معمای مرگ مرد معتاد در خرابه

صبح روز ۱۱ فروردین، مأموران کلانتری ۱۵۲ خانی آباد در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت از کشف جسد مردی ناشناس در یک خرابه خبر دادند. دقایقی بعد بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و تحقیقات در این خصوص آغاز شد. با حضور تیم جنایی در محل حادثه آن‌ها با جسد مرد جوان در حالی مواجه شدند که کفشی به پا نداشت. در بررسی‌های اولیه اینطور به نظر می‌رسید که مرد جوان قربانی مصرف بیش از حد مواد مخدر شده است.

ردپای یک قاتل

در بازرسی از جیب‌های مرد جوان، هیچ مدرکی که هویت او را برملا کند بدست نیامد. اما در حالی که تیم تحقیق در حال بررسی صحنه جرم بودند، چند نفر از اهالی محل هویت جسد را شناسایی کردند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که مرد ۳۷ ساله بابک نام داشته و ساکن همان حوالی است. همزمان با شناسایی هویت مرد جوان، باتوجه به مشکوک بودن ماجرا و نبود کفش‌های مرد جوان، این احتمال از سوی بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران مطرح شد که وی قربانی یک جنایت شده باشد. بدین ترتیب دستور بازبینی دوربین‌های مداربسته مغازه‌ای که در آن نزدیکی و مشرف به خرابه بود و همچنین تحقیق از خانواده بابک صادر شد.

بازبینی دوربین‌های مداربسته، فرضیه بازپرس جنایی مبنی بر وقوع قتل را تأیید کرد. دوربین‌ها نشان می‌داد که مرد جوانی حدود ساعت ۶ صبح با خودروی وانت پراید جسد را به آن محل منتقل کرده و سپس متواری شده است.

شکایت خانواده

در ادامه بررسی ها، مأموران پلیس به سراغ خانواده بابک رفتند. آن‌ها در تحقیقات گفتند: بابک اعتیاد به مواد مخدر داشت، اما ما نسبت به مرگ او مشکوک و خواهان پیگیری این موضوع هستیم.

از سویی زمانی که تصویر راننده پراید وانت به آن‌ها نشان داده شد، بلافاصله او را شناسایی کردند. عکس متعلق به حمید، هم‌محلی سابق و دوست صمیمی بابک بود. بدین ترتیب مأموران به خانه حمید رفتند یکی از همسایه‌ها با دیدن پلیس گفت: حدود ۶ صبح کنار پنجره اتاقم ایستاده بودم که حمید را پایین ساختمان دیدم او جسدی را داخل ماشین گذاشت و آنجا را ترک کرد. چون حمید معتاد و شرور است، جرأت نکردم که از این ماجرا به پلیس حرفی بزنم. بدین ترتیب به دستور بازپرس واحدی، مرد جوان بازداشت و در بازرسی از خانه او کاپشن و کفش‌های بابک و چند تکه سیم برق پیدا شد.

علت مرگ

در حالی که تحقیقات در این خصوص ادامه داشت، متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ بابک را برق گرفتگی اعلام کردند. حمید نیز ضمن اعتراف گفت: من و بابک ۳۰ سال بچه محل بودیم. چند وقت پیش آن‌ها از محلمان رفتند، اما باز هم رابطه من و بابک ادامه داشت.

او ادامه داد: شب حادثه بابک و یکی از دوستانم به نام آرش خانه ما بودند. آن‌ها مواد مصرف کردند و حدود ساعت ۱۱ شب بود که آرش خانه مان را ترک کرد، اما بابک در خانه ما ماند. نصف شب بود که متوجه شدم نفس نمی‌کشد، ترسیده بودم برای همین تصمیم گرفتم جسد را از خانه خارج کنم و با رها کردن آن در یک خرابه خودم به خانه برگشتم.

اظهارات متناقض

در اقدام بعدی مأموران پلیس به سراغ آرش رفتند و به تحقیق از او پرداختند، اما آرش داستان دیگری را مطرح کرد و گفت: روز حادثه من و حمید باهم بیرون بودیم وقتی به خانه حمید برمی‌گشتیم، بابک را دیدیم که با مرد جوانی درگیر شده است. در این درگیری حال بابک بد شد و روی زمین افتاد. او ادامه داد: با کمک حمید او را به خانه بردیم چند ساعتی مواد مصرف کردیم و بعد هم من و بابک از خانه حمید خارج شدیم. در بین راه هم بابک از من جدا شد. نمی‌دانم بعد از آن چه اتفاقی افتاد و بابک به خانه حمید برگشته یا نه.

باتوجه به اظهارات متناقض آرش و حمید و مدارک بدست آمده در تحقیقات که احتمال قتل را نشان می‌دهد، بازپرس جنایی دستور بازداشت هر دوی آن‌ها را صادر کرد و بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.