معمای قتل زن جوان در خانه متروکه

راز اين جنايت 28 شهريور سال 90 همزمان با کشف جسد زن جواني در يک خانه متروکه فاش شد. ماموران پس از حضور در محل جنايت دريافتند زن جوان بر اثر خفگي جان باخته و چند روزي از مرگ او مي‌گذرد. در ادامه جسد به پزشکي قانوني منتقل شد و کاراگاهان به تحقيق از مرد صاحبخانه پرداختند.

او در بازجويي‌ها گفت: قصد بازسازي خانه را داشتم به همين خاطر يک کارگر افغاني به نام گل آقا را استخدام کرده و او در خانه مشغول کار بود. امروز همسايه‌ها با من تماس گرفته و مدعي شدند از داخل خانه بوي تعفن به مشام مي‌رسد و من هم براي بررسي موضوع به اينجا آمده و با جسد اين زن روبرو شدم اما هيچ اثري از گل آقا نبود.

کارگران که احتمال مي‌دادند گل آقا با اين جنايت مرتبط باشد دستگيري او را در دستور کار قرار دارد و بعد از تجسس‌هاي گسترده موفق به دستگيري کارگر افغان شدند.مرد جوان در بازجويي‌ها با انکار قتل گفت: شب حادثه مقتول به همراه يکي از دوستانم به نام جاويد به خانه متروکه آمد. صبح که از خواب بيدار شديم متوجه مرگ زن ناشناس شده و از ترس از محل گريختيم.

با کشف اين سرنخ ماموران، جاويد را دستگير کرده که او در بازجويي‌ها گفت: من درخيابان با مقتول آشنا شدم و شب حادثه او را به خانه گل آقا آوردم اما نمي‌دانم چرا صبح وقتي از خواب بلند شديم او مرده بود.

به دلیل اينکه پزشکي قانوني علت مرگ را فشار بر عناصر حياتي بدن و خفگي اعلام کرده بود، پرونده با صدور کيفرخواست به شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد.

در جلسه دادگاه که به رياست قاضي عبداللهي برگزار شد نماينده دادستان با تشريح کيفر خواست گفت: با توجه به اينکه اولياي دم مقتول شناسايي نشده اند دادستان به نمايندگي از آنها براي متهم تقاضاي قصاص دارد.

جاويد نيز پس از قرار گرفتن در جايگاه با رد اتهام قتل گفت: من زن جوان را نکشتم و فقط او را به خانه گل آقا بردم.

پس از آخرين دفاعيات متهم قضات دادگاه براي صدور حکم وارد شور شده و جاويد را به قصاص محکوم کردند.

با اعتراض متهم به حکم مجازاتش پرونده برای رسیدگی نهایی به دیوان عالی کشور فرستاده شد که قضات دیوان عالی حکم قصاص را نقض کرده و پرونده را برای رسیدگی دوباره به شعبه هم عرض فرستادند.