ارغوان رضایی: راکتم را به احمدینژاد ندادم!
پارسینه: تنیسور ایرانیالاصل تیم ملی فرانسه گفت: اهدای راکتها به احمدینژاد یک بحث سیاسی نبود و هر فرد دیگر هم جای احمدینژاد، رئیسجمهور میشد من این کار را میکردم.
تنیسور ایرانیالاصل تیم ملی فرانسه گفت: اهدای راکتها به احمدینژاد یک بحث سیاسی نبود و هر فرد دیگر هم جای احمدینژاد، رئیسجمهور میشد من این کار را میکردم.
ارغوان رضایی پس از موفقیتی که در تنیس زنان جهان داشت به واسطه مشکلاتی روندی نزولی داشت تا جایی که از رتبه 15 به رده 180 سقوط کرد. با این حال ارغوان این روزها برای رسیدن به یک هدف بزرگ به شدت تمرین میکند؛ هدفی که با تلاش و انگیزهای که در او وجود دارد شاید خیلی هم برایش دور از دسترس نباشد؛ نفر اول زنان تنیسور جهان.
رضایی به کشورمان سفر کرده است تا به قول خودش آب و هوایی عوض کرده و بتواند از اقوامش نیز بازدیدی داشته باشد. به بهانه سفر این تنیسور ایرانیالاصل به سراغ وی رفته و گفتوگویی را انجام دادیم که متن آن در زیر میآید:
با چه هدفی به ایران آمدی؟
یک ماه پیش برای دیدار خانوادهام به ایران آمدم ضمن اینکه کمی هم آب و هوا عوض کنم، چرا که از مسابقات ویمبلدون تا به حال که سه ماه میگذرد تصمیم گرفتهام در رقابتی شرکت نکنم و این روند تا رقابتهای اوپن استرالیا که ماه ژانویه 2014 آغاز میشود ادامه خواهد داشت. البته قانونی هم وجود دارد که در این 6 ماه نباید در هیچ مسابقه شرکت کنم و در این مدت میخواهم با تمرینات شدید به سطح آمادگی بالایی برسم تا بتوانم با پیروزیهای پیاپی دوباره در ردهبندی جهانی در ردههای بالا قرار بگیرم.
در حال حاضر، 3 ماه از این 6 ماه گذشته است و چون میخواستم فضای جدیدی را تجربه کنم، به ایران آمدم. البته قصد داشتم سال گذشته به کشورم سفر کنم که چون برنامه سنگینی داشتم این امر محقق نشد. با این حال امسال فرصت خوبی نصیبم شد تا با حضور در ایران هم تمریناتم را انجام دهم و هم بازدیدی از خانواده به عمل بیاورم.
معمولاً چند وقت یکبار به ایران میآیی؟
همیشه دو یا سه سال در میان به ایران میآیم اما این موضوع بستگی به برنامهها و مسابقاتی که انجام میدهم دارد. معمولاً پس از رقابتهای گرنداسلم که برنامه تنیسبازها از فشردگی کمتری برخوردار است، این فرصت مهیا میشود تا به کشورم سفر کنم. معمولاً قبل از برگزاری تور شرق آسیا به ایران میآیم تا در کشورم خود را برای حضور در این مسابقات آماده کنم، اما امسال چون در تور شرق آسیا بازی نمیکنم فرصت بیشتری برای حضور در ایران داشتم که متأسفانه با به پایان رسیدن حضورم در ایران باید امشب کشورم را ترک کنم.
در حال حاضر چه وضعیتی داری؟
به شدت تمرین میکنم تا برای حضور در مسابقات بزرگ پیش رو از جمله گرنداسلمها آماده شوم.
گفته بودید یک روز در بین 10 زن برتر تنیس جهان قرار خواهید گرفت، آیا این هدف را دنبال میکنی؟
از سال 2010 که با قرار گرفتن در رتبه 15 زنان جهان توانستم به بالاترین سطح برسم، پس از آن و از اوایل سال 2011 و پس از قطع همکاری با مربیای که داشتم و آغاز تمرینات با پدرم، مشکلاتی برایم پیش آمد که در هر خانوادهای پیش میآید و از همین جا روند نزولی من آغاز شد.
از سوی دیگر چون ورزشکار مشهوری بودم و همگان من را میشناختند، همه بر روی من زوم کردند و خبرنگاران کوچکترین مشکلم را بازتاب میدادند. مشکل بین من و پدرم، مشکلی بود که در همه خانوادهها وجود دارد و هنوز هم هست. در آن زمان هم تصمیم گرفتم مدتی تنیس بازی نکنم که همان مدت یکسال و نیم باعث شد تا این ردهبندی امروز که در رده 180 هستم، افت پیدا کند.
در آن برهه زمانی تنیس هدف اولم نبود، مجروح شده بودم و از ناحیه زانو و دست و پا دچار مشکلاتی شدم، ضمن اینکه 15 کیلوگرم هم اضافه وزن آوردم که مجموعه این مشکلات باعث شد تا برای آغاز کار مشکلاتی زیادی را متحمل شوم تا دوباره روی فرم بیایم.
پس از این مدت، بازگشت دوبارهای داشتی.
درست است و از سال 2013 دوباره تمرین کردن را آغاز کردم تا به این امروز به شدت تمرین میکنم.
در حال حاضر که مشکلی با پدرت نداری؟
با هم تمرین میکنیم و دیگر خیلی از مشکلات قدیم خبری نیست. البته وقتی یک پدر نقش مربی دخترش را بازی میکند این موضوع با مشکلات خانوادگی ارتباط پیدا کرده و کار را مشکل میکند. در حال حاضر 26 سالم است و میتوانم با پدرم ارتباط بهتر و قویتری نسبت به گذشته داشته باشم. آن زمان هم سنم کم بود و هم تجربه امروز را نداشتم و اوضاع متفاوت بود، اما امروز دیگر در مورد مشکلات با همدیگر صحبت کرده و تعامل خوبی داریم و نکته قابل توجه اینکه هدفمان یکی است و آن هم رسیدن من به عنوان زن شماره یک تنیس جهان.
چه زمانی این مهم تحقق پیدا خواهد کرد؟
میخواهم تا 35 سالگی تنیس بازی کنم و هنوز 9 تا 10 سال دیگر وقت دارم، بنابراین فشار زیادی را هم نمیخواهم متحمل شوم، از سوی دیگر میدانم که زمان زود میگذرد و شاید خیلی فرصتی نداشته باشم. سیستم بازی من هجومی است و همین موضوع احتمال آسیبدیدگی در من را کمتر میکند، چرا که فیزیکی بازی نمیکنم و میزان دوندگیام کمتر از سایر بازیکنان حرفهای است. بازیکنی مانند نادال نسبت به دیگران زودتر مصدوم میشود و مجبور میشود زودتر هم خداحافظی کند، اما بازیکنی مثل فدرر که باهوش است و استعداد تنیس دارد میتواند تا سنین بالاتر به این بازی ادامه دهد.
در حال حاضر هدف من و پدرم هر دو رسیدن به نفر اول تنیس زنان جهان است، اما این یک هدف دور است و اگر تا آیندهای نزدیک بتوانم همه بازیهایم را هم ببرم، با ردهبندی 180 خیلی صعود چشمگیری نخواهم داشت و برای رسیدن به 10 زن برتر تنیس جهان، باید مدتها صبر کرد. چون امتیازات برای رسیدن به صدر تنیسبازان مهم است، عزم خود را جزم کردم تا از رقابتهای مقدماتی کارم را آغاز کنم و با پیروزی در این مسابقات، امتیازات لازم را کسب کنم. اگر خوب تمرین کنم، در مدت زمان باقیمانده تا اوپن استرالیا، کارم برای موفقیت راحتتر خواهد بود.
الگویت در تنیس چه کسی است؟
به آن صورت الگویی ندارم، اما آغاسی را خیلی دوست داشتم. او هم به نوعی ایرانی بود و با وی صحبت هم کردهام. نکته جالب اینکه سیستم و روش بازیام هم شبیه آغاسی است. در این بین هیچ بازیکن دیگری را به عنوان الگو نداشتهام و از کسی برای بازی الگوبرداری نمیکنم.
فقط تنها بازیکنی که دوست دارم از وی الگو گرفته و بازیهایش را نگاه کنم، دیوید فرر اسپانیایی هست که بازیکن بسیار خوبی است و مانند ماتادورها میماند. او یک بار به من گفت که اگر بازیکنان دیگر مانند من حرفهای بودند و تمرین میکردند، من باید به عنوان یک گارسون در رستوران استخدام میشدم. فرر اعتقاد دارد که استعدادی در تنیس نداشته و با تلاش و پشتکار به این سطح حرفهای رسیده است و این میتواند یک الگوی خوب برای من باشد.
خود شما در تنیس استعداد داری؟
احساس میکنم هر بازیکن دیگری هم جای من بود و تا این اندازه زحمت و تلاش میکرد به جایگاه من میرسید. من هم استعداد دارم اما نه استعداد بازی تنیس، بلکه استعداد زود یاد گرفتن و مربی هر تکنیک و تاکتیکی را به من بگوید، خیلی زود آن را یاد میگیرم، البته این موضوع خیلی ارتباطی به تنیس ندارد و به سایر ورزشها و حتی موسیقی هم چنین وضعی دارم. در نهایت به نظرم تلاش و کار زیاد بیشتر از استعداد مهم است.
ازدواج نکردهای؟
هنوز خیر و فعلاً هدفم تنیس است. البته با افزایش سن، چنین موضوعی هم در ذهن تداعی میشود، اما هنوز چنین اتفاقی برایم نیفتاده است، چرا که ورزش برایم مهمتر است؟
دوست داری همسرت بازیکن تنیس باشد؟
خیر، به هیچوجه، چون بازیکنان تنیس از شخصیت خاص و ویژهای برخوردار هستند و من نمیتوانم با شخصیتی مانند خودم زندگی کنم، در مقابل باید یک فردی باشد که وجودش آرامش حکمفرما باشد.
اگر بازیکن مطرحی از تنیس جهان به تو پیشنهاد ازدواج بدهد نمیپذیری؟
در حوزه تنیس خیر، چرا که هر کس برای خودش اولویتهایی دارد.
برادرت به عنوان یک تنیسباز چه اندازه تو را کمک میکند؟
برادرم در سفرها به عنوان حریف تمرینی در کنارم حضور دارد که این حضور بسیار مهم است و در زمان مسابقات آرامش خاصی را از او میگیرم. در مجموع حضور برادرم تأثیرگذار است و احتیاج زیادی به او دارم.
مدیر برنامههایتان چه کسی است؟
خودم، البته پدرم به عنوان مربی در زمین همه کاره است اما مسائل مربوط به بیرون از زمین را خودم انجام میدهم که در زمینه برنامهریزی از تجربه بیشتری برخوردارم.
از مشکلات زندگی در فرانسه میگویی؟
فرانسویها نژادپرست هستند و دوست ندارند خارجیها در رشتههای مختلف به سطوح مختلف برسند. در تنیس هم بیشتر دوست دارند خودشان به موفقیت برسند و اینکه من دو ملیتی هستم را دوست ندارند، که همین موضوع ضربه زیادی را به من زد و باعث شد به دفعات چوب لای چرخم بگذارند.
پس از اینکه در زمان دولت احمدینژاد به وی راکت هدیه کردی حرف و حدیثهایی در همان زمان پشت سرت به وجود آمد، در این خصوص چه صحبتی داری؟
به هیچ وجه سیاسی نیستم و آن زمان هم هدفم این بود که راکتهای تنیس را به رئیسجمهور یک کشور اهداء کنم و این یک موضوع شخصی نبود، در واقع اهدای راکتها یک بحث سیاسی نبود و هر فرد دیگر هم جای احمدینژاد رئیسجمهور میشد من این کار را میکردم، امروز هم دوست دارم برای آقای روحانی چنین کاری را انجام دهم.
در آن زمان چون برای اولین بار دعوت شده بودم احساس کردم میتوانم به عنوان یک بازیکن تنیس به رئیسجمهور مملکتم راکت تنیس هدیه بدهم چرا که راکت برای یک تنیسور ابزار جنگ است که با آن در زمین به مبارزه میپردازد و همین دلیل برای هر بازیکن، راکتش بسیار ارزشمند است و از دیدگاه من این بهترین چیزی بود که میتوانستم به رئیسجمهور مملکتم اهداء کنم.
اما پس از آن ماجراهای زیادی برایت به وجود آمد، و هیچگاه از آن کار پشیمان نشدی؟
از آن پس دیگر در فرانسه بودم و خیلی بازتابهای این کارم را دنبال نکردم و خودم هم خیلی به دنبال آن نبودم که چه اتفاقی پس از اهدای راکتها افتاده است، اما باز تأکید میکنم که هدفم از آن کار شخصی نبود و چون کشورم را دوست داشتم این کار را انجام دادم.
نظرت راجع به دولت آقای روحانی چیست؟
من دوست دارم در هر صورت جوانان در کشورم موفق باشند و امکانات بیشتری دراختیار آنها باشد، و امیدوارم شرایطی فراهم شود که بتوان امکانات بیشتری را در اختیار جوانان قرار داد.
نظرت در مورد فدراسیون تنیس ایران چیست؟
سال گذشته پدرم از فدراسیون خواسته بود تا بتوانیم برای بازیکنان آموزشهایی را داشته باشیم و مربیان را هم در این بین آموزش دهیم، اما هر چقدر سعی کردیم که به تنیس ایران کمک کنیم درنهایت کار خودشان را انجام میدادند و در آخر حرف ما را گوش ندادند و هر چه میگفتیم از این گوش گرفته و از گوش دیگر در میکردند.
با این حال فدراسیون به تازگی از شما تقدیر به عمل آورد.
درست است اما هدف من هم این است که بتوانم به جوانترها کمک کنم، در حال حاضر هم صحبتهایی را انجام دادهایم تا این فرصت برایم مهیا شود.
اما در حال بازگشت به فرانسه هستی.
مسئولان فدراسیون با پدرم در تماس هستند که در صورت امکان سفری یک هفتهای را به ایران داشته باشم، اما هدفم این است که بتوانم آموزشهای لازم را برای مربیان داشته باشم و آنها با فراگیری تمرینات حرفهای و دانش روز تنیس جهان بتوانند خودشان به بازیکنان آموزش تنیس حرفهای دهند.
امکان دارد روزی دوباره برای ایران بازی کنی؟
چند سال پیش که سنم کمتر بود برای تیم ملی ایران بازی کردم، اما در حال حاضر به خاطر رعایت کردن قوانین چنین امکانی فراهم نیست، در حال حاضر فدراسیون جهانی اجازه نمیدهد دخترها با شلوار بلند تنیس بازی کنند و مقرراتی دارند که با قوانین بازی برای جمهوری اسلامی در تضاد است که البته باید آنها را هم رعایت کرد. بنابراین اگر به عنوان یک ایرانی بخواهم قوانین را زیر پا بگذارم اجازه بازی به من نمیدهند. از سوی دیگر اگر هم قانون به من اجازه دهد با لباس و شلوار بازی کنم، مطمئناً با بازیهای در سطح حرفهای بالا نمیتوانم تمام تمرکزم را روی بازی بگذارم. البته میتوان یک مقدار در شکل و نوع لباس تغییراتی را ایجاد کرد تا بتوان به وسیله آنها این چنین مشکلاتی را برطرف کرد، در این بین مشکل از ما نیست و قانون بینالمللی چنین اجازهای را به ما نمیدهد.
دوست داشتی شرایطی فراهم میشد که بتوانی برای هر دو کشور ایران و فرانسه بازی کنی؟
فعلاً چنین موضوعی امکانپذیر نیست ولی ای کاش میشد.
چه آرزویی داری؟
دوست دارم روزی شماره یک تنیس زنان جهان شوم.
آرزوی غیرورزشی چطور؟
اگر در تنیس موفق شوم، مانند کلیدی خواهد بود که درهای زیادی را به رویم باز خواهد کرد تا به این وسیله به اهداف و آرزوهایم برسم. زحمات و تلاشهای زیادی را کشیدهام و هیچگاه اهداف ناچیزی نداشتهام.
گویا خواهرت هم تنیس بازی میکند؟
درست است، با خواهرم کمند صحبت کردهام و پیشنهاد حضور در تیم ملی زنان را به وی دادهاند، البته وی تفریحی بازی میکند، با این حال در این صورت هم به راحتی با من بازی میکند و توپهایم را برمیگرداند و بر همین اساس میتواند در تیم ملی ایران بازیکن خوبی باشد. معتقدم اگر روی بازی کردن تمرکز کرده و تمرینات کافی داشته باشد میتواند در تنیس موفق باشد.
او حاضر است با قوانین جمهوری اسلامی با ایران مسابقه بدهد؟
بله اگر میخواهد در تیم ملی باشد باید قوانین را هم رعایت کند، البته در ایران، زنان در استادیومهای سرپوشیده بازی میکنند.
پس از اینکه بازنشسته بشوی به این موضوع فکر کردهای که در ایران زندگی کنی؟
ایران را خیلی دوست دارم اما در این مورد فکری نکردهام و اگر امکاناتی داشته باشم که بتوانم راحت زندگی کنم و کارم هم اینجا باشد چرا که نه، اما هنوز خیلی زود است در مورد آینده صحبت کنم.
برای پس از بازنشستگی برنامهای داری؟
دلم میخواهد از امسال تحصیلاتم را دوباره آغاز کنم. چرا که پس از اینکه دیپلم گرفتهام به خاطر شرایط حرفهای ورزش دیگر نتوانستم به این امر بپردازم، شما وقتی حرفهای باشید باید دیگر همه زندگیتان را در این راه بگذارید.
در مورد تنیس بانوان در ایران چه نظری داری؟
این فرصت پیش نیامد تا در این سفر با آنها دیدار داشته باشیم و خیلی به آنها آشنایی ندارم، اگر آنها را میدیدم تجربهام را به آنها انتقال میدادم، اما این فرصت پیش نیامد.
تنیس و مهمتر از آن ورزش را در ایران کسی به عنوان حرفه و شغل نمیداند و هنوز کسی وقت و زندگیاش را به طور کامل برای ورزش نمیگذارد، شرایط مالی که دیگر جای خود را دارد که یک ورزشکار در ایران از این لحاظ تأمین نیست. فرهنگی در ایران حاکم است که هنوز ورزش در آن تفریح بوده و هنوز به شغل و کار حرفهای نرسیده است البته به جز فوتبال. با این حال زنان ایرانی میتوانند با حضور در کشورهای خارجی به تمرین پرداخته و حرفهای شوند.
درآمد خودتان چطور است؟
هر مقدار جایزهای که بردهام را سرمایهگذاری کرده و از این پس هم برای رقابتهای آینده به دنبال اسپانسر هستم. اگر در مسابقات هم برنده شویم پول بیشتری میگیریم اگر بازنده شویم هم هیچ پولی به ما نمیدهند ضمن اینکه فدراسیون تنیس فرانسه حقوقی به ما نمیدهد و از این لحاظ کمکی نمیشویم.
تنیس مردان ایران هم 2 سال پیاپی در حال در جا زدن و گروه سوم جام دیویس آسیا هست، در این خصوص چه نظری داری؟
در این خصوص پدرم بیشتر از من در جریان است اما معتقدم اگر تیم ملی از بازیکنان جوانتری بهره میبرد خیلی بهتر بود.
البته جوانگرایی هم در سال گذشته نتیجهای را عاید تنیس ایران نکرد.
به نظرم مشکل تنیس ایران مربیان هستند تا بتوانند از همان ابتدای کودکی، پایه و اساس یک بازیکن تنیس را بسازند و اینطور نباشد که یک بازیکن تازه بخواهد از 15 سالگی وارد تنیس بشود.
استیل ایرانیها برای تنیس مناسب است؟
از شرایط بدنسازی ایرانیها خبر ندارم، اما اساس کار من بر روی بدنسازی است و بر روی تمام جزئیات برای حرفهای ماندن متمرکز هستم، من حرفهام تنیس است یعنی باید تنیس نفس بکشم، تنیس بخورم و با تنیس زندگی کنم، یعنی تنیس تمام کار و زندگی من باشد. مسابقات هم برای من حکم جنگ را دارد و آخرین نفسم را میدهم تا بتوانم توپ را از حریفم بگیرم. این شرایط من نیست و تمام بازیکنان حرفهای جهان اینگونه زندگی کرده و اینطور بازی میکنند، چیزی که در ایران نمیبینم.
به نظرم تنیس در ایران ورزش ثروتمندان است و هر کسی که امکانات مالی زیادی دارد میتواند تنیس بازی کند. آنهایی هم که امکانات و پول زیادی دارند عرق نمیریزند و بیشتر برای تفریح تنیس بازی میکنند. بر همین اساس اگر به بچههایی که از لحاظ مالی قدرتمند نیستند بتوانیم امکانات تنیس و مربی با دانش بدهیم میتوانند همین پولدارها را شکست دهند که متأسفانه این اتفاق در ایران نمیافتد.
بهترین مسابقه که انجام دادهای کدام مسابقه بوده است؟
مسابقات گرنداسلم همواره مهم هستند اما در تورنمنتی که در مادرید انجام شد، توانستم بازیهای بسیار خوبی را انجام دهم، البته برای من تمام مسابقات مهم هستند و هر بار که میبرم خوشحال میشوم و هر بار که میبازم ناراحت.
مهمترین حریفی که شکست دادهای کدام بازیکن بوده است؟
اینکه بازیکنانی مانند شاراپووا یا خواهران ویلیامز در ایران معروف هستند به این معنی نیست که برای من هم بازیکنان خاص به شمار میروند و امکان دارد در رقابت با بازیکنی با رده 120 جهان بیشتر از رقابت با این بازیکنان دچار مشکل شوم.
با بازیکنانی که نام بردی بازی کردهای؟
شاراپووا و ونوس ویلیامز را شکست دادهام، از سرنا ویلیامز هم 2 امتیاز میخواستم تا بازی را ببرم که این اتفاق نیافتاد.
بهترین بازی تنیسی که دیدهای کدام تنیس بوده است؟
زمانی که سمپراس با آغاسی بازی میکرد دیدارهای خاطرهانگیزی را رقم میزدند.
امکانات تنیس ایران در مقایسه با کشورهای خارجی خندهدار نیست؟
من در این خصوص مقایسهای نمیکنم، چرا که هر کشور با توجه به امکاناتش میتواند پیشرفت کرده و نتیجه بگیرد. من شرایط تنیس در ایران را مسخره نمیکنم و اتفاقاً از این موضوع خوشحال هم میشوم و هر چقدر مردم در ایران بیشتر تنیس بازی کنند به نفع این رشته ورزشی خواهد بود.
از نقش مادرتان در زندگیتان میگویید؟ او تا چه اندازه در موفقیتها نقش داشته است؟
نقش مادرم هم بسیار مهم است و او نیز همواره به مانند سایر افراد خانواده من را همراهی کرده است، اگر میبینید من امروز معروف هستم افرادی در سایه من را کمک کردند تا به این درجه از موفقیت برسم که موفقیت من آنها نقشهای بیشتری را ایفا میکنند. مادرم هم به عنوان یک ماساژور در خانه به من کمک میکند و آمادگی بدن هم به اندازه کارهای تاکتیکی و تکنیکی مهم است. خوشحالم که یک مجموعه تمرینی شامل ماساژور، مربی و تمرین دهنده در خانوادهام دارم و خانوادهام نقش بسیار زیادی در موفقیتم دارند. من معتقدم که برای رسیدن به هدف باید در یک زمانهایی از یک چیزهایی گذشت و فداکاری کرد.
به ایران بیشتر تعلق خاطر داری یا فرانسه؟
در ایران زیاد زندگی نکردهام اما چون تمام اقوام من در ایران هستم تمام خاطرات غیر تنیس و خانوادگی در ایران بیشتر دارم اما تمام خاطرات تنیسم در فرانسه رقم خورده است.
خیلی خوب فارس حرف میزنی؟
همواره در خانه با خانواده فارسی حرف میزنیم اما برای حرف زدنم فرانسوی فکر کرده و فارسی صحبت میکنم.
ارغوان رضایی پس از موفقیتی که در تنیس زنان جهان داشت به واسطه مشکلاتی روندی نزولی داشت تا جایی که از رتبه 15 به رده 180 سقوط کرد. با این حال ارغوان این روزها برای رسیدن به یک هدف بزرگ به شدت تمرین میکند؛ هدفی که با تلاش و انگیزهای که در او وجود دارد شاید خیلی هم برایش دور از دسترس نباشد؛ نفر اول زنان تنیسور جهان.
رضایی به کشورمان سفر کرده است تا به قول خودش آب و هوایی عوض کرده و بتواند از اقوامش نیز بازدیدی داشته باشد. به بهانه سفر این تنیسور ایرانیالاصل به سراغ وی رفته و گفتوگویی را انجام دادیم که متن آن در زیر میآید:
با چه هدفی به ایران آمدی؟
یک ماه پیش برای دیدار خانوادهام به ایران آمدم ضمن اینکه کمی هم آب و هوا عوض کنم، چرا که از مسابقات ویمبلدون تا به حال که سه ماه میگذرد تصمیم گرفتهام در رقابتی شرکت نکنم و این روند تا رقابتهای اوپن استرالیا که ماه ژانویه 2014 آغاز میشود ادامه خواهد داشت. البته قانونی هم وجود دارد که در این 6 ماه نباید در هیچ مسابقه شرکت کنم و در این مدت میخواهم با تمرینات شدید به سطح آمادگی بالایی برسم تا بتوانم با پیروزیهای پیاپی دوباره در ردهبندی جهانی در ردههای بالا قرار بگیرم.
در حال حاضر، 3 ماه از این 6 ماه گذشته است و چون میخواستم فضای جدیدی را تجربه کنم، به ایران آمدم. البته قصد داشتم سال گذشته به کشورم سفر کنم که چون برنامه سنگینی داشتم این امر محقق نشد. با این حال امسال فرصت خوبی نصیبم شد تا با حضور در ایران هم تمریناتم را انجام دهم و هم بازدیدی از خانواده به عمل بیاورم.
معمولاً چند وقت یکبار به ایران میآیی؟
همیشه دو یا سه سال در میان به ایران میآیم اما این موضوع بستگی به برنامهها و مسابقاتی که انجام میدهم دارد. معمولاً پس از رقابتهای گرنداسلم که برنامه تنیسبازها از فشردگی کمتری برخوردار است، این فرصت مهیا میشود تا به کشورم سفر کنم. معمولاً قبل از برگزاری تور شرق آسیا به ایران میآیم تا در کشورم خود را برای حضور در این مسابقات آماده کنم، اما امسال چون در تور شرق آسیا بازی نمیکنم فرصت بیشتری برای حضور در ایران داشتم که متأسفانه با به پایان رسیدن حضورم در ایران باید امشب کشورم را ترک کنم.
در حال حاضر چه وضعیتی داری؟
به شدت تمرین میکنم تا برای حضور در مسابقات بزرگ پیش رو از جمله گرنداسلمها آماده شوم.
گفته بودید یک روز در بین 10 زن برتر تنیس جهان قرار خواهید گرفت، آیا این هدف را دنبال میکنی؟
از سال 2010 که با قرار گرفتن در رتبه 15 زنان جهان توانستم به بالاترین سطح برسم، پس از آن و از اوایل سال 2011 و پس از قطع همکاری با مربیای که داشتم و آغاز تمرینات با پدرم، مشکلاتی برایم پیش آمد که در هر خانوادهای پیش میآید و از همین جا روند نزولی من آغاز شد.
از سوی دیگر چون ورزشکار مشهوری بودم و همگان من را میشناختند، همه بر روی من زوم کردند و خبرنگاران کوچکترین مشکلم را بازتاب میدادند. مشکل بین من و پدرم، مشکلی بود که در همه خانوادهها وجود دارد و هنوز هم هست. در آن زمان هم تصمیم گرفتم مدتی تنیس بازی نکنم که همان مدت یکسال و نیم باعث شد تا این ردهبندی امروز که در رده 180 هستم، افت پیدا کند.
در آن برهه زمانی تنیس هدف اولم نبود، مجروح شده بودم و از ناحیه زانو و دست و پا دچار مشکلاتی شدم، ضمن اینکه 15 کیلوگرم هم اضافه وزن آوردم که مجموعه این مشکلات باعث شد تا برای آغاز کار مشکلاتی زیادی را متحمل شوم تا دوباره روی فرم بیایم.
پس از این مدت، بازگشت دوبارهای داشتی.
درست است و از سال 2013 دوباره تمرین کردن را آغاز کردم تا به این امروز به شدت تمرین میکنم.
در حال حاضر که مشکلی با پدرت نداری؟
با هم تمرین میکنیم و دیگر خیلی از مشکلات قدیم خبری نیست. البته وقتی یک پدر نقش مربی دخترش را بازی میکند این موضوع با مشکلات خانوادگی ارتباط پیدا کرده و کار را مشکل میکند. در حال حاضر 26 سالم است و میتوانم با پدرم ارتباط بهتر و قویتری نسبت به گذشته داشته باشم. آن زمان هم سنم کم بود و هم تجربه امروز را نداشتم و اوضاع متفاوت بود، اما امروز دیگر در مورد مشکلات با همدیگر صحبت کرده و تعامل خوبی داریم و نکته قابل توجه اینکه هدفمان یکی است و آن هم رسیدن من به عنوان زن شماره یک تنیس جهان.
چه زمانی این مهم تحقق پیدا خواهد کرد؟
میخواهم تا 35 سالگی تنیس بازی کنم و هنوز 9 تا 10 سال دیگر وقت دارم، بنابراین فشار زیادی را هم نمیخواهم متحمل شوم، از سوی دیگر میدانم که زمان زود میگذرد و شاید خیلی فرصتی نداشته باشم. سیستم بازی من هجومی است و همین موضوع احتمال آسیبدیدگی در من را کمتر میکند، چرا که فیزیکی بازی نمیکنم و میزان دوندگیام کمتر از سایر بازیکنان حرفهای است. بازیکنی مانند نادال نسبت به دیگران زودتر مصدوم میشود و مجبور میشود زودتر هم خداحافظی کند، اما بازیکنی مثل فدرر که باهوش است و استعداد تنیس دارد میتواند تا سنین بالاتر به این بازی ادامه دهد.
در حال حاضر هدف من و پدرم هر دو رسیدن به نفر اول تنیس زنان جهان است، اما این یک هدف دور است و اگر تا آیندهای نزدیک بتوانم همه بازیهایم را هم ببرم، با ردهبندی 180 خیلی صعود چشمگیری نخواهم داشت و برای رسیدن به 10 زن برتر تنیس جهان، باید مدتها صبر کرد. چون امتیازات برای رسیدن به صدر تنیسبازان مهم است، عزم خود را جزم کردم تا از رقابتهای مقدماتی کارم را آغاز کنم و با پیروزی در این مسابقات، امتیازات لازم را کسب کنم. اگر خوب تمرین کنم، در مدت زمان باقیمانده تا اوپن استرالیا، کارم برای موفقیت راحتتر خواهد بود.
الگویت در تنیس چه کسی است؟
به آن صورت الگویی ندارم، اما آغاسی را خیلی دوست داشتم. او هم به نوعی ایرانی بود و با وی صحبت هم کردهام. نکته جالب اینکه سیستم و روش بازیام هم شبیه آغاسی است. در این بین هیچ بازیکن دیگری را به عنوان الگو نداشتهام و از کسی برای بازی الگوبرداری نمیکنم.
فقط تنها بازیکنی که دوست دارم از وی الگو گرفته و بازیهایش را نگاه کنم، دیوید فرر اسپانیایی هست که بازیکن بسیار خوبی است و مانند ماتادورها میماند. او یک بار به من گفت که اگر بازیکنان دیگر مانند من حرفهای بودند و تمرین میکردند، من باید به عنوان یک گارسون در رستوران استخدام میشدم. فرر اعتقاد دارد که استعدادی در تنیس نداشته و با تلاش و پشتکار به این سطح حرفهای رسیده است و این میتواند یک الگوی خوب برای من باشد.
خود شما در تنیس استعداد داری؟
احساس میکنم هر بازیکن دیگری هم جای من بود و تا این اندازه زحمت و تلاش میکرد به جایگاه من میرسید. من هم استعداد دارم اما نه استعداد بازی تنیس، بلکه استعداد زود یاد گرفتن و مربی هر تکنیک و تاکتیکی را به من بگوید، خیلی زود آن را یاد میگیرم، البته این موضوع خیلی ارتباطی به تنیس ندارد و به سایر ورزشها و حتی موسیقی هم چنین وضعی دارم. در نهایت به نظرم تلاش و کار زیاد بیشتر از استعداد مهم است.
ازدواج نکردهای؟
هنوز خیر و فعلاً هدفم تنیس است. البته با افزایش سن، چنین موضوعی هم در ذهن تداعی میشود، اما هنوز چنین اتفاقی برایم نیفتاده است، چرا که ورزش برایم مهمتر است؟
دوست داری همسرت بازیکن تنیس باشد؟
خیر، به هیچوجه، چون بازیکنان تنیس از شخصیت خاص و ویژهای برخوردار هستند و من نمیتوانم با شخصیتی مانند خودم زندگی کنم، در مقابل باید یک فردی باشد که وجودش آرامش حکمفرما باشد.
اگر بازیکن مطرحی از تنیس جهان به تو پیشنهاد ازدواج بدهد نمیپذیری؟
در حوزه تنیس خیر، چرا که هر کس برای خودش اولویتهایی دارد.
برادرت به عنوان یک تنیسباز چه اندازه تو را کمک میکند؟
برادرم در سفرها به عنوان حریف تمرینی در کنارم حضور دارد که این حضور بسیار مهم است و در زمان مسابقات آرامش خاصی را از او میگیرم. در مجموع حضور برادرم تأثیرگذار است و احتیاج زیادی به او دارم.
مدیر برنامههایتان چه کسی است؟
خودم، البته پدرم به عنوان مربی در زمین همه کاره است اما مسائل مربوط به بیرون از زمین را خودم انجام میدهم که در زمینه برنامهریزی از تجربه بیشتری برخوردارم.
از مشکلات زندگی در فرانسه میگویی؟
فرانسویها نژادپرست هستند و دوست ندارند خارجیها در رشتههای مختلف به سطوح مختلف برسند. در تنیس هم بیشتر دوست دارند خودشان به موفقیت برسند و اینکه من دو ملیتی هستم را دوست ندارند، که همین موضوع ضربه زیادی را به من زد و باعث شد به دفعات چوب لای چرخم بگذارند.
پس از اینکه در زمان دولت احمدینژاد به وی راکت هدیه کردی حرف و حدیثهایی در همان زمان پشت سرت به وجود آمد، در این خصوص چه صحبتی داری؟
به هیچ وجه سیاسی نیستم و آن زمان هم هدفم این بود که راکتهای تنیس را به رئیسجمهور یک کشور اهداء کنم و این یک موضوع شخصی نبود، در واقع اهدای راکتها یک بحث سیاسی نبود و هر فرد دیگر هم جای احمدینژاد رئیسجمهور میشد من این کار را میکردم، امروز هم دوست دارم برای آقای روحانی چنین کاری را انجام دهم.
در آن زمان چون برای اولین بار دعوت شده بودم احساس کردم میتوانم به عنوان یک بازیکن تنیس به رئیسجمهور مملکتم راکت تنیس هدیه بدهم چرا که راکت برای یک تنیسور ابزار جنگ است که با آن در زمین به مبارزه میپردازد و همین دلیل برای هر بازیکن، راکتش بسیار ارزشمند است و از دیدگاه من این بهترین چیزی بود که میتوانستم به رئیسجمهور مملکتم اهداء کنم.
اما پس از آن ماجراهای زیادی برایت به وجود آمد، و هیچگاه از آن کار پشیمان نشدی؟
از آن پس دیگر در فرانسه بودم و خیلی بازتابهای این کارم را دنبال نکردم و خودم هم خیلی به دنبال آن نبودم که چه اتفاقی پس از اهدای راکتها افتاده است، اما باز تأکید میکنم که هدفم از آن کار شخصی نبود و چون کشورم را دوست داشتم این کار را انجام دادم.
نظرت راجع به دولت آقای روحانی چیست؟
من دوست دارم در هر صورت جوانان در کشورم موفق باشند و امکانات بیشتری دراختیار آنها باشد، و امیدوارم شرایطی فراهم شود که بتوان امکانات بیشتری را در اختیار جوانان قرار داد.
نظرت در مورد فدراسیون تنیس ایران چیست؟
سال گذشته پدرم از فدراسیون خواسته بود تا بتوانیم برای بازیکنان آموزشهایی را داشته باشیم و مربیان را هم در این بین آموزش دهیم، اما هر چقدر سعی کردیم که به تنیس ایران کمک کنیم درنهایت کار خودشان را انجام میدادند و در آخر حرف ما را گوش ندادند و هر چه میگفتیم از این گوش گرفته و از گوش دیگر در میکردند.
با این حال فدراسیون به تازگی از شما تقدیر به عمل آورد.
درست است اما هدف من هم این است که بتوانم به جوانترها کمک کنم، در حال حاضر هم صحبتهایی را انجام دادهایم تا این فرصت برایم مهیا شود.
اما در حال بازگشت به فرانسه هستی.
مسئولان فدراسیون با پدرم در تماس هستند که در صورت امکان سفری یک هفتهای را به ایران داشته باشم، اما هدفم این است که بتوانم آموزشهای لازم را برای مربیان داشته باشم و آنها با فراگیری تمرینات حرفهای و دانش روز تنیس جهان بتوانند خودشان به بازیکنان آموزش تنیس حرفهای دهند.
امکان دارد روزی دوباره برای ایران بازی کنی؟
چند سال پیش که سنم کمتر بود برای تیم ملی ایران بازی کردم، اما در حال حاضر به خاطر رعایت کردن قوانین چنین امکانی فراهم نیست، در حال حاضر فدراسیون جهانی اجازه نمیدهد دخترها با شلوار بلند تنیس بازی کنند و مقرراتی دارند که با قوانین بازی برای جمهوری اسلامی در تضاد است که البته باید آنها را هم رعایت کرد. بنابراین اگر به عنوان یک ایرانی بخواهم قوانین را زیر پا بگذارم اجازه بازی به من نمیدهند. از سوی دیگر اگر هم قانون به من اجازه دهد با لباس و شلوار بازی کنم، مطمئناً با بازیهای در سطح حرفهای بالا نمیتوانم تمام تمرکزم را روی بازی بگذارم. البته میتوان یک مقدار در شکل و نوع لباس تغییراتی را ایجاد کرد تا بتوان به وسیله آنها این چنین مشکلاتی را برطرف کرد، در این بین مشکل از ما نیست و قانون بینالمللی چنین اجازهای را به ما نمیدهد.
دوست داشتی شرایطی فراهم میشد که بتوانی برای هر دو کشور ایران و فرانسه بازی کنی؟
فعلاً چنین موضوعی امکانپذیر نیست ولی ای کاش میشد.
چه آرزویی داری؟
دوست دارم روزی شماره یک تنیس زنان جهان شوم.
آرزوی غیرورزشی چطور؟
اگر در تنیس موفق شوم، مانند کلیدی خواهد بود که درهای زیادی را به رویم باز خواهد کرد تا به این وسیله به اهداف و آرزوهایم برسم. زحمات و تلاشهای زیادی را کشیدهام و هیچگاه اهداف ناچیزی نداشتهام.
گویا خواهرت هم تنیس بازی میکند؟
درست است، با خواهرم کمند صحبت کردهام و پیشنهاد حضور در تیم ملی زنان را به وی دادهاند، البته وی تفریحی بازی میکند، با این حال در این صورت هم به راحتی با من بازی میکند و توپهایم را برمیگرداند و بر همین اساس میتواند در تیم ملی ایران بازیکن خوبی باشد. معتقدم اگر روی بازی کردن تمرکز کرده و تمرینات کافی داشته باشد میتواند در تنیس موفق باشد.
او حاضر است با قوانین جمهوری اسلامی با ایران مسابقه بدهد؟
بله اگر میخواهد در تیم ملی باشد باید قوانین را هم رعایت کند، البته در ایران، زنان در استادیومهای سرپوشیده بازی میکنند.
پس از اینکه بازنشسته بشوی به این موضوع فکر کردهای که در ایران زندگی کنی؟
ایران را خیلی دوست دارم اما در این مورد فکری نکردهام و اگر امکاناتی داشته باشم که بتوانم راحت زندگی کنم و کارم هم اینجا باشد چرا که نه، اما هنوز خیلی زود است در مورد آینده صحبت کنم.
برای پس از بازنشستگی برنامهای داری؟
دلم میخواهد از امسال تحصیلاتم را دوباره آغاز کنم. چرا که پس از اینکه دیپلم گرفتهام به خاطر شرایط حرفهای ورزش دیگر نتوانستم به این امر بپردازم، شما وقتی حرفهای باشید باید دیگر همه زندگیتان را در این راه بگذارید.
در مورد تنیس بانوان در ایران چه نظری داری؟
این فرصت پیش نیامد تا در این سفر با آنها دیدار داشته باشیم و خیلی به آنها آشنایی ندارم، اگر آنها را میدیدم تجربهام را به آنها انتقال میدادم، اما این فرصت پیش نیامد.
تنیس و مهمتر از آن ورزش را در ایران کسی به عنوان حرفه و شغل نمیداند و هنوز کسی وقت و زندگیاش را به طور کامل برای ورزش نمیگذارد، شرایط مالی که دیگر جای خود را دارد که یک ورزشکار در ایران از این لحاظ تأمین نیست. فرهنگی در ایران حاکم است که هنوز ورزش در آن تفریح بوده و هنوز به شغل و کار حرفهای نرسیده است البته به جز فوتبال. با این حال زنان ایرانی میتوانند با حضور در کشورهای خارجی به تمرین پرداخته و حرفهای شوند.
درآمد خودتان چطور است؟
هر مقدار جایزهای که بردهام را سرمایهگذاری کرده و از این پس هم برای رقابتهای آینده به دنبال اسپانسر هستم. اگر در مسابقات هم برنده شویم پول بیشتری میگیریم اگر بازنده شویم هم هیچ پولی به ما نمیدهند ضمن اینکه فدراسیون تنیس فرانسه حقوقی به ما نمیدهد و از این لحاظ کمکی نمیشویم.
تنیس مردان ایران هم 2 سال پیاپی در حال در جا زدن و گروه سوم جام دیویس آسیا هست، در این خصوص چه نظری داری؟
در این خصوص پدرم بیشتر از من در جریان است اما معتقدم اگر تیم ملی از بازیکنان جوانتری بهره میبرد خیلی بهتر بود.
البته جوانگرایی هم در سال گذشته نتیجهای را عاید تنیس ایران نکرد.
به نظرم مشکل تنیس ایران مربیان هستند تا بتوانند از همان ابتدای کودکی، پایه و اساس یک بازیکن تنیس را بسازند و اینطور نباشد که یک بازیکن تازه بخواهد از 15 سالگی وارد تنیس بشود.
استیل ایرانیها برای تنیس مناسب است؟
از شرایط بدنسازی ایرانیها خبر ندارم، اما اساس کار من بر روی بدنسازی است و بر روی تمام جزئیات برای حرفهای ماندن متمرکز هستم، من حرفهام تنیس است یعنی باید تنیس نفس بکشم، تنیس بخورم و با تنیس زندگی کنم، یعنی تنیس تمام کار و زندگی من باشد. مسابقات هم برای من حکم جنگ را دارد و آخرین نفسم را میدهم تا بتوانم توپ را از حریفم بگیرم. این شرایط من نیست و تمام بازیکنان حرفهای جهان اینگونه زندگی کرده و اینطور بازی میکنند، چیزی که در ایران نمیبینم.
به نظرم تنیس در ایران ورزش ثروتمندان است و هر کسی که امکانات مالی زیادی دارد میتواند تنیس بازی کند. آنهایی هم که امکانات و پول زیادی دارند عرق نمیریزند و بیشتر برای تفریح تنیس بازی میکنند. بر همین اساس اگر به بچههایی که از لحاظ مالی قدرتمند نیستند بتوانیم امکانات تنیس و مربی با دانش بدهیم میتوانند همین پولدارها را شکست دهند که متأسفانه این اتفاق در ایران نمیافتد.
بهترین مسابقه که انجام دادهای کدام مسابقه بوده است؟
مسابقات گرنداسلم همواره مهم هستند اما در تورنمنتی که در مادرید انجام شد، توانستم بازیهای بسیار خوبی را انجام دهم، البته برای من تمام مسابقات مهم هستند و هر بار که میبرم خوشحال میشوم و هر بار که میبازم ناراحت.
مهمترین حریفی که شکست دادهای کدام بازیکن بوده است؟
اینکه بازیکنانی مانند شاراپووا یا خواهران ویلیامز در ایران معروف هستند به این معنی نیست که برای من هم بازیکنان خاص به شمار میروند و امکان دارد در رقابت با بازیکنی با رده 120 جهان بیشتر از رقابت با این بازیکنان دچار مشکل شوم.
با بازیکنانی که نام بردی بازی کردهای؟
شاراپووا و ونوس ویلیامز را شکست دادهام، از سرنا ویلیامز هم 2 امتیاز میخواستم تا بازی را ببرم که این اتفاق نیافتاد.
بهترین بازی تنیسی که دیدهای کدام تنیس بوده است؟
زمانی که سمپراس با آغاسی بازی میکرد دیدارهای خاطرهانگیزی را رقم میزدند.
امکانات تنیس ایران در مقایسه با کشورهای خارجی خندهدار نیست؟
من در این خصوص مقایسهای نمیکنم، چرا که هر کشور با توجه به امکاناتش میتواند پیشرفت کرده و نتیجه بگیرد. من شرایط تنیس در ایران را مسخره نمیکنم و اتفاقاً از این موضوع خوشحال هم میشوم و هر چقدر مردم در ایران بیشتر تنیس بازی کنند به نفع این رشته ورزشی خواهد بود.
از نقش مادرتان در زندگیتان میگویید؟ او تا چه اندازه در موفقیتها نقش داشته است؟
نقش مادرم هم بسیار مهم است و او نیز همواره به مانند سایر افراد خانواده من را همراهی کرده است، اگر میبینید من امروز معروف هستم افرادی در سایه من را کمک کردند تا به این درجه از موفقیت برسم که موفقیت من آنها نقشهای بیشتری را ایفا میکنند. مادرم هم به عنوان یک ماساژور در خانه به من کمک میکند و آمادگی بدن هم به اندازه کارهای تاکتیکی و تکنیکی مهم است. خوشحالم که یک مجموعه تمرینی شامل ماساژور، مربی و تمرین دهنده در خانوادهام دارم و خانوادهام نقش بسیار زیادی در موفقیتم دارند. من معتقدم که برای رسیدن به هدف باید در یک زمانهایی از یک چیزهایی گذشت و فداکاری کرد.
به ایران بیشتر تعلق خاطر داری یا فرانسه؟
در ایران زیاد زندگی نکردهام اما چون تمام اقوام من در ایران هستم تمام خاطرات غیر تنیس و خانوادگی در ایران بیشتر دارم اما تمام خاطرات تنیسم در فرانسه رقم خورده است.
خیلی خوب فارس حرف میزنی؟
همواره در خانه با خانواده فارسی حرف میزنیم اما برای حرف زدنم فرانسوی فکر کرده و فارسی صحبت میکنم.
این که راکت را داده چرا نوشتین گفته ندادم این تحریف است و اتفاقا خیلی جالب توجیه کرده با وجود علامت تعجب باز هم خلاف اخلاق خبرنگاری است