مقصر اصلی افسردگی کیست؟
پارسینه: سوال اینجاست که مقصر اصلی افسردگی کیست، ژنتیک یا محیط. به این سوال نمی شود یک جواب قاطع داد زیرا ژنتیک و محیط با همدستی یکدیگر، بیمار را به جایی می رسانند که نامش افسردگی است.
افسردگی ، بیماری هزار چهره ای است که در کشورهای در حال توسعه، مثل کشور خودمان، ماهیت پیچیده تری دارد به طوری که علایم خلقی آن نظیر بی اشتهایی، بی انگیزگی، بی خوابی، احساس پوچی و تمایل به مرگ معمولاً دیرتر از علایم جسمی آن بروز می کند.
از جمله علایم جسمی که معمولاً افراد زودتر متوجه آن می شوند می توان به احساس ضعف یا دردهای مفصلی در این بیماران اشاره کرد به گونه ای که بیمار با شکایت ضعف یا دردهای پراکنده مفصلی یا حتی افت فشار خون و امثالهم به پزشک مراجعه می کند اما در بررسی کامل، معلوم می شود که افسرده است.
طبیعی است که از شکایتی مثل ضعف به تشخیصی مثل افسردگی رسیدن، برای بیشتر پزشکان، کار چندان ساده ای نیست و گاهی فرد بعد از خوردن انواع و اقسام داروها و انجام انواع آزمایشهای تشخیصی تازه متوجه علت بیماری شده و در مواردی پس از پیشرفت و پیچیده تر شدن بیماری درصدد درمان آن بر می آید.
اما سوال اینجاست که مقصر اصلی افسردگی کیست، ژنتیک یا محیط. به این سوال نمی شود یک جواب قاطع داد زیرا ژنتیک و محیط با همدستی یکدیگر، بیمار را به جایی می رسانند که نامش افسردگی است.
چرا که از طرفی نمی شود نقش فقر، بیکاری، طلاق و بیماری های صعب العلاج را به هیچ گرفت و از طرف دیگر، باید گفت که کمبود کاتکولامین ها در سیناپس های سلول های عصبی این افراد، یک امر قطعی است،
یعنی با جبران همین کمبودها می شود، مشکل یک بیمار افسرده را حل کرد.
دقیقاً مثل یک فرد گرسنه ای که فریاد می کشد، «من غذا می خواهم» مغز بیماران افسرده آژیر می کشد که « من سوخت می خواهم» و سوختش سروتونین است.
پرهیز از افکار منفی و انزواطلبی، تغذیه سالم، ورزش و تحرک، نوشتن احساسات خود بر روی کاغذ، تقویت رابطه خود با خدا از جمله راهکارهای پیشنهادی روانپزشکان برای پیشگیری و پیشرفت افسردگی در افراد است.
منبع: خبرگزاری طبنا
از جمله علایم جسمی که معمولاً افراد زودتر متوجه آن می شوند می توان به احساس ضعف یا دردهای مفصلی در این بیماران اشاره کرد به گونه ای که بیمار با شکایت ضعف یا دردهای پراکنده مفصلی یا حتی افت فشار خون و امثالهم به پزشک مراجعه می کند اما در بررسی کامل، معلوم می شود که افسرده است.
طبیعی است که از شکایتی مثل ضعف به تشخیصی مثل افسردگی رسیدن، برای بیشتر پزشکان، کار چندان ساده ای نیست و گاهی فرد بعد از خوردن انواع و اقسام داروها و انجام انواع آزمایشهای تشخیصی تازه متوجه علت بیماری شده و در مواردی پس از پیشرفت و پیچیده تر شدن بیماری درصدد درمان آن بر می آید.
اما سوال اینجاست که مقصر اصلی افسردگی کیست، ژنتیک یا محیط. به این سوال نمی شود یک جواب قاطع داد زیرا ژنتیک و محیط با همدستی یکدیگر، بیمار را به جایی می رسانند که نامش افسردگی است.
چرا که از طرفی نمی شود نقش فقر، بیکاری، طلاق و بیماری های صعب العلاج را به هیچ گرفت و از طرف دیگر، باید گفت که کمبود کاتکولامین ها در سیناپس های سلول های عصبی این افراد، یک امر قطعی است،
یعنی با جبران همین کمبودها می شود، مشکل یک بیمار افسرده را حل کرد.
دقیقاً مثل یک فرد گرسنه ای که فریاد می کشد، «من غذا می خواهم» مغز بیماران افسرده آژیر می کشد که « من سوخت می خواهم» و سوختش سروتونین است.
پرهیز از افکار منفی و انزواطلبی، تغذیه سالم، ورزش و تحرک، نوشتن احساسات خود بر روی کاغذ، تقویت رابطه خود با خدا از جمله راهکارهای پیشنهادی روانپزشکان برای پیشگیری و پیشرفت افسردگی در افراد است.
منبع: خبرگزاری طبنا
ارسال نظر