گوناگون

یادداشت سردبیر تابناک:قالیباف عمران را همرديف علم اقتصاد مي‌داند

محمد قادری سردبیر روزنامه تابناک-وابسته به محسن رضایی- در یادداشتی نوشت:

اين روزها که به لحظه موعود تحقق حماسه سياسي نزديک‌تر مي‌شويم، هرکسي البته از زاويه‌اي به داستان انتخابات رياست‌جمهوري مي‌نگرد. برخي به شدت پوپوليستي و شعارمحور و برخي به شدت ماکياوليستي و تخريب‌محور رفتار مي‌کنند. در اين ميان اما برخي هم گفتماني و برنامه‌محور رفتار کرده و سعي دارند در چارچوب اخلاق و تقواي سياسي، اولا وضع موجود را به شکلي صحيح آسيب‌شناسي کرده و ثانيا متکي و مبتني‌بر رويکرد کلان و برنامه‌هاي نامزد متبوع خود، فضا را براي انتخاب اصلح توسط مردم فراهم کنند.

با اين نگاه مي‌توان به روشني دغدغه‌مند را از منفعت‌طلب و دلسوز را از کاسب تفکيک کرد. روي صحبتم اما با همان دغدغه‌مندهاست. نکته آنکه چنانچه تاکنون آموخته‌ايم اولا بايد افراد را با حق بسنجیم نه حق را با افراد و دوم اينکه دين و دنياي خود را تباه دنياي کسي نکنيم. پس به جد معتقدم اگر اعتقادات، گفتار و رفتارمان مبتني‌بر عقل و شرع نباشد حتما به خطا رفته‌ايم.

بحث انتخابات شايد مهم‌ترين عرصه تبلور اين نگاه باشد به‌ويژه براي کساني که در خط مقدمند، کساني که تفکر، بيان و قلمشان در انتخاب مردم اثر خواهد کرد. انتخابي که در اين پيچ تاريخي حساس، تکليفمان را دوصدچندان مي‌کند، چه، فرصت که هيچ حتي اجازه اشتباه هم نداريم. هزينه اشتباه در اين گردنه سرنوشت‌ساز شايد به قيمت به تأخير افتادن آن لحظه موعود باشد به‌ويژه اينکه انتخاب درست در اين برهه، راه را براي زمينه‌سازي حکومت مستضعفان فراهم خواهد آورد. نگاهي به اتفاقات دو سه سال اخير منطقه و جهان، فهم اين نکته را راحت‌تر کرده و مروري هر چند کوتاه بر آنچه در اين سال‌ها در کشورمان رخ داده قطعا اهميت اين نکته را روشن‌تر مي‌سازد.

پس نبايد اجازه دهيم احساسات و علايقمان بر عقل و منطق پيشي گرفته و مردم را بر سر دوراهي‌هاي باخت-باخت قرار دهيم. از همين زاويه اگر به مساله بنگريم لزوم معرفي و انتخاب اصلح برمبناي شاخص‌هاي حقيقي بديهي مي‌نمايد. براين اساس بايد همگان را به اين نکته توجه داد که خوب بودن، پاک بودن، ساده زيست بودن، ولايتمدار بودن، ضداستکبار بودن، ظلم‌ستيز بودن، مردمي بودن و ملاک‌هايي از اين دست، فقط حداقل‌هاي رئيس‌جمهور آينده است و لذا براي رسيدن به اصلح موجودين بايد شاخص‌هاي ديگري را نيز مدنظر قرار داد.

براين اساس نکاتي چند پيرامون دو تن از کانديداهاي محترم جريان اصولگرايي که در کنار دکتر رضايي سه ضلع اصلي انتخابات را تشکيل مي‌دهند، به عرض مي‌رسانم:

جناب دکتر سعيد جليلي حتما فرد متدين، دلسوز، ولايتمدار و صالحي است اما به چند دليل قطعا نمي‌توان ايشان را بين نامزدهاي فعلي اصلح دانست:

الف) دغدغه به حق دکتر جليلي گفتمان انقلاب اسلامي است اما به نظر مي‌رسد فهم درستي از ابعاد مختلف اين گفتمان ندارند، چرا که گفتمان انقلاب اسلامي گفتماني جامع و اعم از مقاومت، پيشرفت، عدالت‌طلبي، شکوفايي اقتصادي، رفع معضلات اجتماعي و… است در حالي که ايشان تاکنون تنها بر مقاومت تاکيد کرده و برنامه‌ها و مکانيسم‌هاي اجرايي خود را براي تحقق شکوفايي اقتصادي، رفع معضلات اجتماعي و پيشرفت همه جانبه کشور ارائه نداده‌اند، ضمن اينکه تفسير ايشان از مقاومت تفسيري تک‌بعدي است. پس در دوراني که تاکيد چندباره رهبر معظم انقلاب بر رفع اين مسائل براي رسيدن به قله پيشرفت و عدالت است چگونه مي‌توان سکان اجرايي کشور را به فردي سپرد که تا پيش‌از ثبت‌نام بارها و بارها برعدم توانايي خود براي مسئوليت اجرايي کشور تاکيد کرده و از نداشتن برنامه و تيم اجرايي مناسب سخن‌رانده بود؟

ب) يکي از کليدواژه‌هاي مداوم اين روزهاي دکتر جليلي فرصت‌سازي و بهره‌گيري از ظرفيت‌هاي موجود در کشور است، اين در حالي است که در دوران مديريت ايشان در دبيرخانه شوراي امنيت ملي کمترين استفاده از ظرفيت‌هاي موجود در کشور شده و ظاهرا ايشان استفاده از چند نيروي تازه نفس را مترادف با ظرفيت‌سازي مي‌پندارند در حالي که استفاده از نيروهاي تازه نفس بايد به تکميل ظرفيت‌هاي پيشين بينجامد نه آنکه آنها را حذف کند.

همين مساله در ماجراي مذاکرات هسته‌اي به روشني هويداست چرا که حلقه تنگ ظرفيت‌هاي به‌کارگرفته شده توسط ايشان عملا کشور را از حل اين مساله باز داشته است. البته اينجا منظور از ظرفيت‌هاي موجود، جرياناتي که عملکردشان در مذاکرات هسته‌اي منجر به عقب‌نشيني‌هاي بسيار شد، نيست. پس آيا نبايد سراغ افرادي برويم که خارج از اين تنگ‌نظري‌ها از تمام توان داخلي به شرط تعهد به نظام استفاده کرد؟

ج) در جريان فتنه آمريکايي ـ اسرائيلي سال 88 که جناب جليلي مسئوليت دبيري شوراي امنيت ملي را برعهده داشتند، فتنه‌اي که بنا بر نظر بسياري از کارشناسان سياسي ـ امنيتي قابليت جمع شدن در همان ماه اول را داشت، 8 ماه به طول انجاميد. فارغ از پشتيباني سنگين دشمن خارجي و توان عناصر مزدور داخلي، آيا اين مديريت ضعيف بحران شاهدي بر عملکرد ضعيف ايشان در حوزه تحت مديريت خود نيست؟

د) نداشتن سابقه اجرايي مشخص در کارنامه جناب جليلي، ديگر ترديدي است که به اصلح بودن ايشان وارد است.

هـ) به سبب حضور مداوم در رسانه مي‌توانم ادعا کنم که تا پيش‌از شروع تبليغات، آقاي دکتر جليلي موضع‌گيري عليه جريان فتنه و انحراف نداشته و تنها در مدت اخير آن هم به سبب سوالاتي که از ايشان شده موضع‌گيري کرده‌اند. حال با توجه به مسئوليت ايشان تاکنون، اين رفتار چه توجيهي مي‌تواند داشته باشد؟

در مورد جناب دکتر قاليباف نيز بايد به قدرت اجرايي و رويکرد جهادي ايشان در عمران و آباداني تهران اذعان کرد که علاوه بر وجود برخي نواقص، اما ايشان پشتکار زيادي در اين حوزه داشته‌اند، اما به دلايل زير، ايشان را نيز نمي‌توان به عنوان اصلح ياد کرد:

الف) از جمله مهم‌ترين ويژگي‌هاي رئيس‌جمهور نگاه و تفکر استراتژيک است که برخي رفتارها، موضع‌گيري‌ها و سخنان جناب قاليباف به‌ويژه در مناظره آخر، نشان‌ از نبود چنين ويژگي در ايشان است.

ب) تاکيد بيش‌از حد جناب قاليباف بر اجراي پروژه‌هاي عمراني و همرديف دانستن آن با حل مشکلات اقتصادي، اين نگراني را به وجود مي‌آورد که ايشان مقوله عمران را همرديف علم اقتصاد مي‌دانند در حالي که عمران تنها بخشي از اقتصاد است. لذا خلط اين دو مقوله از سوي ايشان نشان‌دهنده عدم آشنايي کافي با ظرافت‌هاي اقتصاد به‌ويژه در حوزه معيشت و زندگي مردم است. همين مساله البته يکبار در دولت سازندگي رخ داده و تبعات سنگين تورمي آن همچنان در خاطره مردم هست.

ج) بهره‌گيري بي‌حساب و کتاب از پتانسيل‌هاي شهرداري تهران در امر تبليغات انتخاباتي که در صورت لزوم به آنها خواهيم پرداخت از ديگر مواردي است که اصلح بودن ايشان را تحت‌الشعاع خود قرار داده است.

ارسال نظر

  • ناشناس

    اخ اخ حرف دل مارو زده

  • بحیرا

    یاشاسین رضایی.
    یا ابالفضل

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار