گوناگون

"نقطه‌ی آغازی بر اضمحلال امپراتوری آمریکا"

پارسینه: دیروز؛ یک ژنرال عالیرتبه‌ی ارتش آمریکا به سنا فراخوانده می‌شود تا درباره‌ی وضعیت نظامی آمریکا و همپیمانانش در منطقه و سوریه، به سنا گزارش دهد. یکی از سناتورها از او می‌پرسد: «بنابر استراتژی تازه‌ی امریکا در سوریه (در یک‌سال پیش البته!) قرار بود چه تعداد از شهروندان سوریه جذب شده، آموزش ببینند و علیه دولت اسلامی و دولت بشار اسد تسلیح شوند؟!» و «در عمل چه اتفاقی افتاده است؟!».

ژنرال آمریکایی (که از فرط شرمساری، به سوال‌کننده نگاه نمی‌کرد) گفت: [قرار بود «12000 نفر از شهروندان سوری مایل به همکاری با ایالات متحده»، آموزش دیده و تسلیح شوند. اما «تنها 60 نفر» حاضر به همکاری با ارتش ایالات متحده شدند و از آن تعداد، اکنون «فقط 4 یا 5 نفر» در سوریه مشغول جنگ هستند].

تصورش را بکنید!
در کشوری که تاهمین‌چندی پیش، اغلب قریب‌به‌اتفاق «شهروندان دموکراسی‌خواه، برابری‌طلب و سکولار» آن (تحت قالب ارتش آزاد سوریه) مایل به همکاری با ایالات متحده بودند؛ اکنون آنچنان به آمریکا «بی‌اعتماد» شده‌اند که «تنها 4 یا 5 نفر» در این کشور باقی مانده‌اند که «حاضرند روی حرف بزرگ‌ترین دموکراسی دنیا، حساب کنند»!
.
.
سال گذشته؛ دست‌کم چهار مطلب در همین خصوص داشتم. که طی آن، رسیدن چنین روزی را پیش‌بینی کردم.

1) نامه‌ای برای «ایالات متحده‌ای که می‌شناختیم»!
2) «درفت دی» آمریکا و اروپای کهنه در خاورمیانه
3) آمریکای دموکرات‌های پیمان‌شکن؛ درحال هرچه تنهاترشدن!
4) نخستین نشانه‌ها از «ناامیدی آزادی‌خواهان از آمریکا»
.
.
اکنون، چهار پاراگراف از آن چهار نوشته را بخوانید:
[همین چندروز پیش، سناتور جمهوری‌خواه «جان مک‌کین» به واقعیت تلخی درباره‌ی آمریکا اشاره کرد. او گفت: «ما اعتبارمان را نزد جهانیان از دست داده‌ایم. چون طوری رفتار کرده‌ایم که دیگر نمی‌توان به امریکا اعتماد کرد». این سخن «سناتور مک‌کین»؛ فشرده‌ی همه‌ی آن چیزی‌ست که «ویل‌ مک‌کوی» در پی بیان آن بود. اینکه: آن «تصویر پیشین از ایالات متحده» که تاهمین چندی پیش، برای هر شهروند آزدای‌خواه و دموکراتی در سرتاسر جهان منبع الهام و آفرینش بود؛ اکنون به‌شدت مخدوش شده است].

[آنچه می‌بایست «ایالات متحده» را حقیقتاً بترساند «دولت اسلامی» (داعش) نیست. بلکه آنچه می‌بایست «ایالات متحده» را به وحشت بیندازد این است که: لحظه‌ای فرا برسد که «نیروهای مدرن و ترقی‌خواه منطقه»، درنتیجه‌ی «سرخوردگی از پیمان‌شکنی‌های مکرر ایالات‌متحده» و «مایوس‌شدن از وفاداری ایالات‌متحده به تعهدات بین‌المللی خود در قبال عدالت و آزادی»؛ در «ائتلاف و همپیمانی با دولت اسلامی» یا «هر فروشنده‌ی ایده‌ی رادیکال ضدآمریکایی دیگر» قرار بگیرند و انرژی اجتماعی خود را در خدمت ایده‌ی «انتقام‌جویی از آمریکا» قرار دهند.
«خاورمیانه‌ی امروز»، بیش از هروقت دیگری، به «درفت‌دی در فوتبال آمریکایی» شباهت یافته است. هم «بازیگران» (نیروهای مختلف اجتماعی در کشورهای منطقه) و هم «مدیران باشگاه‌ها» (ایالات متحده، و قدرت‌های دست‌دوم جهانی همچون روسیه و اروپای کهنه) روز بسیار سختی در پیش دارند. هم برای «انتخاب‌شدن» و هم برای «انتخاب‌کردن»].

[مخالفان پیشتر سکولار سوری، درنتیجه‌ی «خلف‌وعده‌های آمریکا» و پیمان‌شکنی‌های مکرر این دولت؛ اکنون «در صف هواداران دولت اسلامی» (یا النصره و...) قرار گرفته‌اند. آن‌چنان که «یافتن نیروهای جدیدی که به دولت ایالات‌متحده اعتماد کنند و در مسیر راهبرد تازه‌ی آمریکا در سوریه قرار گیرند دشوار شده است»!].

[همچنان‌که پیشتر هم نوشته‌ام: تصویر «آمریکای دموکرات‌ها» (آمریکای کارتر، آمریکای کلینتون و آمریکای اوباما) یا به تعبیری نمادین «آمریکای برژینسکی»؛ روز به روز نزد ملت‌های منطقه «زشت‌تر» و «ناخوشایندتر» می‌شود. رویدادی که به‌نظر نمی‌رسد «آمریکای جمهوری‌خواهان» هم بتواند به ترمیم آن کمک چندانی بکند].
.
.
به‌زودی؛ آن اتفاق که ظرف چندسال گذشته در «سوریه» رخ داد؛ در «ایران» نیز رخ خواهد داد. و مردمان تنها کشوری در منطقه که به گواهی بسیار آمارها و نظرسنجی‌ها، همچنان نگاه مثبتی به ایالات متحده و همپیمانی با آن داشتند؛ از آن روی‌گردان خواهند شد. و به این گفته‌ی رهبران رادیکال و ضدآمریکایی خود ایمان خواهند آورد که «آمریکا، دروغ می‌گوید که خواهان آزادی و برابری برای همه‌ی ملت‌هاست».

و چنین رویدادی؛ «نقطه‌ی آغازی بر اضمحلال امپراتوری آمریکا» خواهد بود.
چون: تاجرانی که ورشکست می‌شوند؛ نخست «اموال خود» را نمی‌بازند بلکه «اعتبار خود» را نزد دیگران از دست می‌دهند.
.
.
دیروز؛ شاهد «مناظره‌ی تلویزیونی نامزدهای جمهوری‌خواه» بودم. واقعاً غمگین‌کننده بود!
کار آمریکا (و از جمله جمهوری‌خواهانش) به‌ کجا که نرسیده است!

مشتی آدم درجه سه!
از هرحیث که فکرش را بکنید!

یعنی واقعاً اینها که دیدیدم «عصاره‌ی نخبگان جمهوری‌خواهان آمریکا» بودند؟!
اینها که همگی‌شان، هرکدام به یک علت، باید در کیلینیک‌های مختلف بستری می‌شدند که!
[آنقدر نامزدهای مزبور فاقد حداقلی‌ترین معیارها بودند که به دوستی گفتم: به‌نظرم نامزدها طوری دست‌چین شده‌اند که هرطور شده، «جب بوش» بین‌شان گل کند!]

فرهاد جعفری/نویسنده کافه پیانو و از حامیان محمود احمدی نژاد

ارسال نظر

  • ناشناس

    به همین خیال باشید

  • ناشناس

    آمریکا هیچ وقت امپراطوری نبوده.

  • بختیار

    این حرفها را احمدی نژاد گفته بود که : مسافرانی که از آمریکا می آیند میگویند آمریکا دارد نابود میشود.!!!!!!!!!!!!!!!!!
    تکراری . مسخره و غیر علمی .

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار