صداوسیما یک لقمه حلال رسانهای را تبدیل به یک لقمه حرام کرد
پارسینه: حسین دهباشی، مدیر مرکز تاریخ شفاهی و تصویری ایران(عصر پهلوی دوم) امروز با حضور در اتاق گفت وگوی ایبنا انتقادهای صریحی را درباره پخش برنامه «به روایت دربار» از واحد مرکزی خبر مطرح کرد.
حسین دهباشی، مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران درباره پخش برنامه به روایت دربار از تلویزیون گفت: پروژه تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم، سه ضلع دارد که این پروژه عمارتی است که بر این سه ضلع ساخته شده است که اگر این اضلاع نبودند این عمارت ساخته نمی شد. اگرچه این پروژه اضلاع مختلفی دارد که این سه ضلع نقش بیشتری داشته است. این سه ضلع از کتابخانه ملی، سازمان صداو سیما و حسین دهباشی و همکارانش( از جمله حسام الدین آشنا، مجید تفرشی، حسن بهشتی پور و...) تشکیل شده است.
وی افزود: در این چارچوب هیچ کدام از این اضلاع به تنهایی نمیتوانند مدعی این بشوند که مالکیت پروژه تاریخ شفاهی عصر پهلوی دوم را به عهده دارند. در طول 14 سال گذشته با وجود اینکه بنده در آغاز پیشنهاد دهنده این پروژه بودم و آنرا با سرمایه شخصی شروع کردم اما از آن بهرهبرداری شخصی نکردم.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران با اشاره به انتشار چهار کتاب از پروژه تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم اظهار کرد: حتی زمانی که تصمیم به انتشار چهار کتاب از این مجموعه گرفته شد، چاپ این آثار با اجازه کتبی اضلاع دیگر از جمله سازمان صداوسیما انجام شد.
دهباشی بیان کرد: از طرفی در انتشار کتابها آرم یا لوگوی این اضلاع آمده است و همواره به عنوان یک تکلیف این تعهد رعایت شده است اما اتفاقی که به تازگی رخ داده از دو دیدگاه قابل بررسی است. نخست اینکه سرافراز، رئیس جدید صداوسیما ظاهرا از سر ناآگاهی این حق و تکلیف را نادیده گرفته که این دلیل رافع مسئولیتش در این امر نیست.
وی افزود: از آثاری که درباره تاریخ شفاهی تولید شده، در واقع یک نسخه کامل هم در اختیار صداوسیما است. البته از این مجموعه یک نسخه در اختیار کتابخانه ملی و یک نسخه هم به کتابخانه مجلس نیز داده شده اگرچه کتابخانه مجلس در این امر سرمایهگذاری نکرده است.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران اظهار کرد: یک نسخه هم در اختیار کنگره آمریکا قرار داده شده است. روزی که این روند مصاحبه با مصاحبهشوندگان آغاز شد در واقع بر اساس توافقنامهای که (در زمان ریاست سیدمحمدخاتمی بر کتابخانه ملی) بین کتابخانه ملی و کتابخانه کنگره آمریکا برقرار شد این پروژه توانست پیش برود. البته در این پروژه سازمان طرف قرارداد کتابخانه کنگره آمریکا، کتابخانه ملی بود.
دهباشی عنوان کرد: بنابراین در زمان انجام مصاحبهها، افراد مصاحبه شونده طرف خود را کتابخانه کنگره آمریکا و کتابخانه ملی میدیدند و تمام تعهداتی که به طور قانونی و رسمی به آنها سپرده شده از طرف حسین دهباشی (چه به عنوان یک تاریخپژوه و چه به عنوان نماینده کتابخانه ملی) است.
وی ادامه داد: قطعا شما میدانید امروز صداوسیما حتی برای موضوعات داخل کشور برای گرفتن گفتوگو با افراد داخل کشور با مشکل مواجه است چه برسد به اینکه بخواهد با سران حکومت پهلوی دوم خارج از کشور مصاحبه کند. در صورتی که صداوسیما قصد داشت چنین پروژههایی را انجام دهد، قطعا انجام نمیشد.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران اظهار کرد: افرادی که در پروژه تاریخ شفاهی ایران طرف مصاحبه ما قرار گرفتند به اعتبار کتابخانه ملی و بخشی از آن به اعتبار حسین دهباشی و همکاران تاریخپژوه بنده تمایل به این کار پیدا کردند.
دهباشی با اشاره به بهرهبرداری صداو سیما از این پروژه گفت: این کاری که سازمان در پخش پروژه تاریخ شفاهی بدون رضایت سایر اضلاع آن انجام داده است در واقع خیانت در امانت به شمار میآید.
وی با اشاره به سایر توافقات این پروژه بیان کرد: نکته دیگری که باید یادآوری کنم که ما توافقات دیگری با اضلاع در این پروژه داشتیم این است که افراد در توافق مشروط درباره استفاده از مطالب قید کردند صرفا زمانی اجازه بهرهبرداری گزینشی از مطالب داده میشود که متن کامل آن قبلا منتشر شده باشد، اما در این لحظه که ما با هم صحبت میکنیم تنها چهار نفر از جمله داریوش همایون، سیدحسین نصر، عبدالله آذربرزین و علینقی عالیخانی مطالب آنها در قالب چهار کتاب از سوی کتابخانه ملی منتشر شده است.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران ادامه داد: بنابراین هرگونه بهرهبرداری چه از طرف صداوسیما و چه از طرف شخص بنده و چه کتابخانه ملی تخلف به شمار میآید. بنده درباره بحث اخلاقی این موضوع بسیار تاکید دارم من به عنوان حسین دهباشی، مسلمان و متعهد به این نظام قطعا کوچکترین تعلق خاطری به نظام پهلوی ندارم.
دهباشی اظهار کرد: بنده قطعا متعلق به نسلی هستم که پدران و مادران آنها با کمال افتخار حکومت پهلوی را طرد کرده و جانشان را کف دستشان گذاشتند و این حکومت را نفی کردند. اما همین پدران و مادران متعلق به فرهنگ دینی هستند که امام سجاد(ع) در این فرهنگ میفرماید: اگر شمشیری که پدر من را به شهادت رسانده بود به امانت نزد من میگذاشتند قطعا به صاحبش برمیگردانم.
وی افزود: زمانی که امام معصوم چنین گفتار و کرداری دارد ما نمیتوانیم تعهدمان را با افراد نفی کنیم و مانند برخی افراد صاحب منصب درصداوسیما که این روزها نقل میکنند، بگوییم ما مکر ورزیدیم!
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران با نفی گفتار مسئولان صداوسیما عنوان کرد: باید درباره این گفتار بگویم شما در زمان انجام این پروژه و این توافقها مسئولیتی نداشتید و این حسین دهباشی بوده که با آنها صحبت کرده است و در زمان صحبت با آنها ته ذهن من کوچکترین مکر و کلاهبرداری وجود نداشته است.
دهباشی گفت: باید خطاب به مسئولان صداوسیما بگویم اگر میخواهند مکر بورزند بهتر است با بودجه صدها میلیاردی خودشان مکر بورزند و آن وقت ما ببینم با این مکر ورزیدنها چه کار کردند. مکری که اکنون سبب شده که هیچکس برنامههای شما را باور نمیکند.
وی با اشاره به اعتبار مثبت کتابخانه ملی در داخل و خارج کشور بیان کرد: باید به مسئولان سازمان صدا وسیما بگویم بهتر است بروند و با آبروی خودشان بازی کنند و این گونه نباشد که اگر در بین سازمانهای کشور یک سازمانی به نام کتابخانه ملی در داخل و خارج سازمان معتبر و محترمی به شمار میآید، شما آنرا با عملکرد نادرستتان بی اعتبار کنید.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران عنوان کرد: کتابخانه ملی آبروی شخصی افراد نیست، بخشی از اعتبار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است و این نظام خون بهای شهدا به شمار میآید و شما نمیتوانید هر چیزی را با نگاه و اندیشه خودتان با نیتی که قصد دارید انجام دهید و با این اعمال خودتان را در چشم مقامات عالی رتبه نظام شیرین کنید.
دهباشی گفت: قطعا مقام معظم رهبری و مسئولان نظام هوشمندتر از اینها هستند که شما را که چند ماهی است در منصب صداوسیما قرار گرفتید، پروژهای با این عظمت که تا به امروز طول کشیده است محصول کار شما در این چندماهه مسئولیت قلمداد کنند. قطعا مسئولان قبل از شما اگر در زمان تصدی مسئولیت در این سازمان خواستهاند تا این پروژه به سرانجامی برسد که در زمان خودشان از این پروژه بهرهبرداری نکردند.
وی ادامه داد: اگر مسئولان قبلی میخواستند، میتوانستند بخشی از پروژه را به شکل ناقص نمایش دهند و بروند این پردهبرداری از آن در چند سال قبل صورت میگرفت و این پروژه 14 سال طول نمیکشید.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران گفت: این کار صداوسیما یک کار غیراخلاقی است و دیگر اینکه ما میتواستیم مستندمان را در چارچوب همین چهار نفر بسازیم. قطعا بنده و همکارانم مانند دکتر بهشتیپور و اسماعیلی قصد داشتیم که این پروژه را نشان بدهیم و بگوییم دلایل فروپاشی حکومت پهلوی چگونه بوده است و در آن نظام مردم جانشان به لب رسید و چرا این اتفاق افتاد؟
دهباشی افزود: قطعا این کاری که شما دارید به روش ظالمانهای انجام میدهید تا سقوط حکومت پهلوی را نشان بدهید باید نخست گفت چرا حکومت پهلوی سرنگون شد؟ یکی از دلایلش این بود که رادیو و تلویزیونش راستگو نبود.
وی اظهار کرد: صدا و سیما یک ظرفیت بزرگ را از دست داد برای اینکه نشان بدهد این سالها رسانههای مختلف و رسانههای خارج از کشور بی انصافانه حکومت پهلوی را در تاریخ ما تبرئه کردند.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران بیان کرد: پرسش اصلی من این است که اصلا چرا این ظرفیت پدیدار شد که در رسانههایی که چند نفر در آن کار میکنند امروز برنامهای که میسازند این اندازه تماشاگر دارد؟ آیا مستندها خیلی باشکوه ساخته میشود؟
دهباشی ادامه داد: خیر، به این دلیل که صداوسیما آنقدر حرفها را در قالبهایی عنوان کرد که مردم به آن بیاعتماد شدند که وقتی رسانههای خارجی هر حرفی را میگویند مردم ما باور میکنند. برای مثال همین کاری که در نمایش مستند تاریخ شفاهی انجام دادند از جمله رویکردی است که سبب شده پدید آورنده اثر، مصاحبهکننده مدعی است.
وی افزود: صداوسیما یک لقمه حلال و آماده رسانهای و پژوهشی را تبدیل به یک لقمه حرام کرد و آن وقت انتظار دارند که چه تاثیری داشته باشد؟! این جز این نیست که آنها نه رسانه بلد هستند و نه فرهنگ و نه تاریخ و نه هیچ گونه تعهد.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران بیان کرد: در اینجا فرصت را مغتنم میشمارم و از همکاران شریف و نجیب که بسیاری از آنها برای من در شبکههای مختلف تلویزیون ناشناختهاند از آنها تشکر کنم که بر حسب اطلاع دقیقی که دارم هیچ کدام از آنها در هیچ یک از شبکههای مختلف تلویزیونی حاضر نشدند که زیر بار این ذلت بروند و با وجود تهدید و تطمیع به یک فریم از این فیلمها دست بزنند.
دهباشی اظهار کرد: مقاومت این افراد به اندازهای بود که ریاست صداوسیما ناچار شد آن را به واحد مرکزی خبر بدهد و در این ماجرا کار به جایی رسید که مدیر شبکه اول را برکنار کند. بنابراین این شرافت دوستان ما در شبکههای تلویزیون جای تقدیر و تمجید دارد.
وی عنوان کرد: برخی خودشان میدانند که چهقدر کارشان نادرست است که حتی در تیتراژ برنامه حاضر نیستند نام خودشان را بیاورند و چنین کاری را انجام دهند. پیش از این در جایی گفته بودم که واحد مرکزی خبر سهمی در پروژه تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم ندارد. شاید این صحبت را از سر عصبانیت عنوان کردم.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران افزود: اکنون سهم واحد مرکزی خبر را برای شما توصیف میکنم. واحد مرکزی خبر در این پروژه سهم داشته و سهم آنها دزدیدن بدون اطلاع این فیلمها از آرشیو تلویزیون و قصابی کردن آنها و آبرو بردن از رسانه شریف صداوسیما و کتابخانه ملی و افراد شریف و نجیب و مطلع از تاریخ بود که دیگران به دلیل ارزش و آبروی آنها به ما اعتماد کردند.
وی افزود: در این چارچوب هیچ کدام از این اضلاع به تنهایی نمیتوانند مدعی این بشوند که مالکیت پروژه تاریخ شفاهی عصر پهلوی دوم را به عهده دارند. در طول 14 سال گذشته با وجود اینکه بنده در آغاز پیشنهاد دهنده این پروژه بودم و آنرا با سرمایه شخصی شروع کردم اما از آن بهرهبرداری شخصی نکردم.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران با اشاره به انتشار چهار کتاب از پروژه تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم اظهار کرد: حتی زمانی که تصمیم به انتشار چهار کتاب از این مجموعه گرفته شد، چاپ این آثار با اجازه کتبی اضلاع دیگر از جمله سازمان صداوسیما انجام شد.
دهباشی بیان کرد: از طرفی در انتشار کتابها آرم یا لوگوی این اضلاع آمده است و همواره به عنوان یک تکلیف این تعهد رعایت شده است اما اتفاقی که به تازگی رخ داده از دو دیدگاه قابل بررسی است. نخست اینکه سرافراز، رئیس جدید صداوسیما ظاهرا از سر ناآگاهی این حق و تکلیف را نادیده گرفته که این دلیل رافع مسئولیتش در این امر نیست.
وی افزود: از آثاری که درباره تاریخ شفاهی تولید شده، در واقع یک نسخه کامل هم در اختیار صداوسیما است. البته از این مجموعه یک نسخه در اختیار کتابخانه ملی و یک نسخه هم به کتابخانه مجلس نیز داده شده اگرچه کتابخانه مجلس در این امر سرمایهگذاری نکرده است.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران اظهار کرد: یک نسخه هم در اختیار کنگره آمریکا قرار داده شده است. روزی که این روند مصاحبه با مصاحبهشوندگان آغاز شد در واقع بر اساس توافقنامهای که (در زمان ریاست سیدمحمدخاتمی بر کتابخانه ملی) بین کتابخانه ملی و کتابخانه کنگره آمریکا برقرار شد این پروژه توانست پیش برود. البته در این پروژه سازمان طرف قرارداد کتابخانه کنگره آمریکا، کتابخانه ملی بود.
دهباشی عنوان کرد: بنابراین در زمان انجام مصاحبهها، افراد مصاحبه شونده طرف خود را کتابخانه کنگره آمریکا و کتابخانه ملی میدیدند و تمام تعهداتی که به طور قانونی و رسمی به آنها سپرده شده از طرف حسین دهباشی (چه به عنوان یک تاریخپژوه و چه به عنوان نماینده کتابخانه ملی) است.
وی ادامه داد: قطعا شما میدانید امروز صداوسیما حتی برای موضوعات داخل کشور برای گرفتن گفتوگو با افراد داخل کشور با مشکل مواجه است چه برسد به اینکه بخواهد با سران حکومت پهلوی دوم خارج از کشور مصاحبه کند. در صورتی که صداوسیما قصد داشت چنین پروژههایی را انجام دهد، قطعا انجام نمیشد.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران اظهار کرد: افرادی که در پروژه تاریخ شفاهی ایران طرف مصاحبه ما قرار گرفتند به اعتبار کتابخانه ملی و بخشی از آن به اعتبار حسین دهباشی و همکاران تاریخپژوه بنده تمایل به این کار پیدا کردند.
دهباشی با اشاره به بهرهبرداری صداو سیما از این پروژه گفت: این کاری که سازمان در پخش پروژه تاریخ شفاهی بدون رضایت سایر اضلاع آن انجام داده است در واقع خیانت در امانت به شمار میآید.
وی با اشاره به سایر توافقات این پروژه بیان کرد: نکته دیگری که باید یادآوری کنم که ما توافقات دیگری با اضلاع در این پروژه داشتیم این است که افراد در توافق مشروط درباره استفاده از مطالب قید کردند صرفا زمانی اجازه بهرهبرداری گزینشی از مطالب داده میشود که متن کامل آن قبلا منتشر شده باشد، اما در این لحظه که ما با هم صحبت میکنیم تنها چهار نفر از جمله داریوش همایون، سیدحسین نصر، عبدالله آذربرزین و علینقی عالیخانی مطالب آنها در قالب چهار کتاب از سوی کتابخانه ملی منتشر شده است.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران ادامه داد: بنابراین هرگونه بهرهبرداری چه از طرف صداوسیما و چه از طرف شخص بنده و چه کتابخانه ملی تخلف به شمار میآید. بنده درباره بحث اخلاقی این موضوع بسیار تاکید دارم من به عنوان حسین دهباشی، مسلمان و متعهد به این نظام قطعا کوچکترین تعلق خاطری به نظام پهلوی ندارم.
دهباشی اظهار کرد: بنده قطعا متعلق به نسلی هستم که پدران و مادران آنها با کمال افتخار حکومت پهلوی را طرد کرده و جانشان را کف دستشان گذاشتند و این حکومت را نفی کردند. اما همین پدران و مادران متعلق به فرهنگ دینی هستند که امام سجاد(ع) در این فرهنگ میفرماید: اگر شمشیری که پدر من را به شهادت رسانده بود به امانت نزد من میگذاشتند قطعا به صاحبش برمیگردانم.
وی افزود: زمانی که امام معصوم چنین گفتار و کرداری دارد ما نمیتوانیم تعهدمان را با افراد نفی کنیم و مانند برخی افراد صاحب منصب درصداوسیما که این روزها نقل میکنند، بگوییم ما مکر ورزیدیم!
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران با نفی گفتار مسئولان صداوسیما عنوان کرد: باید درباره این گفتار بگویم شما در زمان انجام این پروژه و این توافقها مسئولیتی نداشتید و این حسین دهباشی بوده که با آنها صحبت کرده است و در زمان صحبت با آنها ته ذهن من کوچکترین مکر و کلاهبرداری وجود نداشته است.
دهباشی گفت: باید خطاب به مسئولان صداوسیما بگویم اگر میخواهند مکر بورزند بهتر است با بودجه صدها میلیاردی خودشان مکر بورزند و آن وقت ما ببینم با این مکر ورزیدنها چه کار کردند. مکری که اکنون سبب شده که هیچکس برنامههای شما را باور نمیکند.
وی با اشاره به اعتبار مثبت کتابخانه ملی در داخل و خارج کشور بیان کرد: باید به مسئولان سازمان صدا وسیما بگویم بهتر است بروند و با آبروی خودشان بازی کنند و این گونه نباشد که اگر در بین سازمانهای کشور یک سازمانی به نام کتابخانه ملی در داخل و خارج سازمان معتبر و محترمی به شمار میآید، شما آنرا با عملکرد نادرستتان بی اعتبار کنید.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران عنوان کرد: کتابخانه ملی آبروی شخصی افراد نیست، بخشی از اعتبار نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است و این نظام خون بهای شهدا به شمار میآید و شما نمیتوانید هر چیزی را با نگاه و اندیشه خودتان با نیتی که قصد دارید انجام دهید و با این اعمال خودتان را در چشم مقامات عالی رتبه نظام شیرین کنید.
دهباشی گفت: قطعا مقام معظم رهبری و مسئولان نظام هوشمندتر از اینها هستند که شما را که چند ماهی است در منصب صداوسیما قرار گرفتید، پروژهای با این عظمت که تا به امروز طول کشیده است محصول کار شما در این چندماهه مسئولیت قلمداد کنند. قطعا مسئولان قبل از شما اگر در زمان تصدی مسئولیت در این سازمان خواستهاند تا این پروژه به سرانجامی برسد که در زمان خودشان از این پروژه بهرهبرداری نکردند.
وی ادامه داد: اگر مسئولان قبلی میخواستند، میتوانستند بخشی از پروژه را به شکل ناقص نمایش دهند و بروند این پردهبرداری از آن در چند سال قبل صورت میگرفت و این پروژه 14 سال طول نمیکشید.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران گفت: این کار صداوسیما یک کار غیراخلاقی است و دیگر اینکه ما میتواستیم مستندمان را در چارچوب همین چهار نفر بسازیم. قطعا بنده و همکارانم مانند دکتر بهشتیپور و اسماعیلی قصد داشتیم که این پروژه را نشان بدهیم و بگوییم دلایل فروپاشی حکومت پهلوی چگونه بوده است و در آن نظام مردم جانشان به لب رسید و چرا این اتفاق افتاد؟
دهباشی افزود: قطعا این کاری که شما دارید به روش ظالمانهای انجام میدهید تا سقوط حکومت پهلوی را نشان بدهید باید نخست گفت چرا حکومت پهلوی سرنگون شد؟ یکی از دلایلش این بود که رادیو و تلویزیونش راستگو نبود.
وی اظهار کرد: صدا و سیما یک ظرفیت بزرگ را از دست داد برای اینکه نشان بدهد این سالها رسانههای مختلف و رسانههای خارج از کشور بی انصافانه حکومت پهلوی را در تاریخ ما تبرئه کردند.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران بیان کرد: پرسش اصلی من این است که اصلا چرا این ظرفیت پدیدار شد که در رسانههایی که چند نفر در آن کار میکنند امروز برنامهای که میسازند این اندازه تماشاگر دارد؟ آیا مستندها خیلی باشکوه ساخته میشود؟
دهباشی ادامه داد: خیر، به این دلیل که صداوسیما آنقدر حرفها را در قالبهایی عنوان کرد که مردم به آن بیاعتماد شدند که وقتی رسانههای خارجی هر حرفی را میگویند مردم ما باور میکنند. برای مثال همین کاری که در نمایش مستند تاریخ شفاهی انجام دادند از جمله رویکردی است که سبب شده پدید آورنده اثر، مصاحبهکننده مدعی است.
وی افزود: صداوسیما یک لقمه حلال و آماده رسانهای و پژوهشی را تبدیل به یک لقمه حرام کرد و آن وقت انتظار دارند که چه تاثیری داشته باشد؟! این جز این نیست که آنها نه رسانه بلد هستند و نه فرهنگ و نه تاریخ و نه هیچ گونه تعهد.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران بیان کرد: در اینجا فرصت را مغتنم میشمارم و از همکاران شریف و نجیب که بسیاری از آنها برای من در شبکههای مختلف تلویزیون ناشناختهاند از آنها تشکر کنم که بر حسب اطلاع دقیقی که دارم هیچ کدام از آنها در هیچ یک از شبکههای مختلف تلویزیونی حاضر نشدند که زیر بار این ذلت بروند و با وجود تهدید و تطمیع به یک فریم از این فیلمها دست بزنند.
دهباشی اظهار کرد: مقاومت این افراد به اندازهای بود که ریاست صداوسیما ناچار شد آن را به واحد مرکزی خبر بدهد و در این ماجرا کار به جایی رسید که مدیر شبکه اول را برکنار کند. بنابراین این شرافت دوستان ما در شبکههای تلویزیون جای تقدیر و تمجید دارد.
وی عنوان کرد: برخی خودشان میدانند که چهقدر کارشان نادرست است که حتی در تیتراژ برنامه حاضر نیستند نام خودشان را بیاورند و چنین کاری را انجام دهند. پیش از این در جایی گفته بودم که واحد مرکزی خبر سهمی در پروژه تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم ندارد. شاید این صحبت را از سر عصبانیت عنوان کردم.
مدیر مرکز تاریخ شفاهی ایران افزود: اکنون سهم واحد مرکزی خبر را برای شما توصیف میکنم. واحد مرکزی خبر در این پروژه سهم داشته و سهم آنها دزدیدن بدون اطلاع این فیلمها از آرشیو تلویزیون و قصابی کردن آنها و آبرو بردن از رسانه شریف صداوسیما و کتابخانه ملی و افراد شریف و نجیب و مطلع از تاریخ بود که دیگران به دلیل ارزش و آبروی آنها به ما اعتماد کردند.
واقعا در حق خاتمی ظلم شد
بنابر سخنان آقاي دهباشي اگر كاري كه صدا و سيما انجام داده حقيقت داشته باشه مصداق بارز و عيني دزدي و خيانته
بدبختي اينجاست كه كه متوجه نميشن چرا مردم به ماهواره هجوم ميارن آخه آدم دلشو به چي اين صداو سيما خوش كنه به برنامه هاي پر محتواش به سريال هاي جذابش به اخبار درست درمونش كه از دكور گرفته تا اجراش همه كپي برداري از شبكه هاي غربيه ، از مصلحتي شدن خبرها تا اغراق در بدبختي غربي ها و خوشبختي ما، از انحصاري صداسيما تحت نفوذ يك گروه و جريان خاص و ..................
صدا و سیمای ما باعث سر افکندگی ماست! خجالت داره بخدا
اقا به خدا به پيغمبر صداوسيما ديگه وجود نداره چيزي كه ديده نشه چه وجودي داره؟ وقتي اقاي قاليباف ميگه دو سوم مردم ماهواره دارن اصلا صدا و سيما كجاست؟ به جاي صداوسيما بايد گفت شبكه تلويزيوني پخش فوتبال ليگ برتر.اگه اونم امتيازش فروخته بشه كه ديگه والسلام