گوناگون

ارغوان رضایی و تبعات دادن راکت به احمدی‌نژاد و عادت وحشتناک ایرانی‌ها

پارسینه: تنیسور سرشناس ایران - فرانسوی که در سطح اول این رشته خود را مطرح کرده با بیان اینکه در اردوی تیم فرانسه بین وی و دیگر بازیکنان تبعیض قایل می‌شوند، تاکید کرد بیشتر خودش را یک ایرانی می‌داند تا فرانسوی. این بانوی تنیسور همچنین به تبعات هدیه کردن راکت به رئیس‌جمهور پیشین ایران اشاره می‌کند که تا مدتها برایش دردسرساز شده بود.

تنیسور ایرانی - فرانسوی که سال 2010 با فتح مسترز مادرید خود را تا رده پانزدهم جهان بالا کشیده بود ماه‌هاست که در میادین تنیس آفتابی نشده است. مشکلات خانواگی که خودش می‌گوید برای هر کسی ممکن است رخ بدهد ارغوان رضایی را از صحنه‌ها محو کرد با این حال او مصمم است که به جمع مدعیان بازگردد. دختر 26 ساله‌ای که به ایرانی بودنش افتخار می‌کند در گفتگو با مهر، از اتفاقاتی که برایش رخ داده بود سخن به میان آورده است.


متن این گفتگو به شرح زیر است:

سال 2010 بدون شک بهترین سال عمر ورزشی شما بود. فتح مسترز مادرید و شکست ویلیامز شما را روی جلد اکثر رسانه‌های جهان برد ولی بعد از آن به سرعت محو شدید؟
بله من آن سال بهترین رده‌بندی تنیس را داشتم. بعضی‌ها گفتند که تا رده سیزدهم دنیا خودم را بالا کشیدم ولی رنکینگ من 15 جهان بود. اواخر سال 2010 بود که با یک مربی خوب کار می‌کردم ولی یک سال است که با او همکاری خودم را قطع کردم و دوباره با پدرم کار را شروع کردم. اوایل سال 2012 مشکلاتی بین من و پدر پیش آمد. وقتی پدرتان هم به عنوان پدر کنارتان باشد و هم مربی، آنوقت ترکیب کردن این دو موضوع کار سختی است. همان زمان بود که به این نتیجه رسیدم که مشکلاتم خیلی زیاد است و با پدرم ادامه ندهم. به اندازه یک سال تنیس را کنار گذاشتم و اصلا مسابقه‌ای ندادم.

درگیری شما و پدرتان بازتاب زیادی داشت. هم در فرانسه و هم در ایران، و البته جنبه منفی آن خیلی بیشتر بود؟
در این مدت تنیس هدف اول من نبود. این مشکلات در هر خانواده‌ای وجود دارد ولی چون من معروف بودم رسانه‌ها خیلی به آن پرداختند. در این دو سال هم که مصدوم شده بودم از نظر بدنی با مشکل مواجه شدم. حالا دوباره تنیس را استارت زدم اما این را بگویم که وقتی یک نفر اصلا تمرین ندارد با کسی که 360 روز را در سال تنیس بازی می‌کند خیلی تفاوت دارد. من به زمان احتیاج دارم تا خودم را برگردانم. فکر می‌کنم بک سال زمان می‌خواهم تا به شرایط خوب برگردم.

واقعا می‌توانید به همان روزهای اوج بازگردید؟
اگر احساس می‌کردم که نسبت به خودم خیلی مطمئن نیستم این تصمیم را نمی‌گرفتم. من که از نظر فنی مشکلی ندارم ولی پشتکار می‌خواهد تا این عقب ماندگی را جبران کرد. این انگیزه و انرژی را در خودم می‌بینم که باز هم همان ورزشکار سابق بشوم.

از اینکه مجبورید از تلویزیون بازی رقبا و برخی دوستانتان خودتان را نگاه کنید ناراحت نیستید؟
تقریبا همه آنها حریفان من بودند و دوستی با آنها نداشتم. البته آنها از خدا می‌خواستند که من نباشم. شاید رقبایم از اینکه در مسابقات حضور ندارم خوشحال هم باشند. یک چیزی را به شما بگویم. وقتی من تنیسور شماره 15 دنیا شدم دوستان زیادی پیدا کردم ولی از وقتی تمرین نمی‌کنم خیلی از همان دوستان رفتند. دوستان واقعی روی انگشتان یک دست می‌چرخند.

پس اطرافتان این روزه خیلی شلوغ نیست؟
دوستان خوب یکی دو نفر هستند که با هم هستیم.

شما بازیکن تیم ملی فرانسه بودید. در این مدت که تمرین را کنار گذاشتید فدراسیون فرانسه تلاش نکرد شما را از تصمیمی که گرفتید منصرف کند؟
آنها بهرحال کمک می‌کنند ولی مشکلاتی بین ما وجود دارد.

چه مشکلاتی؟
یک نکته وجود دارد. من چون دو ملیتی هستم آنها اصلا دوست ندارند که این موضوع را مطرح کنم. آنها می‌خواهند که من بگویم یک فرانسوی کامل هستم ولی من این را دوست ندارم. وقتی در اردوی تیم ملی فرانسه بودم مدام چوب لای چرخ من می‌گذاشتند اما من کاری به این مسایل نداشتم. تنیس یک ورزش انفرادی هست و من هم کار خودم را می‌کردم.

بعنی به اندازه دیگر بازیکنان تیم ملی فرانسه حمایت نمی شدید؟
حمایتم می‌کردند ولی نه زیاد. هیچ وقت رفتاری که با خود فرانسوی‌ها دارند با من نداشتند. من ورزشکار تاپ آنها بودم ولی همیشه امکاناتی که به من می‌دادند کمتر از خودشان بود چونکه نمی‌گفتم یک فرانسوی کامل هستم.

این شرایط شما را دلسرد نمی کرد؟
من از این شرایط ناراحتم. وقتی می‌آیم ایران به من می‌گویند که تو یک فرانسوی هستی! و آنجا هم که جور دیگری رفتار می‌کنند. نمی‌دانم بگویم که کدام یک از این دو هستم. افتخار می‌کنم که یک ایرانی هستم ولی در فرانسه به دنیا آمدم. فرانسه یا ایران، برای هر کدام که مسابقه دادم تلاش کردم نام آن را مطرح کنم و بهترین بازی را انجام بدهم.

با وجود این همه می‌گویند که مشکل اصلی شما اختلافی هست که با پدرتان داشتید و این موضوع شما را از سطح اول تنیس دنیا دور کرد؟
حرف زدن در این باره مشکل نیست. شرایط من با افراد دیگر فرق می‌کند. خبرنگاران و دوربین همیشه دنبال من بودند. یکسری اتفاقات بین ما رخ داد ولی مشکل را بزرگ کردند. حرف‌هایی را اضافه کردند و به دروغ چیزهایی را نوشتند. من به همه گفتم که مصاحبه نمی‌کنم. این یک مشکل شخصی بود و ممکن است اینجا در ایران یا فرانسه و هر جای دیگر دنیا هم برای هر کسی رخ بدهد.

ولی خودتان هم گفتید که شما با افراد عادی فرق می‌کنید و یک ورزشکار سرشناس هستید. جالب اینکه دوباره با پدرتان استارت زدید. از این نگران نیستید مشکلات سابق دوباره تکرار بشود؟
اختلاف بین من و پدر همیشه هست. ایشان پدرم هستند و من هم تفکرات خودم را دارم. اختلاف سن بین ما هست ولی دیگر 26 سال سن دارم و تجربه کسب کرده‌ام. حالا می‌دانم که چگونه با مسایل کنار بیایم و آنها را مدیریت کنم.

شما یک مربی خوب داشتید که با او به رده 15 دنیا رسیدید. نمی‌خواهید با یک مربی بزرگ دیگر کار کنید؟
بله یک مربی بهتر از پدرم می‌خواهم. دلم می‌خواهد با همان مربی کار کنم ولی در این شرایط می‌خواستم با پدرم کار کنم. احتیاجی به این نبود که بین خودم و پدر یک فرد سومی هم حضور داشته باشد. دیگر به یک سنی رسیده‌ام که تجربه کسب کرده‌ام و می‌دانم که برای رسیدن به یک هدف نیاز به پشتکار هست. من دو سال تمرین نکردم ولی به اندازه‌ای انگیزه دارم که می‌توانم خودم را به شرایط گذشته بازگردانم.

با 26 سال سن چه هدفی را می‌خواهید دنبال کنید؟
سن من بالا نیست. میانگین سنی تنیس بانوان برای قرار گرفتن در دوران اوج 27 سال است. من می‌خواهم تا 35 سالگی بازی کنم.

فقط بازی کردن یا هدف دیگری را دنبال می‌کنید؟
هدف من این است که بازیکن شماره یک جهان بشوم. این کار خیلی سخت است ولی در توان خودم می‌بینم. ولی یک چیزی که همیشه می‌خواستم این بوده که رولند گاروس را ببرم. کارم خیلی سخت است چونکه اول باید به جمع یکصد نفر برتر دنیال برگردم و بعد پله‌ها را به ترتیب طی کنم.

شما نامه‌ای به فدراسیون بین‌المللی ارسال کردید که رنکینگ‌تان را ثابت نگه دارند؟
بله این کار را انجام دادم. من فعلا به رده 180 جهان آمدم چون مدت طولانی است که در هیچ مسابقه‌ای شرکت نکرده‌ام و وقتی امتیازی نگیرید در جدول سقوط می‌کنید. من از WTA خواستم تا برای شش ماه رنکینگ مرا ثابت نگه دارند. در این مدت من حق حضور در هیچ مسابقه‌ای را ندارم و پس از آن در رقابتهای مختلف حضور پیدا می‌کنم و رنکنیگ من همه دوباره فعال خواهد شد.

این احساس را ندارید که در مقابل پیشرفت سایر رقبا خیلی عقب مانده‌اید؟
تنیس بانوان به شدت در حال پیشرفت است ولی من این حس را ندارم که که از بقیه خیلی عقب مانده‌ام. فقط در رده‌های اول تنیس دنیا قرار داشتم و حالا به رده‌های پایین آمده‌ام. این روزها که تمرین می‌کنم همچنان ضربات دستم بالاست. فقط مشکل فیزیکی دارم برای همین بود که شش ماه درخواست تعلیق رنکینگ دادم تا از سال 2014 دوباره کار را شروع کنم.

فکر می کنید کدام بازیکن پیشرفت بیشتری از خود نشان داده است؟
هیچ بازیکنی در دنیا نیست که مرا بترساند. خودم زیاد کار کردم و اکثر آنها را شکست داده‌ام ولی از نظر حرفه‌ای درست نیست که احترام آنها را نگه ندارم. من آنها را دست کم نمی‌گیرم و وقتی داخل زمین می‌روم برایم فرقی نمی‌کند که با کدام بازیکن روبرو می‌شوم و تنها به برد فکر می‌کنم.

در بین تنیسورهای برتر جهان کار کدام یک را بیشتر از دیگران قبول دارید؟
سره نا ویلیمامز. واقعا خوب کار کرده و خیلی قدرتمند ظاهر شده است. او نفر اول جهان است و خیلی خوب بازی می‌کند.

پدیده تازه‌ای هم در تنیس بانوان دیدید که باید منتظر ظهور او باشیم؟
پدیده‌های زیادی در تنیس زنان وجود دارند که خیلی از آنها وقتی به سن بزرگسالی می‌رسند دیگر اثری از آنها به چشم نمی‌آید یا برخی‌ها هستند که از قبل کسی روی آنها حساب بازی نمی‌کند ولی در رده بزرگسال یکدفعه اتفاقات بزرگی را رقم می‌زنند.

خیلی‌ها می خواهند بدانند بعد از اتفاقاتی که در این دو سال برای ارغوان رضایی رخ داد شرایط این بازیکن در تیم ملی فرانسه به چه صورتی خواهد شد؟
همین حالا همه خیلی اصرار کردند که در تیم ملی بازی کنم ولی من قبول نکردم. آنها چندین بار درخواست کردن ولی جواب من نه بود! گفتم چرا بروم در مسابقات شرکت کنم در حالی که آماده نیستم و در همان اولین دور می‌بازم. من ارغوان رضایی هستم و ترجیح می‌دهم به یک آمادگی مطلوب برسم آنوقت برای تیم ملی بازی خواهم کرد.

در خصوص بازی شما متوجه شدم که در رالی‌های متوالی و طولانی به مشکل بر می‌خورید. اگر ارغوان رضایی بخواهد به نقطه ضعف خودش اعتراف کند چه می‌گوید؟
یکی از مشکلات من به بازی بالا بر می‌گردد. ضربات دست من واقعا در دنیا تک است و این حرف من تعریف از خودم نیست. همه حریفان می‌گویند که ضربات سنگینی دارم ولی مشکل من فیزیکی است. از نظر نفس در بازی‌های طولانی اذیت می‌شوم. باید نفس و قدرت بدنی خودم را افزایش بدهم. این مشکل را قبلا هم داشتم که حالا بیشتر شده است. البته این مشکل را می‌توان برطرف کرد. من بعد از دو سال تمریناتم را شروع کردیم متوجه شدم که از نظر فنی خیلی فرقی نکردم. ضربات دستم هم مثل سابق سنگین بود. از این نظر هنوز جزو دو سه نفر برتر جهان هستم. توپ‌ها را در زمین خوب تقسیم می‌کنم به نوعی خوب روی توپ سوار می‌شوم و ضربه می‌زنم.

بهترین خاطره‌ای که برای شما باقی مانده، همان مسابقات مادرید بود؟
من مسترز مادرید را بردم و خیلی خوشحال بودم ولی یک سری مسابقه در اندونزی برگزار شده بود که در آنجا خیلی خوب بازی کردم. البته گذشته دیگر گذشته است و به آن مسابقات فکر نمی‌کنم. خودم را غرق در آن بردها نمی‌کنم. فقط به حال و مسابقاتی که پیش روی من قرار دارند فکر می‌کنم.

سخت‌ترین حریفانی که تا حالا با آنها مسابقه دادید کدام بودند؟ شاراپوا، ویلیامز یا...؟
شاراپووا و ویلیمامز خیلی سرشناس هستند ولی بازی کردن با آنها برایم خیلی راحت است. من اصلا مقابل آنها مشکلی نداشتم ولی بازی کردن با تنیسورهای گمنام خیلی سخت است. آنها چیزی برای از دست دادن ندارند و بدون ترس بازی می‌کنند. اگر ببازند کسی از آنها ایراد نمی‌گیرد ولی وقتی برنده می‌شوند می‌گویند ارغوان رضایی را برده‌ام.

روزانه چند ساعت تمرین می‌کنید؟
شرایط تمرینی فرق دارد. بعضی وقت‌ها باید فشار تمرینات را زیاد کرد و در یک مدت هم آن را کاهش داد.

تاکنون حسرت یک بازی به دل شما مانده که چرا آن را از دست دادید؟
نه واقعا اینطور نبوده. من منطقی فکر می‌کنم. اگر ببازم می‌گویم که حتما قسمت نبوده و باید بیشتر کار کنم. وقتی می‌بازم به این نتیجه می‌رسم که حتما حریفم بهتر بوده که برنده شده است. من همیشه از شکست‌ها درس می‌گیرم. به این فکر می‌کنم که حریفان چکار کردند که پیروز شدند و من در کدام بخش ضعف داشتم.

رفتار تماشاگران ایرانی در مسابقات مختلف با شما چطور بوده؟
همیشه همه جا حمایتم کردند. یک چیزی بگویم، من در مسابقات مختلف برای تیم ملی فرانسه بازی کرده‌ام ولی تماشاگران ایرانی مرا حمایت کرده‌اند. در مسابقات رولند گاروس چند تا ایرانی پرچم ایران را آورده بودند و در یک گوشه استادیم تکان می‌دادند. هر وقت پرچم ایران را می‌بینم به سمت آنها می‌روم و از آنها تشکر می‌کنم که به خاطر من آن کار را انجام می‌دهند. من بیشتر خودم را ایرانی می‌دانم تا فرانسوی. آنها خیلی سردتر هستند و با ایرانی‌ها فرق می‌کنند. من در فرانسه به دنیا آمدم و با آنها بزرگ شدم ولی خیلی سرد هستند.

اولین سفری که به ایران داشتید خاطرتان هست؟
بله. تقریبا پنج سال سن داشتم که پدرم مرا به ایران آورده بود. هر وقت به ایران می‌آیم خاطرات خوبی برایم باقی می‌ماند.

رفتار مردم با شما چطور بوده در این مدت؟
خیلی دوست دارم. نمی‌دانم که چقدر مرا اینجا می‌شناسند اما وقتی اسم خودم را می‌گویم بعد می‌فهمم که خیلی‌ها مرا کاملا می‌شناسند. البته در فرانسه شرایط فرق می‌کند. آنجا همه تنیس را می‌شناسند.

یک موضوعی که بازتاب‌های مختلفی به دنبال داشت راکت‌های تنیس معروفی بود که به احمدی‌نژاد اهداء کردید؟
ما را به یک مهمانی دعوت کردند. به عنوان یک نخبه ایرانی دعوت شده بودم و باید کاری می‌کردم و آن راکت‌ها را دادم. من آن راکت‌ها را به مردم ایران کادو کرده بودم و اصلا این نبود که من این کار را برای شخص خاصی انجام داده باشم.

پس چرا همان زمان این موضوع را تکذیب نکردید. حالا که دولت تغییر کرده است آن را تکذیب می‌کنید؟
من همان زمان هم عنوان کردم که این به مردم ایران تعلق دارد. اجازه بدهید من داستان را برای شما توضیح بدهم. ما را به عنوان یک نخبه ایرانی خارج از کشور دعوت کردند. من هم گفتم وقتی دعوت می‎کنند یک کادویی تهیه کنم. درست است که فرانسه بهترین عطرهای دنیا را دارد ولی من که نمی‌توانستم عطر کادو بدهم. من به دیدن کسی می‌رفتم که رئیس جمهور ایران بود. کاری ندارم که چه شخصی رئیس جمهور بوده و هر کسی هم جای احمدی‌نژاد بود این کار را انجام می‌دادم.

ولی این موضوع بازتاب‌های زیادی به دنبال داشت و برخی‌ها مدعی شدند محبوبیت شما را در بین گروهی کاملا از بین برد؟
من اصلا دنبال کار سیاسی نیستم. همان زمان هم به آقای احمدی‌نژاد گفتم که این راکت‌ها برای من خیلی باارزش هستند چونکه با آن راکت‌ها خیلی جنگیدم تا نام ایران را مطرح کنم.

و بعد از آن مشکلات زیادی انتظار شما را می‌کشیدند؟
بله همینطور است. درگیری‌های زیادی پیدا کردیم. خیلی به ما توهین کردند. آنها در انتخابات از کادوی من سوء استفاده کردند و این برای من گران تمام شده بود.

واکنش ایرانی‌ها پس از آن چطور بود؟
خیلی به ما توهین کردند. هر چی لیاقت خودشان بود به ما گفتند. این کار دموکراسی واقعی نبود. من گفتم که این راکت‌ها متعلق به مردم ایران است و برای مردم ایران جنگیدم ولی متاسفانه از حرف‌های من سوء استفاده شد. ایرانی‌های هر کشوری که می‌رفتم از من در این باره می‌پرسیدند و مجبور بودم برای همه توضیح بدهم. آخر من در این ماجرا ذینفع نبودم.

چه چیزی در ایران بیشتر از همه نظر شما را جلب می‌کند؟
رانندگی مردم ایران. واقعا وحشتناک است. همیشه می‌گوییم که ما ایرانی‌ها به بزرگترهای خودمان احترام می‌گذاریم آنوقت من یک سوال دارم، پس چرا هنگام رانندگی هیچ کدام به دیگری احترام نمی‌گذاریم؟

غذای ایرانی را دوست دارید؟
واقعا غذا خوردن در ایران برایم سخت است. فقط مجبورم چلوکباب بخورم. اینطوری اضافه وزن پیدا می‌کنم. البته غذاهای ایرانی بیشتر لذیذ هستند ولی ورزشکاران تیم فرانسه یک رژیمی دارند که از آن استفاده می‌کنند. آنها رژیم غذای ژاپنی دارند چونکه بیشترین فایده را برای ورزشکاران دارد.

معمولا در روزهایی که وقت آزاد دارید بیشتر چه کارهایی انجام می‌دهید؟
می‌خواهم دوباره درس بخوانم. من نتوانستم خوب درس بخوانم. تا دیپلم بیشتر پیش نرفتم. اصلا وقت این کار را نداشتم. وقتی 18 سالم نشده بود در سطح جهان مطرح شدم و مدام در مسافرت، اردو و تمرین بودیم. درس خواندن برایم امکانپذیر نبود ولی حالا می‌خواهم ادامه بدهم.

رابطه خیلی نزدیکی با دوستانتان دارید؟
من در همه دنیا دوستان خوبی دارم. در امریکا، استرالیا و هر جای دنیا. در ایران البته دوستی ندارم. هر وقت اینجا می‌آیم مرا به خانه اقوام می‌برند و بیرون نمی‌روم. البته این را بگویم که دوستان خوب روی انگشتان دست می‌چرخند و زیاد نیستند.

مثل خیلی دیگر از چهره‌های مطرح ورزش شما هم دنبال کلکسیون اتومبیل هستید؟
ماشین را خیلی دوست دارم. فعلا لامبورگینی دارم. من همیشه دنبال ماشین‌های خاص و سریع هستم.

در خصوص روی کار آمدن دولت جدید در ایران و صحبت خاصی باقی مانده، بفرمایید؟
من قبلا هم گفتم که دنبال سیاست نیستم. انشاءالله که جوان‌ها موفق باشند. من هر جا که هستم همه تلاش خودم را می‌کنم که نام ایران را بالا ببرم. امیدوارم جوان‌ها در درس، ورزش و زندگی پیشرفت کنند. کلا یک غروری دارم که در هر جای دنیا که می‌روم دوست دارم بجنگم و به خانم‌های جهان کمک کنم و برای کمک به خانم‌های ایرانی هم تلاش زیادی خواهم کرد.
منبع: خبرگزاری مهر

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار