واکنش بیسابقه کیمیایی درباره اتهام همکاریاش با سعید امامی در آنتن زنده
پارسینه: گفتههای کیمیایی در تلویزیون، جزو معدود ذکر نامهایی است که در طول دو دهه اخیر از سعید امامی معاون سابق امنیت داخلی وزارت اطلاعات بیان شده و این اتفاق نیز طبیعتاً به واسطه عصبانیتی رخ داد که این کارگردان پرسابقه از نیشهای گزنده همکارانش در این سالها متحمل شده بود و ترجیح داد با صدای بلند پاسخ همه این بیمهریها را بدهد.
به گزارش پارسینه به نقل از تابناک، مسعود کیمیایی در اتفاقی بیسابقه بر روی آنتن زنده تلویزیون به انتقاد از همراه ساختن سایه همیشگی اتهام همکاری او با سعید امامی برای ساخت پروژههای سینمایی پرداخت و ضمن تشریح بخشی از جزئیات دیدارهایش با معاون سالهای دور امنیت داخلی وزارت اطلاعات تاکید کرد تنها دو بار سعید امامی ملاقات کرده و پروژه سینمایی مطرح شده در این دیدارها هیچ گاه ساخته نشده است.
به گزارش «تابناک»، برنامه این هفته میزبان مسعود کیمیایی بود؛ اتفاقی غیرمنتظره برای برنامهای تلویزیونی چرا که این کارگردان علاقه چندانی به حضور در تلویزیون ندارد و معمولاً به گفت و گوهای محدود در مجلات اکتفا میکند اما ظاهراً کیمیایی بیدلیل تصمیم نگرفته بود به برنامه هفت بیاید و درصدد رفع برخی اتهامهایی بود که همواره متوجهش بود.
اتهامها در این دو دهه متوجه دو فیلم «ضیافت» (1374) و «سلطان» (1375) بود که گفته میشد این این دو فیلم با هدایت و سرمایه گذاری سعید امامی ساخته شده اما کیمیایی در آن سالها هیچگاه به صراحت این موضوع را تکذیب نمیکرد.
او تیرماه 79 در گفت وگویی، عنوان کرده بود: «این حیطه در آتش است و شما از هر طرف به این حیطه نزدیک شوید آن آتش دامان شما را می گیرد و کسی که در آن تاریخ آن آتش را روشن کرد خیلی آگاهانه این کار را کرد. خیلی دانسته این کار را کرد. بعدها فهمیدم که من در این ماجرا تنها نبودم بلکه خیلی های دیگر هم بودند؛ خیلی از هنرمندان سینما، از تئاتر، از نقاشی و ادبیات… بله، من تنها نبودم. خیلی ها را برای آن ماجرای سعید امامی آماده کرده بود... عرض کردم که آن حیطه، حیطه آتش است. اجازه بدهید ما از کنارش رد شویم.»
با این حال این گفتهها باعث نشد تا پیکان اتهامات از کیمیایی روی بگردانند و او با گذشت این سالها و نیش و کنایههای غیرمنصفانهای که به او زده شده، کیمیایی تصمیم گرفت صریح سخن بگوید، به خصوص پس از اتهاماتی که به تازگی از سوی برخی رسانهها متوجه او شد و صریحتر در این باره به او اتهام زده شده بود و همزمانی این نیش و کنایه و اتهامات با نقدهای آتشین نسبت به آخرین ساختهاش «متروپل»، آقای کارگردان را واداشت تا واکنشی بیسابقه داشته باشد.
کیمیایی به تازگی در گفت و گویی تاکید کرده بود: «میگویند فیلم "سلطان" را فلان مقام امنیتی ساخته و در انتهای فیلم اسمش هست و از او تشکر و تجلیل شده. میگویم آقا بروید و از بقالی سر کوچه تان بخرید و ببینید و اگر دیدید که بود بگویید. هر چه میگویی آقا نیست...نیست اما هیچ کس حوصله نیست تو را ندارد... حوصله هست خودش را دارد اما تو میگویی نیست و نمی دانی باید به کجا شکایت کرد. به هر چیز و هر کس قسم که هرگز کسی از امنیتیها یا دستگاه امنیت به من پول نداده تا هر فیلمی یا حتی یک فیلم بسازم. من همیشه تهیه کننده داشته ام و اصلا هیچ وقت مشکلی به اسم تهیه کننده یا سرمایه گذار نداشته ام. لزومی ندارد از جایی پول بگیرم.»
با این حال صریحترین اظهاراتش را در برنامه هفت بیان کرد. از هیچ نهاد امنیتی پول دریافت نکرده اما صریحترین گفتارش را در برنامه هفت بیان کرد. او در این برنامه به برخی نقدها پاسخ داد اما مهمترین مطلبی که بیان کرد درباره اتهام اصلی بود که در این سالها متوجهش میشد.
کیمیایی در این برنامه تاکید کرد به ماجرایی میپردازد که در این سالها برایش حاشیههای فراوانی داشته است. آقای کارگردان با اشاره به اینکه در سال 1372 توسط یک مامور امنیتی احضار شده، گفت: «شما یا هر کس دیگری را در هرجای دنیا، یک مامور امنیتی، یا پلیس سیاسی بخواهد، کسی نیست که نرود، اصلا امکان ندارد، اینفانته، چگوارا، پابلو نرودا و یا حتی رژی دبره را هم که بخواهند، میرود.»
کارگردان گوزنها تاکید کرد: «من به وسیله یکی از مدیران سینما در آن دوران مطلع شدم و این مدیر گفت که اطلاعات تو را کار دارد و باید بروی، خودش هم گفت که من با تو میآیم، من هم رفتم، چند نفر دیگر را هم همان زمان خواستند. در آن دیدار بهمن پیشنهاد ساخت یک فیلم شده و من هم داستانی را بازگو کردم اما این فیلم هیچگاه ساخته نشد.»
او ادامه داد: «این فضیلت نیست، فضیلت از جای دیگری است، این که من هیچگاه از قدرت پول نگرفتهام تا فیلم بسازم، این که من هیچگاه در کنار قدرت نایستادم و همیشه هزینه فیلمهایم از باجه فروش فیلم تامین شده و باپولی که مردم برای دیدن فیلم من دادهاند، من فیلم ساختهام. این مساله بود و من هم آرام از کنار آن گذشتم، اما در تمام این سالها مدام درباره این مساله حرف زده شده، هر کس که پیش من آمده، در مورد این ماجرا حرف زدهاست. آن مامور اسمش سعید امامی بود و بعد از آن مدام از من میپرسیدند که این فیلم را به سفارش او ساخته ای یا..»
مجری «هفت» از کیمیایی درباره این موضوع همیشه جنجالی بپرسد که «آیا صحت دارد شما در تیتراژ پایانی یکی از فیلمهایتان از سعید امامی تشکر کردهاید؟» و کیمیایی در پاسخ به این اتهام گفت: «این حرف را درباره من زیاد زدهاند، اما واقعیت این است که سعید امامی یک پیشنهادی به من داد، من این کار را نکردم. در مورد این مساله هم باید بگویم که اگر شما در تیتراژ پایانی فیلمهای من اسم این مامور را دیدی، یا اسمی شبیه اسم او را من را کاملا انکار کنید.»
کیمیایی در آخر نیز ضمن انتقاد شدید نسبت به یکی از شاگردانش بدون ذکر نام، تاکید کرد: «من ازجایی پول نگرفتم، مثل یک هنرمند پاک این را میگویم، من سعید امامی را دوبار دیدم، او یک مامور بود، و هر وقت آن ها کسی مثل من را بخواهند، باید برود، چه من و چه شما باشیم، فرقی نمی کند، پس این حرف را، تمام کنید برای من.»
گفتههای کیمیایی در تلویزیون، جزو معدود ذکر نامهایی است که در طول دو دهه اخیر از سعید امامی معاون سابق امنیت داخلی وزارت اطلاعات بیان شده و این اتفاق نیز طبیعتاً به واسطه عصبانیتی رخ داد که این کارگردان پرسابقه از نیشهای گزنده همکارانش در این سالها متحمل شده بود و ترجیح داد با صدای بلند پاسخ همه این بیمهریها را بدهد.
سعید امامی وزیر اطلاعات جناب خاتمی و قتل های زنجیره ای!
فکرکن این اتفاق تو دولت دیگه رخ میدا اطلاح طلبان چه ها که نمیگفتن...
سعید امامی شهید شد...
استدلال هامو در این باره بنویسم منتشر میکنین ... ؟!!
آقای کیمیایی عزیز شما از حرفهای حسودان نرنجید .بدانید هر ایرانی با شنیدن اسم شما تنها به احترام عمیقی می اندیشد که نسبت به جنابعالی دارد.
خب معلومه كه اسم يك مامور امنيتي را در تيتراژ فيلم نميارن ديگه
در هرجای دنیا، یک مامور امنیتی، یا پلیس سیاسی بخواهد، کسی نیست که نرود، ...چگوارا، پابلو نرودا و یا حتی رژی دبره را هم که بخواهند، میرود.»!!!؟
"چه" کی رفت پیش اونها؟ او اسلحه گرفت و تا قبل از بقتل رسیدنش با اونها جنگید. "حتی رژی دبره"!؟ این تأکید "حتی" بخاطر چیست!؟ مگر اون کیه!؟
"... من هم داستانی را بازگو کردم اما این فیلم هیچگاه ساخته نشد.»" اصلاً چه لزومی داشت "داستانی را بازگو" کنید وقتی فیلمشو نمیسازید!؟
با وجود فیلمهای خوبتان این کارتون هیچ توجیحی ندارد. ولی نفرت را باید حواله "بالایی" ها کرد که در پی انحراف هنرمندانند.