۳ نکته معنادار در مورد نامه ترامپ به ایران

اگرچه جزئیات نامه ترامپ به ایران هنوز افشا نشده با این حال، کلیت محتوای نامه با توجه به مواضع اخیر ترامپ و اعضای ارشد دولت وی در رابطه با ایران، تا حد زیادی روشن است. ترامپ قصد دارد ایران را در مسیر و ریل مطلوب خود قرار دهد و در این رابطه، از یک سیاست نخ نما که همان هویج و چماغ است بهره می گیرد. حرف اصلی او این است که ایران یا باید به مذاکره مطلوبِ آمریکا تن بدهد یا با تبعات مخرب آن رو به رو شود.
به گزارش پارسینه، مدت زمان زیادی از مصاحبه چند وقت قبل "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا با شبکه فاکس نیوز نمی گذرد. مصاحبه ای که وی در قالب آن مدعی شد که نامه ای را برای رهبر معظم انقلاب اسلامی ارسال کرده است. ترامپ در جریان مصاحبه مذکور تاکید کرد که به دنبال مذاکره با ایران با محوریت پرونده اتمی این کشور است و البته که وی تهدیدی ضمنی را نیز مطرح کرد که اگر ایران گزینه مذاکره را نپذیرد، راه های دیگری نیز وجود دارند که او مایل به استفاده از آن ها نیست. اشاره ترامپ به اقدام نظامی احتمالی علیه سایتهای اتمی ایران بوده است.
با این حال، اندکی بعد، مقام های رسمی کشورمان از جمله دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد اعلام کردند که هیچ نامه ای به دست کشورمان نرسیده است. چند روز بعد بود که "انور قرقاش"، دیپلمات کهنه کار اماراتی، در سفری به تهران، نامه ترامپ به ایران را تحویل وزیر خارجه کشورمان داد. با این همه، از زمان مطرحشدن ارسال نامه ترامپ به ایران، این موضوع در کانون توجه بسیاری از رسانه های منطقه ای و بینالمللی بوده و تحلیل و تفسرهای مختلفی با محوریت ماهیت این نامه و پاسخ ایران به آن و پیامدهای بعدی مرتبط با نامه مذکور، منتشر و مطرح شده است.
در این راستا، اینطور به نظر می رسد که در رابطه نامه ارسالی ترامپ برای ایران، بایستی 3 نکته را مد نظر داشت.
اولا، اینکه شاهد بودیم از زمان موضعگیری ترامپ مبنی بر اینکه برای ایران نامه ای فرستاده تا زمانی که نامه مذکور به دست مقام های ایرانی رسید، چیزی در حدود یک هفته به طول انجامید، مساله ای بسیار عجیب است. از یاد نبریم که در عصر ارتباطات هستیم و دولت آمریکا کانالهای متنوعی را برای ارسال پیام به ایران در اختیار داشت. شاید راحتترین این کانال ها سفارت سوئیس در تهران بود که حافظ منافع این کشور در ایران است.
البته که دولت ترامپ می توانست نامه مذکور را به دفتر نمایندگی ایران در نیویورک نیز تحویل بدهد. با این همه، به نظر می رسد دولت آمریکا بیش از همه سعی داشته یک بازی تبلیغاتی و روانی را با محوریت نامه ارسالی به ایران، به راه بیندازد و تا جای ممکن توجهات را به سمت آن جلب کند. البته که انتخاب امارات به عنوان پیامرسان به ایران نیز معنادار بوده زیرا سنتا دولت عمان این پیام ها را به تهران می رساند. حال به زعم برخی تحلیلگران، این انتخاب نشان از آن دارد که احتمالا ترامپ در نامه ارسالی به ایران، مواضع تند و تیزی را اتخاذ کرده که عمانیها ترجیح داده اند حامل یکچنین پیامی برای ایران نباشند.
نکته دوم اینکه اگرچه جزئیات نامه ترامپ هنوز افشا نشده با این حال، کلیت محتوای نامه با توجه به مواضع اخیر ترامپ و اعضای ارشد دولت وی در رابطه با ایران، تا حد زیادی روشن است. ترامپ قصد دارد ایران را در مسیر و ریل مطلوب خود قرار دهد و در این رابطه، از یک سیاست نخ نما که همان هویج و چماغ است بهره می گیرد. حرف اصلی او این است که ایران یا باید به مذاکره مطلوب آمریکا تن بدهد یا با تبعات مخرب آن رو به رو شود.
حال اگر بپذیریم حتی ایران به منطق نامشروع ترامپ تن هم بدهد، باید اذعان کنیم که کوچکترین تضمینی وجود ندارد که وی به وعده های خود در رابطه با کشورمان عمل و وفا کند. از یاد نبریم که ترامپ همان فردی بوده که توافق برجام را آن هم در شرایطی که خودِ دولت وی و آژانس بین المللی انرژی اتمی بارها بر وفاداری ایران به مفاد آن مهر تایید زده بودند، نابود کرد و آن را آتش زد. درست به همین دلیل است که شاهدیم حتی طیف دشمنان ایران نیز مواضع رهبر انقلاب اسلامی در مقابله با تهدیدات بیپایه ترامپ را ستایش می کنند.
و در نهایت سوم اینکه ترامپ با جنجال سازی تبلیغاتی از رهگذر ارسال نامه برای ایران، سعی در پیشبرد یک عملیات فریبِ معنادار هم علیه تهران دارد. در این راستا، وی قصد دارد اینطور وانمود کند که در مساله هستهای ایران، مایل به گفتگو و مذاکره است اما ایران، به این موضوع تن نیم دهد. مساله ای که با توجه به پیشرفتهای قابل توجه اتمی ایران، به ادعای ترامپ و ترامپیست ها تهدیدی علیه صلح و ثبات بینالمللی است.
این مساله در چندین نوبت مورد اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است و ایشان تاکید کرده اند که ایران با مذاکره مخالف نیست بلکه مشکل اصلی ایران با این موضوع است که آمریکا در قالب مذاکره با تهران به دنبال تحکم و دیکته کردن اصول مطلوب خود است. جالب اینکه ترامپ مدتی قبل در جریان امضای یک سند مرتبط با امنیت ملی آمریکا تاکید کرده که ایران باید کلیه توانمندی های تسلیحاتی و البته پیشرفت های اتمی خود را تسلیم کند و سپس آمریکا با این کشور مذاکره خواهد کرد و به آن تضمین های امنیتی می دهد!
حداقل تجربیات تاریخی نشان داده که هزینه مقاومت در برابر زیادهخواهی های واشینگتن به مرتب کمتر از سازش با آن است. ترامپ و ترامپیست ها این تصور را دارند که با ارسال نامه به ایران، به نوعی توپ را به زمین تهران انداخته اند. با این حال، واقعیت این است که ایران نیز در مواجهه با آن ها، خط قرمزها و راهبردهای خاص خود را دارد و به نحوی منفعلانه به ماجرا نمی نگرد.
ارسال نظر