فراز و فرود قتل آتنا اصلانی
پارسینه: پرونده آتنا اصلانی کودک هفتسالهای که چندی پیش قربانی قتلی ناجوانمردانه شد، به خط پایان رسیده و در این میان سرنوشت این جنایت و تأثیر دامنهدار آن در جامعه در هالهای از ابهام است.
روزهای پایانی خرداد ماه بود که عکس یک دختر بچه مدرسهای با کولهپشتی صورتیرنگ و مانتوی قرمز به عنوان مفقودی دست به دست شد. چهره معصوم آتنا هر بیننده ای را متأثر میکرد اما امیدواری برای یافتن این بچهمدرسهای که گمان میرفت راه خانه را گم کرده در روزهای نخست به مراتب بیشتر بود.
روزها که پشت هم ردیف شد، تب اضطراب بالا گرفت. مردم پارسآباد در مقابل خانه آتنا تجمع کردند. شهروندان از پیر و جوان نگران سرنوشت دختری شدند که بساط دست فروشی پدر را به بهانه خوردن آب ترک کرده و دیگر هیچگاه باز نگشته است.
دایی آتنا در گفتگو با خبرنگار وقتی از آن روزها میگوید انگشتان دو دستش را به هم قلاب می کند. موجی از نگرانی و افسوس چهرهاش را میپوشاند.
عاشق آتنا بوده. دختری مهربان که لبخند معصوماش وقتی خبر مفقود شدنش به یک هفته رسید اضطرابی به جان شهروندان اردبیلی انداخت.
به یاد دارد که مادر آتنا خانه مادر بزرگ بوده و وقتی پدر تماس میگیرد که آتنا آنجاست و جواب نه میشنود، نگرانی جوانه می زند در قلب اعضای خانواده. «کجاست این دختر خردسال و بیپناه؟»
دایی آتنا به همراه مادر و پدر به همه فامیل سر میزنند. تمامی مسیر رفت و برگشت خانه تا بساط فروشی پدر را جستجو میکنند.
میگوید حکمت خدا تنها مغازهای که همان حوالی نگشتیم مغازه رنگرزی بود. حتی فکرش را هم نمیکردیم اسماعیل کارهای باشد در گم شدن آتنا.
به یاد دارد که قاتل بارها به پدر آتنا دلداری داده که دخترت برمیگردد و هر لحظه ممکن است یک گوشهای پیدایش کنی.
ماجرای جدی مفقودی ۲۰ روزه
وقتی پلیس از ساعات اولیه، از مفقودی دخترک معصوم مطلع میشود، عملیات جستجو نه تنها با نیروهای مردمی بلکه با کمک و همراهی کارآگاهان شدت میگیرد.
در روزهای ابتدایی مفقودی آتنا، فرماندار پارسآباد در گفتگو با خبرنگار تصریح کرده بود که نهادهای امنیتی برای یافتن این کودک پای کار آمدهاند.
وی افزود: از اولین ساعت اعلام مفقودی این کودک عملیات جستجو توسط نیروهای انتظامی و پلیس تخصصی آگاهی آغاز شده و با این وجود فعلاً اثری از کودک نیست.
فرماندار پارسآباد تأکید داشت با طولانی شدن زمان جستجو نهادهای امنیتی نیز برای پیدا کردن این کودک بسیج شدهاند.
وی افزود: سرنخهایی از مفقودی این کودک احصا شده و چند گزینه احتمالی به دست آمده که بررسی آن ها به صورت جزئی و بیوقفه انجام میشود.
وی ابراز امیدواری کرد از طریق سرنخهای کشف شده بتوان این کودک را پیدا کرده و به آغوش خانواده بازگرداند.
امیدواری نهادهای امنیتی، امیدواری مردم را نیز به دنبال داشت. اما داستان آتنا ورق تلخی خورد. با وجود اینکه ۲۰ روز تمام برای جستجوی او تلاش شد اما در نهایت آتنا با پای خود به خانه بازنگشت.
یک تلفن اشتباه و سرنخی که زن و برادر قاتل داد
در تمام مدت مفقودی آتنا، موجهای رسانهای شکل گرفته بود. چهره معصوم، چشمان سیاه آتنا که با لبخندی شیرین به بیننده مینگرد و نرمی نگاهش آرزوهای بسیاری شکل داد. قلبها تپید از برای پیدا شدنش اما آتنا نه سالم و سرحال، بلکه مچاله شده همچون جنینی معصوم با دست و پایی خمیده در بشکهای کنج پارکینگی گمنام پیدا شد.
بعد از اینکه آتنا به مدت ۲۰ روز مفقود و پنهان ماند کم کم دستها از جستجو بازمانده بود. در همین ایام بود که خبری از سرنخهایی در یک پارکینگ به گوش رسید. آیا آتنا محبوس در پارکینگ است و اصلاً بهانه از حبس او چه بوده است؟
دایی آتنا میگوید خانوادهاش زندگی متوسطی دارند. یک خانه استیجاری دارند با دو دختر. پدرش دستفروشی میکند و مادرش خانهدار است.
شاید اگر آتنا فرزند خانواده ثروتمندی بود، میشد شائبه کودک ربایی را مطرح کرد اما یک تلفن اشتباه از سوی قاتل برای جابهجا کردن بشکهای در پارکینگی که خودرواش را نگهداری میکند، ماجرای آتنا را به زخمی عمیق پیوند زد.
در شبکههای مجازی منتشر شده که قاتل در اظهارات خود بعد از اعتراف به قتل عنوان کرده که از همسرش میخواهد جای بشکهای را عوض کند.
از سویی گفته میشود برادر قاتل پی به بشکهای مشکوک در کنج پارکینگ خودرو برادرش میبرد. ماجرا هر طور که باشد خانواده قاتل از بشکهای که قتل آتنا را بر ملا میسازد، پرده برمیدارند.
کتمان و انکار قتل و تجاوز به عنف
گروهی بر این باورند که قاتل از ابتدا نیت قتل آتنا را نداشته و به دنبال سرقت طلاهای این دختر بوده است و زمانی که برای ساکت کردن دخترک دست روی دهانش میگذارد آتنا را در دم خفه میکند. گروهی دیگر معتقدند قاتل با پرونده سیاه کیفری که دارد آتنا را قربانی دست و زبان بسته دیده و بعد از آزار و اذیت کشته است.
جسد آتنا چون جنین معصومی آرزوهای پاک دخترانه را به آسمان فرستاده و در قعر نایلون و سیمان و خاک خفته استدادستان عمومی و انقلاب اردبیل در گفتگو با خبرنگار تصریح کرد: بررسیهای پزشکی قانونی از جسد آتنا نشان داد که مواردی از تجاوز به عنف مشاهده میشود.
ناصر عتباتی کتمان قاتل در این خصوص را نادرست دانست و گفت: قاتل به تجاوز به عنف و قتل آتنا اعتراف کرده و بعدها وقتی پرونده این فرد به صورت جدی بررسی شد، ارتکاب به قتل یک زن نیز عیان شد.
دستها و پاهای ظریف آتنا برای جا شدن در بشکه مرگ، شکسته است. موی لطیفش روی صورت را پوشانده و جسد آتنا چون جنین معصومی آرزوهای پاک دخترانه را به آسمان فرستاده و در قعر نایلون و سیمان و خاک خفته است.
۲۰ روز دوری از آغوش مادر، ۲۰ روز دوری از حمایت پدر، ۲۰ روز دوری از خندههای شیرین خواهر کوچکش. در تمامی این روزها بیصدا و بیآنکه فرصت دفاعی داشته باشد، آرام خفته و شاید بهتمامی کوتاهیها، اشتباهات، فریبها و حسرتهایی که دخترکان دیگر را احاطه کرده میاندیشد.
قاتل آتنا اصلانی در مصاحبههایی که موجی از انتقاد را به دنبال داشته زمانی به قتل اعتراف کرد و زمانی اعتراف خود را پس گرفت.
ادعای قاتل این بود که زیر فشار اعتراف کرده است اما زمانی که در دادگاه کیفری به مدت چهار ساعت تمام در مقابل عدالت ایستاد نه فشاری در کار بود و نه اجباری. قاتل، قتل را به گردن گرفت.
کودکانی که با آتنا قربانی شدند
خبر قتل آتنا و کشف جسد وی چون دکمه انفجاری بود که ضجهها را به آسمان فرستاد. همه گریستند. مردم دسته دسته به خانه آتنا رفتند. مسئولان، مدیران، هنرمندان و رسانهها به سروقت این خانواده داغدار رفتند. از رئیسجمهور تا شهروند پارسآبادی تسلیت گفتند.
مادر به سر میکوبد و دختر زیبایش را میخواهد. پدر بر دست میزند و دختر معصومش را صدا میزند. خواهر کوچک آتنا در هیاهوی مرگ خواهر غمی بیشتر از جثهاش و بیشتر از توان ادراکش پذیرا شده است.
اما تنها آتنا قربانی نبود. مردم خشمگین که به در و دیوار مغازه قاتل و منزلش هجوم برده بودند، غافل از کودکان قاتل و همسر بیگناهاش، سنگ نفرت کوبیدند.
کودکان قاتل با آتنا قربانی شدند. یکی در جهانی دیگر، دیگری در جهانی که هنوز آتناهای پنهان بسیاری دارد.
موجسواری رسانهها در موضوع آتنا احساسات عمومی را تهییج کرد. قاتل به عنوان شیطان نام برده شد و آتنا لقب سارای مغان گرفت.
صمدی اطمینان داد که این پرونده بررسی خواهد شد و تمامی اسرار و زوایای آن نیز کشف میشود. با این وجود در مقطعی اعلام شد که خانواده قاتل از پارسآباد رفتهاند و در مقطعی اعلام شد که عدهای از نزدیکان آتنا سوگند یاد کردهاند که اجازه نمیدهند خانواده قاتل در آن شهر زندگی کنند.
آتش بیاری قتلی دیگر برای افزایش بازدید
موج اخبار آتنا وقتی با خبر بنیتا گره خورد، ترس و هراسی را دامن زد. عدهای در این موجسواریها از ارتکاب قاتل به قتلهای بیشتر گفتند. از تجاوز به عنف. از بیرحمی قاتل حتی با خانواده خود و از خوی شیطانیاش.
زمانی که موجسواریها شدت گرفته بود، برخی کارشناسان با جامعنگری از وضع موجود ابراز نگرانی کردند.
مدیرکل بهزیستی استان اردبیل به خبرنگار گفت: نه تنها ماجرای آتنا نیازمند مطالعه و بررسی جدی است بلکه میبایست خانواده قاتل نیز تحت حمایت قرار گیرند.
بهزاد ستاری با بیان اینکه خانواده آتنا را تحت پوشش خدمات مشاورهای قرار داده است، اضافه کرد: ما نیازمند مطالعات جدی هستیم و باید بررسی کنیم چرا موضوعی مانند موضوع آتنا شکل گرفته است.
با وجود این تأکیدات عطش خبری برای این پرونده فروکش نکرد. از سویی آتنا به دلایل مختلف محکوم به این عاقبت میشد و از سویی قاتل محکوم به اعدام در ملا عام شده بود و در این میان اظهاراتی که به ضرورت علت بروز چنین آسیبی در جامعه تأکید داشت، بیتوجهی می شد.
آتنای زیبا با کولهپشتی صورت رنگ خود از بین ما رفت و وقتی پرونده کیفری قاتل زیر ذرهبین کارآگاهان قرار گرفت، یک قتل دیگر نیز محرز شد. قتل زنی که زمانی مفقود شده و هیچگاه پیدا نشده بود. هر چند ارتکاب قتل سوم نیز مطرح شده بود اما تاکنون پاسخ مشخصی برای این حلقه ابهامانگیز پرونده قاتل داده نشده است.
سنگینی پرونده دلیل تأخیر در رسیدگی
پدر داغدار آتنا در گفتگو با خبرنگار گفت: نه تنها اعدام قاتل دخترم را میخواهم بلکه دست قاتل که دخترم را آزار داده باید قطع شود.
بهنام اصلانی که پیش از صدور حکم از روند طولانی بررسی پرونده ابراز گلهمندی کرده بود خواستار صدور حکم قطعی در خصوص قاتل شد.
وی از خانوادهها خواست مواظب فرزندان به ویژه دختران خردسال خود باشند.
در روزی که آفتاب از آسمان رخ کشیده بود، دادگاه کیفری قاتل آتنا برگزار شد و بعد از چهار ساعت، قاتل به جرم تجاوز به عنف به اعدام، به جرم قتل عمد به قصاص و به جرم سرقت به شلاق، حبس و رد مال محکوم شداز زمان کشف قتل در تیرماه تا دادگاه کیفری در شهریور ماه نزدیک به دو ماه زمان سپری شد. اما دادستان عمومی و انقلاب اردبیل در گفتگو با خبرنگار روند رسیدگی را مطلوب توصیف کرد و علت تأخیر پرونده را رسیدگی به جرایم دیگر قاتل دانست.
عتباتی متذکر شد: پرونده بدون فوت وقت بررسی شده و لازم بود تمامی ابعاد پرونده کیفری قاتل مورد بررسی قرار گیرد.
در نهایت در روزی که آفتاب از آسمان رخ کشیده بود، دادگاه کیفری قاتل آتنا برگزار شد و بعد از چهار ساعت، قاتل به جرم تجاوز به عنف به اعدام، به جرم قتل عمد به قصاص و به جرم سرقت به شلاق، حبس و رد مال محکوم شد.
دادگاه کیفری به اعدام قاتل در ملأعام نظر مثبت داد. با این وجود سرنوشت این پرونده بعد از اعدام قاتل همچنان نامشخص است. نگرانی از اینکه خبر آتنایی دیگر به گوش رسد و نگرانی از اینکه کدامین اشتباه اسماعیلهایی تحویل جامعه داده است.
عطش انتقام که فرو نشیند این ها سؤال بیجواب است. دردهای بیپاسخ. شاید در گوشهای دخترکی زیر فشار نگاه سنگینی دو دست خود را در هم قلاب کرده باشد. یا آن سوتر دخترکی از رد انگشتان غریبهای به ترسی بزرگتر از جثه خود گرفتار شده باشد.
آتنا هر چند هشداری برای نهادهای تربیتی بود اما در بازی موجسواریها روزی از اذهان ما پاک میشود. این مادر است که با هر بار نگاه در عکسهای دخترک معصوم بار دیگر سؤالات بیپاسخ از خود خواهد پرسید. و این ذهن بیدار است که میپرسد سرنوشت کودکان بعد از آتنا چیست؟
منبع:
خبرگزاری مهر
ارسال نظر