف بزنين .تا كي هه و هوو و هاها و هيهي؟
بوي مونداب و گنديدگي گرفت اين موسيقي به اصطلاح اصيل فقط به درد آدم عزادار ميخوره يا ..... .
اگه نميتونين يه ساز جديد بسازين مثل خودرو و گوشي تلفن همراه و لبتاپ و...........خوب وارد كنين چي ميشه مگه اشكالي داره.
اصلا آقا جان ما كه سيستم فاضلابمون رو خارجيها احداث كردن(طفلكي يه پسر بچه 14 ساله تو محله ما مثل موش زمين رو سوراخ ميكرد از اينور خيابون به اونور موند زير خروارها خاك)افت داره موسيقيمون اينجوري باشه البته قبول دارم هر چيز مدرني يه روزي سنت خواهد شد ولي سنت هم اندازه داره
مايه ننگه 70 ميليون جمعيت به يه استاد كفايت كنند اونم چه استادي.
خطش بهتر از موسيقيشه
اگه اينا موزيسين هستن پس موزارت و چايكوفسكي و باخ چي بودن؟
ببخشيد ها مثل پرايد و پيكان در مقابل جيپ هامر و بوئينگ 787
مطلب بسیار خوبی بود . در عین اینکه هیچ شکی در استادی شجریان و ناظری نیست، نباید با یک شیوه همه شاگردان را به یک شیوه خواندن تربیت کرد