گوناگون

رضاشاه باید می‌فهمید که بخاطر موقعیت جغرافیایی "بی‌طرفی ایران" غیرممکن است

رضاشاه باید می‌فهمید که بخاطر موقعیت جغرافیایی "بی‌طرفی ایران" غیرممکن است

پارسینه: در جنگ جهانی دوم فقط هفت کشور توانستند بی‌طرف بمانند. اما اغلب آن‌ها به زور وارد جنگ شدند نه به دلخواه خود.

افغانستان، تبت، ایرلند و پرتغال هیچ نقشی در جبهه جنگ نداشتند. ورود اسپانیا به صحنه جنگ میتوانست موثر باشد و آلمان و ایتالیا برای همین اسپانیا را تحت فشار گذاشته بودند اما جبل‌الطارق در اختیار بریتانیا بود و هست. اسپانیا در مقابل نیروی دریایی برتر بریتانیا شانسی برای تصرف جبل‌الطارق نداشت و فقط می‌توانست از خاک خود برای حمله به نیروی دریایی بریتانیا در مدیترانه استفاده کند. از طرف دیگر حکومت فرانکو تازه مستقر شده و دلیل شکست مخالفان قطع کمکهای شوروی و انگلیس بود. با ورود اسپانیا دوباره مخالفان شورش می‌کردند و با سقوط فرانکو فرانسه ویشی در خطر قرار می‌گرفت. پس وارد شدن اسپانیا به جنگ یک ریسک بزرگ بود که می‌توانست در نهایت به ضرر آلمان تمام شود.

فقط دو دولت وجود داشتند که می‌توانستند در جنگ موثر باشند اما هیچکس نتوانست آن‌ها را مجبور کند: سوئد و سوئیس. در این دو کشور ارتش ماهیت مردمی دارد. همه مردم مسلح هستند یا قبل از جنگ مسلح خواهند شد. صنعت اسلحه‌سازی بومی بود و مشکلی برای تامین سلاح و مهمات وجود نداشت. نوع سلاح‌های متفاوت و عجیبی که این دو کشور می‌سازند به دلیل ماهیت متفاوت شیوه‌های نظامی آن‌ها از کشورهای دیگر است. هیچ ارتشی نمی‌توانست آن‌ها را در جنگ شکست دهد. سوئیسی‌ها حتی چندین بار جنگنده‌های آلمانی را در حریم هوایی خود ساقط کردند اما آلمان ریسک حمله به سوئیس را نپذیرفت.

ترکیه بسیار تلاش کرد تا بیطرف بماند اما در اواخر جنگ مجبور شد وارد جنگ شود. این فقط بخاطر ارتش منظم آتاتورک و متمرکز کردن نیروها در تنگه بسفر و داردانل نبود. ترکیه این شانس را آورده بود که سواحل غربی دریای سیاه در اختیار آلمان بود. اگر انگلیسی‌ها می‌خواستند از مسیر دریای سیاه به شوروی کمک برسانند با حملات هوایی و دریایی از رومانی و بلغارستان مواجه می‌شدند. پس گزینه دریای سیاه را از همان ابتدا کنار گذاشتند و به سراغ گزینه ایران رفتند.



نقشه بالا دولتهای متفقین (سبز) و متحدین (آبی) در جنگ جهانی دوم را نشان می‌دهد و نقشه پایین اوج متصرفات متحدین در سپتامبر ۱۹۴۲.



رضاشاه باید می‌فهمید که با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران بی‌طرفی غیرممکن است. او مجبور بود به آلمان اعلان جنگ دهد و به این شکل امتیازات بزرگی برای شرکت در جنگ می‌گرفت. اگر نمی‌خواست این کار را بکند فقط یک انتخاب دیگر داشت: همان زمانی که در عراق نظامیان هوادار آلمان کودتا کردند و به نفع متحدین وارد جنگ شدند پیشنهاد آلمان را برای ورود به جنگ می‌پذیرفت. با کمک نیروی هوایی آلمان به سرعت خوزستان را از انگلیس می‌گرفت. نیروی دریایی هند نمی‌توانست خودش را به ساحل عراق برساند و حکومت عراق را ساقط کند. در آن شرایط آلمان هر قدر که می‌توانست به ایران نیرو می‌فرستاد تا یک جبهه جنوبی در قفقاز باز کند و کار شوروی را تمام کند. هیتلر اعتقاد داشت که استالین با از دست دادن قفقاز جنگ را تمام می‌کند و انگلیس را تنها می‌گذارد و به احتمال زیاد همینگونه هم بود.

در چنان شرایط پیچیده‌ای حتی رضاشاه هم نمی‌توانست تصمیم بگیرد. منطق می‌گفت اتحاد انگلیس و شوروی و آمریکا شکست‌ناپذیر است اما آلمان به دروازه قفقاز و ژاپن به دروازه هند رسیده بود. او منتظر تحولات بعدی بود اما در جنگ باید در لحظه تصمیم گرفت. متفقین نمی‌توانستند منتظر بمانند تا رضاشاه فکرهایش را بکند.

محسن کاظم پور

ارسال نظر

  • ناشناس

    رو کاغذ حرف زدن آسونه

  • ناشناس

    کنار گود نشستی میگی لنگش کن

  • مشتی

    رضاخان دوعیب عمده داشت یکی عدم اعتماد به اطرافیان و نداشتن مشاور ودیگری اعتیاد مفرط ومزمن به تریاک که هردو این عیوب منجربه اتخاذ تصمیم مصیبت بار برای اوشد

  • ناشناس

    ایا رضا شاه واقعا خدمت کرده بود یا نه

  • ناشناس

    رضاشاه حتی اگر با آلمان متحد می شد شکست می خورد بنابراین تصمیم درست گرفت که بی طرفی اعلام کرداما متجاوزین احترامی به بیطرفی ایران نگذاشتند

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار