گوناگون

پيش نيازهاي لازم براي يك خانواده خوشبخت

پارسینه: وقتي به خانواده‌هاي خوشبخت و موفق نگاه مي‌كنيم مي‌توانيم چند عامل مشترك را در آنها ببينيم. امروز مي‌خواهيم در مورد پيش نيازهاي لازم براي يك خانواده خوشبخت حرف بزنيم كه تك تك افراد خانواده بايد در رعايت كردن آن كوشا باشند.

تقریبا همه ما یکی از نخستین نقاشی‌هایی که کشیده‌ایم، یک خانه بوده که از دودکش روی سقف مثلثی شکل آن، دود بلند می‌شده و ۲ پرده ساده داشته با پنجره‌های گل گلی پشت شیشه‌های آن.

شايد در همان دوران كودكي هر كدام از ما قصه‌هاي زيادي پشت اين پنجره‌ها مي‌ساختيم و خانه‌هايي كه مي‌كشيديم جايي براي خوشبختي خانواده‌هايي بود كه يك مامان داشت و يك بابا داشت با چند خواهر و برادر. در دنياي كودكان خوشبختي، چيز ساده‌اي‌ است اما هر چه بزرگ‌تر شديم براي آنكه خانه‌اي خانه باشد و خانواده‌اي در آن احساس خوشبختي كنند، هزار اما و اگر آورديم كه بسياري از آنها هيچ ربطي به خوشبختي نداشت. شايد اين روزها علت تعداد بالاي مامان و بابا‌هايي كه احساس مي‌كنند با هم خوشبخت نيستند و نقاشي كودكانشان خانه‌هايي‌ است بي‌رنگ و روح، همين تعاريف اشتباه از خوشبختي باشد. درست است كه خوشبختي يك حس دروني است اما براي رسيدن به اين حس بايد مهارت‌هايي را به‌دست بياوريم كه ما را به اين احساس برساند. وقتي به خانواده‌هاي خوشبخت و موفق نگاه مي‌كنيم مي‌توانيم چند عامل مشترك را در آنها ببينيم. امروز مي‌خواهيم در مورد پيش نيازهاي لازم براي يك خانواده خوشبخت حرف بزنيم كه تك تك افراد خانواده بايد در رعايت كردن آن كوشا باشند.

1- ما همه مسئوليم

خانه‌اي را تصور كنيد كه اعضاي آن هر كدام فقط به شرايط خود فكر كنند و گويي زندگي فردي داشته باشند و قواعد زندگي در جمع را رعايت نكنند. در اين خانه اصطلاحا سنگ روي سنگ بند نمي‌شود مگر اينكه يكي از اعضا كه عموما مادر خانواده است، بيشتر مسئوليت‌هاي ديگران را هم گردن بگيرد و به اين ترتيب ظاهر خانه حفظ شود. اما يك نارضايتي عميق در دل مادر باقي مي‌ماند و از طرفي فرزندان هم براي زندگي آينده خود تجهيز نمي‌شوند. خانواده‌اي كه اعضاي آن نسبت به مسئوليت كارهاي خود بي‌توجه هستند نمي‌توانند حس خوشبختي داشته باشند. مثل هميشه در قدم اول زن و شوهر بايد مسئوليت‌پذير باشند و در قدم دوم به‌جاي آنكه تمام كارهاي بچه‌ها را انجام دهند، آنها را نيز از همان كودكي مسئوليت‌پذير بار بياورند تا در خانه، هر كسي كار خود را به بهترين نحو انجام دهد. تقويت اين ويژگي به كارآمدي افراد خارج از خانه هم كمك خواهد كرد.

2- به سبك انگشتان يك‌دست

اعضاي يك خانواده خوشبخت، مانند انگشتان يك‌دست در كنار هم هستند و جدايي‌ناپذير. در اين خانه‌ها هم مثل همه خانه‌هاي دنيا اختلاف نظر، بحث و حتي گاهي دعوا و دلخوري پيش مي‌آيد. اما فرق اين خانواده‌ها با بقيه در اين است كه اعضاي يك خانواده خوشبخت خوب مي‌دانند كه در هر شرايطي اعضاي يك خانواده هستند و بايد در كنار هم و پشتيبان هم باشند. نگاهي به دستان خود بيندازيد. انگشتاني با اندازه‌ها و شكل‌هاي مختلف اما آنچنان هماهنگ و پشتيبان كنار هم جاخوش كرده‌اند كه اگر يكي از آنها نباشد حتي برداشتن يك ليوان آب ديگر كار ساده‌اي نيست. در خانواده خوشبخت اگر مردي ورشكست شود، همسرش بدون دلخوري طلاهايش را خواهد فروخت، اگر پسر خانواده كنكور دارد، خواهر و برادرهايش براي حفظ سكوت خانه همه تلاش‌شان را مي‌كنند و پدر و مادر هم براي آرامش فرزندشان اگر اختلافي هم وجود دارد، حل و فصل آن ‌را به بعد از كنكور محول مي‌كنند. اعضاي خانواده پشتيبان هم هستند و هركدام از آنها مي‌دانند اگر روزي به كمك كسي نياز داشته باشند مي‌توانند روي اعضاي خانواده خود حساب كنند.

3- بي‌احترامي ممنوع

يكي از كليد‌هاي اصلي ورود به خانه‌اي رؤيايي، رعايت احترام است. اعضاي چنين خانه‌اي به يكديگر احترام مي‌گذارند و هيچ وقت به بهانه صميميت و نزديكي يا اختلاف نظر، حرمت يكديگر را نمي‌شكنند و حتي در مواقع خشم و عصبانيت هم حواس‌شان به رعايت ادب و احترام است. در چنين خانواده‌هايي همسران به يكديگر احترام مي‌گذارند، يكديگر را با القاب زيبا صدا مي‌كنند و پشت سر هم حتي حرف‌هاي نامناسب نمي‌زنند. بچه‌ها هم مي‌آموزند تا احترام والدين خود را حفظ كنند و حتي والدين هم نسبت به فرزندان، مخصوصا در مقابل ديگران چنين كاري انجام مي‌دهند. رفتار محترمانه در يك چهارديواري به نام خانه ايجاد يك رضايت عميق و آرامش ماندگار مي‌كند.

4- تعمير به‌جاي تعويض

اعضاي يك خانواده خوشبخت به‌جاي تعويض يكديگر در موقع خطا و اشتباه، به تعمير روابط فكر مي‌كنند. آنها خوب مي‌دانند كه خطا و اشتباه جزئي از زندگي است و ديكته بدون غلط، يك ديكته نوشته نشده است. در اين خانواده هر كدام از اعضا مي‌دانند اگر خطايي بكنند مي‌توانند اميدوار باشند كه بخشيده مي‌شوند. عشق و پيوند آنها گرانبها‌ترين دارايي‌شان است. آنها آموخته‌اند كه خرابي‌هايشان را به‌گونه‌اي ترميم كنند كه از روز اولش زيبا‌تر شود و مي‌دانند كه عشق واقعي در آن قصه‌هايي نيست كه شنيده‌اند از دلدادگاني كه بعد از مشكلات بسيار به هم رسيدند و آن وقت سال‌هاي سال به‌خوبي و خوشي با هم زندگي كردند. عشق حقيقي در طول زمان ايجاد مي‌شود. مشكلات و نحوه كنار آمدن با آنها پيوند‌شان را محكم‌تر مي‌كند مثل طنابي كه هر بار بعد از پاره‌شدن، گره بخورد و دو سر آن به هم نزديك‌تر شود.

5- نمكدان زندگي

نمك براي بدن لازم است اما خيلي كم. اگر كمي بيش از حد از نمك استفاده كنيد، انواع بيماري‌ها به سراغ‌تان مي‌آيد اما مقدار كم آن براي چاشني غذا لازم است. حتما شنيده‌ايد كه مي‌گويند دعوا نمك زندگي است. اتفاقا همسراني كه هرگز باهم دعوا نمي‌كنند و در خانواده‌هايي كه هيچ اختلافي وجود ندارد، الزاما خوشبختي وجود ندارد. در بعضي از چنين خانواده‌هايي همسران ديگر به هم اهميت نمي‌دهند و در مورد هم فكر نمي‌كنند. فرزندان هم به‌گونه‌اي ديگر در حاشيه قرار دارند. البته منظور از اين حرف، خوشبختي در خانه‌هايي كه هميشه از آپارتمانشان صداي داد و فرياد بلند مي‌شود، نيست بلكه گاهي هم كمي چاشني براي روابط لازم است و يك خانواده با وجود جنسيت‌ها و سن‌هاي مختلف سخت است كه بدون هيچ اختلافي با هم زندگي كنند. اما مهم‌ترين ويژگي خانواده خوشبخت، توانايي مديريت دعواست؛ يعني آنها اگر هم بحث و جدلي براي‌شان رخ دهد، تحقير نمي‌كنند، حرمت نمي‌شكنند و پل‌هاي پشت سرشان را خراب نمي‌كنند. نمك را به ميزان لازم و در مواقع ضروري استفاده مي‌كنند نه بيشتر.

6- محبت‌هايي كه احتكار نمي‌شوند

اعضاي يك خانواده خوشبخت خوب مي‌دانند كه چگونه محبت خود را نشان بدهند. آنها به‌جاي احتكار حرف‌هاي زيبا و محبت‌آميز، در نشان دادن عشق‌شان به يكديگر ابتكار دارند و نمي‌گذارند دوستت دارم‌هاي‌شان براي روز مبادا باقي بماند. در چنين خانواده‌هايي گرفتن هديه فقط به مناسبت تولد و عيد و… نيست بلكه براي هديه دادن به يكديگر دنبال بهانه نيستند. تماس گرفتن و نگران يكديگر شدن، مرسوم است و حتي گفتن اينكه چقدر همديگر را دوست دارند مثل وعده‌هاي غذايي لازم‌الاجراست. علاوه بر اينكه اظهار محبت، بر محبت مي‌افزايد و باعث مي‌شود تا فضاي خانه گرم‌تر شود و فرزندان هم از كودكي مي‌آموزند با كلام و عمل‌شان چگونه مي‌توانند محبت‌شان را نشان دهند؛ پس در آينده همسران بهتري خواهند بود.

يك ذره‌بين قوي در خانه

در خانه‌هايي كه اعضاي آن خوشبخت هستند، يك ذره‌بين قوي وجود دارد. البته اين ذره‌بين كمي متفاوت است. منظور از داشتن ذره‌بين، پيدا كردن راه‌هايي براي شناخت يكديگر است؛ يعني اعضاي خانواده به‌ خصوصيات هم آشنا هستند. در قدم اول زن و شوهر، خوب يكديگر را مي‌شناسند و اين شناخت با سؤالات روز خواستگاري كه «من كتاب شعر مي‌خوانم شما چطور؟» به‌دست نمي‌آيد؛ شناختي كه حاصل يك زندگي آگاهانه باتوجه كافي به همسر و دقت به عمل و عكس‌العمل‌هاي آن در شرايط مختلف زندگي ايجاد مي‌شود. شناختي موجب خوشبختي مي‌شود كه در موقعيت‌هاي ناب زندگي بدون شعار و نقش بازي كردن، ايجاد و به ذهن طرفين سپرده شود. قدم بعدي شناخت درباره فرزندان با توجه به تفاوت‌هاي فردي و همچنين ويژگي‌هاي جنسيتي و سني آنهاست. والديني كه مي‌دانند با يك دختر 7 ساله و يك پسر 15ساله چگونه رفتار كنند بسيار خوشبخت‌تر از والديني هستند كه مي‌خواهند از راه آزمون و خطا و بدون مطالعه و مشاوره و مشاهده دقيق فرزندشان، به نتيجه برسند. پس براي آنكه كنار هم خوشبخت باشيم بايد يكديگر را خوب بشناسيم و ويژگي‌ها، نيازها، آرزوها و حتي نقص‌هاي يكديگر را بشناسيم و بپذيريم.

يك من، يك تو و يك ما

زندگي مشترك به معني به شراكت گذاشتن همه‌‌چيز با همسرمان است، اما در اين بين نمي‌توان انكار كرد كه هر انساني مستقل از ديگران است، همانطور كه كودك از والدينش يا حتي خواهر و يا برادر دو قلويش مستقل است. اين استقلال به معني آن است كه هر يك از ما به‌تنهايي براي خود قلمرويي داريم كه مخصوص خود ماست. قرار نيست بعد از ازدواج، زن و شوهر آنقدر در يكديگر حل شوند كه ديگر چيزي از «من» قبل از ازدواج‌شان باقي نماند. آنها هر كدام يك «من»مستقل دارند كه البته بعد از ازدواج با «من» قبل از ازدواج فرق مي‌كند. آنها علاوه بر صميميت و نزديكي بسياري كه باهم دارند، 2 فرد مجزا هستند و به حريم شخصي يكديگر احترام مي‌گذارند. وقتي فرزندان هم به جمع آنها اضافه مي‌شوند باز هم در عين كنار هم بودن و كنار هم ماندن چند نفره، هر كدام يك «من» مستقل دارند و به حريم خصوصي يكديگر احترام مي‌گذارند. خانواده‌هاي خوشبخت، كنار هم بودن را بهانه‌اي براي ورود به حريم هم نمي‌كنند اما اين به معني مخفي‌كاري و پنهان‌كاري نيست. مديريت اينگونه رفتار سخت است اما خوشبخت‌ها مي‌توانند بين صميميت و دخالت، مرز قائل شوند.

حرف‌هايي براي گفتن

بعد از ازدواج بعضي از ما فكر مي‌كنيم، همسرمان بايد ذهن‌خواني بلد باشد و خيلي از حرف‌ها، علايق، دوست‌داشتن‌ها و نيازهاي ما را از چشمانمان بخواند! تعجب نكنيد، اين جمله براي طنز و شوخي نبود بلكه واقعيتي است كه اگر با دقت به زندگي خودتان نگاه كنيد، آن‌را مي‌بينيد. برخي همسران فكر مي‌كنند همين كه كنار هم هستند، براي عميق شدن رابطه‌شان كافي است اما ما انسان‌ها نياز داريم از دنياي كلمات كمك بگيريم تا ارتباط‌مان عميق‌تر شود.در خانواده‌هاي خوشبخت هر قدر هم كه زن و شوهر سرشان شلوغ باشد و هر قدر هم كه فرزندان جذب دنياي مجازي شده باشند باز هم زماني براي گفت‌وگو باهم وجود دارد. خانواده‌هاي خوشبخت حرف‌هايشان را بدون سانسور، اكران مي‌كنند و همين حرف زدن‌هاي ساده نمي‌گذارد از كنار هم دور شوند.


منبع: همشهری

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار