عکس: صبا طاهریان
هوا در آلودهترين شكل ممكن از طبقه شانزدهم دفتر استاندار تهران به چشم ميآيد، اما مرد شماره يك استان تهران اين روزها دغدغههاي زيادي دارد. سيد حسين هاشمي، استاندار تهران هرچند تجربه سالها تكيه زدن به صندلي نمايندگي مجلس را دارد اما اين روزها در حال تكميل مراحل ورود كانديداها به مجلس است. خلق و خوي سابقش را هنوز دارد. نميخواهد از گذشته حرف زيادي بزند هرچند كه ناگفته مشخص است كه مجموعه استانداري تهران وارث مشكلات بسياري بوده است. نميخواهد نااميد باشد هرچند كه خيليها شانزده طبقه پايينتر براي برهم زدن تجمعها و نشستهاي مجوزدار تلاش ميكنند. خلقوخوي هميشگياش را براي جزيي صحبت نكردن هنوز دارد اما در روزهايي كه ميرود تا به دو انتخابات بزرگ نزديك شود آرامش را ميتوان در چهرهاش ديد. اخم نميكند، حتي وقتي كه در حال صحبت از متخلفان است هم تلاش ميكند تا آرامش هميشگياش را داشته باشد. مرد شماره يك استان تهران هرچند همان حرفهايي را ميزند كه وزير بالادستش نيز تقريبا گفته اما آماده است براي انتخاباتي كه ميرود تا ١٤ ميليون نفر را تنها در استان تهران به پاي صندوقهاي راي بكشاند. سيد حسين هاشمي راضي است؛ راضي
از شكستن ديوار بتوني كه در دولت قبل ميان استاندار و شهردار تهران بوده و راضي از سوءظني كه ميگويد در مجموعه تحت كنترلش كنار رفته و جايش را به اعتماد داده است. گفتوگوي كوتاهش با روزنامه اعتماد در روزهايي كه به آغاز انتخابات تنها ٤٨ ساعت باقي مانده است ملغمهاي از اميد، نكوهش، اعتماد به نفس و تواضع بود. هم اطمينان داد كه نشستهاي انتخاباتي در كمال امنيت برگزار ميشود و هم اتمام حجت كرد آنهايي كه اين نشستها را برهم بزنند با برخورد مواجه ميشوند. هم تواضع به خرج داد تا از گذشتهاي كه به او ارث رسيده نگويد و هم با اعتماد به نفس از مسير آينده گفت. يك تاكيد اصلي هم داشت كه از نگاه او و همكارانش تنها ملاك بررسي صلاحيتهاي كانديداهاي انتخابات همان مراجع چهارگانه هستند و چيز ديگري در آن دخالت داده نميشود.
سوال اول من از خود مجموعه استانداري است. همه مديراني كه در دولت يازدهم بر سر كار آمدهاند از يكسري مشكلاتي كه به آنها ارث رسيده بود، صحبت كرده بودند. من ميخواهم بدانم مجموعه استانداري تهران در دولت يازدهم وارث چه مشكلاتي بوده است؟
سبك من سبك ديگري است. من معتقدم كه وقتي انسان مسووليتي را ميگيرد با توجه به مسووليتش بايد نسبت به عملي شدن وظايفش روشهاي خاص خود را عملي كند. من بايد به اين فكر كنم كه چكار كنم تا مشكلات موجود در مسير مجموعه تحت مديريتم كمتر شود؟ بله نگاه به گذشته يقينا يك اصل است كه بايد نگاه كنيم گذشته چه بوده است و كجاها مثبت و كجاها منفي بوده است تا مثبتها را تقويت و منفيها را كمتر كنيم. ولي اگر اين نگاه به گذشته به كار كلان گره بخورد دچار مشكل ميشويم و از كار اصلي باز ميمانيم. روش كار من در مجموعه استانداري تهران با گذشته كاملا متفاوت است. از هر زاويهاي كه نگاه بكنيد. اما نبايد مدام از گذشته صحبت كنيم و از كار اصلي باز بمانيم.
من تلاش كردم كه نوسان گذشته را اصلاح كنم كه فكر ميكنم در اين دو سال و نيم هم جواب داده است و اگر استان تهران را در اين دو سال و نيم مد نظر قرار دهيد ميبينيد كه حواشي در حداقل ممكن بوده است. اين براي يك پايتخت كه بيش از هشت ميليون جمعيت دارد خيلي مهم است كه حواشي كمتر و فضا بازتر شده است. اينها نكات مثبتي هستند كه بايد تقويت شوند تا همه افراد درون نظام بتوانند حرف بزنند و اظهارنظر كنند و از صحبت كردن با ديگري هراس نداشته باشند و قانون هم ملاك ما باشد. آنچه كه نقشه راه مسير ما است قانون است و قانون است كه تعيين ميكند در كجاها، چگونه و با چه روشي حركت كنيم؟ اين تقريبا چارچوبهايي بود كه از روز اول من در مجموعه استانداري دنبال كردم.
يك شعار هم دادم و اين بود: تعامل و همكاري و اعتماد. علت اين شعار هم اين است كه تا زماني تعامل و همكاري نباشد نميتوانيد كار كنيد. من بين خودم و همكارانم اعتماد هم ايجاد كردم.
اعتماد به چه معنا؟
تفويض اختيار. اشكالي كه در كشور ما وجود دارد اين است كه خيلي از مديران از تفويض اختيار ميترسند كه به زيردستيهاي خودشان اختيار تفويض كنند. من نه، برعكس هستم و ميگويم كه بايد تفويض اختيار همراه با نظارت و كنترل صورت بگيرد. در اين حال هم معاون من احساس هويت ميكند و هم اينكه براي كارش وقت بيشتري ميگذارد و هم اينكه خودم وقت بيشتري براي امور كلانتري خواهم داشت. برخي مسوولان اجرايي را ميبينيد كه دفتر كارش پر از كارتابل است. مشخص است كه چنين مديري نميتواند كار كند چراكه اين كارها را بدنه بايد انجام دهد. مدير بايد فكر كند و هدايت امور در نظرش باشد. در اين دو سال و نيم هم من با همين تفويض اختيار بهتر جواب گرفتهام. شما عملكرد دستگاههاي اجرايي را در سالهاي ٩٢، ٩٣ و ٩٤ ببينيد. منابع در اين سالها نه تنها اضافه نشده بلكه بعضا كمتر هم شده است اما خروجي كار را ببينيد كه عقبگرد داشتهايم يا پيشرفت؟ من به صورت كلي به شما عرض ميكنم كه پيشرفت داشتهايم.
اين نگاه رو به آينده كه به آن اشاره داشتيد را من قبول دارم اما دوست دارم كمي جزييتر در مورد مجموعه استانداري تهران صحبت كنيم. شما اشاره كرديد كه حواشي در تهران كمتر شده است. اين حواشي از چه نشات ميگرفته است كه حالا كمتر شده است؟
حواشي با همين تعامل و همكاري كه اشاره كردم در ارتباط است. وقتي تعامل و همكاري باشد و بتوانيم اين را به معني واقعي كلمه عملياتي كنيم ميتوان كار كرد اما اگر اين تعامل و همكاري و اعتماد نباشد در خيلي از موارد مشكل پيش ميآيد. ما تلاش كرديم با تعامل، همكاري و اعتمادي كه ايجاد كرديم اين سوءظن را كنار بكشيم تا بتوانيم سياستهاي دولت را كه مشخص هستند، پياده كنيم. براي اين كار هم همه بايد كمك كنند. شما اگر زمان رياست من بر كميسيون صنايع و معادن مجلس در دورههاي نمايندگيام هم يادتان باشد ميبينيد كه كميسيون ما جزو نوادر كميسيونهايي بود كه هرچه به صحن مجلس ميآورد تصويب ميشد. زماني كه كميسيون تلفيق بودجه هم گزارشش را در مورد بودجه ميداد كميسيونها هم گزارشي ارايه ميدادند. شما رصد كنيد ميبينيد كه تنها كميسيوني كه تمام پيشنهاداتش تصويب شده بود بازهم كميسيون صنايع بود. همين روش بود. اين روش جواب ميدهد. زماني كه كار را محور قرار دهيد طبيعتا طرف مقابل هم احساس ميكند كه دنبال كار كردن هستيد نه سياسيكاري.
در گذشته اما در استانداري تهران در اين قضايا برعكس عمل ميشد. در تهران ميان استاندار و شهردار يك ديوار بتوني بود. البته بخشي از اين اختلافات شديد به دليل قوانين تصويب شده بود اما ما اين ديوار بتوني را برداشتيم.
الان اختلافي نيست؟
نميگويم كه نيست اما خيلي كمتر شده است. كار خيلي راحتتر از گذشته جلو ميرود. همين سيل سولقان و كن را در نظر بگيريد. بخشي از وظايف مربوط به بخشداري بود كه به فرمانداري باز ميگشت و بخشي هم به شهرداري مربوط ميشد. اگر تعامل و همكاري نبود در آن زمان ما با معضل مواجه ميشديم. وقتي احساس تعامل و همكاري شود هر دو طرف كار ميكنند. باز هم تاكيد ميكنم كه اگر تعامل، همكاري و اعتماد باشد مسير به خدمت رساني به مردم منتج ميشود.
يكي از حواشي كه به نظر ميرسد بيشتر در مجموعه استانداري تهران وجود داشت بحث صدور مجوز براي تجمعات و راهپيماييها بود. اين طور نيست؟
ببينيد ما هيچ مشكل جدي در اين مورد نداشتهايم. براي راهپيمايي مجوز را بايد وزارت كشور بدهد. نشستها اگر در داخل سالنها يعني در محلهاي سرپوشيده باشد از سوي استانداري تهران براي آن مجوز صادر ميشود كه اين هم به دو شكل است. اگر نشست احزاب و تشكلهاي داراي پروانه باشد اصلا نيازي به مجوز نيست. ما روز اولي كه آمديم گفتيم قانون اعلام كرده كه احزاب ميتوانند جلسه درون حزبي، كنگره و نشست داشته باشند پس نيازي به مجوز نيست فقط بايد فرمانداري را مطلع كنند تا اگر لازم باشد شرايط امنيتي را پوشش دهند.
در دانشگاهها هم همين طور است؟
در دانشگاهها ما صحبت كرديم كه خود دانشگاهها كه يك هيات نظارت سه نفره متشكل از حراست، معاونت دانشجويي و نماينده رهبري است، تصميم بگيرند و استانداري اصلا ورود نكند. ما ورود استانداري و فرمانداري به نشستهاي دانشگاهي را كاملا منتفي كرديم و اختيار را به خودشان داديم. شما اگر نگاه كنيد در اين دو سال و نيم هيچ كاري به اينگونه نشستها نداشتهايم و حتي كنترل هم نكردهايم.
قبلا اين طور نبود؟
من نبودم. اما سياست ما اين بود كه ورود نكنيم. دانشگاه شرايط خاص خودش را دارد و بايد چنين نشستهايي صورت بگيرد تا تضارب افكار باشد. فضاي دانشگاهها بايد آنقدر باز شود كه دانشگاه از لكنت زبان بيرون بيايد. البته بازهم قانون بايد رعايت شود. ما در چارچوب قانون بايد به دانشجويانمان اين اجازه را بدهيم كه حرف بزنند. دوران دانشجويي دوران خاصي است كه بايد درك شود. به هر حال ما با همين سياست در اين دوره مشكل خاصي نداشتهايم. مناظرهها و نشستها و همايشها برگزار شده و همه جناحهاي اصلاحطلب و اصولگرا و اعتداليون رفتند و سخنرانيهايشان را كردهاند.
بيرون از دانشگاه چطور؟
بيرون از دانشگاه اگر احزاب باشند ما كاري نداريم. اما كسي كه گرايش اصلاحطلب و اصولگرا دارد و ميخواهد نشست بگذارد بايد مجوز بگيرد. ديگر بحث حزبي مطرح نيست بلكه يك مجموعهاي از يك نگاه است كه ميخواهد اين نشست را بگذارد. ميخواهد جناح اصلاحطلب باشد يا اصولگرا بايد از فرمانداري مجوز بگيرد كه ما هم تقريبا تا الان به هر كس كه درخواست مجوز كرده مجوز دادهايم.
تجمعهاي اعتراضي چطور؟
تجمعهاي اعتراضي به دو شكل است. قانون ميگويد كه بايد مجوز بگيرند. مجوز هم اگر موضوع مشخص باشد و فرد درخواستكننده شناسنامهدار باشد مجوز ميدهيم. متاسفانه در تهران سنتي شكل گرفته بود كه هر كس هر اعتراضي داشت از شهرستان به تهران ميآمد. اين اعتراضها هم متفاوت بود از اعتراض به حقوق گرفته تا شرايط كار. يا حتي اعتراضهاي سياسي. اين دست اعتراضها بايد در استان خودشان مديريت شود و از مبدا اجازه حركت به سمت تهران را ندهند. شما نگاه كنيد، ميبينيد كه عمده تجمعها مقابل مجلس ما از شهرستانهاست. اين نشان ميدهد كه ما بايد روي اين مساله كار كنيم تا مردم متوجه شوند كه اعتراضشان را به كجا بايد برسانند.
اما بعضي مواقع تجمعهاي اعتراضي خودجوش ميخواهند انجام دهند. اين در حالي است كه ما در مقابل قانون حركت خودجوش و غيرخودجوش نداريم.
مثل تجمع اعتراضي ميدان فاطمي در مورد حجاب؟
بله. قانون، قانون است. دقت كنيد در مورد همان تجمع هم ما تذكر داديم و شرايط خيلي آرام شد و از آن زمان ديگر تجمع خودجوش نداشتيم. ما با آنها صحبت كرديم. جلسه گذاشتيم و گفتيم ما كه مخالف نيستيم. شما براي تجمع دو خط بنويسيد و درخواست مجوز كنيد.
اما مدعي درخواست مجوز بودند؟
اول درخواستي نداشتند اما بعدا شروع به درخواست مجوز كردند. ما بحثمان اين است كه شناسنامهدار حرف زده شود. ما نميگوييم كسي حرفي نزند ولي در چارچوب قانون حرف زده شود. زمان مشخص كنيد كه ميخواهيد دو ساعت در فلان محل تجمع داشته باشيد. كسي حرفي ندارد. نميشود كه به صورت خودجوش بيايند از صبح تا شب در يك خيابان تجمع كنند. اين براي زندگي مردم هم اذيتكننده است. اين است كه روند بهبود يافته است و خيلي از گروهها از فرمانداري درخواست مجوز ميكنند. ما هم به هيچ عنوان در مورد تجمعها سختگيري نكرديم. در استان تهران هم مشكل نگرانكنندهاي نداشتيم.
من قبول دارم كه شرايط در اين مورد خيلي بهتر شده است اما ما با معضلي مواجه هستيم تحت اين عنوان كه عدهاي با هر هدفي تجمعهاي مجوزدار را برهم ميزنند. مثل همين ماجراي قرچك ورامين.
مراسم قرچك برگزار شد و به هم نخورد.
بله به هم نخورد اما عدهاي مقابل آن مراسم كه از نگاه همه قانوني بود، تجمع كردند و شعار دادند.
من همان موقع هم گفتم چه بهتر بود كه همان مخالفان درخواست مجوز ميكردند، جلسه ميگذاشتند و نظرات مخالفشان را ميگفتند. هيچ اشكالي هم نداشت. روز بعد يا همان شب درخواست ميكردند در همان جا جمع ميشدند و حرفهايشان را ميزدند. ما كه مخالف نبوديم. اما با اينكه از برگزاري يك مراسم ديگر جلوگيري كنند به هيچوجه موافق نيستيم. آن جلسه هم مديريت شد و برگزار شد اما آن شكل مقابل قانون ايستادن اصلا درست نبود و صددرصد خلاف بود. هيچ جناح سياسي هم چنين كاري را نميپسندد. اين قضيه هم نخستين بار بود كه در استان تهران رخ ميداد قبل از اين،چنين چيزي نداشتيم.
البته ويژگي خاص اين برهم خوردن مراسم حضور يك نماينده مجلس در جمع تجمعكنندگان بود و اين موضوع شرايط اين اتفاق را ويژه كرده بود.
بالاخره خود اين نماينده بايد تشخيص بدهد و ما نميتوانيم به جاي ايشان صحبت كنيم اما اي كاش اين نماينده محترم به آنجا نميرفت. درخواست مجوز ميكردند و بلافاصله هم فرماندار به آنها مجوز ميداد. اصلا ميرفتند همان جا و نشست مذكور را نقد ميكردند. خيلي هم خوب بود. براي همين است كه ميگوييم همه بيايند و حرف بزنند. اما خب ميدانيد كه با وجود آن تجمع، نشست اصلاحطلبان برگزار شد و با مديريتي كه صورت گرفت تعرضي هم به سخنران انجام نشد. ما گزارش مفصل اين ماجرا را در عرض يك هفته خدمت آقاي وزير فرستاديم. تحقيقات مفصلي شد و در نهايت يك گزارش مفصل حتي همراه با پيشنهادات براي آقاي رحماني فضلي فرستاده شد.
وزارت كشور گفته كه اين گزارش را به قوه قضاييه ميفرستد؛ چقدر ميتوان به پيگيري اين گزارش اميدوار بود؟
ديگر تشخيص بر عهده خودشان است. ما گزارش را با سرعتي كه وزير كشور هم از آن تشكر كرد براي ايشان فرستاديم. گزارش دقيق و غيرجانبدارانه نوشتيم و دقيقا آنچه در قرچك اتفاق افتاده بود را فرستاديم.
من اما يك اطمينان از شما ميخواهم. اطمينان از اينكه با توجه به در پيش بودن دو انتخابات در اسفندماه امسال، تجمعها با چنين برخوردهايي مواجه نشود.
شما ميتوانيد به من اطمينان بدهيد كه دو دقيقه ديگر اينجا هستيد؟ (خنده)
اما شما مسووليت داريد و من اين اطمينان را براي آنهايي ميخواهم كه امسال ميخواهند كانديدا شوند و نشست برگزار كنند.
اطمينان داشته باشيد هر نشستي كه در چارچوب قانون برگزار شود مورد حمايت ما است. نه من و نه همكارانم در كوچكترين موردي كوتاه نميآييم و تلاش اصليمان اين است كه همهچيز در مسير قانون جلو برود. تمام جريانات سياسي كه ميخواهند يك انتخابات باشكوه برگزار شود براي اينكه مردم به صحنه بيايند، ميتوانند در چارچوب قانون نشست برگزار كنند و ما هم حمايت ميكنيم. كساني هم كه اشاره كرديد بخواهند مانع شوند و جلوگيري كنند با برخورد ما مواجه خواهند شد.
خيليها اين نگراني را دارند كه تجمعي برگزار شود، عدهاي آن را برهم بزنند، به مراجع قضايي معرفي شوند اما در نهايت برخوردي با آنها صورت نگيرد.
به هر حال هر كس وظيفه خودش را انجام ميدهد. من يك وظيفهاي در مجموعه استانداري تهران دارم و وزارت كشور هم كه رييس من است يك وظيفه دارد. قوه قضاييه هم وظيفه خودش را دارد. مطمئن باشد گزارش به قوه قضاييه هم كه برسد رسيدگي لازم را انجام ميدهد. صحبتهايي هم با قوه قضاييه كرديم و آنها اين اطمينان را دادهاند كه اگر از وزارت كشور چيزي به آنها برسد رسيدگي لازم را انجام ميدهند.
به سراغ انتخابات برويم. بحث انتخابات الكترونيك هنوز مبهم است. اصلا منظور دقيق از اين انتخابات الكترونيك چيست؟
همان طور كه ميدانيد تا پيش از اين هم همه مراحل انتخابات به صورت الكترونيكي بوده است اما الان بحث وزارت كشور و شوراي نگهبان بر سر ثبت راي به صورت الكترونيكي است. يعني نحوه راي دادن الكترونيكي شركتكنندگان مورد بحث است. بحث هم بر سر نرمافزار مورد نظر است. اميدوارم اين مباحث حل شود چرا كه اگر مرحله ثبت راي هم به صورت الكترونيك باشد همه شايبهها از بين ميرود. شما همين ونزوئلا را نگاه كنيد. با تمام فقري كه دارد چون انتخاباتش الكترونيكي است بلافاصله كه تمام شود برنده مشخص است. در اروپا هم همين طور است و منتخب بلافاصله مشخص ميشود و پروژه زمانبري نيست. تركيه هم همين طور است. خيلي كار راحت ميشود و همه حرف و حديثها را هم از بين ميبرد. من معتقدم كه هر طور شده بايد انتخابات الكترونيكي در همه انتخاباتهاي كشور ما جاري باشد. حتي بايد مثل تركيه به سراغ اين كار هم برويم كه قبل از راي دادن هم برويم و ثبت نام كنيم. ثبت نام كنيم كه كدام حوزه بايد برويم و راي بدهيم. يقينا اين كار به نفع دستگاههاي اجرايي، نظارتي و كانديداها است.
خوشبين هستيد كه با وجود اين مباحث به انتخابات امسال برسد؟
ببينيد قسمت اول كه هست. قسمت رايگيري هم در حال بحث هستند و اميدواريم كه به نتيجه برسند. خود من هم جزو افرادي بودم كه اصرار داشتم انتخابات به صورت الكترونيكي برگزار شود.
با توجه به اينكه در سطح شهر تهران كانديداها بسيار بيشتر است يك نگراني از نحوه بررسي صلاحيتها وجود دارد. روند در مجموعه شما قرار است با چه رويكردي جلو برود؟
مهمترين بحث هياتهاي اجرايي هستند. ما يك بحث را در هفته دولت مطرح كردم و اين بود كه در شهري كه هشت ميليون نفر زندگي ميكنند ٣٠ نفر شخصيتي كه متدين، باتجربه، خوشنام و مورد وثوق باشند نتوانيم براي هيات اجرايي پيدا كنيم واي به حال بقيه. من همين را به فرماندارانمان هم گفتم. گفتم در شهرهاي خودتان با هر جمعيتي كه داريد ٣٠ نفر را انتخابات كنيد كه هيات نظارت هم آنها را رد نكند. مسلما هم چنين افرادي وجود دارند. تقريبا شهرهاي ما هم با همين سياست جلو رفتهاند و با كمترين مشكل مواجه بودهاند. ميتوان افراد قوي، باتجربه و ديندار انتخاب كرد. خيلي از شهرها تقريبا با هيات نظارت به نتيجه برسند. انشاءالله كه همين هيات اجرايي تهران خواهيد ديد كه چه انسانهاي بزرگي هستند. وقتي كه معرفي شوند ميبينيد. براي انجام كار بايد آدمهاي قوي و درست و شاخص انتخاب كرد.
با چه سازوكاري قرار است اين هياتهاي اجرايي جلو روند؟ تاكيد شما چه بوده است؟
قانون. ما مراجع چهارگانه براي بررسي صلاحيتها ملاكمان است.
فقط مراجع چهارگانه؟
بله فقط مراجع چهارگانه.
نخستين تجربه انتخاباتي دولت يازدهم در پيش است. دولت چقدر نگران است؟
اصلا نگران نيستيم.
آمادگي كامل را داريد؟
خوشبختانه دولتيها هم باتجربه هستند و اين تجربه به آنها كمك ميكند. اميدواريم افرادي كه ميتوانند در مجلس براي مردم مفيد باشند از هر جناحي كه هستند كانديدا شوند. مخصوصا افراد معتدل و متخصص و باتجربه. ملي نگاه كنند. اميدواريم اينها به صحنه بيايند كه يقينا براي كشور مهم است. هرچه مجلس ما از اين چهرهها بيشتر بهرهمند شوند براي كشور مفيدتر است. دولت هيچ نگران نيست و با همه وجود اجراي قانون را دنبال ميكند.
نگران نيستيد كه برخي سختگيريهاي خارج از حوزه كار دولت مانع از ورود چنين چهرههايي به مجلس شود؟
خود آقاي وزير ممكن است در آن موارد ورود پيدا كنند.
اين وعده را دادهاند...
به هر حال من اميدوارم مردم تصميم بگيرند و هر كسي در حلقه نظام است اجازه حضور داشته باشد و براي ما مراجع چهارگانه ملاك است و لاغير.
خبرهايي از ارايه گزارشي از آسيبهاي اجتماعي به مقام معظم رهبري منتشر شده بود. از مفاد اين گزارش اطلاع نداريد؟
من در آن جلسه نبودم. آقاي وزير شخصا آن گزارش را براي رهبري بردند. اما آنچه كه ما در زمينه آسيبهاي اجتماعي در تهران انجام ميدهيم كار خوبي است. من البته ديدم كه متاسفانه صدا و سيما گزارشي در مورد معتادان ارايه داد كه واقعي نبود. ما در تهران گروهي درست كرديم به نام «قرارگاه آسيبهاي اجتماعي». افرادي مثل همين آقاي فتاح كميته امداد و دكتر محسني بهزيستي و نمايندگاني از دادگستري، نيروي انتظامي، شهرداري و استانداري در آن عضو هستند. خيلي تصميمات خوبي در اين قرارگاه گرفته شده است كه واقعا هم جواب داده. همان طور كه ميدانيد تهران براي اين كارها تنها يك شفق را داشت كه آن هم تعطيل شد. الان ما براي نگهداري پنج تا شش هزار نفر مركز درست كردهايم در حدي كه دانشگاه علومپزشكي هم استانداردهاي آن را قبول كرده است. من به شوخي ميگويم كه پنج ستاره است چرا كه همه شرايط را رعايت كردهايم. ما بخشبندي كرديم و گفتيم اول زنان معتاد را جمعآوري كنيم كه تقريبا جمع شدهاند و بعيد است شما در سطح شهر تهران زن معتاد خياباني پيدا كنيد. اما خب رسانه ملي فيلمهايي را از گذشته نشان ميدهد و چرا منفي نگاه ميكنند، چرا مثبت نگاه نميكنند؟ ما
در فاز دوم براي سه هزار مرد قرار است كار كنيم و فضاسازيها هم صورت گرفته است. هرچه شهر ما پاكتر باشد بهتر است. اما رسانه ملي فيلمي پخش ميكند كه از دوراني است كه درختها سبز است اما الان درختها برگ ندارند. خوب نيست كه صدا و سيما از گذشته فيلم پخش كند البته من به دوستان هم گفتم كه اعتراض كنند. در حال انجام دادن كار سختي هستيم كه هم هزينههايش بالاست و هم ساير بخشهايش. ما اميدواريم مردم كمكمان كنند تا ساير فازها را هم انجام دهيم تا فضاي تهران هم عوض شود.
منبع: اعتماد، مهشيد ستوده
ارسال نظر