زنگنه: آمریکا در ماجرای تحریم های هوشمند به بلوغ شیطانی رسیده
پارسینه: بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت می گوید: ایالات متحده آمریکا در اعمال "تحریمهای هوشمند به بلوغ شیطانی رسیده است". یعنی به نقطهای رسیدهاند که میخواهند جلو همه راههای ما برای مقابله با تحریمها را بگیرند
آقای زنگنه جنابعالی که سالهاست سکان وزارت نفت را در دست گرفتهاید، خسته نشدهاید؟ بهتر نیست فرد جوانی در رأس این وزارتخانه قرار گیرد؟
نه خسته هستم و نه پیر.
خسته نیستم، زیرا هماکنون روزانه ۱۷ تا ۱۸ ساعت کار میکنم و در شرایط کنونی که با جنگ شدید اقتصادی روبهرو هستیم، انگیزه بسیاری دارم، اما با قرار گرفتن فرد جوانی در راس وزارت نفت موافق بودم، هرچند جوانی، تنها به سن نیست بلکه به قول مقام معظم رهبری، به روحیه جوانانه بستگی دارد. زمان تشکیل دولت دوازدهم به آقای روحانی بسیار اصرار کردم که برای وزارت نفت، فرد جوانی انتخاب کند، بنده نیز کمک خواهم کرد، اما رئیس جمهوری نپذیرفتند. من در طول عمر کاری خود، هرگز اقدامکننده و متقاضی برای پذیرش مسئولیتی نبودهام، این مسئولیت بوده که آمده و من هم پذیرفته و کار کردهام. اکنون هم نه خسته هستم و نه پیر به آن معنا که روحیه و شادابی کاری نداشته باشم.
میگویند بهتازگی شما اختیارات بسیاری از سران سه قوه گرفتهاید، درست است؟
این را آقای ضرغامی (رئیس سابق صدا و سیما) گفته بودند، من هم شنیدهام، اما نمیدانم این اختیارات تام که به من دادهاند، چیست؟
شما تأکید داشتید که وزارتخانه آرایش جنگی دارد، اما عدهای معتقدند هنوز اینگونه نیست، منظورتان از آرایش جنگی چیست؟
بنده اصطلاح آرایش جنگی را نگفتم، آن شخصی که گفته باید بگوید منظورش چیست؟ من این حرف را در پاسخ آقای ضرغامی نوشتم که اگر بخواهم با ادبیات ایشان صحبت کنم، میگویم نه تنها ما مدتهاست آرایش جنگی گرفته ایم بلکه درگیر جنگیم.
منتها نباید بگویم این جنگ چطور است؟ البته نمیخواهم امروز رجز بخوانم، زیرا اکنون وقت رجز خوانی نیست. نمیتوانم بعضی از مسائل را افشا کنم. برخی میخواهند با فشار آوردن من را در موضعی قرار دهند که بعضی از فعالیتهایمان را افشا کنم. امروز خیلی فکر کردم که بعضی از حرفها را بگویم یا نگویم حتی با برخی همکاران مشورت کردم و بیشتر آنان گفتند این مسائل را مطرح نکنم، زیرا میتواند به ضررمان تمام شود.
پس از حذف معافیتهای نفتی برای کشورهای خریدار نفت ایران، فروش نفت کشور به چند بشکه رسیده است؟
من در مورد عدد نه در دوره گذشته و نه هماکنون چیزی نمیگویم تا روزی که انشاءالله تحریمها برداشته شود.
پس کاهش داشتهایم؟
من چیزی نمیگویم.
در مدت اخیر اظهارات بابک زنجانی نیز بسیار پر سر و صدا شد، تاکنون چه مقدار از بدهیهایش به وزارت نفت پرداخت شده است؟
طبق گزارش کارشناسی، اموالی که در سالهای گذشته ارزیابی شده حدود ۲ هزار میلیارد تومان میشود که البته مبلغ ارزیابی ۶۰۰ میلیون دلار با نرخ دلار آن زمان بود، این اموال در اختیار وزارت نفت است، اما متاسفانه فروش نرفته است، هرچند میخواهیم آنها را بفروشیم، زیرا به پولش احتیاج داریم، باقیمانده طلب وزارت نفت به جز بهره آن بیش از ۲ میلیارد دلار است و زنجانی باید این مبالغ را پرداخت کند، البته بعید میدانم چنین پولی داشته باشد، پول دارد، اما نه در این حد و اندازه، زیرا اکنون ۲ میلیارد دلار میشود ۲۵ هزار میلیارد تومان که به یقین زنجانی چنین پولی ندارد.
از شریکان خارجی بابک زنجانی خبری نیست؟
به احتمال زیاد شریکانی در خارج وجود ندارند. البته کارگزارانی دارد، اما شریک معنا و مفهوم دیگری دارد. به نظرم این مسائل جنگ روانی است و میخواهد فشار بیاورد که اگر برای نمونه در فلان بانک حساب باز کنید پول میدهند، البته بانکی که برای باز کردن حساب پیشنهاد داده ۱۰ میلیون دلار سرمایهاش است و ۲۰۰ میلیون دلار بدهی دارد. آن هم در یک کشور بسیار کوچک، اما سوال این است چطور میتوان در این بانک حساب باز کرد مانند اینکه بخواهی در کوزه کوچک، یک دریاچه را جا بدهی. زنجانی حرفهای عجیب و غریبی میزند!
میگویند زنگنه اهل رفاقت و باندبازی هست به همین دلیل میخواهد تیم خودش را داشته باشد، چقدر با این حرف موافقید و اصولا شما در وزارت نفت چه سنجههایی برای انتخاب افراد توانمند دارید؟
یکی از مشکلات و دلایلی که من آسیب میبینیم این است که اهل رفیقبازی و برگزاری به اصطلاح، گعده نیستم. تمام دوستانم افرادی هستند که در حین کار و در محیط کاری با آنها آشنا شدهام و به توانمندی و شخصیت آنها واقف و علاقهمند شدهام، بنابراین من نه باندبازم، نه رفیق باز، اما همیشه تیمی را برای خودم ترتیب میدهم که بتوانند با من کار کنند و با هم هماهنگ باشیم.
وقتی مربی برای تیمی مانند تیم ملی فوتبال ارنجی را تنظیم میکند، نمیآید به هر باشگاهی سهمیه بدهد که دو تا از این باشگاه و دو تا از آن باشگاه بیایند، این طور، تیم ملی نابود میشود. او توانمندی افراد را میبیند و متناسب با آنها کار میکند. افرادی که با من کار میکنند نیز باید بتوانند خیلی کار کنند چراکه من از اول وقت صبح میآیم و شبها هم جزو آخرین نفراتی هستم که از وزارتخانه میروم. این دوره، پنجشنبه و جمعهها هم سر کار هستم و تعطیلی ندارم. میخواهم افرادی بهعنوان همکار داشته باشم که واقعا کار کنند و هر وقت به آنها تلفن زدم تلفنشان خاموش و خارج از دسترس نباشد و قدرت خلاقیت و ریسکپذیری در حد خودشان داشته باشند و بتوانند کار خود را درست انجام دهند و فهم درست از سیاستها داشته باشند.
وضع استخدام و اشتغالزایی در این وزارتخانه چگونه است؟
معتقدم نمیتوان مشکل بیکاری در کشور را با استخدام در دولت حل کرد، این موضوع را در مجلس شورای اسلامی هم گفتم. در توان دولت نیست. با اضافه شدن کارمند، دولت و ملت هر دو زمین میخورند و بعد هم مشکلات درست میشود. زمانی که نیروی بسیاری در جایی وجود داشته باشد به جای اینکه کار را بهبود ببخشند آن را ضعیف میکنند یعنی چند نفر در روز ۲ تا ۳ ساعت کار کنند، اما آنها که در واحدهای عملیاتی هستند ناچارند خیلی بیشتر کار کنند.
برخی میگویند شما در مدت اخیر چالشهای بسیاری با تعدادی از اعضای کابینه دولت دوازدهم داشتید برای نمونه با وزیر اطلاعات، وزیر امور خارجه، رئیس بانک مرکزی و همینطور با قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (ص) ماجرا از چه قرار است؟
مطلقا خلاف است. با همین قاطعیت میگویم. من با آقای ظریف، وزیر اطلاعات، آقای همتی، قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء (ص) چه در زمان مدیر پیشین، آقای عبداللهی که برادر عزیزی برای من بود و چه در دوره مدیریت آقای دکتر سعید محمد، هیچ مشکلی نداشتهام که حتی صدایمان را بالا ببریم بنابراین مطلقا خلاف میگویند.
برای من جالب است که عدهای در رسانهها، خیالپردازهای خیلی خوبی هستند که حیف است استعدادهای آنها هدر رود و این افراد باید فیلمنامه بنویسند و بر اساس آنها، فیلم و کارتن تهیه شود و از آنها در این بخش استفاده شود، به نظرم این افراد تخیل قوی دارند و میتوانند چهرههای خیالی، حتی بهتر از هری پاتر خلق کنند، اینگونه داستانسراییهای تخیلی، کار این افراد است.
میگویند شما فضا را برای افرادی که میخواهند هر کاری کنند بستهاید، لطفا در این باره توضیح دهید؟
من فضا را باز نمیکنم که یکسری بیایند دوباره بابک زنجانی درست کنند. حتما چنین اجازهای نمیدهم، بارها گفتهام تا زمانی که این امانت دست من است با همه وجود تلاش میکنم که از این امانت مردم حفاظت کنم حتی به قیمت جانم که هیچ، به قیمت آبرویم هم انشاءالله نمیگذارم از پول ملت ببرند. نمیگذارم از این پول ببرند و من بمانم.
تنها انگیزهام از ماندن در وزارت نفت این است که تلاش کنم نخست نگذاریم آمریکا به هدفش برسد و دوم تا جایی که در توانم است از درد و رنج مردم کم کنم. نیامدهام برای بقای خودم پول مردم را به کسی دهم و برای خودم رفیق درست کنم، در حالی که میتوانم در وزارت نفت هزاران نفر رفیق داشته باشم چرا پول دستم است. به هر کسی لبخند بزنم چیزی نصیبش میشود، وضع مالیاش خوب میشود، تشکر میکند، من آدم خوشاخلاقی نیستم و نمیتوانم آدم خوشاخلاقی باشم. خوشاخلاق باشم نسبت به پول وزارت نفت طمع میکنند.
برخی معتقدند این حجم از فشارها روی شما به دلیل این است که راه ورود برخی افراد را به معاملات نفتی بستید یا به اصطلاح جلو بخور بخورها را گرفتهاید، این عده که این وسط متضرر میشوند چه کسانی هستند؟
من در جواب نامه آقای ضرغامی نوشتم؛ تعجب میکنم از افرادی که در این شرایط در فکر غارت مردم هستند. شرایطی که مردم در سختی هستند و برخی افراد جامعه برای تامین پول یک قوطی شیرخشک ماندهاند و ممکن است افرادی به دلیل نداشتن درآمد به کارهای خلاف شرع دست بزنند، آن وقت در این شرایط به این سختی، عدهای میخواهند صدها میلیارد تومان از پول مردم را غارت کنند.
این فقط غارت پول نیست، زیرا آثار سیاسی، اجتماعی و اقتصادیاش در جامعه باقی میماند، حرامخواری چیز بدی است و آثار زنجیرهای در جامعه به جای میگذارد و بنیاد جامعه را نابود میکند و از هم میپاشاند و فسادهای متعدد نه تنها در اقتصاد بلکه در فرهنگ، سیاست، خانواده و همه چیز میآورد.
صریح بگویید این عده که با ممانعت شما به ورود آنها در معاملات نفتی متضرر میشوند چه کسانی هستند؟
نمیتوانم صریح بگویم. شما خودتان کشف کنید. شما خبرنگار هستید و باید همین موارد را کشف کنید. یک خبرنگار ماجرای واترگیت را کشف کرد. درباره داستان دستگاه کارتخوان در دفتر من، حتی یک خبرنگار نرفت موضوع را بررسی کند و هر کسی حرف خودش را زد و همه حرفهایی که فردی به خلاف گفت: را تکرار کردند، چرا نرفتند ببینند که اصل این موضوع چه بود؟
گفتند، در دفتر من طلا و دلار کشف شده، آیا من برای ملاقات افراد با خودم از آنها طلا و دلار میگرفتم؟ آیا وزیر نفت این کار را میکند؟ همه این داستانها را مینشینند و میبافند.
به تازگی هم از دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به دلیل اظهارنظر درباره اتفاقها (ماجرای دستگاه کارتخوان) دفترتان شکایت کردهاید، لطفا در این باره توضیح دهید؟
از آنها به هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان و به قوه قضائیه شکایت کردهایم و بهطور حتم آنجا رسیدگی میکنند. دومین بار است که از یکی از این نمایندگان شکایت میکنیم. چه دستگاه کارتخوانی در دفتر من بوده است؟ یک نفر کارمند ساده مدت موقت که مامور خریدهای جزئی بوده، برای انجام کارهایش دستگاه کارتخوان گرفته و همکارانش که از وجود این دستگاه مطلع شدهاند، پرداختیهای خود را شامل پول برق و آب، نقد کردن کارت بانکی، انتقال کارت هدیه یا نفت کارت از طریق این دستگاه کارتخوان انجام میدادند، در طول دو سال هم گردش مالی این دستگاه حدود یک میلیارد تومان بوده و با بازرسی انجام شده نیز کاملا مشخص شده که هیچ مورد خلافی هم واقع نشده حالا درباره چنین موضوع ساده و شفافی باید این تهمتها را بزنند؟
آیا اگر وزیر نفت بخواهد فساد انجام دهد، اینطور با دستگاه کارتخوان آن هم در دفترش و آشکارا کار میکند؟ من با حقوق کارمندی زندگی کردهام. هاضمه ما کوچک است. اگر من یک ریال پول حرام در زندگیام بود، کسانی هستند که به اندازه یک میلیارد تومان بزرگش میکردند.
خدا را شاکرم که نه پدرم لقمه حرام به دهان ما گذاشت و نه بنده لقمه حرام در دهان بچههایم گذاشتهام، همکاران سالم بسیاری هم داریم. البته حرامخوری در جامعه زیاد شده است و وقتی جلو یک عده از این حرامخوریها را میگیریم به ما حمله میکنند. چه کار کنم؟ اجازه دهم من هم شریکشان شوم؟ من که نمیتوانم با آنها شریک شوم پس تا میتوانند پشت من حرف میزنند.
من نمیتوانم از بیتالمال دست بردارم. اینجا (در وزارت نفت) پول بسیار است، اینجا در حالت عادی سالی ۱۵۰ تا ۱۶۰ میلیارد دلار پول میچرخد. عدهای میخواهند چیزی از این پول به دست بیاورند. دوستی و دشمنیشان هم بر این اساس است. من چنین دوستی و دشمنی را نمیخواهم که یکی دوست من باشد برای اینکه به او کار دهم. من توصیه نمیپذیرم، انعطاف نشان نمیدهم، من درباره هر موضوعی خشک و قانونی برخورد میکنم.
بخشنامه صرفهجویی به همه ادارات وزارت نفت فرستادم و گفتم با هر کس که خلاف آن رفتار کند برخورد میکنم و کردم. باید یک سازمان بزرگ، با انضباط و قدرت اداره شود و نمیتوان آن را رها کرد، هزار و یک نوع فساد از آن در میآید. با همه این کارها هم گاهی فساد میشود و یک جایی از دست در میرود و اتفاقی میافتد. مهم نیت و اهتمام ما است. نیت ما برخورد با فساد است. ما کمیتههایی برای برخورد با فساد تشکیل دادیم و من به هر کس که گزارشی دهد از اینکه من برای برخورد با فساد جدی برخورد نکردهام به او جایزه میدهم. ضمن آنکه سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات را مانند افراد خودمان میدانم.
زمانی که مسئله دستگاه کارتخوان مطرح شد، خبر آمد وزارت اطلاعات قصد داشته به این مسئله ورود کند، اما شما اجازه ندادید، لطفا در این باره توضیح دهید؟
خیر، وزارت اطلاعات در ابتدا پرسشهایی پرسید و سپس بچههای بازرسی وزارت نفت موضوع را بررسی کردند و به مسئولان این وزارتخانه گزارش دادند و ماموران وزارت اطلاعات زمانی که دیدند که چیزی نیست رفتند. نخستین فردی که مدعی شد، بازرسی خود نفت بود، آنها اطلاعاتی کسب کردند مبنی بر اینکه یک حساب بیش از حد گردش مالی دارد، بنابراین آمدند و بررسی کردند و گزارش را دادند و رفتند و به هیچوجه مورد خاصی نبود.
این دستگاه کارتخوان در اختیار یک کارمند قرارداد موقت ساده بوده که مأمور خریدهای جزئی بوده و این بنده خدا در مقابل کارهایی هم که برای دیگران انجام داده حتی یک ریال دریافت نکرده، انسان بسیار بیپیرایهای است و با حقوق ماهانه ۲ تا ۳ میلیون تومان هم زندگی میکند و قابل احترام است. خیلی از این داستانها که برخی مینویسند جالب است و سختتر اینکه چطور این داستانها را میبافند و میگویند، در چشم آدم نگاه میکنند و حرف خلاف میزنند.
یکی از مسائلی که از ابتدای ورود شما به کابینه دولت یازدهم مطرح شد بحث کرسنت بود. شما چند وقت پیش گفتید؛ دراین باره شفافسازیهایی میکنید، آیا زمانش نرسیده که توضیحات خود را بیان کنید؟
طبق زمانبندی، این پرونده اکنون باید تمام شده بود و حکم را هم میدادند، اما ازسوی طرف مقابل ما در پرونده اتفاقهایی افتاد که کار را طولانی کرد، بنابراین هنوز پرونده کرسنت زنده است به همین دلیل مایل نیستم درباره آن حرف بزنم، هرچند حرفهای جالب و شنیدنی هم در این مورد دارم، اما بیان آنها را به مصلحت کشور نمیدانم، مگر اینکه به نقطهای برسم که من را ناچار به این کار کنند تا بسیاری از چیزها را بگویم و اگر ناچار بشوم، بسیاری از این اسرار را فاش میکنم، اما اگر این اسرار فاش شوند بسیاری از افراد که صدایشان بلند است، خوششان نخواهد آمد. حکم اگر صادر شود میتوان حرفهای زیادی زد.
معاون بینالملل شما از کشف یک «بازار خاکستری» برای فروش نفت خبر داند. این بازار چگونه بازاری است؟
ایشان گفتهاند پس از خودشان بپرسید، اما فکر کنم ایشان خواسته اصطلاحی در مقابل بازار سفید و سیاه خلق کند. بازار سفید بازار شفاف است و بازار سیاه بازار قاچاق و غیرقانونی است. ایشان خواسته این بین یک چیز خلق کند و راست هم میگوید. بالاخره ما فروشهای غیررسمی یا غیرمتعارفی داریم که همه این فروشها غیرعلنی است، زیرا اگر آشکار باشد، آمریکا فوری جلو آن را میگیرد، احتمالا آقای زمانینیا میخواستند چنین چیزی را بیان کنند.
افرادی میگویند این بازار همان شیوه قاچاق است و برخی دیگر میگویند این همان مسیر مناسب کشف شده توسط وزارت نفت برای دور زدن بیعدالتیهاست، شما چه نظری دارید؟
هر چه میخواهند بگویند. ما جز این بازار، بازاری نداریم.
میتوانید بگویید در این بازار چه میزان فروش دارید؟
خیر. نمیتوانم هیچ چیزی در این مورد بگویم.
منتقدان شما میگویند گاز را به ترکیه گران فروختهایم و این موضوع سبب احتمال کاهش صادرات گاز ایران به اروپا در آینده خواهد شد، نظر شما چیست؟
بالاخره ما گرانفروشی داشتهایم یا ارزانفروشی؟ ترکیه دو بار علیه ما بر سر قیمت گاز به داوری شکایت کرده، یک بار در زمان آقای دکتر میرکاظمی بود که داوری قیمت را ۱۲ تا ۱۴ درصد کاهش داد و یک بار در زمان بنده که داوری دوباره ۱۳ تا ۱۴ درصد قیمت را کاهش داد که مجموع ۲۴- ۲۵ درصد کاهش قیمت داشتیم، زیرا میگفتند قیمت شما بالاست.
شما مقصر نبودید؟
بحث مقصر نیست. بار نخست داوری بینالمللی ۱۲ تا ۱۴ درصد قیمت گاز را در زمان دولت گذشته کاهش داد فردی هم مسئلهای مطرح نکرد و سکوت خبری بود، اما در این دولت الحمدالله همه شفافسازی میکنند و گفتند چرا شما در داوری خوب دفاع نکردید و باعث شدید ثروت و منافع کشور از دست برود. بالاخره کدام درست است؟ ما نمیدانیم چه چیزی درست است. یکی میگوید گران فروختید یکی دیگر میگوید چرا نرفتید دفاع کنید که قیمت را کاهش ندهند؟! قیمت ما اکنون حدود قیمت صادراتی روسهاست.
آیا روسیه جایگزین ایران در فروش گاز به اروپا نشده است؟
روسیه اکنون تقریبا انحصار بازار اروپا را در دست دارد و کسی را راه نمیدهد و در اروپا رقیب ایران است، بنابراین نباید این مسائل را با هم قاطی کنیم. «رفاقت» با «رقابت» دو امری است که باید در کنار هم به آنها توجه کرد. نباید فکر کنید کشوری که رفیق است، رقیب نیست. ما هم رفیق هستیم و هم رقیب، اما روسیه نمیگذارد کسی در آن بازار وارد شود، البته این دلیلی مبنی بر اینکه که ما وارد آن بازار نشویم نیست!
گفته شده چینیها در سال ۹۰ یا ۹۱ با ما قراردادی امضا کردهاند که یک میلیون بشکه نفت در روز برداشت کنند و شما آن قرارداد را بهم زدهاید، درست است؟
این هم باز از همان حرفهای شاخدار است. آخر این قرارداد کجاست؟ ما که در وزارت نفت از این قرارداد خبر نداریم. لطفا نسخهای از این قرارداد را ارائه بدهند. واقعا این دوستان، تصویری از مدیریت نفت ارائه میدهند که انگار نتانیاهو در وزارت نفت مستقر است و با تمام قدرت دارد تیشه به ریشه اسلام و ایران میزند. مگر کشور دستگاههای نظارتی ندارد؟
موضوعی درباره سرمایهگذاری یک شرکت برزیلی برای ساخت پالایشگاه مطرح شده است که شما با آن مخالفت کردهاید، چرا؟
بله من هم شنیدهام که گفتهاند یک برزیلی عنوان کرده، میخواهم پالایشگاهی با ظرفیت یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز احداث کنم و نصف سهام آن را هم مجانی به ایران بدهم و اصلا نمیخواهد شما پولی بگذارید. آیا میدانید ارزش این سهام رایگان یعنی چقدر؟ ارزش آن ۱۲ میلیارد دلار است. حداقل سرمایهگذاری پالایشگاه در هر بشکه ۲۰ هزار دلار است و یک پالایشگاه ۱.۲ میلیون بشکهای حداقل ۲۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری میخواهد، یعنی این فرد برزیلی میخواسته ۱۲ میلیارد دلار به ما بدهد و در مقابل من فقط باید بگویم نفت تو را تأمین میکنم. درواقع من ۱۲ میلیارد دلار را بهراحتی از دست دادهام. اینطور که باید از ما تست روانشناسی برای سلامت عقل بگیرند که از چنین پیشنهادی استقبال نکردهایم.
آیا فقط ایران در دنیا نفت دارد؟ آمریکا، عربستان و بسیاری از کشورهای دیگر نیز نفت دارند، برای چه این فرد باید چنین امتیاز بینظیری را فقط به ایران بدهد؟ حرفهایی میزنند که بسیار عجیب است! یکی دو بار شخصی نزد من آمد که ۱.۲ میلیون دلار هم پول نداشت و آن وقت درباره میلیاردها دلار حرف میزد. هر دفعه پیش من آمد، به او گفتم که با این سرمایهگذاری موافقم، استقبال میکنم، کتبی هم نوشتم موافقم و بعد هم گفتم شما فقط برو به آن شرکتی که گفته فاینانس و سرمایهگذاری میکند بگو یک نامه به من بنویسد، گفتند که شرکت چینی CNPC یا SINOPEC گفتهاند که این کار را انجام میدهد.
در پاسخ گفتم من مدام با CNPC یا SINOPEC ملاقات دارم تا به حال حتی یک کلمه در مورد این سرمایهگذاری عظیم که میگویید با من حرف نزدهاند. بگویید یک نامه به ما بنویسند که ما در جریان این سرمایهگذاری هستیم و میخواهیم سرمایهگذاری کنیم، گفت: میروم و میآورم، رفته که بیاورد...
آیا در وزارت نفت با مشتریان قلابی که برای سرمایهگذاری و یا خرید نفت مراجعه میکنند، روبهرو شدهاید؟
شاید روزانه ۱۰ نفر برای خرید نفت به ما مراجعه میکردند که ۷۰ درصد آنها مشتری واقعی نیستند. محتمل است که بخواهند اطلاعات بگیرند که ما چطور نفت میفروشیم و چطور میخواهیم پولهایمان را دریافت کنیم، میخواهند از تمام سیستم ما سردرآورند، البته تا آنها حرف میزنند متوجه منظورشان میشویم. میفهمیم که میخواهند از داخل و خارج، ایرانی و غیرایرانی از ما اطلاعات به دست بیاورند، خیلیها میگویند؛ یک فرد ثروتمندی هست که ۳۰ میلیارد دلار پول دارد و آماده است ۳ میلیارد دلار آن را فوری پرداخت کند که ما همه این داستانها را میدانیم و این داستان تکراری است. برخی از این داستانسرایان میگویند «فردی عاشق ایران بوده و اصلا یک شیخ کویتی است و فوری پول میآورد.»، اما بیشتر مواقع این داستانها کذب محض است.
چرا ما در قرارداد با توتال موضوع ضمانت را قرار ندادیم؟
اما چرا ما در قرارداد با توتال موضوع ضمانت را قرار ندادیم، همانطور که گفتم، چون در درجه نخست ذات و فطرت این قراردادها سرمایهگذاری است و در سرمایهگذاری تضمین نمیدهند، در درجه بعدی نیز شرکتی همانند توتال که قرارداد امضا میکند بهطور حتم میخواهد کار انجام دهد و تجربه و تاریخ نیز این موضوع را نشان میدهد، زیرا تمام شرکتهای معتبر نیز اینگونه فعالیت میکنند و این شرکتها قراردادی امضا نمیکنند که آن را انجام ندهند. ما در گذشته به این شرکتها نفت میفروختیم و فقط در حد یک کاغذ از آنها ضمانت میگرفتیم که پول نفت را پرداخت کنند و ضمانت شرکتی از آنها اخذ میشد یعنی اینکه شرکت اعتبار دارد.
سهام شرکت سینوپک (Sinopec) و شرکت ملی نفت چین (CNPC) چند هزار میلیارد دلار ارزش دارد و این شرکتها با سرمایهگذاری که هیچ سرمایهای ندارد، تفاوت دارند. آیا فقط ایران در صنعت نفت سرمایهگذاری میکند؟ خیر، دهها کشور در حوزه صنعت نفت خود سرمایهگذاری میکنند و حتی شرایط جذابتری ارائه میدهند تا شرکتهای سرمایهگذار را جذب کنند، بنابراین اگر ما در این شرایط، شرایط را سخت کنیم با ما قرارداد نمیبندند، شرایط به گونهای نیست که ۶۰ شرکت برای یک طرح صف کشیده باشند و ما بین این ۶۰ شرکت با سخت کردن شرایط قرارداد امضا کنیم.
گاهی اوقات یک تا دو شرکت برای سرمایهگذاری در یک میدان تمایل نشان میدهند، بنابراین ما نباید شرایطی تعیین کنیم تا هیچ شرکتی برای سرمایهگذاری تمایلی نشان ندهد، وزارت نفت هیچ چیزی را مخفی نکرده و خیلی روشن و شفاف عنوان کرده در قرارداد با توتال چه میکند و بر همین اساس هم عمل کرده است، حالا یک عده یادشان آمده و میگویند باید ضمانت اخذ میشد و در واقع اینها با هر قراردادی مخالف بودند، اگر دولت قبل قرارداد PSA یعنی قرارداد مشارکت در تولید منعقد کند، ایرادی ندارد، اما اگر این دولت قرارداد IPC و بیع متقابل امضا کند، اشکال دارد؟ بعضی از دوستان مخالف اصل امضای قراردادها هستند، آیا ما منابع مالی داریم که خودمان میادین مختلف را توسعه دهیم؟ اگر منابع مالی در کشور وجود دارد به میدان فرزاد بی و فاز ۱۱ پارس جنوبی تخصیص داده شود، زیرا باید حدود ۶- ۷ میلیارد دلار برای این پروژهها اختصاص یابد.
آقای وزیر اگر میتوانستید به عقب برگردید در متن قراردادها طوری که کمتر ضرر کنیم بازنگری میکردید؟
به نظرم نمیتوان هیچ کار عمده دیگری در ساختار این قراردادها انجام داد، خروج شرکتها از ایران به وزارت نفت ارتباطی ندارد، بلکه مربوط به سیاست و روابط خارجی کشور است، وزارت نفت کار خود را درست و کامل انجام داده است.
وزارت نفت در سال ۱۳۸۹ با قرارگاه خاتمالانبیا (ص) و برخی شرکتهای دیگر قرارداد ۳۵ ماهه برای توسعه فازهای ۱۳، ۱۴، ۱۷، ۱۸، ۲۰، ۲۱ و ۲۲، ۲۳ و ۲۴ پارس جنوبی منعقد کرد و رقم خاصی هم برای هر قرارداد در نظر گرفته شد که در بخشی از این قراردادها، نه زمان رعایت شد و نه قیمت. دلیل پیمانکاران این پروژهها چیست؟ میگویند تحریم. ما هم این دلیل را میپذیریم و درست است، تحریم هزینهها را بالا میبرد و مدت را طولانی میکند، اما چگونه است زمانی که توتال یا سایر شرکتهای خارجی از قرارداد خارج شدند باید آنها را اعدام کنیم، اما با شرکتهای داخلی باید در نهایت سهلگیری کار شود، اگر تحریم اثر میگذارد برای همه تاثیرگذار است.
شرکت توتال اعلام کرده که در شرایط تحریم نمیتواند نقلوانتقال ارز انجام دهد که درست میگوید، زیرا هم اکنون هیچ بانکی به اسم شرکت ایرانی و به نفع ایران کار نمیکند و توتال همه تلاش خود را از طریق دولت فرانسه به کار بست تا از دولت آمریکا مجوز معافیت بگیرد، اما نتوانست، نه اینکه عمدی در کار باشد که بخواهد فعالیت پروژه توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی را متوقف کند، خیر، این شرکت همه تلاش خود را کرده، اما نتیجهای نداشته است، شرکت چینی نیز چنین وضعی دارد، آیا چین میخواهد به ایران ضربه بزند؟ خیر. این شرکت نیز مصالح خود را میبیند، این شرکتها میخواهند با ایران کار کنند، اما میبینند مشکلات برایشان ایجاد میشود، بنابراین از انجام همکاری منصرف میشوند.
آقای وزیر عدهای تحلیل کردند که اوپک در آستانه فروپاشی است، میخواستم تحلیل شما را از این گفتههای کارشناسها بدانم ایران برنامهای برای خروج از سازمان دارد؟
ایران برنامهای برای خروج از سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) ندارد و ابراز تأسف میکند از اینکه بعضی از اعضای اوپک، این سازمان را به یک کانون سیاسی برای مقابله با دو عضو بنیانگذار اوپک یعنی ایران و ونزوئلا تبدیل کردهاند و دو کشور منطقه، در این سازمان با ما دشمنی میکنند، ما دشمن آنها نیستیم، اما آنها با ما دشمنی میکنند و اوپک را تبدیل به سازمان سیاسی کردند و از نفت به عنوان سلاح در بازار جهانی و جهان علیه ما استفاده میکنند.
نفت سلاح نیست و نباید نفت را سیاسی کرد، ما همیشه گفتهایم بازار نفت باید غیرسیاسی باشد و نباید از نفت به عنوان سلاح استفاده شود، چراکه دود این کار به چشم اوپک و اعضای آن میرود و اعتقاد من این است که این کشورها اوپک را به سمت فروپاشی میبرند، ولی ما میخواهیم اوپک حفظ شود، این دو کشور با دعوا در داخل اوپک و ستیزهگری میان اعضا، این سازمان را تضعیف کرده و به سمت فروپاشی میبرند.
بالاخره کشوری مانند عربستان از این سازمان خارج میشود یا خیر؟
عربستان هم خارج نمیشود.
سرانجام ایران در اوپک را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما در اوپک میمانیم، اما مسائلی که در بالا ذکر کردم به حیثیت، کلیت، استحکام و ثبات اوپک آسیب میزند و مسئولیتش با کشورهایی است که این کار را میکنند.
آیا عربستان و امارات میتوانند خلأ نفتی ایران را در بازارهای جهانی تأمین کنند؟
هیچکس نمیتواند این خلأ را جبران کند.
پس کشورها میخواهند برای جبران خلأ نفتی ایران چه اقدامی انجام دهند؟
هیچ کار، بازار بیثبات و شکننده است و این کشورها تمام تلاششان را میکنند تا با تبلیغات و کوچکنمایی اتفاقها، اجازه ندهند قیمت نفت افزایش یابد و قیمت را به زور پایین نگه میدارند که این اقداماتی است که در بازار توسط عدهای در جهت منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی و به خواست این دو کشور در حال انجام است و این به ضرر مردم، کشورهای عضو اوپک و تولیدکنندگان نفت است و حتی به ضرر مصرفکنندگان نیز است، زیرا در بازار ایجاد بیثباتی میکند و شکنندگی در بازار برای هیچ کشوری سودی ندارد و این نوسانات قیمتی که ظرف ۲۴ ساعت ۵-۶ دلار قیمت نفت کاهش مییابد، به نفع هیچ کس نیست، فکر نکنید این به نفع مصرفکننده است چراکه در این شرایط هیچ فردی تکلیف خود را نمیداند و کشوری که تولیدکننده نفت بوده نمیداند نفت را نگه دارد یـــا بفروشد، بنابراین نوسان کم بازار نفت به نفع همه است و نوسان زیاد به نفع هیچ کس نیست.
باید چه اقدامی برای ساماندهی این بازار انجام داد؟
باید دست سیاست را از سر نفت بردارند و نفت نباید سیاسی باشد، زیرا نفت کالایی است که باید در بازار ورود و خروج داشته و آزاد باشد، نفت اسلحه نیست و کالای مورد نیاز اقتصاد جهانی است و آمریکا باید نفت را از سیاست رها کند و خرید و فروش آن باید در اقتصاد آزاد اتفاق بیفتد.
چرا با اتفاقهایی که در منطقه رخ داد و کاهش صادرات نفت ایران، اما مثل دوره پیش قیمت نفت افزایش نداشت؟
در دوره پیشین تحریمهای ایران قیمت نفت افزایش نیافت و در این دوره نیز افزایشی نداشته است که به نظر من آمریکا با تکیه بر جریان امپراتوری رسانهای صهیونیستی سعی میکند که نگذارد قیمت نفت افزایش یابد.
افزایش نفت در دولت پیشین به دلیل تحریم ایران نبود، بلکه مسائل دیگری وجود داشت که قیمت جهانی نفت در دنیا افزایش یافت، اما هماکنون نفت شیل تقویت شده و وضع آمریکا با ۱۰ سال پیش تفاوت زیادی دارد.
آیا آمریکا نفت شیل را به بازار تزریق میکند؟
بله، البته وابستگی ایالات متحده آمریکا به واردات نفت بسیار کم شده است.
فکر میکنید پس از پشت سر گذاشتن فصل تابستان اگر تحریم نفتی ادامه پیدا کند، قیمت نفت افزایش مییابد؟
بحثهای سیاسی و روانی یک مسئله و فیزیک واقعی بازار نفت مسئلهای دیگر است، هماکنون نیز وضع نگرانکننده است و هر چه به سمت جلوتر حرکت کنیم، اوضاع خوب نمیشود و با کاهش حضور ایران در بازار شرایط بازار بدتر میشود، اما بحثهای روانی و سیاسی هر دو سبب شدهاند قیمت نفت افزایش نیابد و در واقع رسانههای همسو با سیاستهای آمریکا سعی میکنند تمام اتفاقها را کوچکنمایی کنند و سهم نبودن ایران در بازار را کمرنگ کرده و ذخایر دنیا را زیاد نشان دهند و به دروغ قدرت و ظرفیت مازاد نفت عربستان را بیش از آنکه هست، نمایش دهند تا بازار ملتهب نشود و اینها کارهای روانی در بازار است.
آقای وزیر با توجه به اوضاع بازار جهانی، آیا در نشست آینده اوپک شرکت میکنید؟
بله.
اوپک را برای مدیریت بازار انرژی چقدر موفق میدانید؟
تنها سازمان جهان سومیها که در آن حرفی برای گفتن دارند، اوپک است.
فرق تحریمهای این دوره با دورههای پیشین چیست؟
تحریم این دوره با دوره قبل تفاوت بسیار و تعیینکنندهای دارد، نخستین نکته اینکه در دوره پیش میعانات گازی مشمول تحریم نبود و ۲۰ کشور از آسیا، اروپا و آفریقا شامل ژاپن، چین، هند، مالزی، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، سنگاپور، سریلانکا، ترکیه، تایوان، بلژیک، چک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، هلند، لهستان، انگلیس و اسپانیا دارای معافیت از سازمان ملل متحد برای واردات نفت از ایران بودند و عدد و رقمی برای صادرات نفت ایران اعلام نکرده بودند، بلکه به این کشورها گفته بودند که تغییرات جدی در واردات نفت از ایران ندهید، اما هماکنون حتی یک کشور هم وجود ندارد که معافیت نفتی برای خرید نفت از ایران داشته باشد و حتی میعانات گازی نیز به فهرست تحریمها اضافه شده و تحریمهای کشتیرانی و بانکی هم شدیدتر از دوره قبل شده است.
همچنین کشور چین در دوره قبلی تحریمها، واردات نفت خود از ایران را کاهش نداد، اما در این دوره بعد از ماه میهیچ برداشتی نداشته است، به هر حال زمانی که امکان فروش نفت براساس معافیتها وجود داشته باشد، راههای دسترسی برای فروش غیرمتعارف بیشتر میشود، اما زمانی که همه راههای فروش متعارف بسته بشود، فروشهای غیرمتعارف نیز سختتر میشود.
جایی خودتان گفته بودید که مشتریان نفتی ایران مشخصا یونان و ایتالیا پاسخ تلفن شما را نمیدهند، میشود توضیح بدهید.
من این را در نشست غیرعلنی مجلس شورای اسلامی گفتم که یونان و ایتالیا معافیت دارند، اما تلفن همکاران ما را که با آنها تماس میگیرند، جواب نمیدهند تا مشخص شود که وضع معافیتشان چگونه است، مسائلشان چیست و چرا نمیآیند نفت خریداری کرده و به کشور خود منتقل کنند، بنابراین مسئله به این شکل که در رسانهها بیان شده نبوده است که مثلا فردی به خانه کسی زنگ بزند و، چون قهر هستند جواب تلفنش را نمیدهد، بلکه این دو کشور به این دلیل که نمیخواستند نفتی خریداری کنند، جواب نمیدادند و تا آخر هم نفتی خریداری نکردند.
نظر شما این است که تحریمهای این دوره سختتر است؟
آمریکا در دوره جدید راههای دور زدن تحریمها را سختتر کرده است و ما برای گذر از این شرایط مبارزه سنگینی میکنیم، هماکنون اگر یک کشتی به سمت بنادر ایران حرکت کند ازسوی بنادر کشورهای دیگر تحریم میشود و در دوره پیشین تحریمها سازمان ملل متحد متولی و پیگیر بود، اما هماکنون شخص آمریکا پیگیر است و ارادهاش برای اعمال این تحریمها چند برابر گذشته بوده و سازماندهی مفصلی کرده است، آمریکاییها در این ۵- ۶ سال اخیر در موضوع تحریمهای به اصطلاح هوشمند به بلوغی شیطانی رسیدهاند، یعنی به نقطهای رسیدهاند که میخواهند جلو همه راههای ما برای مقابله با تحریمها را بگیرند، البته ما نیز برای مقابله با اقدامهای آمریکا فکر کرده و مرتب راههای جدیدی پیدا کرده و میکنیم و به هرحال این جنگی است که ما در آن محکم ایستادهایم و عقبنشینی نمیکنیم.
دلیل کلید خوردن استیضاح جدید در مجلس چه بوده است؟
خُب یک عده به کار ما ایرادهایی وارد میکنند و مرا قبول ندارند، البته از روز نخست هم قبول نداشتند البته این حقشان است به هر حال نمایندگان محترم نظراتی دارند و حقشان است که سوال و استیضاح کنند.
آقای مهندس آیا ثروت شخصی شما غیرمتعارف است؟
من هر ثروتی داشتهام بارها در مواعد مقرر قانونی، به رئیس محترم قوه قضاییه اعلام کردهام و یک بار مرحوم آیتالله هاشمی شاهرودی در سال ۸۴ نامهای خطاب به من نوشتند که اموال شما را بررسی کردهایم، هیچ ثروت غیرمتعارفی به اموال شما افزوده نشده و این مایه افتخار کشور است که یک نفر ۲۲ سال وزیر بوده و هیچ ثروت غیرمتعارفی ندارد، البته این موضوع را منتقدان هم میدانند و اگر یک قران تخلفی از من سر میزد تا حالا هر یک قران را به یک میلیارد تومان تبدیل کرده بودند، الحمدالله من روی آن حساسیت داشتم و خواهم داشت و در انتخاب همکارانم هم به پاکدستی و سلامت آنها توجه دارم.
مخالفانی که در رسانهها و جاهای دیگر علیه وزارت نفت حرف میزنند مسئلهشان این مسائل نیست، البته برخی افراد روی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی تاثیر میگذارند و من نیز این افراد را مقصر میدانم، نه دوستان مجلسی را که از این افراد اطلاعات غلط میگیرند، چراکه این افراد با اطلاعات غلط نمایندگان را نگران کرده و آنها را به اشتباه میاندازند.
ظاهرا یکی از اجداد شما وزیر بوده و دستور داده پس از مرگش وصیتنامهاش در بیستون منقش شود، توضیحی در این باره میدهید؟
جد بزرگ ما «شیخ علی خان زنگنه» وزیر شاه سلیمان صفوی بوده است، این طور که نوشتهاند ایشان شخص فاضلی بودهاند و ظاهرا مثل من هم خیلی مراعات بیتالمال را میکردهاند و مَثَل معروفی است که میگوید «شاه میبخشد، شیخ علی خان نمیبخشد» داستان این است که شاه بعضی شبها در مراسمی حضور مییافته و فردی برایش شعری میخوانده و شاه دستور میداده که مثلا ۲۰۰ سکه به این فرد صله دهید و آن فرد نیز فردا نزد «شیخ علی خان» میرفته و مطالبه سکهها را میکرده، اما شیخ علی خان که وضع خزانه را میدانسته در پاسخ میگفته، چه سکهای؟ تو یک چیزی گفتهای، شاه خوشش آمده و او هم چیزی گفته، تو خوشت آمده، این به آن در، سکه کجا بود؟
آیا این وصیتنامه منقش شده است؟
این موضوع را شنیدهام، اما شخصا به دنبال مشاهده آن نرفتهام، البته چند «شیخ علی خان» وجود داشته که یکی «شیخ علی خان اولی» است و زنگنهها در دوره صفویه در حکومت قدرت داشتهاند، مثلا «گنج علی خان زنگنه» حاکم کرمان بوده و ظاهرا «ملک خان زنگنه»، حاکم فارس و خوزستان بوده که در باغملک زندگی میکرده است. هم اکنون نیز زنگنههایی که در باغملک زندگی میکنند همه فامیل ما هستند و بیشتر به دلیل اصالت کردیشان فامیلی کرد زنگنه دارند، البته زنگنهها وسیع هستند و حتی در عراق فراوانند، در سلیمانیه، کربلا و نقاط دیگر حضور دارند، تعداد آنها در ایران نیز فراوان است، حتی بعضیها اصالتشان زنگنه است، اما فامیلیشان زنگنه نیست. اینها را، چون اصرار کردید گفتم وگرنه به کار مردم و این شرایط نمیآید.
آقای زنگنه در مصاحبه گفتید از جان و ابرویتان برای حفظ بیت المال می گذرید.انشالله که خداوند هم جان و هم آبرویتان را حفظ کند و همچنان پرقدرت برای حفظ ثروت خدادادی مردم ایسنادگی کرده و با تحت فشار قرار گرفتن از سوی مخالفین اسرار فروش نفت را برای حفظ ابروتان افشاء نکنید.
زنگنه گفته خسته نیستم، زیرا هماکنون روزانه ۱۷ تا ۱۸ ساعت کار میکنم؛ ۱۸ ساعت برای جیب خودت کار میکنی، برای چی داخل دفتر وزیر نفت باید چند دستگاه کارت خوان پیدا بشه؟ ماموران وزارت اطلاعات سه کارتخوان با گردش مالی ده میلیاردی و همچنین مقداری ارز و طلا در دفتر وزیر نفت پیدا کردند. امثال شما کار نکنند ضررشان برای کشور کمتر است. وجود امثال شما در نظام اسلامی، وهن اسلام و مسلمین است.
زنگنه به درد جنگ اقتصادی نمیخورد
یعنی چی دور زدن تحریمها و فروش دزدکی نفت؟؟ خجالت آوره و مایه فسادهای کلان و دزد شدن آدمهاست. اولا میتونید به یه سری کشورها نفت بفروشید بجاش چیزایی که لازم دارید بگیرید ثانیا مگه همه کشورها نفت میفروشند و با پولش برنج میخرند میخورند؟ پیشرفته ترین کشورهای دنیا اصلا نفت ندارند و حتی برای تردد و گرم کردن خونه هاشون باید پول بدند نفت بخرند. در ضمن این پیرمرد 18 ساعت کار منظورش نشستن توی دفترش و حرف زدنهای بی مورد هست با کار مفید اشتباه نگیرید که امکان نداره در این سن کسی بتونه 18 ساعت کار مفید انجام بده
اونا به بلوغ شیطانی در کنترل تحریم نرسیدند این تو هستی که عقل بچگانه داری پیش خودت حساب میکردی از اینراه میرم از اونراه میرم تحریم دور میزنم فارغ از اینکه هر بچه ای عقلش به اون راهها میرسه!!