راز مادرانه؛ از گیلانه تا الفت
پارسینه: شیار 143 سوژه خوبی دارد.سوژهای بکر و تازه.اما کارگردان جوانش هنوز آنقدر تجربه نداشته که برای این ایده و سوژه خوب ساختار و روایت خوب و محکمی پیدا کند
پارسینه/الهام رشیدی: پیرزنی چروکیده با کمری خم در روستایی در شمال کشور.تنها اما صبور.صبور چون باید از بچهاش مراقبت کند.پیرزن و بچه؟! بله پسرش، رعنا جوانی که افتاده روی تخت و نمیتواند راه برود و حرکت کند.جوانی رعنا، زیبا که همه داشته و افتخار پیرزن است.
جوانی که روزی پیرزن منتظر بوده او برایش عروس و نوههای قد و نیم قد به ارمغان بیاورد اما جنگ همه آرزوهای او را با خود برده و به جایش جوان معلول به او داده است و حالا پیرزن با کمری دو لا شده از جوان جانباز خود نگهداری میکند.مانند همان زمان که طفلی بود و مادر از او مراقبت میکرد.مادر هیچ شکایتی ندارد؛مادر است و وظیفهاش نگهداری از فرزند.اما دلش میسوزد برای جوانش که نمیتواند حرکت کند.جوان رعنایش باید روی تخت بخوابد و به آرزوهایش فکر کند که برای حفظ وطن چراغشان خاموش شده است...
فاطمه معتمدآریا نقش گیلانه را عالی بازی کرد.تاب و بیتابیهای پیرزن را چنان هوشمندانه به نمایش گذاشت که همه او را تحسین کردند و گفتند از همه تجربیات بازیگریاش استفاده کرده تا رخشان بنیاعتماد سازنده گیلانه را کمک کند تا دیناش را به جنگ و جانبازان جنک ادا کند.بهرام رادان بازیگر نقش جانباز هم با همین انگیزه در نقش جوان جانباز خوب درخشید و گیلانه شد یکی از بهترین فیلمهایی که با موضوع مادران جنگ ساخته شد.البته امضای رخشان بنی اعتماد هم پای فیلم بر ارج و قرب فیلم افزود اما هر که فیلم را دید گفت: اگر بنی اعتماد نبود و همت عالیاش گیلانه آن چیزی نمیشد که الان شده است.
گیر افتادن الفت در شیار 143
فیلم شیار 143 از زمان جشنواره فیلم فجر تا الان خیلی بر سر زبانها افتاده است.نرگس آبیار کارگردان جوان و کمتجربهاش دست روی موضوعی گذاشته که این روزها یکی از داغترین موضوعات روز است؛ مادران انتظار .مادرانی که سالهاست در انتظار برگشت فرزند مفقودالااثرشان هستند.
وقتی فیلم در جشنواره به نمایش درآمد، خیلی از سازمانها و ارگانهایی که به نوعی به موضوع دفاع مقدس، شهدای گمنام و تفحص و مفقودالاثرها مرتبط هستند از فیلم دفاع کردند و شیار 143 شد موضوع داغ نشریات سینمایی و ... تلویزیون هم به حامیان این فیلم پیوست و همه دست به دست هم دادند تا این فیلم دیده شود.فیلمی که انتظار 15 ساله مادری را برای دریافت خبری از فرزند مفقود شدهاش در جنگ را به نمایش میگذارد.فیلمی که قدرت این را دارد تا همذاتپنداری همه مادران انتظار را با خود همراه کند و اشک همه آنهایی را که این انتظار را تجربه کردهاند را دربیاورد و البته به همه یادآوری کند که اگر مردان در جبهه جنگیدند زنان در پشت جبهه هنوز هم همچنان مبارزه میکنند.هنوز عمر خود را با انتظار خبری از گمشده خود به پایان نزدیک میکنند و همین انتظار است که زیباست و ارزشمند است.
وقتی داوران جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین بازیگر زن جشنواره را به مریلا زارعی دادند، همه آنهایی که فیلم شیار 143 را دوست داشتند، خوشحال شدند چون همه آنها میدانستند که اگر این فیلم خوب از کار درآمد و توانست نظرها را به سمت خود جلب کند برای بازی خوب مریلا زارعی در نقش الفت است.یونس پسر الفت در همان روزهای اولیه جنگ به جبهه میرود و در عملیات والفجر مقدماتی مفقود الاثر میشود و مادرش 15 سال منتظر میماند تا عاقبت بخشی از استخوانهای یونس را برای او میآورند!
شیار 143 سوژه خوبی دارد.سوژهای بکر و تازه.اما کارگردان جوانش هنوز آنقدر تجربه نداشته که برای این ایده و سوژه خوب ساختار و روایت خوب و محکمی پیدا کند و آنچه فیلم را سرپا نگه میدارد و بیننده را پای فیلم مینشاند بازی خوب و استادانه مریلا زارعی است که انتظار 15 ساله یک مادر را با همه جزئیاتش به نمایش میگذارد.او با گذشت زمان و پر شدن پیمانه انتظار، قامتش خمیده و خمیدهتر میشود، خطوط چهرهاش عمیقتر، لبانش از هر خندهای خالیتر و فروغ از چشمانش میرود.چشمانش انگار فقط باز هستند تا بازگشت یونس را ببینند.
مریلا زارعی بازیگر جوانی است که تاکنون نقشهای زیاد و تا حدودی متفاوت را بازی کرده است.متفاوت بودن را دوست دارد و همیشه تلاش کرده تا یک جور دیگر خود را در دنیای بازیگری تثبیت کند و الفت این امکان را به او داده است تا امضای خود را پای یک فیلم بگذارد و با اطمینان بگوید شیار 143 از آن من است.
اگر در گیلانه، گریم به کمک معتمد آریا آمد تا او پیرزنی فرتوت را به نمایش بگذارد در شیار 143 بازی زارعی بود که به گریمور کمک میکرد تا بر چهره او طرحی از رنگ فرسایش بزند و او را قدم به قدم پیرتر کند.
مریلا زارعی با بازی در شیار 143 نشان داد که با تحلیل و شناخت کامل از نقش الفت مقابل دوربین رفته است.چند هفته قبل او در مراسمی اعلام کرد که بعد از چندین ماه او با الفت خداحافظی کرده و خود را آماده کرده است تا در نقشهای دیگر بازی کند.
بازی زارعی در شیار 143 نشان میدهد که این بازیگر برای اجرای این نقش از همه وجود خود مایه گذاشته و اگر در این مدت در نقش دیگری بازی نکرده به دلیل انرژی زیادی است که نقش الفت از او گرفته است و اکنون او بعد از ماه ها توانسته با الفت خداحافظی کند.هر چند مردم هیچ وقت الفتها و مادران انتظار را فراموش نخواهند کرد و هر زمان که خبر برسد مفقودالاثری پیدا شده مردمی که شیار 143 را دیدهاند حتما یاد سکانس پایانی این فیلم و خداحافظی دردناک الفت با یونس خود خواهند افتاد.
به نظر من شيار 143 حرف جديدي براي گفتن ندارد و فقط يك كپي است از فيلمهاي زمان دفاع مقدس!!!!!
دوران اينجور فيلمها ديگر گذشته..
اگر نهادها و سازمانها و ارگانهاي دولتي پشت اين فيلم نبودند و همش ازش حمايت نميكردند ، اين فيلم همان روز اول شكست ميخورد!!!
اصلا اين دوفيلم را مقايسه نكنيد
فيلم شيار يك فيلم ارزشي ومثبت ولي گيلانه
حالتي منفي از جنگ ومشكلاتش را بيان كرد
مريلا جان دستت درد نكند دوست داريم اجركم عندالله
همه نسلها باید با واقعیتهای تلخ و شیرین زمان جنگ آشنا بشن تا دلیل خیلی مسائل رو بفهمن.دوران اینجور فیلمها هیچوقت نمیگذره چرا که با وجود تموم شدن جنگ ولی اثراتش پابرجاست.