شباهت عجیب «شاهگوش» با یک داستان خارجی
پارسینه: خط داستانی «شاهگوش» به شدت یادآور داستان خارجی «شاعر» است و این شائبه پیش میآید که داود میرباقری از آن اقتباس کرده است؛ البته اقتباس بد نیست اما در سریال هیچ اشارهای به آن نشده است.
«شاهگوش» میرباقری از زمان تولید تا پخش در شبکه نمایش خانگی با حاشیههای زیادی روبهرو شد؛ از شباهت کاراکتر محسن تنابنده با خواننده لس آنجلسی و دور از انتظار بودن کیفیت قسمتهای اولیه پخش شده و موج انتقاداتی که بال گرفت تا شباهت کاراکتر احمد مهرانفر با ارسطو در «پایتخت» که دلخوری سازندگان آن را به همراه داشت.
به تازگی هم «هفت صبح» از شباهت عجیب قصه این سریال شبکه نمایش خانگی با یک داستان خارجی با عنوان «شاعر» پرده برداشته است؛ شباهتی که انگشت اتهامات را به سوی مجید مظفری نشانه گرفته است، کسی که ایده این سریال با ایده او ساخته شده است. اما مجید مظفری در گفتوگویی با این روزنامه به کلی هرگونه اقتباس را رد کرده و قاطعانه گفته است: طرح شاهگوش هیچ ربطی به داستان ذکر شده ندارد.
در داستان «شاعر»- یکی از داستانهای کتاب قدیمی «داودی آبی» که در سال 1362 توسط انتشارات ایران یاد با ترجمه جهانگیر افکاری به چاپ رسیده است- شاعری مست دم صبح در حال بازگشت به خانه است که ماشینی یک خانم را زیر میگیرد . او در حلت غیرمتعارفش شعری میسراید. این شعر بعدا از سوی دوست شاعر به گونهای تفسیر میشود که نتیجهاش یک شماره است. این گونه پلیس راننده خاطی را پیدا میکند.
به گفته مظفری، این طرح در زمان اجرای تئاتر «اجاره نشینها»ی محمد رحمانیان به ذهنش خطور کرده و در همان زمان به این کارگردان تئاتر پیشنهاد داده تا با هم آن را بنویسند اما در نهایت طرح اولیه آن با عنوان «پلاک» در سال 85 کامل و به تصویب رسیده است. مظفری هم با کامل شدن طرح آن رابه نیروی انتظامی پیشنهاد داده اما چون شرایط ساختش فراهم نشده این طرح را به بایگانی سپرده است.
این بازیگر و کارگردان که مترصد زمان مناسب برای ساخت آن بوده به پیشنهاد و با واسطه محمدرضا شریفینیا طرحش را به داود میرباقری داده است. مظفری در خصوص این همکاری اینگونه توضیح داده است: آقای میرباقری با خواندن طرح قبول کردند کار را بسازند. ظاهرا خبر هم نداشتند که این طرح مال من بوده. بعد که فهمیدند با من قرارداد بستند و حق و حقوقم را دادند. این طرز برخورد میرباقری خیلی با ارزش بود.
ظاهر پعد از این که میرباقری طرح را میخواند مفهوم سوء تفاهم آن را بیشتر میپسندد و پایه داستان را بر این اساس قرار میدهد: ابتدا قرار بود اسم من به عنوان طراح سناریو در تیتراژ باشد اما چون کل طرح مورد استفاده قرار نگرفت، نوشتند بر اساس ایدهای از مجید مظفری».
شبکه ایران
ای گوش گوش یعنی 77 ای طبل طبل یعنی 55 یک تاتری هم به همین مظمون در تلویزیون سالها قبل نمایش داده شد
پارسینه جان، ما که می دونیم چرا راجع به این فیلم مطلب زدی ، بدون اکثر خبرهات مغرضانه نوشته میشه
دوست من شاعر یک نمایشنامه است از کارل چاپک بیشتر دقت کنید