براتی:سه سال آینده مصرف مواد مخدر به اوج خود می رسد
پارسینه: وقتی مصرف مواد مخدر صنعتی در کشور افزایش یافت مسئولان به فکر راه حل افتادند.
وقتی مصرف مواد مخدر صنعتی در کشور افزایش یافت مسئولان به فکر راه حل افتادند.
زهرا تالانی: مواد مخدر صنعتی عوارضی که برای فرد ایجاد می کند بسیار خطرناک تر از مواد مخدر سنتی است و این مواد ارزان هستند .
فرید براتی سده مدیرکل دفتر پیشگیری و درمان اعتیاد سازمان بهزیستی معتقد است که در سال 95 و 96 اوج مصرف مواد مخدر است چون کسانی که در این سالها در دانشگاه بودند پس از این نیاز به شغل و کار دارندو بیکاری عامل فزاینده اعتیاد است و البته مشکل بیکاری و به دنبال آن اعتیاد از سسال 96 رو به کاهش می گذارد.مشروح گفت وگو با وی را می خوانید:
چرا سازمان و مراکز مربوط به مواد مخدر در زمینه پیشگیری چندان خوب عمل نمی کنند و بیشتر بودجه و برنامه خود را به درمان اختصاص می دهند؟
چون تعهد اجتمای و لازم از طرف دستگاهها برای پیشگیری وجود ندارد.نگرشی به موضوع پیشگیری وجود ندارد.
این موضوع در کشور ما و تمام کشورهای جهان سوم وجود دارد که متاسفانه پیشگیری مغفول تر از درمان و بازتوانی است.
سال گذشته برای 10 میلیون نفر پیشگیری کردیم اما هزینه کم بود.
متاسفانه در کشور ما پیشگیری افتتاحیه ندارد تا کارهایی که برای آن می شود را نشان بدهیم و کار سختی است که باید به محله ،مدرسه و حل کار مراجعه کنیم.
ما سند جامع پیشگیری از سوی ستاد مبارزه با مواد مخدر را داریم اما بودجه آن رقم کمی است.
موضوعی که در درمان معتادها مطرح می شود این است که موازی کاری سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت مانع می شود که این بخش به خوبی در کشور اجرا شود.به نظر شما موازی کاری در کدام بخشها وجود دارد؟
من در بخش مشکلات درمان کمترین نمره را به موازی کاری می دهم.کسانی این موضع را مطرح می کنند که کار خودشان را درست انجام نمی دهند و دنبال بهانه هستند.
در قانون مبارزه با مواد مخدر آمده است که وزارت خانه های رفاه،کار و تعاون و بهداشت باید مجوز بدهند،که از سوی وزارت رفاه این کار به عهده بهزیستی سپرده شده است.
بنابراین کاملا تفکیک وظیفه شده است یعنی دارو با مجوز وزارت بهداشت باید داده شود و ما هم مجوز یارانه و سرپناه شبانه را داریم.
من در یک گزارش 120 صفحه ای که درباره مشکلات بخش درمان نوشتم نمره کمی به موازی کاری دادم. نظارتکافی بر روی مراکز نمی شود.
عمدتا کار مراکز درمان با متادون انجام می شود.در اغلب این مراکز، خدمات غیردارویی که بنیادی ترین بخش درمان است وجود ندارد.
حمایت هم از مراکز غیر دولتی نمی شود،سال گذشته به خاطر برخوردهایی که برخی دستگاهها با این مراکز داشتند برخی قصد تعطیلی داشتند.
درمان های موجود هم به روز نیستند.برخی این مراکز مواد مخدر جدید را نمی شناسند و با بازار اعتیاد پیش نمی روند.چون برخی مواد مخصوص کشور ماست.
مثلا الان مصرف همزمان متادون و شیشه زیاد شده اما این مراکز نمی دانند که با این افراد چکار کنند.از طرفی این مراکز ارتباطی با هم ندارند.
مثلا اگر معتادی مراجعه کند و نیاز به چند درمان داشته باشد آنها نمی توانند به مراکز دیگر بفرستند چون جزیره ای عمل می کنند.
مراکز دولتی هم برخورد چند گانه با این مراکز دارند.چون بخشهای دولتی صنفها و تشکلها را عمدتا به رسمیت نمی شناسند.
مثلا من شنیدم که مراکز سرپایی یک صنفی را تشکیل دادند اما بخشنامه شده که آنها را به رسیمت نشناسید.بنابراین مشکل موازی کاری نیست و به دید و نگرش افراد و مشئولان بستگی دارد.
به نظر شما این بخش باید به وزارت بهداشت سپرده شود یا بهزیستی؟
این با مسئولان است.اما الان شبکه درمان کشور هویت ندارد و با اینکه بهزیستی 15 سال است که در این زمینه کار می کند اما هنوز به رسمیت شناخته نشده است.
در سلامت روان گفته می شود قبایی بدوزید که به تن همه برود اما به نظر من باید با توجه به شرایط افراد درمان داده شود،یعنی برای هر معتادی یک درمان داشته باشیم.
در زمینه درمان ،وزارت بهداشت تشکیلات رسمی ندارد و برای همین در استانها نظارت کافی انجام نمی شود.این مشکلات سبب شده تا بخش خصوصی بیشتر راغب باشد که با سازمان بهزیستی کار کند.ما از ابتدای امسال 200 میلیون تومان به آموزش کمپها دادیم اما وزارت بهداشت چقدر داده است؟
شما سالهاست در زمینه پیشگیری مواد مخدر فعالیت می کنید تصور می کنید اگر به همین منوال پیش رودوضعیت اعتیاد درکشورچگونه خواهد شد؟
طبق برآوردها و شرایطی که قبل از انتخابات بود و بر اساس یکسری الگوهای ریاضی سال 95 تا 96 کشور با پیک مصرف مواد مخدر مواجه می شود.
شاخصهای فعلی، مصرف مواد سه تا 3.5 درصد جمعیت کشور است، اما در سالهای 95 و 96 و بر اساس همین شاخصها میزان مصرف مواد مخدر به پنج تا هفت درصد جمعیت کشور میرسد.من این خبر را قبلا هم اعلام کرده بودم و گزارشی هم در جام جم نوشته شد و نظر چندنفر را خواسته بودند که آیا این موضوع صحت دارد یا نه و هر کارشناسی نظری داده بود.مواد مخدر چند دسته هستند اثر کننده،تخدیر کننده،توهم زا و محرک.
بنابراین ماده بعدی جزو این گروه ها یا ترکیبی از آنها است.اما سیستم قاچاق کشور بسیار باهوش است و وقتی جلوی یک ماده مخدرگرفته می شود سریع ماده دیگری را جایگزین می کند.اما ما هم باید هوشیار باشیم.
اقتصاددانان و هم جامعهشناسان معتقدند پس از سال 96 مشکل بیکاری در کشور کم شده و مصرف مواد مخدر کم کم به نقطه تعادل خود میرسد.
بنابراین شما پیش بینی می کنید که در سه سال آینده مصرف مواد مخدر افزایش چشمگیری داشته باشد؟
این را من نمی گویم.
یک تحقیقی در سال 89 انجام شد با عنوان بررسی روند مصرف مواد محرک در تهران.در پاراگراف آن آمده است که اگر وضعیت به همین منوال باشد در سالهای نزدیک ما با مصرف زیاد و فزاینده مواد محرک مواجه هستیم.
این تحقیق بر اساس آمار و اطلاعات رسمی ارائه شده توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر و نهادهای رسمی کشور و توسط متخصصان حوزه اعتیاد و ریاضیدانان انجام گرفته است.
باید پذیرفت که در چشم انداز نزدیک با مشکل مواجه هستیم و باید به جای انکار برنامه ریزی کنیم.وقتی جمعیت متولد 60 به سن کار رسید به خاطر نبود کار با بحران و افزایش اعتیاد مواجه شدیم،الان هم که سیاست افزایش جمعیت را داریم باید به این موضع توجه کنیم و برنامه ریزی داشته باشیم.
پس افزایش مصرف شیشه ربطی به سیاست کشورهای همسایه مانند افغانستان ندارد؟
نه.این اشتباه است.ما سال 83 یک تحقیقاتی انجام دادیم که آن موقع مصرف الکل نبود.سال 86 هم سال این تحقیق را کردیم که متوجه شدیم مصرف یک ماده جدید به نام کریستالیا شیشه شروع شده است.
آنهایی که کشت مواد مخدر در کشورهای همسایه را در مصرف مواد مخدر در کشور ما موثر می دانند اگر گزارش سال 86 ما را مطالعه می کردند از این دیدگاه خارج می شدند.
اگر کشورهای همسایه نقش ندارند پس پارامترهای مصرف در کشور ما چه هستند که افزایش آن در آینده پیش بینی می شود؟
وضعیت منطقه و در کنار کشور افغانستان بودن مهم است به خصوص اینکه این کشور ثبات سیاسی ندارد.اما مهمتر عوامل اجتماعی و اقتصادی کشور است.
یعنی فقر و احساس تبعیض،بیکاری،نداشتن سیاست درست اجتماعی و فرهنگی و مدم مقابله متوازن با اعتیاد.وضعیت بازار مصرف هم مهم است.
هنوز متاسفانه آمار مصرف شیشه بالاست البته نسبت به قبل کاهش یافته است.پس در این شرایط باید نگران بود.
در این شرایط که سه سال آینده مصرف مواد مخدر افزایش می یابد وظیفه دولت جدید چبست؟باید نهادهای سیاست گذار و تصمیم گیر در زمینه اعتیاد باید از این دیدگاه که ستاد مبارزه با مواد مخدر زیر مجموعه وزارت کشور باشد با نیروی انتظامی خارج شوند.
به نظر من باید یک فرد مستقل و غیر امنیتی که نظامی نباشد و سابقه فعالیتهای اجتماعی دارد در عرصه مبارزه با مواد مخدر به کار گرفته شود.
این فرد باید متخصص و جسور باشد.مثلا وقتی مصرف شیشه زیاد شد شاید اگر یک فرد جسوری بود و یک ماده معتدل تر را جایگزین می کرد کمتر مشکل داشتیم.
همچنین ما نیازمند یک سیاست هماهنگ هستیم که زیردستها آن را به رسمیت بشناسند.باید اجازه داده شود که درباره مواد مخدر فضا باز شود.
اجازه تحقیق،پژوهش و دادن آمار داده شود.
این کار اگر انجام شود نقطه ضعف یک دولت را نشان نمی دهد چون در تمام دنیا مصرف شیشه وجود دارد و اعتیاد هم زنانه می شود.در کشور ما هم چنین است و یک نقظه ضعف نیست.مجلس هم بودجه متوازن پرداخت کند.
ارسال نظر