ناگفتههای غائله خیابان پاسداران
پارسینه: حرکتهای دروایش گنابادی در ایجاد اغتشاش در کشور، مسبوق به سابقه است که سال ۱۳۸۴ این گونه اتفاق با بهانهای دیگر در قم رقم خورده بود.
تفکر اصیل و ادیان الهی در مذاهب حق، همواره با کج روی، انحراف و فرقه سازی از سوی جریان باطل روبهرو بوده است و تلاش استعمار پیر انگلیس و صهیونیزم برای فرقه سازی در ایران و کشورهای اسلامی مانند بابیت و بهائیت نمونههای بارزی است از نفوذ است و ایران در دوران مختلف تاریخی خود همواره شاهد این گونه جریانها بوده است.
شک ریشه اصلی غائله سال گذشته دراویش در خیابان پاسداران را باید در سوابق پیشین دراویش، هماهنگی و تعاملات ویژه آنها با جریانات سیاسی خاص نظیر «ملی مذهبی ها»، همکاری و همراهی برخی افراد ذی نفوذ با دراویش در دستگاههای اجرایی و نهایتاً مسامحه صورت گرفته و عدم برخورد قاطع با برخی حاشیهسازیها، اقدامات غیرقانونی و زیادهخواهیهای این جریان طی ماههای قبل از غائله خیابان پاسداران جستجو کرد که این امر دقت و حساسیت بیشتر نهادهای مسئول را میطلبد.
متاسفانه در این حوادث، چند مأمور ناجا و دو بسیجی به شهادت رسیدند و خسارات مالی و معنوی متعددی به کشور وارد آمد، به همین دلیل موضوع شناسایی و برخورد قاطع قضایی با عوامل اصلی و پشت پرده ماجرا همچنان ادامه دارد و نهادهای نظارتی و قضایی ذیربط تا قصاص کامل قاتلین این شهدا از پای نخواهند نشست؛ البته پیگیریهای گزارشگر این غائله، نشان میدهد که همه عناصر اصلی و مؤثر این غائله شناسایی و عموماً دستگیر شده و پرونده این افراد روند مراحل قضایی و قانونی را طی میکند.
حرکتهای دروایش گنابادی در ایجاد اغتشاش در کشور، مسبوق به سابقه است که سال ۱۳۸۴ این گونه اتفاق با بهانهای دیگر در قم رقم خورده بود.
شهادت ۵ نفر و مجروح شدن ۳۰ نفر، حاصل غائله خیابان پاسداران
آخرین روز بهمن ماه سال گذشته بود که تجمع و تحرکات جمعی از اعضای فرقه دراویش گنابادی به خشونت کشیده شد و درگیری آنها با مأموران امنیتی و انتظامی، منجر به تخریب اموال عمومی، خودروهای مردم و شیشه منازل و... گردید.
در این جنایات وحشیانه، یکی از دراویش به نام «محمد ثلاث» با یک دستگاه اتوبوس به مأموران نیروی انتظامی حملهور شد و آنها را زیر گرفت که به شهادت سه مأمور ناجا شامل دو نیروی کادر و یک سرباز وظیفه انجامید. وی در خرداد امسال به دار مجازات آویخته شد. در ادامه حملات دراویش، دو نیروی بسیج نیز به شهادت رسیدند و بیش از سی نفر دیگر مجروح شدند.
حالا در نخستین سالگرد آن حوادث و برای بررسی دقیق اتفاقات و تبیین پشت پرده غائله سال گذشته دراویش در خیابان پاسداران تهران، باید مقدماتی از ماههای قبلتر را مرور کنیم. همزمان با اغتشاشات دی ماه در شهر تهران، ۵ نفر از دارویش (در روز ۹ دی ماه) خواستار ملاقات با مدیر سایت «مجذوبان نور» (یکی از رسانههای افراطی دراویش در کشور)، در بیمارستان دی تهران شدند که این خواسته با مخالفت متولیان امر مواجه شد.
سایت مجذوبان نور و شروع غائله با انتشار پیامک تجمع
به همین دلیل افراد مورد اشاره با پیامک از هواداران خود درخواست تجمع در مقابل بیمارستان کردند که این تجمع، منجر به درگیری مختصر با نیروهای امنیتی و دستگیری ۵ تن از افراد مورد اشاره شد. یکی از این افراد در روز بعد آزاد شد؛ اما حضور چهار نفر دیگر در زندان اوین، موجب شد تا تجمع و تحصن دراویش در مقابل این زندان آغاز و به مدت ده روز ادامه پیدا کند. تجمع کنندگان خواستار آزادی بی قید و شرط دراویش زندانی یا به زندان رفتن همه تحصن کنندگان بودند.
این روند تا روز ۱۹ دی ادامه داشت و در نهایت، چهار نفر از دراویش زندانی نیز بعد از طی مراحل لازم آزاد شدند، اما طیف افراطی دراویش با تبلیغ در فضای مجازی مدعی شد که پایداری و تحصن در راستای خواستههایمان باعث گردید که به اهدافمان که آزادی زندانیان بود، برسیم!
شانتاژ رسانهای دراویش با همراهی اپوزوسیون
با توجه به فعالیت چشمگیر طیف افراطی دراویش در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی که با پشتیبانی رسانههای ضدانقلاب همراه بود، برخی افشاگریها در خصوص عملکرد منفی و ساختارشکنانه گروه «مجذوبان نور» و روابط این گروهک افراطی با خارج از کشور، ری استارت، رادیو فردا، BBC و حتی عدم تبعیتشان از «نورعلی تابنده» (قطب دراویش گنابادی) در داخل کشور انجام شد که متاسفانه با واکنش سخت و تهدید رسانهها از سوی دراویش افراطی مواجه شد.
تداوم این درگیریهای رسانهای در نهایت منجر به تجمع حدود ۲۰ نفر از دراویش در مقابل منزل «نورعلی تابنده» در خیابان گلستان هفتم خیابان پاسداران در روز چهارم بهمن ۹۶ شد. بهانه این افراد این بود که جان «نورعلی تابنده» در خطر است! دو تن از مدیران سایت افراطی «مجذوبان نور» به نامهای «مصطفی دانشجو» و «رضا انتصاری» نیز در میان تجمع کنندگان حضور داشتند. این تجمع نیز با دخالت نیروی انتظامی پایان یافت.
پس از آن، تجمعات پراکنده و محدود دراویش در خیابان پاسداران ادامه داشته و بعضاً مشکلاتی را ایجاد کرده است؛ مثلاً در شب ۱۴ بهمن مشاجرات لفظی محدودی بین گشت بسیج با دراویش تجمع کننده در آنجا رخ میدهد که طیف افراطی دراویش، با فضاسازی رسانهای در خصوص این اتفاق، در شبکه اجتماعی خود اعلام میکند که «حضور نیروهای امنیتی و سپاهی در حوالی منزل قطب دراویش گنابادی»! همین اقدام سبب شد که تا ساعت ۳ بامداد، جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ نفر از آنها در آن منطقه تجمع کنند.
این تجمع باعث حضور مأمورین کلانتری ۱۰۲ به همراه تعدادی گشت موتور سوار ناجا در منطقه شده که متاسفانه باز هم، دراویش با این مأموران درگیر شده و صدماتی را به مأموران ناجا وارد و شش دستگاه موتورسیکلت ناجا را به شدت تخریب کردند. نکته قابل توجه آن است که بر اساس تصاویر به دست آمده، «مصطفی دانشجو»، «کسری نوری»، «رضا انتصاری» در این تجمعات نیز حضور داشتند.
امنیت خانه نور علی، اسم رمز تجمع و درگیری
گفتنی است که خواسته تجمع کنندگان تامین امنیت شخص و منزل آقای نورعلی تابنده بود، این در حالی است که «نورعلی تابنده» در پیام مکتوب خود که توسط یکی از دراویش در میان تجمع کنندگان هم قرائت شد، به صراحت اذعان میکند که «من و منزل من امن است و هیچ خطری متوجّه آن نیست...» با این حال، اسناد به دست آمده نشان میدهد که همان طیف افراطی موافق تداوم تجمعات و درگیریها بودند.
این وضعیت طی روزهای بعد کمی آرام شد؛ اما حضور دراویش در منطقه خیابان پاسداران ادامه داشت که بیشتر در داخل وسایل نقلیه خود مستقر بودند. یکی دیگر از اقدامات دراویش این بود که برای تلطیف فضای عمومی، در روز ۱۹ بهمن برای دلجویی از همسایگان منزل «نورعلی تابنده»، به آنها گلدان گل تزیین شده اهداء کردند و از صبر و تحمل آنها در این حوادث قدردانی کردند و مدعی شدند که عامل این اتفاقات، بعضی از افراد بسیجی و لباس شخصی بودند!
مشابه همین وضع در سال ۸۴ قم نیز اتفاق افتاده بود. تحصن و فراخوان سراسری و مظلوم نمایی، اهدای گل و حمایتهای رسانهای دشمن نسخه تکراری بود که در ۱۲ سال بعد در خیابان پاسداران تهران مجددا رخ نشان داد.
بازیهای تکراری و جرقه بهانههای دراویش
بخش بعدی این غائله مربوط به اواخر بهمن ماه است که در روز ۲۹ بهمن، پلیس به راکبین دو خودرو پراید مشکوک شد که راکبین با رها کردن خودرو متواری شدند. در ادامه افرادی با مراجعه به پلیس مدعی میشوند که مالک خودرو هستند و مأموران نیز آنها را با خودروها به دادسرا اعزام میکنند؛ اما در بین راه ۴ نفر از دراویش به مأمورین و خودرو حمله، و متهمان را فراری میدهند که این اتفاقات نیز منجر به دستگیری «نعمت الله ریاحی» میشود.
«ریاحی» برای حضور در تجمعات قبلی دراویش در خیابان گلستان هفتم به تهران آمده بود. دستگیری «ریاحی» و انتقال خبر آن به دراویش افراطی منجر به تجمع حدود ۱۵ نفر از دراویش از جمله «کسری نوری»، «رضا انتصاری» و... در مقابل کلانتری ۱۰۲ پاسداران در تاریخ ۳۰ بهمن شد. این افراد هم خواستار آزادی بی قید و شرط متهم بودند و حتی یکی از دراویش، اقدام به تهدید یک مأمور ناجا برای آزادی «ریاحی» و اعلام مهلت «نیم ساعته» میکند که تصاویر آن نیز در شبکههای مجازی پخش شد.
به هر صورت این تجمع در بعدازظهر منجر به بستن خیابان توسط دراویش، درگیری با عوامل گشت راهور ناجا و در ادامه مردم عادی شد. حضور نیروهای یگان امداد جهت متفرقه نمودن دراویشی که مجهز به انواع سلاح سرد و همچنین کوکتل مولوتوف بودند، سبب شد که تعدادی از آنان دستگیر و باقی نیز به گلستان هفتم پناه ببرند.
اتوبوس مرگ محمد ثلاث
در همان شب، اتوبوس دراویش به رانندگی «محمد رضا ثلاث» به سمت جمعیت و مأموران انتظامی هجوم آورده و اقدام به زیر گرفتن عوامل انتظامی میکند. متاسفانه در این حادثه سه نفر از عوامل ناجا به شهادت رسیدند و حدود ۹ نفر نیز به شدت زخمی شدند.
در ادامه این روند، باز هم شاهد بهرهبرداری دراویش از ظرفیتهای مجازی خود و حمایت شبکههای ضدانقلاب هستیم، به صورتی که «کسری نوری» ابتدا پیامی را در کانال دراویش منتشر کرده و مدعی میشود که جان «نور علی تابنده» در خطر است و در ادامه نیز در گفتگوهایی با «رادیو فردا» و «رادیو آمریکا» به فضاسازی خود ادامه میدهد. این اقدامات همراه با فراخوانی گسترده دراویش کل کشور برای حضور در گلستان هفتم بود. درگیریها همچنان در منطقه ادامه داشت و حدود ساعت ۲۰ یک پراید نقرهای نیز به صورت انتحاری به عوامل ناجا حمله کرده و متواری میشود.
بازتکرار اتوبوس مرگ این بار با سمند
در ادامه و در نخستین ساعات بامداد اولین روز اسفند ماه، حضور نیروهای امنیتی برای ختم این غائله در منطقه افزایش یافته و گروهایی از نیروهای مردمی و بسیجی نیز در منطقه حاضر شده بودند. دراویش نیز با استفاده از خودروی سمند اقدام به زیر گرفتن مردم کردند که در این حادثه بسیجی جوان «محمدحسین حدادیان» شهید و حدود ۸ نفر زخمی شدند.
لازم به ذکر است که راننده این سمند توسط عوامل امنیتی شناسایی و بازداشت شده است. دقایقی بعد نیروهای ناجا به کوچه وارد شده و ضمن دستگیری عوامل دراویش، غائله را تمام میکنند. حدود ساعت ۵:۳۰ صبح هم «نورعلی تابنده» با انتشار ویدئویی از عوامل اغتشاش برائت میجوید.
ختم غائله با آماری عجیب از جامعه شناسی دراویش
بازی رسانهای شبکههای معاند و موج سواری آنان در این ایام، بایستی مورد بررسی بیشتر آمارسازی رسانهای و سواری گرفتن از جریان دراویش در ایران قرار بگیرد. چه بسا اگر قرار است سعه صدر نظام در برخورد قانونی با عدم حمایت رسانههای انقلابی اتفاق بیفتد، ما در چرخه جنگ رسانهای اگر بازنده نباشیم دستکم منفعل خواهیم بود و انفعال بدترین مواجهه با این پدیده است.
فارغ از بازخوانی دقیق و کامل روند اتفاقاتی که منجر به غائله دراویش در خیابان پاسداران شد، بررسیها در خصوص افراد دستگیر شده در این ایام نشان میدهد که دراویش از ۲۵ استان به تهران آمده بودند که به ترتیب از استانهای تهران، البرز و لرستان بیشترین دستگیرشدگان را در بین دراویش داشتند. در میان بازداشت شدگان، حدود ۱۰ درصد بیسواد، بیش از ۵۰ درصد تا دیپلم، و مابقی مدارک تحصیلی بالای دیپلم داشتهاند. عمده این افراد دارای شغل آزاد هستند و حدود ۱۰۰ نفر هم از کارمندان نهادهای دولتی و شرکتهای وابسته به آنها هستند.
در پایان باید گفت؛ آنچه در این حادثه و حوادث مشابه نیازمند مداقه است، برقراری آرامش اجتماعی به دور از در دام افتادن عوامل بیگانه و جریانهای مقابل نظام اسلامی و آرامش پایدار ایران اسلامی است، بیتردید در این مسیر، تکرار مطالبه گری آحاد مردم به ویژه خانواده شهدای مظلوم غائله خیابان پاسداران، زمینه هرگونه سوء استفاده بدخواهان را بر میچیند.
منبع:رسا
شک ریشه اصلی غائله سال گذشته دراویش در خیابان پاسداران را باید در سوابق پیشین دراویش، هماهنگی و تعاملات ویژه آنها با جریانات سیاسی خاص نظیر «ملی مذهبی ها»، همکاری و همراهی برخی افراد ذی نفوذ با دراویش در دستگاههای اجرایی و نهایتاً مسامحه صورت گرفته و عدم برخورد قاطع با برخی حاشیهسازیها، اقدامات غیرقانونی و زیادهخواهیهای این جریان طی ماههای قبل از غائله خیابان پاسداران جستجو کرد که این امر دقت و حساسیت بیشتر نهادهای مسئول را میطلبد.
متاسفانه در این حوادث، چند مأمور ناجا و دو بسیجی به شهادت رسیدند و خسارات مالی و معنوی متعددی به کشور وارد آمد، به همین دلیل موضوع شناسایی و برخورد قاطع قضایی با عوامل اصلی و پشت پرده ماجرا همچنان ادامه دارد و نهادهای نظارتی و قضایی ذیربط تا قصاص کامل قاتلین این شهدا از پای نخواهند نشست؛ البته پیگیریهای گزارشگر این غائله، نشان میدهد که همه عناصر اصلی و مؤثر این غائله شناسایی و عموماً دستگیر شده و پرونده این افراد روند مراحل قضایی و قانونی را طی میکند.
حرکتهای دروایش گنابادی در ایجاد اغتشاش در کشور، مسبوق به سابقه است که سال ۱۳۸۴ این گونه اتفاق با بهانهای دیگر در قم رقم خورده بود.
شهادت ۵ نفر و مجروح شدن ۳۰ نفر، حاصل غائله خیابان پاسداران
آخرین روز بهمن ماه سال گذشته بود که تجمع و تحرکات جمعی از اعضای فرقه دراویش گنابادی به خشونت کشیده شد و درگیری آنها با مأموران امنیتی و انتظامی، منجر به تخریب اموال عمومی، خودروهای مردم و شیشه منازل و... گردید.
در این جنایات وحشیانه، یکی از دراویش به نام «محمد ثلاث» با یک دستگاه اتوبوس به مأموران نیروی انتظامی حملهور شد و آنها را زیر گرفت که به شهادت سه مأمور ناجا شامل دو نیروی کادر و یک سرباز وظیفه انجامید. وی در خرداد امسال به دار مجازات آویخته شد. در ادامه حملات دراویش، دو نیروی بسیج نیز به شهادت رسیدند و بیش از سی نفر دیگر مجروح شدند.
حالا در نخستین سالگرد آن حوادث و برای بررسی دقیق اتفاقات و تبیین پشت پرده غائله سال گذشته دراویش در خیابان پاسداران تهران، باید مقدماتی از ماههای قبلتر را مرور کنیم. همزمان با اغتشاشات دی ماه در شهر تهران، ۵ نفر از دارویش (در روز ۹ دی ماه) خواستار ملاقات با مدیر سایت «مجذوبان نور» (یکی از رسانههای افراطی دراویش در کشور)، در بیمارستان دی تهران شدند که این خواسته با مخالفت متولیان امر مواجه شد.
سایت مجذوبان نور و شروع غائله با انتشار پیامک تجمع
به همین دلیل افراد مورد اشاره با پیامک از هواداران خود درخواست تجمع در مقابل بیمارستان کردند که این تجمع، منجر به درگیری مختصر با نیروهای امنیتی و دستگیری ۵ تن از افراد مورد اشاره شد. یکی از این افراد در روز بعد آزاد شد؛ اما حضور چهار نفر دیگر در زندان اوین، موجب شد تا تجمع و تحصن دراویش در مقابل این زندان آغاز و به مدت ده روز ادامه پیدا کند. تجمع کنندگان خواستار آزادی بی قید و شرط دراویش زندانی یا به زندان رفتن همه تحصن کنندگان بودند.
این روند تا روز ۱۹ دی ادامه داشت و در نهایت، چهار نفر از دراویش زندانی نیز بعد از طی مراحل لازم آزاد شدند، اما طیف افراطی دراویش با تبلیغ در فضای مجازی مدعی شد که پایداری و تحصن در راستای خواستههایمان باعث گردید که به اهدافمان که آزادی زندانیان بود، برسیم!
شانتاژ رسانهای دراویش با همراهی اپوزوسیون
با توجه به فعالیت چشمگیر طیف افراطی دراویش در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی که با پشتیبانی رسانههای ضدانقلاب همراه بود، برخی افشاگریها در خصوص عملکرد منفی و ساختارشکنانه گروه «مجذوبان نور» و روابط این گروهک افراطی با خارج از کشور، ری استارت، رادیو فردا، BBC و حتی عدم تبعیتشان از «نورعلی تابنده» (قطب دراویش گنابادی) در داخل کشور انجام شد که متاسفانه با واکنش سخت و تهدید رسانهها از سوی دراویش افراطی مواجه شد.
تداوم این درگیریهای رسانهای در نهایت منجر به تجمع حدود ۲۰ نفر از دراویش در مقابل منزل «نورعلی تابنده» در خیابان گلستان هفتم خیابان پاسداران در روز چهارم بهمن ۹۶ شد. بهانه این افراد این بود که جان «نورعلی تابنده» در خطر است! دو تن از مدیران سایت افراطی «مجذوبان نور» به نامهای «مصطفی دانشجو» و «رضا انتصاری» نیز در میان تجمع کنندگان حضور داشتند. این تجمع نیز با دخالت نیروی انتظامی پایان یافت.
پس از آن، تجمعات پراکنده و محدود دراویش در خیابان پاسداران ادامه داشته و بعضاً مشکلاتی را ایجاد کرده است؛ مثلاً در شب ۱۴ بهمن مشاجرات لفظی محدودی بین گشت بسیج با دراویش تجمع کننده در آنجا رخ میدهد که طیف افراطی دراویش، با فضاسازی رسانهای در خصوص این اتفاق، در شبکه اجتماعی خود اعلام میکند که «حضور نیروهای امنیتی و سپاهی در حوالی منزل قطب دراویش گنابادی»! همین اقدام سبب شد که تا ساعت ۳ بامداد، جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ نفر از آنها در آن منطقه تجمع کنند.
این تجمع باعث حضور مأمورین کلانتری ۱۰۲ به همراه تعدادی گشت موتور سوار ناجا در منطقه شده که متاسفانه باز هم، دراویش با این مأموران درگیر شده و صدماتی را به مأموران ناجا وارد و شش دستگاه موتورسیکلت ناجا را به شدت تخریب کردند. نکته قابل توجه آن است که بر اساس تصاویر به دست آمده، «مصطفی دانشجو»، «کسری نوری»، «رضا انتصاری» در این تجمعات نیز حضور داشتند.
امنیت خانه نور علی، اسم رمز تجمع و درگیری
گفتنی است که خواسته تجمع کنندگان تامین امنیت شخص و منزل آقای نورعلی تابنده بود، این در حالی است که «نورعلی تابنده» در پیام مکتوب خود که توسط یکی از دراویش در میان تجمع کنندگان هم قرائت شد، به صراحت اذعان میکند که «من و منزل من امن است و هیچ خطری متوجّه آن نیست...» با این حال، اسناد به دست آمده نشان میدهد که همان طیف افراطی موافق تداوم تجمعات و درگیریها بودند.
این وضعیت طی روزهای بعد کمی آرام شد؛ اما حضور دراویش در منطقه خیابان پاسداران ادامه داشت که بیشتر در داخل وسایل نقلیه خود مستقر بودند. یکی دیگر از اقدامات دراویش این بود که برای تلطیف فضای عمومی، در روز ۱۹ بهمن برای دلجویی از همسایگان منزل «نورعلی تابنده»، به آنها گلدان گل تزیین شده اهداء کردند و از صبر و تحمل آنها در این حوادث قدردانی کردند و مدعی شدند که عامل این اتفاقات، بعضی از افراد بسیجی و لباس شخصی بودند!
مشابه همین وضع در سال ۸۴ قم نیز اتفاق افتاده بود. تحصن و فراخوان سراسری و مظلوم نمایی، اهدای گل و حمایتهای رسانهای دشمن نسخه تکراری بود که در ۱۲ سال بعد در خیابان پاسداران تهران مجددا رخ نشان داد.
بازیهای تکراری و جرقه بهانههای دراویش
بخش بعدی این غائله مربوط به اواخر بهمن ماه است که در روز ۲۹ بهمن، پلیس به راکبین دو خودرو پراید مشکوک شد که راکبین با رها کردن خودرو متواری شدند. در ادامه افرادی با مراجعه به پلیس مدعی میشوند که مالک خودرو هستند و مأموران نیز آنها را با خودروها به دادسرا اعزام میکنند؛ اما در بین راه ۴ نفر از دراویش به مأمورین و خودرو حمله، و متهمان را فراری میدهند که این اتفاقات نیز منجر به دستگیری «نعمت الله ریاحی» میشود.
«ریاحی» برای حضور در تجمعات قبلی دراویش در خیابان گلستان هفتم به تهران آمده بود. دستگیری «ریاحی» و انتقال خبر آن به دراویش افراطی منجر به تجمع حدود ۱۵ نفر از دراویش از جمله «کسری نوری»، «رضا انتصاری» و... در مقابل کلانتری ۱۰۲ پاسداران در تاریخ ۳۰ بهمن شد. این افراد هم خواستار آزادی بی قید و شرط متهم بودند و حتی یکی از دراویش، اقدام به تهدید یک مأمور ناجا برای آزادی «ریاحی» و اعلام مهلت «نیم ساعته» میکند که تصاویر آن نیز در شبکههای مجازی پخش شد.
به هر صورت این تجمع در بعدازظهر منجر به بستن خیابان توسط دراویش، درگیری با عوامل گشت راهور ناجا و در ادامه مردم عادی شد. حضور نیروهای یگان امداد جهت متفرقه نمودن دراویشی که مجهز به انواع سلاح سرد و همچنین کوکتل مولوتوف بودند، سبب شد که تعدادی از آنان دستگیر و باقی نیز به گلستان هفتم پناه ببرند.
اتوبوس مرگ محمد ثلاث
در همان شب، اتوبوس دراویش به رانندگی «محمد رضا ثلاث» به سمت جمعیت و مأموران انتظامی هجوم آورده و اقدام به زیر گرفتن عوامل انتظامی میکند. متاسفانه در این حادثه سه نفر از عوامل ناجا به شهادت رسیدند و حدود ۹ نفر نیز به شدت زخمی شدند.
در ادامه این روند، باز هم شاهد بهرهبرداری دراویش از ظرفیتهای مجازی خود و حمایت شبکههای ضدانقلاب هستیم، به صورتی که «کسری نوری» ابتدا پیامی را در کانال دراویش منتشر کرده و مدعی میشود که جان «نور علی تابنده» در خطر است و در ادامه نیز در گفتگوهایی با «رادیو فردا» و «رادیو آمریکا» به فضاسازی خود ادامه میدهد. این اقدامات همراه با فراخوانی گسترده دراویش کل کشور برای حضور در گلستان هفتم بود. درگیریها همچنان در منطقه ادامه داشت و حدود ساعت ۲۰ یک پراید نقرهای نیز به صورت انتحاری به عوامل ناجا حمله کرده و متواری میشود.
بازتکرار اتوبوس مرگ این بار با سمند
در ادامه و در نخستین ساعات بامداد اولین روز اسفند ماه، حضور نیروهای امنیتی برای ختم این غائله در منطقه افزایش یافته و گروهایی از نیروهای مردمی و بسیجی نیز در منطقه حاضر شده بودند. دراویش نیز با استفاده از خودروی سمند اقدام به زیر گرفتن مردم کردند که در این حادثه بسیجی جوان «محمدحسین حدادیان» شهید و حدود ۸ نفر زخمی شدند.
لازم به ذکر است که راننده این سمند توسط عوامل امنیتی شناسایی و بازداشت شده است. دقایقی بعد نیروهای ناجا به کوچه وارد شده و ضمن دستگیری عوامل دراویش، غائله را تمام میکنند. حدود ساعت ۵:۳۰ صبح هم «نورعلی تابنده» با انتشار ویدئویی از عوامل اغتشاش برائت میجوید.
ختم غائله با آماری عجیب از جامعه شناسی دراویش
بازی رسانهای شبکههای معاند و موج سواری آنان در این ایام، بایستی مورد بررسی بیشتر آمارسازی رسانهای و سواری گرفتن از جریان دراویش در ایران قرار بگیرد. چه بسا اگر قرار است سعه صدر نظام در برخورد قانونی با عدم حمایت رسانههای انقلابی اتفاق بیفتد، ما در چرخه جنگ رسانهای اگر بازنده نباشیم دستکم منفعل خواهیم بود و انفعال بدترین مواجهه با این پدیده است.
فارغ از بازخوانی دقیق و کامل روند اتفاقاتی که منجر به غائله دراویش در خیابان پاسداران شد، بررسیها در خصوص افراد دستگیر شده در این ایام نشان میدهد که دراویش از ۲۵ استان به تهران آمده بودند که به ترتیب از استانهای تهران، البرز و لرستان بیشترین دستگیرشدگان را در بین دراویش داشتند. در میان بازداشت شدگان، حدود ۱۰ درصد بیسواد، بیش از ۵۰ درصد تا دیپلم، و مابقی مدارک تحصیلی بالای دیپلم داشتهاند. عمده این افراد دارای شغل آزاد هستند و حدود ۱۰۰ نفر هم از کارمندان نهادهای دولتی و شرکتهای وابسته به آنها هستند.
در پایان باید گفت؛ آنچه در این حادثه و حوادث مشابه نیازمند مداقه است، برقراری آرامش اجتماعی به دور از در دام افتادن عوامل بیگانه و جریانهای مقابل نظام اسلامی و آرامش پایدار ایران اسلامی است، بیتردید در این مسیر، تکرار مطالبه گری آحاد مردم به ویژه خانواده شهدای مظلوم غائله خیابان پاسداران، زمینه هرگونه سوء استفاده بدخواهان را بر میچیند.
منبع:رسا
منبع:
خبرگزاری تسنیم
ارسال نظر