احمدی نژاد از مشایی حمایت نمی کند!
پارسینه: «در نهایت نامزد جبهه پایداری مورد حمایت دولت هم خواهد بود، لذا سه قطبی بودن انتخابات از الان قابل پیش بینی است.»
محسن کوهکن، رئیس واحد سیاسی جبهه پیروان خط امام و رهبری، مصاحبه ای انتخاباتی را با سایت فردا انجام داده است.
بخش هایی از این گفتگوی خواندنی را با هم مرور می کنیم:
اگر وحدت اصول گرایان محقق شد، شما رقبای این کاندیدا را چه جریان هایی می دانید؟
آنچه از شواهد و قرائن بر می آید و برخی اظهار نظرها هم حکایت دارد، اصلباح طلبان در صحنه هستند، سعی می کنند یک شخص نیمه کاریزمایی از درون خودشان را به صحنه بیاورند. البته دغدغه هایی هم به هر جهت دارند. اینها یک قطب هستند. جریان دوم جریان معتدل اصول گرایی است که بر اساس عقلانیت و تفاهم و ائتلاف دارد حرکت می کند و شامل ائتلاف سه گانه و آن برادر محترمی که مستقل آمده و نامزدهای جبهه پیروان است. یک مجموعه هم جبهه پایداری است و دولت محترم. پیش بینی ما این است که در نهایت نامزد جبهه پایداری مورد حمایت دولت هم خواهد بود. لذا سه قطبی بودن انتخابات از الان قابل پیش بینی است. ضمن اینکه امیدواری ما این است که پایداری ها هم بر اساس آن نگاهی که مجموعه اصول گرایان معتدل دارند داخل این فرایند قرار گیرند و همگی به یک نتیجه برسند.
بر این اساس گزینه دولت برای انتخابات آقای رحیم مشایی نیست. چون جبهه پایداری به نظر نمی رسد از کاندیداتوری او حمایت کند؟
من اساسا درباره کسانی صحبت می کنم که یک حداقل وزنی برای آنها در صحنه انتخابات قائل هستم.
ولی آقای احمدی نژاد تلاش می کند تا گزینه مورد نظر خود را برجسته تر از دیگران معرفی کند. نشان های مختلف دولتی و لقب ها و تعریف و تمجید های مختلف از آقای رحیم مشایی می شود. به نظر شما این رفتارها بیشتر برای شخصیت دادن و بزرگ جلوه کردن و برجسته کردن نیست؟
آن جایی هم که آدم می خواهد کسی را برجسته کند باید یک کفی از وزن و ظرفیت را در نظر بگیرد. معمولا از کاه نمی شود کوه ساخت. من کاری به شخص خاصی ندارم ولی در انتخابات ریاست جمهوری ظرف و مظروف باید به همدیگر بخورد. اگر کسی به من بگوید که وارد این عرصه شوید، با وجود آنکه چند دوره نماینده مجلس بودم با صراحت می گویم این از عهده و توان من خارج است. خود فرد باید عاقل باشد وعاقلانه تصمیم بگیرد.
آقای کوهکن در چند مدت اخیر برخی تحلیل ها وجود داشته مبنی بر اینکه جریان دولتی و آقای رئیس جمهور بر روی گزینه مورد نظر خود اصرار می کنند با تصور اینکه نظام به هر دلیلی در برابر این جریان کوتاه می آید و امتیاز می دهد. به نظر شما چنین تصوری که نظام بخواهد به یک جریانی بر خلاف قانون امتیاز بدهد تصور درستی است؟
ببینید چون شما سوال کردید دارم جواب میدهم اما من معتقد نیستم که کسی چنین ذهنیتی داشته باشد چرا؟ چون اگر کسی از کف عقلانیت برخوردار باشد و اتفاقاتی که در سه دهه اخیر در حوزه های مختلف نظام حادث شده را نگاه کند، هیچ گاه دست به چنین کار یا تصوری نمی زند. این یک انتحار سیاسی خواهد بود. نظام هم به پشتوانه مردم هیچ وقت به کسی باج نداده و الحمدالله نخواهد داد.کسانی که این مطلبی را که شما گفتید را به عنوان خبر یا تحلیل بیان می کنند شاید دولت و رئیس جمهور را در مظان اتهام قرار می دهند. الان شواهدی در دست نیست که خدای ناکرده چنین سمت و سویی را هدف گیری کرده اند و می روند. اما بر فرض محال اگر چنین اتفاقی بیافتد، سوابق گذشته نشان داده که نظام مقتدر است و به هیچ وجه در هیچ رده ای هیچ گونه باجی نمی دهد.
آخرین نمونه را من در سخنان آقای قاسم روانبخش که گفته بود دولت بدنبال گرفتن تایید صلاحیت برای رحیم مشایی است و اگر موفق نشود می گوید انتخابات را برگزار نمی کنم.
گفته ها و تحلیل های این برادر و همچنین هر کدام از ماها قطعی که نیست. یک اطلاعاتی داریم و گمانه زنی هایی می کنیم. در گفته هایمان باید چند تا نکته را رعایت کنیم؛ یکی اینکه از حد و مرز انصاف خارج نشویم. آنچه که مسلم است، دولت دنبال این است که فردی را که مورد نظر خودش هست را به صحنه بیاورد و دوست دارد که او رای بیاورد. حالا خوش بینانه اش این است که می خواهند به قول خودشان خدمت راسانی هایشان ادامه پیدا کند. اما بعضی ها هنوز از تحمیل این آقا که شما اسمش را بردید برای کاندیداتوری مایوس نیستند. امیدوارم که آنها هم دقیق و مدبرانه به مسایل بنگرند و متوجه باشند که اگر میخواهیم خدمتی بکنیم باید بر اساس عقلانیت، روش های کم هزینه را انتخاب کنیم. من فراتر از آقای روانبخش نگاه می کنم و می گویم روش های ماکیاولیستی، قانون شکنانه و تخریبی دیگران، روش های پرهزینه هستند برای فردی که وارد این میدان می شود و ما وظیفه داریم از باب خیرخواهی مضرات این روش ها را بگوییم. حالا اگر کسی یک زمانی با همین شیوه ها وارد شد، نظام تکلیف خودش را می داند و از جایگاهی که دارد برخورد می کند. سیاسیون هم اعلام موضع می کنند.
بخش هایی از این گفتگوی خواندنی را با هم مرور می کنیم:
اگر وحدت اصول گرایان محقق شد، شما رقبای این کاندیدا را چه جریان هایی می دانید؟
آنچه از شواهد و قرائن بر می آید و برخی اظهار نظرها هم حکایت دارد، اصلباح طلبان در صحنه هستند، سعی می کنند یک شخص نیمه کاریزمایی از درون خودشان را به صحنه بیاورند. البته دغدغه هایی هم به هر جهت دارند. اینها یک قطب هستند. جریان دوم جریان معتدل اصول گرایی است که بر اساس عقلانیت و تفاهم و ائتلاف دارد حرکت می کند و شامل ائتلاف سه گانه و آن برادر محترمی که مستقل آمده و نامزدهای جبهه پیروان است. یک مجموعه هم جبهه پایداری است و دولت محترم. پیش بینی ما این است که در نهایت نامزد جبهه پایداری مورد حمایت دولت هم خواهد بود. لذا سه قطبی بودن انتخابات از الان قابل پیش بینی است. ضمن اینکه امیدواری ما این است که پایداری ها هم بر اساس آن نگاهی که مجموعه اصول گرایان معتدل دارند داخل این فرایند قرار گیرند و همگی به یک نتیجه برسند.
بر این اساس گزینه دولت برای انتخابات آقای رحیم مشایی نیست. چون جبهه پایداری به نظر نمی رسد از کاندیداتوری او حمایت کند؟
من اساسا درباره کسانی صحبت می کنم که یک حداقل وزنی برای آنها در صحنه انتخابات قائل هستم.
ولی آقای احمدی نژاد تلاش می کند تا گزینه مورد نظر خود را برجسته تر از دیگران معرفی کند. نشان های مختلف دولتی و لقب ها و تعریف و تمجید های مختلف از آقای رحیم مشایی می شود. به نظر شما این رفتارها بیشتر برای شخصیت دادن و بزرگ جلوه کردن و برجسته کردن نیست؟
آن جایی هم که آدم می خواهد کسی را برجسته کند باید یک کفی از وزن و ظرفیت را در نظر بگیرد. معمولا از کاه نمی شود کوه ساخت. من کاری به شخص خاصی ندارم ولی در انتخابات ریاست جمهوری ظرف و مظروف باید به همدیگر بخورد. اگر کسی به من بگوید که وارد این عرصه شوید، با وجود آنکه چند دوره نماینده مجلس بودم با صراحت می گویم این از عهده و توان من خارج است. خود فرد باید عاقل باشد وعاقلانه تصمیم بگیرد.
آقای کوهکن در چند مدت اخیر برخی تحلیل ها وجود داشته مبنی بر اینکه جریان دولتی و آقای رئیس جمهور بر روی گزینه مورد نظر خود اصرار می کنند با تصور اینکه نظام به هر دلیلی در برابر این جریان کوتاه می آید و امتیاز می دهد. به نظر شما چنین تصوری که نظام بخواهد به یک جریانی بر خلاف قانون امتیاز بدهد تصور درستی است؟
ببینید چون شما سوال کردید دارم جواب میدهم اما من معتقد نیستم که کسی چنین ذهنیتی داشته باشد چرا؟ چون اگر کسی از کف عقلانیت برخوردار باشد و اتفاقاتی که در سه دهه اخیر در حوزه های مختلف نظام حادث شده را نگاه کند، هیچ گاه دست به چنین کار یا تصوری نمی زند. این یک انتحار سیاسی خواهد بود. نظام هم به پشتوانه مردم هیچ وقت به کسی باج نداده و الحمدالله نخواهد داد.کسانی که این مطلبی را که شما گفتید را به عنوان خبر یا تحلیل بیان می کنند شاید دولت و رئیس جمهور را در مظان اتهام قرار می دهند. الان شواهدی در دست نیست که خدای ناکرده چنین سمت و سویی را هدف گیری کرده اند و می روند. اما بر فرض محال اگر چنین اتفاقی بیافتد، سوابق گذشته نشان داده که نظام مقتدر است و به هیچ وجه در هیچ رده ای هیچ گونه باجی نمی دهد.
آخرین نمونه را من در سخنان آقای قاسم روانبخش که گفته بود دولت بدنبال گرفتن تایید صلاحیت برای رحیم مشایی است و اگر موفق نشود می گوید انتخابات را برگزار نمی کنم.
گفته ها و تحلیل های این برادر و همچنین هر کدام از ماها قطعی که نیست. یک اطلاعاتی داریم و گمانه زنی هایی می کنیم. در گفته هایمان باید چند تا نکته را رعایت کنیم؛ یکی اینکه از حد و مرز انصاف خارج نشویم. آنچه که مسلم است، دولت دنبال این است که فردی را که مورد نظر خودش هست را به صحنه بیاورد و دوست دارد که او رای بیاورد. حالا خوش بینانه اش این است که می خواهند به قول خودشان خدمت راسانی هایشان ادامه پیدا کند. اما بعضی ها هنوز از تحمیل این آقا که شما اسمش را بردید برای کاندیداتوری مایوس نیستند. امیدوارم که آنها هم دقیق و مدبرانه به مسایل بنگرند و متوجه باشند که اگر میخواهیم خدمتی بکنیم باید بر اساس عقلانیت، روش های کم هزینه را انتخاب کنیم. من فراتر از آقای روانبخش نگاه می کنم و می گویم روش های ماکیاولیستی، قانون شکنانه و تخریبی دیگران، روش های پرهزینه هستند برای فردی که وارد این میدان می شود و ما وظیفه داریم از باب خیرخواهی مضرات این روش ها را بگوییم. حالا اگر کسی یک زمانی با همین شیوه ها وارد شد، نظام تکلیف خودش را می داند و از جایگاهی که دارد برخورد می کند. سیاسیون هم اعلام موضع می کنند.
ارسال نظر