عزاداریها را از انحراف نجات دهید
پارسینه: امروز، اول محرم سال 1436 هجري قمري است و چهره شهرها و روستاهاي ايران و هر جا كه شيعيان زندگي ميكنند سياهپوش است و مردم به احترام شهداي كربلا و سالار شهيدان حضرت امام حسين عليه السلام از ديشب به عزاداري مشغول شدهاند و در روزهاي آينده اين عزاداريها شدت بيشتري مييابد و در روز عاشورا به اوج ميرسد.
پارسینه: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با عنوان «عزاداریها را از انحراف نجات دهید»، نوشت:
امروز، اول محرم سال 1436 هجري قمري است و چهره شهرها و روستاهاي ايران و هر جا كه شيعيان زندگي ميكنند سياهپوش است و مردم به احترام شهداي كربلا و سالار شهيدان حضرت امام حسين عليه السلام از ديشب به عزاداري مشغول شدهاند و در روزهاي آينده اين عزاداريها شدت بيشتري مييابد و در روز عاشورا به اوج ميرسد.
اين سنت حسنه را كه حضرت امام صادق عليه السلام بنيانگذار آن هستند، پيروان اهل بيت عليهم السلام به عنوان ميراثي ماندگار، نسل به نسل نگهداري كردهاند و از آن بهرهبرداريهاي فراواني در جهت زنده نگهداشتن مكتب اهل البيت به عمل آوردهاند. دهه عاشورا و نهضت كربلا يك فرصت گرانبهاست كه در طول تاريخ ميتوان از آن براي پيشبرد اهداف اسلامي بهره برد و آن را همچون پتكي بر فرق ظلم و فساد و انحراف و ظالمان و فاسدان و منحرفان فرود آورد. اين، همان كاري است كه امام خميني در عصر ما با استفاده از فرصت عاشورا انجام داد و با به صحنه آوردن مردم ايران و ريشه كن ساختن رژيم ستم شاهي، اسلام محمدي و علوي را تفسير كرد و به "كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا" عينيت بخشيد.
امام خميني، كه بيش از هر كس ديگري در عصر خود با عمق نهضت عاشورا آشنا بود و با تكيه بر همين آشنائي بود كه توانست مردم را به نام خدا و با شعارالله اكبر و اينكه "خون بر شمشير پيروز است" به صحنه بياورد و نظام جمهوري اسلامي را تأسيس نمايد، همواره درباره عزاداريهاي محرم و صفر سفارش ميكرد عزاداري سنتي بايد حفظ شود.
آن روز كه امام خميني با تأكيد فراوان همراه با تكرار توصيه به حفاظت از عزاداري سنتي ميكردند، هنوز انحرافاتي كه امروز در عزاداريها مشاهده ميشود پديد نيامده بود. با اينحال، ايشان با نگاه عميقي كه به موضوعات داشتند و آينده را همواره ميديدند، با توصيههاي اكيد به حفاظت از عزاداري سنتي، انحرافات را پيشبيني ميكردند و راه مقابله با آنها را نيز نشان ميدادند. خود امام خميني نيز بعد از انقلاب در دهه عاشورا به اقامه عزاداري در بيت خود ميپرداختند و با شور و حال وصفناپذيري كه از ايشان به هنگام استماع روضه سنتي مشاهده ميشد كاملاً مشخص بود كه تا چه ميزان براي عزاداري سنتي اهميت قائل هستند و براي بقاء آن تلاش ميكنند.
در فضاي انقلابي و اسلامي جامعه ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اين انتظار وجود داشت كه عزاداري سنتي همانگونه كه مورد نظر امام خميني بود، پا برجا بماند و حتي قويتر و پررنگتر شود و بتواند تأثير بيشتري در گرايش مردم به محتواي مكتب اهل البيت و اهداف امام حسين عليه السلام از نهضت عاشورا برجاي بگذارد. اين واقعيت را نميتوان ناديده گرفت كه عزاداري سنتي سهم مهمي در پيروزي انقلاب اسلامي ايران داشت و آنچه از زبان وعاظ، خطبا، مداحان و مرثيه سرايان عاشورائي در جريان عزاداريها به گوش مردم ميرسيد، در تهييج مردم و تشويق آنان به ادامه مبارزه عليه رژيم ستم شاهي و قدرتهاي استكباري حامي آن رژيم بسيار مؤثر بود.
متأسفانه در سالهاي اخير با به صحنه آمدن مداحاني از جنس غيرسنتي و مخلوط كردن مطالب سست، انحرافي و بيمحتوا با عزاداريهاي محرم و صفر، نقش مداحان سنتي هر روز كمتر شد و ميراث گران بهائي كه از نسلهاي گذشته در اختيار ما بود به تدريج دچار غربت و عزلت گرديد. اين واقعيت تلخ را امروز نميتوان پنهان كرد كه نسل جديد با ذائقهاي رشد كرده كه با عزاداريهاي سنتي بيگانه است و تحت تأثير چيزي به نام عزاداري قرار دارد كه هيچيك از ويژگيهاي عزاداري سنتي را در خود ندارد.
آهنگهاي غربي، اشعار بيمحتوا و حتي انحرافي، تعبيرات زشت، ادا و اطوارهاي سبك و دون شأن عزاداري امام معصوم و چه بسا اهانتآميز، اكنون محتواي بسياري از مداحيها و سينهزنيها را تشكيل ميدهند. اختلاطهاي خارج از چارچوبهاي شرعي كه زمينه را براي ارتكاب محرمات در بعضي دستههاي عزاداري فراهم ميسازد يكي ديگر از ابتلائاتي است كه به سراغ عزاداريها آمده است. مزاحمت براي مردم به بهانه عزاداري و ايجاد مشكل براي مردمي كه خود از عاشقان امام حسين عليه السلام و شهداي كربلا هستند و با ديدن اين صحنهها دچار تناقض و سؤال ميشوند از ديگر عوارض منفي عزاداريهاي جديد است.
از اينها تأسف بارتر، نفوذ عناصر منحرف و بياعتنا به احكام شرعي و توصيههاي مراجع تقليد و بزرگان ديني است كه با مطالب، حركات و روشهاي زننده خود، اساس عزاداري را با خطر مواجه كردهاند. اين افراد با ايجاد محافلي در كنار مساجد تلاش ميكنند مساجد، كه بهترين مكانها براي عزاداري و فراگيري تعاليم مكتب اهل بيت عليهم السلام هستند، را به تعطيلي بكشانند و نسل جوان را به طرف پوچي سوق دهند. با اين روش، به تدريج محافل عزاداري حسيني از خطباي باسواد و علماي آشنا با مكتب اسلام و اهل بيت منزوي ميشوند و افراد بيسواد يا كم سواد جاي آنها را ميگيرند و اين مجموعه دست به دست هم ميدهند تا به جاي ساختن نسل جوان، افراد را تهي مغز بار بياورند.
در سالهاي اخير، زنگ اين خطر توسط مراجع تقليد نيز به صدا در آمده و از نجف تا قم همه نسبت به آنچه درحال رخ دادن است هشدار دادهاند و ميدهند. با اينحال، جريان انحرافي آنقدر قوي است كه تأثير چنداني از اين هشدارها ديده نميشود و به نظر ميرسد بايد طرح جديدي براي مقابله با آن و نجات عزاداريها در انداخت.
در اين طرح، خطباي صاحب نظر و آگاه، اساتيد دانشگاه، علماي روشن بين حوزهها، سازمان تبليغات اسلامي و رسانهها به ويژه رسانه ملي ميتوانند با هماهنگي كامل، به ايجاد جرياني در جامعه اقدام كنند كه ضمن حفاظت از عزاداري سنتي و ترويج آن در چارچوب نقطه نظرهاي مراجع عظام تقليد، مانع نفوذ انحرافات، خرافات و مطالب سبك و بيمحتوا به مجالس و محافل عزاداري شوند. ترديد نبايد كرد كه رسانه ملي به همان اندازه كه در ترويج عزاداريهاي سنتي نقش دارد، در دامن زدن به عزاداريها، مداحيها و محافل مذهبي غيرسنتي نيز نقش دارد و اكنون نيز اگر مسئولين آن بخواهند ميتواند به اصلاح وضعيت اسفبار موجود كمك كند. به همين دليل، حضور فعال و جهتدار رسانه ملي در اين طرح لازم است.
اجرائي شدن اين طرح به ارادهاي جمعي در سطوح مختلف نظام و حوزهها و جامعه نياز دارد، ارادهاي كه با قاطعيت همراه باشد و هيچ چيز را مانع راه نداند. اجراي چنين طرحي در شرايط كنوني جامعه يك ضرورت است كه بايد علاوه بر قاطعيت با سرعت نيز همراه باشد بطوري كه فردا براي تصميم گيري درباره آن دير است.
امروز، اول محرم سال 1436 هجري قمري است و چهره شهرها و روستاهاي ايران و هر جا كه شيعيان زندگي ميكنند سياهپوش است و مردم به احترام شهداي كربلا و سالار شهيدان حضرت امام حسين عليه السلام از ديشب به عزاداري مشغول شدهاند و در روزهاي آينده اين عزاداريها شدت بيشتري مييابد و در روز عاشورا به اوج ميرسد.
اين سنت حسنه را كه حضرت امام صادق عليه السلام بنيانگذار آن هستند، پيروان اهل بيت عليهم السلام به عنوان ميراثي ماندگار، نسل به نسل نگهداري كردهاند و از آن بهرهبرداريهاي فراواني در جهت زنده نگهداشتن مكتب اهل البيت به عمل آوردهاند. دهه عاشورا و نهضت كربلا يك فرصت گرانبهاست كه در طول تاريخ ميتوان از آن براي پيشبرد اهداف اسلامي بهره برد و آن را همچون پتكي بر فرق ظلم و فساد و انحراف و ظالمان و فاسدان و منحرفان فرود آورد. اين، همان كاري است كه امام خميني در عصر ما با استفاده از فرصت عاشورا انجام داد و با به صحنه آوردن مردم ايران و ريشه كن ساختن رژيم ستم شاهي، اسلام محمدي و علوي را تفسير كرد و به "كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا" عينيت بخشيد.
امام خميني، كه بيش از هر كس ديگري در عصر خود با عمق نهضت عاشورا آشنا بود و با تكيه بر همين آشنائي بود كه توانست مردم را به نام خدا و با شعارالله اكبر و اينكه "خون بر شمشير پيروز است" به صحنه بياورد و نظام جمهوري اسلامي را تأسيس نمايد، همواره درباره عزاداريهاي محرم و صفر سفارش ميكرد عزاداري سنتي بايد حفظ شود.
آن روز كه امام خميني با تأكيد فراوان همراه با تكرار توصيه به حفاظت از عزاداري سنتي ميكردند، هنوز انحرافاتي كه امروز در عزاداريها مشاهده ميشود پديد نيامده بود. با اينحال، ايشان با نگاه عميقي كه به موضوعات داشتند و آينده را همواره ميديدند، با توصيههاي اكيد به حفاظت از عزاداري سنتي، انحرافات را پيشبيني ميكردند و راه مقابله با آنها را نيز نشان ميدادند. خود امام خميني نيز بعد از انقلاب در دهه عاشورا به اقامه عزاداري در بيت خود ميپرداختند و با شور و حال وصفناپذيري كه از ايشان به هنگام استماع روضه سنتي مشاهده ميشد كاملاً مشخص بود كه تا چه ميزان براي عزاداري سنتي اهميت قائل هستند و براي بقاء آن تلاش ميكنند.
در فضاي انقلابي و اسلامي جامعه ايران بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اين انتظار وجود داشت كه عزاداري سنتي همانگونه كه مورد نظر امام خميني بود، پا برجا بماند و حتي قويتر و پررنگتر شود و بتواند تأثير بيشتري در گرايش مردم به محتواي مكتب اهل البيت و اهداف امام حسين عليه السلام از نهضت عاشورا برجاي بگذارد. اين واقعيت را نميتوان ناديده گرفت كه عزاداري سنتي سهم مهمي در پيروزي انقلاب اسلامي ايران داشت و آنچه از زبان وعاظ، خطبا، مداحان و مرثيه سرايان عاشورائي در جريان عزاداريها به گوش مردم ميرسيد، در تهييج مردم و تشويق آنان به ادامه مبارزه عليه رژيم ستم شاهي و قدرتهاي استكباري حامي آن رژيم بسيار مؤثر بود.
متأسفانه در سالهاي اخير با به صحنه آمدن مداحاني از جنس غيرسنتي و مخلوط كردن مطالب سست، انحرافي و بيمحتوا با عزاداريهاي محرم و صفر، نقش مداحان سنتي هر روز كمتر شد و ميراث گران بهائي كه از نسلهاي گذشته در اختيار ما بود به تدريج دچار غربت و عزلت گرديد. اين واقعيت تلخ را امروز نميتوان پنهان كرد كه نسل جديد با ذائقهاي رشد كرده كه با عزاداريهاي سنتي بيگانه است و تحت تأثير چيزي به نام عزاداري قرار دارد كه هيچيك از ويژگيهاي عزاداري سنتي را در خود ندارد.
آهنگهاي غربي، اشعار بيمحتوا و حتي انحرافي، تعبيرات زشت، ادا و اطوارهاي سبك و دون شأن عزاداري امام معصوم و چه بسا اهانتآميز، اكنون محتواي بسياري از مداحيها و سينهزنيها را تشكيل ميدهند. اختلاطهاي خارج از چارچوبهاي شرعي كه زمينه را براي ارتكاب محرمات در بعضي دستههاي عزاداري فراهم ميسازد يكي ديگر از ابتلائاتي است كه به سراغ عزاداريها آمده است. مزاحمت براي مردم به بهانه عزاداري و ايجاد مشكل براي مردمي كه خود از عاشقان امام حسين عليه السلام و شهداي كربلا هستند و با ديدن اين صحنهها دچار تناقض و سؤال ميشوند از ديگر عوارض منفي عزاداريهاي جديد است.
از اينها تأسف بارتر، نفوذ عناصر منحرف و بياعتنا به احكام شرعي و توصيههاي مراجع تقليد و بزرگان ديني است كه با مطالب، حركات و روشهاي زننده خود، اساس عزاداري را با خطر مواجه كردهاند. اين افراد با ايجاد محافلي در كنار مساجد تلاش ميكنند مساجد، كه بهترين مكانها براي عزاداري و فراگيري تعاليم مكتب اهل بيت عليهم السلام هستند، را به تعطيلي بكشانند و نسل جوان را به طرف پوچي سوق دهند. با اين روش، به تدريج محافل عزاداري حسيني از خطباي باسواد و علماي آشنا با مكتب اسلام و اهل بيت منزوي ميشوند و افراد بيسواد يا كم سواد جاي آنها را ميگيرند و اين مجموعه دست به دست هم ميدهند تا به جاي ساختن نسل جوان، افراد را تهي مغز بار بياورند.
در سالهاي اخير، زنگ اين خطر توسط مراجع تقليد نيز به صدا در آمده و از نجف تا قم همه نسبت به آنچه درحال رخ دادن است هشدار دادهاند و ميدهند. با اينحال، جريان انحرافي آنقدر قوي است كه تأثير چنداني از اين هشدارها ديده نميشود و به نظر ميرسد بايد طرح جديدي براي مقابله با آن و نجات عزاداريها در انداخت.
در اين طرح، خطباي صاحب نظر و آگاه، اساتيد دانشگاه، علماي روشن بين حوزهها، سازمان تبليغات اسلامي و رسانهها به ويژه رسانه ملي ميتوانند با هماهنگي كامل، به ايجاد جرياني در جامعه اقدام كنند كه ضمن حفاظت از عزاداري سنتي و ترويج آن در چارچوب نقطه نظرهاي مراجع عظام تقليد، مانع نفوذ انحرافات، خرافات و مطالب سبك و بيمحتوا به مجالس و محافل عزاداري شوند. ترديد نبايد كرد كه رسانه ملي به همان اندازه كه در ترويج عزاداريهاي سنتي نقش دارد، در دامن زدن به عزاداريها، مداحيها و محافل مذهبي غيرسنتي نيز نقش دارد و اكنون نيز اگر مسئولين آن بخواهند ميتواند به اصلاح وضعيت اسفبار موجود كمك كند. به همين دليل، حضور فعال و جهتدار رسانه ملي در اين طرح لازم است.
اجرائي شدن اين طرح به ارادهاي جمعي در سطوح مختلف نظام و حوزهها و جامعه نياز دارد، ارادهاي كه با قاطعيت همراه باشد و هيچ چيز را مانع راه نداند. اجراي چنين طرحي در شرايط كنوني جامعه يك ضرورت است كه بايد علاوه بر قاطعيت با سرعت نيز همراه باشد بطوري كه فردا براي تصميم گيري درباره آن دير است.
تفاوت مداحی گذشته و امروز
مداحان قدیمی سوپراستار نبودند!
در سالهای نه چندان دور، مداحان نوپا در مجالس عمومی، مداحی را میآموختند و پس از طی دورههای متعدد، در همین مجالس و برابر استادان و پیشکسوتان میایستادند و میخواندند.
در گذشته، پیوستن به جمع مداحان اهل بیت (ع)، به سادگی و سهولت امروز نبود و عنوان «مداح» و حتی «روضهخوان» را به هر ناپختهای نمیدادند. به عبارت دیگر، اینطور نبود که افراد با درج نامشان روی پارچهنوشتهها و بنرها ظهور کنند و جامعه از آن پس، آنان را مداح بداند. سختگیری استادان، انتظار مخاطبان و ملاحظات ویژه برای مداح شدن، اجازه نمیداد که هرکس با هر انگیزهای به این جامعه مذهبی بپیوندد.
شاید قیاس خوبی بین این دو نباشد، اما مداح شدن، همانند پروردن یک کاسب تمام عیار در بازار، آموزشهای خودش را داشت و یک مداح جوان باید با فنون متعدد این کار آشنا میشد.
در این یادداشت میخواهم دو شکل و روش مداحی در گذشته و امروز را در حد بضاعت فکری خود با معیارها و مؤلفههای ملموس به مقایسه بنشینم. پر واضح است که مقصود و منظور این یادداشت برخی از مداحان هستند و بسیاری از مداحان شناخته شده شامل این یادداشت نمی شوند.
انگیزه مداح شدن
مهمترین تفاوت بین ستایشگران بااخلاص و بعضی مداحان جوان در انگیزه ورود آنها به این حوزه است. اغلب مداحان قدیمی، خودشان برای مداح شدن اقدام نمیکردند، بلکه یک مرشد و راهنما با شاخصههای تربیتی، آنان را برای این کار انتخاب میکرد. دلیل این دعوت، داشتن صدای خوب، استعداد کافی در حفظ کردن شعر و مهمتر از همه، اخلاص، ارادت و ادب نسبت به خاندان پیامبر اکرم (ص) بود.
در شرح حال بسیاری از این افراد، کشف و شهودهای بسیاری دیده میشود که مطالعه آنها، نیت و انگیزه مداحان را آشکار میکند. بسیاری از ذاکران بااخلاص، انسانهایی مستجابالدعوه بودهاند که در مواقع سختی و رنج، پناه مردم شهر به شمار میآمدهاند.
در فضای مداحی سالهای اخیر، گاهی این انگیزهها کمتر به چشم میخورد. شوربختانه، مداحی از نظر بعضی به یک پیشه سهلالوصول و در عین حال، درآمدزا تبدیل شده است که البته نسبت به همه افراد فعال در جامعه مداحان جوان قابل تعمیم نیست، اما به جرأت میتوان ادعا کرد که آن اخلاص و ادب در میان برخی مداحان امروز کمرنگتر شده است.
استعدادهای ذاتی
1. صدا: یکی از فاکتورهای بسیار مهم در مداحی است که در گذشته، اهمیت کمتری بدان داده میشد. به عبارت دیگر، شمار مداحان خوشصدا در فضای امروز مداحی کشور، به مراتب بیشتر از گذشته است؛ چون در جایی که مرشدباقر معماری با گفتن عبارت «السلام علیک یا اباعبدالله» دل مردم را به سادگی میلرزاند، داشتن صدای خوب از مطالبات اولیه مخاطبان به شمار نمیرفت. با این حساب، جذب مداحانی که صاحب صدای مناسب هستند، در سالهای اخیر سهلتر و این مولفه، بسیار مهمتر شده است.
2. حافظه: مداحان قدیم، نه از روی کاغذ شعر میخواندند و نه وسایل ارتباطی برای یک مداح در دسترس بود. آنها تمام اشعار مورد استفادهشان را در گنجینه سینه حفظ میکردند و هنوز مداحانی مانند حاج سیداحمد هاشمی، بیش از 15 هزار بیت شعر، اعم از قصیده، پندیات، مرثیه و نوحه در حافظه دارند. اما سالهاست که مداحی به حافظه اشخاص اتکا ندارد و تمام دارایی یک مداح در دفترچه شعر او خلاصه میشود که این دفترچه در فصول مختلف، اعم از محرم و صفر، فاطمیه، ماه مبارک رمضان و ... تغییر میکند.
3. روابط عمومی: مردمداری و دوستی و مراوده با دیگران، یکی از مولفههای مهم در مداحی است؛ منتها این مردمداری در مداحان قدیمی، بیشتر در سفرهداری و تعامل خوب با هیئتیها تعریف میشد و برای مداحان امروزی، در ارتباطات وسیعتر و حضور در رسانهها و شبکههای اجتماعی و همچنین مجالس خاص. مداحان سنتی، تریبونی جز منبر نداشتند، اما امروز مداحی که تصویر و برنامهاش در شبکههای تلویزیونی پخش میشود، چه از نظر خودش و چه از نظر دیگران، امتیازآورتر است. اکنون مداحانی هستند که جایگاهی مانند ستاره های سینما در میان مردم دارند و رفتارشان به شدت زیر ذرهبین است؛ در حالی که کسی مانند حاج سیدحسن معطر بعد از 60 سال مداحی و منبر، زندگی کاملاً عادی و طبیعی دارد.
4. سوز درون: در مداحی، چیز دیگری غیر از صدا هست که یک مداح را از سایرین متمایز میکند. مرحوم حاج محمد علامه، حاج علی انسانی، حاج سیدمحمد موسوی سجاسی و مداحانی از این دست، صاحب صدای عالی و صوت داوودی نبوده و نیستند، اما همان عنصری که اسمش را «سوز درون» میگذاریم، ما را مشتاق شنیدن صدای آنها میکند. وقتی میگویند فلانی صدایش «نمک» دارد، یا «دهنش گرم است» یعنی همین سوز درون؛ و مداحی بدون داشتن چنین استعدادی، یعنی هیچ.
درک محضر استاد
قدیمها، مداحان را با نام استادانشان میشناختند و اگر کسی استاد نداشت، از پشتوانهای در میان همکارانش برخوردار نبود. گویی او نه فنون کار را به خوبی میداند و نه راه را به درستی طی کرده است. اساتید، مردانی مجرب، کارآشنا و سختگیر بودند که مرحله به مرحله مداحی را به شاگردانشان میآموختند و آنان را زیر چتر خود میگرفتند.
آنها به خوبی میدانستند که یک مداح جوان در گام اول باید شعرهای فراوانی حفظ کند و معانی این شعرها را بداند. بنابراین، قدم نخست آموزش یک استاد، معرفی اشعار بکر و پرمحتوا به هنرآموز خود بود. دیوانها و کتابهای شعر، کمتر در دسترس شاگردان بود و استادان، آنچه در سینه داشتند از همین طریق به نسل بعد از خود منتقل میکردند.
مداحان جوان با سختکوشی و تلاش، راه استاد را برای رسیدن به جایگاه معنوی او دنبال میکردند. بنابراین، بیشتر شاگردان، چه در فن بیان و منبرداری و چه در صوت و آواز به همان راهی میرفتند که استاد، پیش از این رفته بود. هنوز هم خیلی از شاگردان قدیمی و استادان حال حاضر را با نام معلم و آموزگارشان میشناسند.
مداحان امروز هم بعضاً استاد میبینند، اما به طور عمومی، چیزی تحت عنوان استاد با آن شاخصههای قدیمی، دیگر نه وجود خارجی دارد و نه کسی تن به آن رنجها و سختیها میدهد. مداحان امروز، معمولاً خودآموزند و دل به شاگردی و آموختن نمیدهند. البته بعضی مداحان معروف و ذاکران مشهور، با وجود داشتن استادان متعدد، با ایدهها و سبکهای شخصی در جامعه جا باز کردهاند.
در سالهای نه چندان دور، مداحان نوپا در مجالس عمومی، مداحی را میآموختند و پس از طی دورههای متعدد، در همین مجالس و برابر استادان و پیشکسوتان میایستادند و میخواندند. این مجالس در واقع، محل رفع اشکال و آزمون نهایی مداحان جوان و نوخاسته بود که در صورت تأیید استادان، لباس نوکری اهل بیت (ع) را به تن آنان میپوشاندند. به این معنا که مانند روحانیان که مراسم عمامهگذاری را در پایان دوره طلبگی برگزار میکنند، مداحان نیز عبای مخصوص خود را روی شانه میدیدند.
سردسته اينجور بدعت هاي عجيب و غريب در نوحه خواني ، محمود كريمي معروف هستش!!!
همچون پتكي بر فرق ظلم و فساد و انحراف و ظالمان و فاسدان و منحرفان فرود آورد
همانطورکه برسراحمدی نژادوعمالش فرودآوردید؟؟؟؟
همچون پتكي بر فرق ظلم و فساد و انحراف و ظالمان و فاسدان و منحرفان فرود آورد
همانطورکه برسراحمدی نژادوعمالش فرودآوردید؟؟؟؟
آخه با اتونبیلهای 200000000 تومانی ببالا و کارخانه داری و تجارت که به سبک امروزی هاست که نمیتوانند این مداحان با روشهای خداپسندانه قدیمی رفتار کنند !!!