وقتی ناهنجاری اجتماعی مد میشود
پارسینه: در تمام جوامع بشری، هنجارهای اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی بسته به آداب و رسوم، فرهنگ و شرایط، جهت هماهنگی و مدیریت افراد وضع میشوند که احترام و عمل را میطلبد.
امروزه افرادی از هنجارها فرار میکنند و رفتار خود را در این گریز اجتماعی، باب و به حق نمایش می دهند تا شاید با یافتن طرفدارانی، رفتارهای اشتباه خود را با وجهه و دلیل به ظاهر مثبتی همچون حق فردی، آزادی و حریم شخصی، توجیه کنند.
اما در واقع به گفته متخصصان علم روانشناختی، این افراد که سبب ناهنجاریها در جوامع می شوند، هرچند در ظاهر افرادی محکم و مسلط بر خود هستند، از درون در حال تخریب خود بوده و از بیرون به جوامع بشری لطمه وارد می کنند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی، یک اختلال شخصیتی است که با الگوی طولانی مدت نادیده گرفتن یا نقض حقوق دیگران مشخص میشود.
به گفته دونالد دبلیو، روانپزشک کانادایی رفتارهای ضد اجتماعی اغلب قبل از سن ۸ سالگی شروع میشوند و در نزدیک به ۸۰ درصد موارد، اولین علائم خود را تا سن ۱۱ سالگی بروز میدهند.
شیوع اختلالات شخصیتی در افراد ۲۴ تا ۴۴ ساله به اوج خود میرسد و اغلب در افراد ۴۵ تا ۶۴ ساله کاهش مییابد. در آمریکا میزان اختلال شخصیت ضد اجتماعی در جمعیت عمومی بین ۰.۵ تا ۳.۵ درصد برآورد شده است.
ناهنجاریهای فردی می توانند به صورت پوشیدن لباسهای غیر عرف در یک جامعه، رفتارهای نامناسب در موقعیتها و مناسبات گوناگون، طرز تفکر اشتباه در یک باور و در پی آن عمل خطاگونه خود را نشان دهند.
به عنوان مثال قشر مرفه جامعه، با نگاه تحقیرآمیز به اکثریت جامعه، ناهنجاری های رفتاری بی تفاوتی یا متکبرانه را در جامعه باب کند و یا با عنوان جذاب حیوان دوستی، حقوق و کرامت انسانی شهروندان دیگر را زیر پا بگذارند و یا در ایام خاص مانند ماه رمضان در ملاء عام رفتار خارج عرف مانند روزه خواری و عادی انگاری آن را رواج دهند.
افراد هنجار شکن استرس، ترس و تکانههای شخصیتی را تجربه میکنند که در گذر زمان می توانند باعث اختلالات شخصیتی غیر قابل جبران شوند و از یک فرد ناهنجار به یک بیمار شخصیتی تبدیل شوند.
طبق تحقیقات علمی، استرسهای فردی حاصل از عدم همراهی جامعه و همنوعان در صورت همگام شدن زمینههای ژنتیکی، مشکلات فیزیولوژیکی و دیگر دلایل عصبی می توانند بیمارهایی همچون اختلالات اضطرابی، افسردگی، بیش فعالی، اختلال دوقطبی، اختلال شخصیتی هیستریونیک و خودشیفتگی را به همراه آورند.
چنین بیماریهایی فارغ از مشکلات بیماری زا باعث انزوا در جوامع و در نهایت یک جامعه بیمار خواهد شد.
در پایان لازم به ذکر است، در جامعه اختلاف سلیقه و روحیات می توانند در هم سویی با احترام به هنجارهای یک جامعه باعث ارتقاء و سلامت جسمی و روانی افراد جامعه شوند.
زمینه بسیاری از کمالات جوامع بشری، در تفاوتهای فردی و استفاده به هنگام و مناسب از آنها قرار داده شده که باید در مسیر صحیح قرار گرفته و مدیریت شود.
ارسال نظر