آیا سیاست خارجی دولت روحانی از اصول عدول کرده است؟
پارسینه: تفاوت بارز نگاه ظریف با گذشته در نوع نگرش به منطقه سبز و تلاش برای کم رنگ کردن منطقه قرمز و وقت تلف نکردن بر سر منطقه سفید است. هیچ یک از این سه نیز واجد قداست خاصی نیست.
تفاوت بارز نگاه ظریف با گذشته در نوع نگرش به منطقه سبز و تلاش برای کم رنگ کردن منطقه قرمز و وقت تلف نکردن بر سر منطقه سفید است. هیچ یک از این سه نیز واجد قداست خاصی نیست.
این روزها سیاست خارجی و بحث دیپلماسی به موضوع روز رسانه ها و حتی جامعه بدل شده است. شخص وزیر خارجه ایران هم با مصاحبه ها و صفحه فیس بوک خود نقل محافل شده است. اصول گرایان رادیکال اما ابراز نگرانی می کنند که از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی عدول شود و دکتر ظریف نیز بارها توضیح داده عدول از اصول در کار نیست.
اما مگر چه اتفاقی رخ داده که جست و جوی منافع ملی از راه دیپلماسی عجیب جلوه کرده است؟ آیا وزارت امور خارجه ایدیولوژی را کنار گذاشته و به استراتژی روی آورده است؟ پیشینه اما گواهی می دهد چندان هم ایدیولوژی گرا نبوده ایم که اگر بودیم در مناقشه پاکستان و هند بر سر کشمیر جانب اسلامی قضیه (پاکستان) را می گرفتیم اما نگرفتیم یا در جنگ آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ از طرف ارمنی حمایت نمی کردیم یا از روس ها می خواستیم به سرکوب مسلمانان چچن پایان دهد.
دیپلمات های قدیمی می گویند میان هر دو کشور که در عرصه دیپلماسی حضور و با هم رابطه دارند سه منطقه وجود دارد:
-منطقه سفید که شامل موضوعات و مقولاتی می شود که به هیچ یک از طرفین ارتباط ندارد. مثل موضوع قطب جنوب در روابط ایران و امارات! نه نفعی بر یک یا دو طرف مترتب است و نه زیانی.
- منطقه قرمز که شامل موارد اختلاف دو کشور می شود. ایران با عراق بر سر اروند رود یا ایران و افغانستان بر سر هیرمند و همان مثال ایران و امارات که موضوع جزایر سه گانه منطقه قرمز آن را شکل می دهد.
- منطقه سبز نیز شامل هم پوشانی های دو کشور می شود. کما این که ایران و آمریکا بر سر حذف صدام حسین در عراق و طالبان در افغانستان به توافق رسیدند و دکتر ظریف نیز در خاطرات خود در کتاب «آقای سفیر» تصریح می کند در قضیه افغانستان اروپایی ها به دنبال بازگرداندن ظاهر شاه به تخت سلطنت بودند و ایران و آمریکا از گزینه حامد کرزی حمایت می کردند.
میان دو کشور هر سه منطقه ممکن الوجود است. کما این که میان ایران و آمریکا هر سه منطقه را می توان دید.
تغییر رخ داده در سیاست خارجی در دو دولت مهر ورزی (احمدی نژاد) و تدبیر و امید(روحانی) در واقع در مناطق سفید و قرمز و سبز بوده است. اولی سراغ موضوعاتی می رفت که ربطی به ما نداشت. این که هیتلر یهودیان را در کوره آدم سوزی انداخته یا نینداخته منفعتی برای ما نمی افزود و بحث آن تنها حساسیت ایجاد کرد. دولت قبل اصرار داشت مناطق قرمز را پررنگ تر کند و به عکس آنچه در این میان کم شد یا گم شد منطقه سبز بود. خسارت بار تر این که دستگاه دیپلماسی و شخص وزیر را هم اگر می خواستند بر این مناطق سبز تاکید کنند تخطئه می کردند.
تفاوت بارز نگاه ظریف با گذشته در نوع نگرش به منطقه سبز و تلاش برای کم رنگ کردن منطقه قرمز و وقت تلف نکردن بر سر منطقه سفید است. هیچ یک از این سه نیز واجد قداست خاصی نیست.
منتقدان بیش از سیاست به تفکیک رنگ ها نیاز دارند.بخشی از مشکلات از تداخل رنگ حاصل آمده است.
خواهیم دید آمریکا بدون امتیاز با شما کنار نخواهد آمد چون فقط نقاط قرمز را می یند