مسیری که غربیها طی کردند و ما نتوانستیم
پارسینه: محمد خدادی با اشاره با برشمردن مشکلات و ضعفهای امروز رسانههای خبری کشور، راهکارهایی را برای بهبود فعالیت هایشان بیان کرد.
امروزه در عصر گسترش تکنولوژی و فناوری به سر میبریم. تکنولوژی، مرزبندیهای گذشته را بیمعنا کرده و دسترسی به اطلاعات را به عملی آسان برای همگان بدل کرده است.
رسانههای خبری هم در سالهای اخیر از این تغییرات بینصیب نماندهاند و همانطور که همه شاهد آن هستیم دچار دگرگونیهای زیادی شدهاند. اما مسئلهای که حائز اهمیت است، چگونگی مقابله با این تغییرات برای تداوم حیات است؛ کاری که رسانههای خبری مطرح دنیا توانستهاند بعضا به خوبی انجام دهند و دچار تغییر یا مشکلی نشوند.
اینکه رسانههای خبری ایران در این شرایط چه وضعیتی دارند و چگونه توانستهاند در روبه رو شدن با این تغییرات، سازوکار درستی را بیندیشند، سوال مهمی است که نیاز است به آن پاسخ داد.
به همین بهانه، گفتوگویی با محمد خدادی، فعال رسانه ای و مدیرعامل سابق ایرنا با حضور مریم صدرالادبایی سردبیر خبرگزاری خبرآنلاین داشتیم که در ادامه میخوانید.
ابتدا بحث را با مسئله امروز خبرگزاریها آغاز کنیم، به نظر شما مشکلی که در فضای خبری امروز با آن دست و پنجه نرم می کنیم، چیست؟
به نظرم مشکل اصلی فضای خبری ما نداشتن مهارت تولید اطلاعات است ما بیشتر نظر منتشر میکنیم تا خبر و اصولا دلالی رسانه مانند اقتصاد رواج پیدا کرده است و عملا دیدن یک سایت یا یک روزنامه کافی است، همه مثل هم هستند و 200 روزنامه داریم حدود صد خبرگزاری و پنجاه شبکه تلویزیونی که اصولا شبیه هم هستند و کارکرد تخصصی جدی ندارند و اصولا کسی دبنال تولید و ارزش افزوده خبری نیست و از مخاطب به تولید نمیرسد تا مطابق با خواست نیاز مخاطب مطلب تهیه کند و نیاز جامعه را پاسخگو باشد. طبیعی است وقتی نیاز شما در رسانه پاسخ داده نشود دنبال این خواهید بود که جواب نیاز خود را جای دیگری جستجو کنید و این میشود مراجعه بیشتر به شبکههای اجتماعی یا ... دیگر اینکه تبلیغ بر تبیین غالب است و نگاه تبلیغی باعث شده نیاز به رسانه کاهش پیدا کند و علت این موضوع میتواند دولتی یا خصولتی بودن رسانهها از جمله خبرگزاریها، روزنامهها و صداوسیما هم باشد.
وابستگی رسانه به دولتها در عصر حاضر مانند گذشته خواهد بود درهمه جای دنیا نیز این گونه است حاکمیت نیاز به ارتباط با مردم دارد و بهترین راه هم همین رسانهها هستند. اما اینکه کارکرد رسانه منتسب به دولت یا مورد حمایت یکی از بخشهای حاکمیت چگونه باشد و در منظر افکار عمومی با چه روشی ظاهر شود موضوعی است که باید تجدید نظر اساسی در آن صورت گیرد و انتظار تبلیغ فراموش و به جای آن دنبال ایجاد تضارب آرا و نظرات و خیابان دوطرفه مردم و حاکمیت باشیم و با رویکرد تبینی و تولید اطلاعات قضاوت را به مردم واگذار کنیم.
پس چرا ما در مقایسه با بسیاری از رسانههای جهان کمتر تاثیر داریم؟
من تقریبا از اکثر خبرگزاریهای دنیا بازدید کرده و از نزدیک با فعالیتهایشان آشنا شدم، تفاوتی که میان ما و آنها وجود دارد در مقوله سخت افزار و امکانات تکنولوژیکی نیست بلکه در روش تولید و انتشار اطلاعات است آنها مهارت نحوه مواجهه و سنجش افکار عمومی را جدی گرفته اند یا به عبارتی آنها نیازها را شناختهاند و در جهت تسهیل آن حرکت میکنند در حالیکه ما در مرحله صرفا انتشار ماندهایم و اصولا خود را تولید کننده بر مبنای تقاضا نمیدانیم؛ بیشتر دنبال نشر هستیم حالا هرچه باشد برایمان مهم نیست که اصولا این مطلب را کسی میخواند یا نه، یا چرا نمیخواند خیلی مهم نیست و روشهای ما هم همان مدل دهه شصت و حداکثر هفتاد است البته این بحث بسیار مفصلی است که نیاز به طرح مسایل عدیده دارد در یک کلام ما بیشتر فکر میکنیم که اگر هر دستگاهی رسانه داشته باشد دیگر کافی است و اصولا خیلی به اثر آن فکر نمیکنیم و سنجشی هم برای آن نداریم.
زمانی بود که ما در زمینه امکانات از رسانههای غربی عقبتر بودیم و میتوانستیم بگوییم که تفاوت کارمان همین بود اما در عصر حاضر به جایی رسیدهایم که دیگر مشکل امکانات نداریم شاید دربسیاری مواقع امکانات ما بیشتر هم باشد اما در مهارت و روش کاملا راه اشتباه را طی میکنیم.
اشاره کردید که تفاوت ما با رسانههای خبری مطرح دنیا در مقوله امکانات و سخت افزار نیست، آنچه که آنها را با متمایز کرده است چیست؟
ما دانش رسانه به اندازه کافی و تعداد بیشماری فارغالتحصیل رشتههای مختلف رسانه داریم اما مهارت ما به روز و متناسب با نیاز نیست یعنی نحوه استفاده از ابزار رسانه در زمان و مکان و متناسب با خواست مخاطب را نمیدانیم، یعنی به دنبال تمایز تنوع و تفاوت در تولید متناسب با ذایقه مخاطب نیستیم
رسانه باید به نیاز مخاطب خود پاسخ دهد تا به او مراجعه شود و اگر نتواند جای خالی نیازمردم به اطلاعات را پر کند دیگر موجودیتش زیر سوال میرود زیرا اکنون مردم دسترسی بیواسطه به بسیاری از اطلاعات را دارند آنچه ندارند را باید به آنها داد.
امروزه دنیای رسانه با یک واقعیت جدید روبروست آن هم وجود میلیاردها رقیب است که با داشتن یک تلفن همراه همان کار دریافت پردازش و انتشار را انجام می دهند.
حال ما اگر کاری متفاوت و متمایز انجام دهیم قابل بهره برداری است لذا باید کارکرد تخصصی اطلاعات انحصاری و یا حداقل دسته بندی اطلاعات و... داشته باشیم.
این درحالی است که ما حدود فقط یکصد خبرگزاری داریم درحالیکه چین، آمریکا و بسیاری از کشورها یک یا حداکثر دو خبرگزاری دارند.
به نظرم ما خودمان را درگیر ساختارها و نامها کردهایم، یعنی تنها واژه خبرگزاری یا پایگاه خبری بودن برایمان اولویت و اهمیت دارد و فکر میکردیم تنها داشتن یک رسانه کافی است، این که چه منتشر میکنیم خیلی اهمیت ندارد، این همان راه اشتباهی بود که پیش گرفتیم و امروزه آثار آن را می بینیم.
گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی یکی از مسایلی است که فعالان حوزه خبر امروزه با آن مواجه هستند، به نظر شما این یک تهدید است یا میتواند به فرصتی برای پیشرفت بدل شود؟
بدون شک شبکههای اجتماعی رقیب ما نیستند بلکه شریک ما هستند و حتما فرصت برای ماست نه تهدید.
این که ما میلیاردها نفر در اقصی نقاط عالم شریک برای فعالیت خبری پیدا کردهایم یک فرصت ارزشمند برای همکاری و عملا یارگیری است، باید تقسیم کار کرد و از این ظرفیت بیبدیل بهره برد اما نه با واسطهگری و دلالی بلکه با تولید اطلاعات با مطالعه درمورد فضای تغییر یافته رسانهای از روشهای جدید و متناسب با نیاز.
اصولا رقابت معنی ندارد شبکههای اجتماعی نیامدهاند که جای رسانهها را بگیرند بلکه جای خودشان هستند که ما قبلا نبودیم شرایط جدید هم که منجر به حضور شبکههای اجتماعی شد عملا انتخاب ما نیست بلکه شرایطی است نوظهور که همه را غافلگیر کرده و عملا تحمیل شده، پس فکر اینکه مقابله یا محدود کنیم و یا نادیده بگیریم را از سر باید دور کرد بجای آن به فکر این باشیم که فرصتها را فراهم و تهدیدها را دور کنیم. باور کنیم این فضای جدید رفتار و فکر جدید هم میخواهد.
دراین فضای جدید دیگر مخاطب اخبار حوصله و وقت خواندن مطالب طولانی را ندارد بیشتر چند رسانهای مورد اقبال مخاطب است و ...این سلیقه در اصل حاصل پیشرفت تکنولوژی است که مخاطبان را به این سمت متمایل کرده است.
به نظرم بهترین روش برای آنکه هر دو سوی این ماجرا بتوانند فعالیت کنند همسو شدنشان است به این معنا که همراه یکدیگر باشند. فعالان حوزه خبر هم باید از این تکنولوژی استفاده کرده و آن را بپذیرند و خدمات ارایه دهند و متقابلا در خدمت خود بگیرند.
به مشکلی که به طور کلی در حوزه خبر با آن رو به رو هستیم اشاره کردید، در مقوله خبرگزاریها مسئله اساسی چیست و در چه مسایلی با نمونه های مطرح این عرصه فاصله داریم؟
خبرگزاریهای ما در عصر حاضر همچنان به شیوه سنتی خود عمل میکنند و متناسب با نیاز مخاطبان به روز نشدهاند. به عنوان مثال دیگر تقسیمبندی کلی سرویسهای خبری به سیاست، فرهنگ، اقتصاد، جامعه و... کارایی ندارد و باید به صورت جزیی و موضوع محور سرویسهای خبری را دستهبندی و تخصصی کنیم همان کاری که در اکثر خبرگزاریهای اول دنیا انجام شده است.
اگر به صفحه خبرگزاریهایی چون رویترز مراجعه کنید خواهید دید دیگر تقسیم بندی به شکل سنتی که ما امروز با آن سروکار داریم ندارند بلکه براساس موضوعات موردنظر مخاطبان اخبار را دسته بندی کردهاند. به عنوان مثال رویترز یک سرویس به نام قهوه ایجاد کرده است زیرا که نیازشناسی کرده و به این نتیجه رسیده است که مخاطبانش درامریکای لاتین به این حوزه علاقهمند هستند پس اخبار مربوط به قهوه را در آن جا قرار میدهد.
مسئله دیگر جریان یکسویه خبر است که همچنان در رسانههای ما وجود دارد؛ خیابان یک طرفهای که ارتباط تنها از یک جهت جریان دارد. در حالیکه در دنیای امروز این مسئله دیگر امکان پذیر نیست و مخاطب این نوع ارتباط را نمیپذیرد زیرا که خود میتواند آغازگر یک جریان ارتباطی باشد. رسانههای ما باید هرچه زودتر این جریان دو طرفه را شکل بدهند تا بتوانند با مخاطبانشان ارتباط گرفته و جایگاه خود را حفظ کنند.
نکته دیگر این است که خبرگزاریهای ما باید به سمت روی آوردن به فضای چندرسانهای و مولتی مدیا حرکت کنند، مخاطبان امروز فیلم، تصویر یا صوت را بیشتر عینی میبینند و میپسندند و دیگر تنها متن نمیتواند عاملی برای جذب مخاطب باشد.
با توجه به سابقهای که در عرصه روزنامه نگاری دارید، به نظرتان راهکاری که مدیران مجموعه خبری باید به آن توجه کنند تا رسانه شان را سرپا نگه دارند چیست؟
به نظرم اگر مدیران خبرگزاریها و مجموعههای خبری میخواهند که در رقابت امروز عرصه را واگذار نکنند باید به دنبال ایده نو و خلاقیت متناسب با زمان و مکان باشند تا از سایرین متمایز شوند. با بررسی انجام شده یکی از زمانهایی که مخاطبان به شبکهها مراجعه میکنند در رختخواب و قبل از خواب است مثلا یک خبرگزاری برای دو ساعت قبل از خواب مخاطبانش برنامهریزی کند و در آن زمان با نیازشناسی صحیح مطالب و اخباری را نشر دهد که مورد پسند مخاطبانش دراین زمان باشد.
مخلص کلام اینکه اگر میخواهیم در عرصه رسانه همچنان حضور داشته باشیم باید سرعت تغییر و تحول را ابتدا باور کنیم و سپس به دغدغه ما تبدیل شود و بعد بیشتر از هر کاری به فکر ایده و خلاقیت باشیم. به نیازهای مخاطبان بها دهیم و حتما معیار ما سنجش واکنش مخاطب به هر ایده و تولیداتآن باشد و متناسب با آن سمت وسوی خود را تغییر و یا کم و زیاد کنیم. مهم تر آنکه جایخالی مخاطب در تولیدات با مشارکت آنان پر شود و خلاصه از ساده سازی، دسته بندی، فراورده سازی و... برای جذابیت بیشتر بهره ببریم.
علت وجود اینهمه فساد اداری و اختلاس در کشور ، نبود رسانه مستقل است . رسانه های مستقل نقش کنترلی در جامعه دارند . همانگونه که در کشورهای پیشرفته نقش خود را بخوبی ایفا می کنند و خبری از فساد نیست.