رابطه تحصیلات دختران و تأخیر در ازدواجشان
پارسینه: دیدگاه جامعه شناسى, ازدواج یک قرارداد اجتماعى و ضامن بقاى نسل انسان است و از منظر روانشناسان ازدواج یکى از بالاترین ترکیبات روانى را در بر دارد
دیدگاه جامعه شناسى, ازدواج یک قرارداد اجتماعى و ضامن بقاى نسل انسان است و از منظر روانشناسان ازدواج یکى از بالاترین ترکیبات روانى را در بر دارد.
در واقع ازدواج از دیدگاههای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته حتی از منظر پزشکی، به عقیده بسیاری از پزشکان بیشترین ضایعات انسانى و بیماریها متوجه افراد…
دیدگاه جامعه شناسى, ازدواج یک قرارداد اجتماعى و ضامن بقاى نسل انسان است و از منظر روانشناسان ازدواج یکى از بالاترین ترکیبات روانى را در بر دارد.
در واقع ازدواج از دیدگاههای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته حتی از منظر پزشکی، به عقیده بسیاری از پزشکان بیشترین ضایعات انسانى و بیماریها متوجه افراد مجرد بوده و سهم ازدواج در کاهش آن حائز اهمیت است.
از نظر علماى اخلاق هم ازدواج مى تواند از اشاعه فساد و فحشا و رفتارهاى ناپسندى که مى تواند پیامد مستقیم عنان گسیختگى غرایز جنسى باشد جلوگیرى کند و یکى از پایه هاى حفظ سلامت جامعه محسوب می گردد در واقع آرامش و امنیت در یک جامعه, نتیجه ازدواج سالم و محیط آرام بخش خانواده است.
برخی از محققان طی تحقیقات خود متوجه شدند سن ازدواج و میزان تحصیلات یکی از مهمترین فاکتورها برای موفقیت یک ازدواج است.
گرچه بالا رفتن سن ازدواج به ویژه در دختران موجبات دل نگرانی بسیاری از خانواده ها و حتی برخی از مسئولان و کارشناسان را فراهم کرده اما به نظر می رسد این امر یعنی تأخیر در ازدواج آن هم به بهانه ادامه تحصیل در بسیاری از اوقات باعث شکل گیری ازدواج های مستحکم تری نسبت به ازدواج های زودهنگام شده است.
بتسی استیونسون از دانشگاه پنسیلوانیا که تحقیقی در این خصوص انجام داده مطرح می کند: بررسیهای ما نشان میدهد پایینترین نرخ طلاق در بین افرادی است که در سن بالاتری ازدواج کرده و دارای تحصیلات بالاتری هستند. در مقابل افرادی که تحصیلات پایینتری دارند و در سنین پایین ازدواج کردهاند بالاترین نرخ طلاق را به خود اختصاص دادهاند.
وی معتقد است: هرچه سن انسانها بالاتر میرود آنها دید بهتری نسبت به اولویتهای خود برای ازدواج پیدا میکنند در نتیجه با بالا رفتن سن، انسانها توانایی بیشتری برای پیدا کردن افرادی که با روحیات آنها سازگار است پیدا میکنند.
یکی دیگر از دلایل بالا بودن نرخ طلاق در بین افرادی که در سنین پایین ازدواج کردهاند این است که بسیاری از این افراد از روی احساسات تصمیم به ازدواج میگیرند و سپس نیز از روی احساسات تصمیم میگیرند که به زندگی مشترک خود پایان دهند.
اما افرادی که دارای تحصیلات بالاتری هستند بهتر میتوانند زندگی مشترک خود را مدیریت کنند، این افراد معمولاً درآمد بیشتری دارند و به همین دلیل کمتر در زندگی خود با مسائل و مشکلات مادی روبهرو میشوند که البته این مسائل یک بعد قضیه است.
روبرت مکهانری روانشناس دانشگاه آکسفورد طی انجام تحقیقاتی عنوان کرده است: میزان تحصیلات تأثیر زیادی روی زندگی آینده انسانها دارد. هرچه دانشجویان در دانشگاه موفقتر باشند به همان میزان در زندگی کاری و به تبع آن در زندگی خانوادگی خود موفقیت بیشتری کسب خواهند کرد.
فاطمه برهانی از جمله کارشناسانی ست که به مسئله ازدواج و ارتباط آن با میزان تحصیلات پرداخته و در مقاله خود اینگونه می نویسد: از دیدگاه اسلام ازدواج ضمن دارا بودن همه ویژگیهاى لازم در حفظ روابط خانوادگى و اجتماعى و بقا نسل و جلوگیرى از انحرافهاى مختلف عبادت به شمار می آید.
وی ادامه می دهد:در واقع ازدواج راهى ست که به کمال انسان منتهى شده و در اصلاح کج رویهاى اجتماعى, تضمین بهداشت روانى و کاهش رفتارهاى زشت اخلاقى نقش تعیین کننده و بس مهمى دارد.
و از نقطه نظر اجتماعى بدون تردید ازدواج واجد ارزش و از آن جمله آداب اجتماعى ست که در تمام جوامع بشرى، آن گونه که تاریخ نشان مى دهد تا به امروز متداول بوده و این خود دلیلى بر فطری بودن آن است.
در هر حال سن ازدواج به طور طبیعى به یک سرى عوامل بستگى دارد اما این عوامل در جامعه ما تحت تأثیر تغییرات و تحولات شرایط اجتماعى، اقتصادى و تغییر ارزشها و هنجارها, به یک باره زیاد مى شوند و انجام این امر را دچار اشکال ساخته و ازدواج به موقع جوانان را به تأخیر انداخته یا اصولا منتفى مى کنند.
در کشور ما با نگاهى به آمار میانگین سن ازدواج دختران مشاهده مى شود که در سالهاى اخیر این میانگین به تدریج افزایش یافته است. این واقعیت نشان مى دهد که امروزه جوانان دیرتر به بلوغ اقتصادى و اجتماعى مى رسند و فاصله میان بلوغ جنسى عاطفى و بلوغ اقتصادى و اجتماعى آنها روز به روز بیشتر مى شود.
به هر حال کشور ما به دلیل ریشه های دینی و فرهنگی غنی که دارد نگاهش نسبت به امر ازدواج و تأخیر در آن متفاوت است به نحوی که در بسیاری از جوامع و خانواده ها این امر به شدت نهی می گردد. اما آنچه حائز اهمیت است توجه به اثرات این نوع نگاه ست، اینکه از یک سو تأخیر در ازدواج و افزایش سن زوجه در بسیاری از مواقع موجب کاهش نرخ طلاق شده و در بسیاری موارد نیز موجب بروز مشکلات و مسائل جبران ناپذیری شده است.
در هر حال از سوی دیگر نیز مشاهده خانواده هایى که در حیات زناشویى موفقیت نداشته و پیوسته در مشاجرات و اختلافات به سر مى برند و متأسفانه تعدادشان هم کم نیست به منزله یک تهدید جدى براى جوانان محسوب مى شود.
در واقع این امر موجب می گردد آنها تمایل نداشته باشند که فراقت خاطر و آسایش خود را از دست بدهند، این دسته از جوانان ناملایمات تجرد را بر گرفتاریها و مشاجرات خانواده هاى متأهل ترجیح مى دهند بنابراین تجارب تلخ از زندگى ناموفق والدین یا اطرافیان موجب روگردانى جوان از امر ازدواج مى شود واین خود مسئله بسیار مهمی ست که باید مورد بررسی و نقد قرار گرفته و راهکاری عملی به جوانان ارائه گردد.
در نهایت با عنایت به فرهنگ اسلامی که در میان خانواده های ایرانی به چشم می خورد بهتر است بیش از پیش به امر ازدواج وعوامل تأخیر در آن توجه کرد و باید تلاش کرد تمام عوامل را مورد بررسی قرار داد و نکات مثبت و منفی آن را به جوانان گوش زد کرد تا جوان ما به راحتی بتواند دست به انتخاب بزند.
منبع: ایران ویچ
ارسال نظر