نگاهی به فیلم «استراحت مطلق»/دور از استانداردهای سینمای کاهانی
پارسینه: «استراحت مطلق»؛ فیلمی است که قصهای آشنا را با نگاهی تخت و ساختاری تکراری روایت میکند و کمتر نشانی از هوشمندی آثار قبلی سازندهاش دارد.
جدیدترین فیلم عبدالرضا کاهانی با استانداردهای سینمای این فیلمساز اجتماعی خوشقریحه فاصله دارد و مطمئنا او نیز به جایگاه «استراحت مطلق» در کارنامه پربارش و نسبت آن با بدعت، جسارت و هوشمندی آثار قبلی خود واقف است. «آدم»، فیلمی سوررئال درباره ناکجاآبادی است که مردمانش نامیرا هستند و حضور فرشته مرگ این فضا را میشکند.
اگرچه «بیست» قصهای رئال از ضربالاجل زمانی چند کارگر برای حفظ تالار محل کارشان را روایت میکند اما همچنان مرگ و زندگی دغدغه اصلی این فیلم است. «آن جا»؛ فیلمی ساختارمند است و از بحران مردی سخن میگوید که باید مهریه همسرش را بپردازد تا بتواند به کشور محل زندگیاش بازگردد و همچنان ضربالاجل و محدودیت زمانی، یکی از مؤلفههای هوشمندانه این درام پیچیده اما بهظاهر ساده است.
با اینکه «هیچ»؛ موضوعی کمنظیر را بهانه روایت قصهاش میکند، اما همچنان حرف اول را رئالیسم و پرداختن به قشر و طبقهای شناسنامهدار میزند که روابط و مناسبات آنها بهشدت ملموس و برآمده از واقعیت با طنزی حسابشده و جذاب است. همانطور که «اسب حیوان نجیبی است»؛ جسارت را با این مؤلفههای مشترک ادغام کرده و قصهای شخصیتپردازانه را در زمان محدود واقعی بهگونهای جذاب و هوشمندانه بسط میدهد.
درنهایت «بیخود و بیجهت»؛ هنر کاهانی در بسط یک موقعیت و چرخش درام بهگونهای ملموس و حسابشده است که طنزی بجا و برآمده از عمق این شرایط دارد. به همین دلیل میتوان این شخصیتهای دورازهم را در کنار هم باور کرد و با هریک بهگونهای همذاتپنداری و همراهی کرد. اما بخش اعظم نقاط قوت، امتیازها و مؤلفههایی که بهتدریج تبدیل به سبک و سیاق و امضای خاص کاهانی در فیلمهای کارنامهاش شدهاند در جدیدترین فیلمش نمودی کمرنگ و چهبسا غیرقابل قیاس با فیلمهای قبلیاش دارند. «استراحت مطلق»؛ قصه کلیشهای زنی مطلقه و تنها در ابرشهر تهران را که همه مردان به او چشم طمع دارند، با ساختاری تکراری و نگاهی تخت بهگونهای روایت میکند که از ابتدا همهچیز قابل پیشبینی است. به این ترتیب آنچه عرض مسیر داستانی را پر کرده و باید جذابیتی برای مخاطب ایجاد کند نوع شخصیتپردازیها و تروتازگی آنها، جنس روابط و حالوهوای شوخیهایی است که ما را به این سرانجام قابل انتظار نزدیک میکنند. اما شخصیتهای حاضر در فیلم با تکیه بر نگاه حاکم نمیتوانند جذابیتی فراگیر همچون فیلمهای دیگر این فیلمساز - «هیچ»، «اسب حیوان نجیبی است»، «بی خود و بیجهت»
و... - پیدا کنند که هم جذابیت ذاتی داشتند هم ادارهکننده موقعیت دراماتیک محوری بودند.
به همین دلیل هم بهجز یکی، دو کاراکتر معدود که خیرهکننده هستند، بقیه بهسرعت فراموش میشوند و در کلیت کار به ذهن نمیمانند. یکی از ویژگیهای مهم فیلمهای کاهانی انتخاب زوجها و ترکیبهای منحصربهفرد بازیگران در کنار هم است که چهبسا قبل از آن به ذهن کمترکسی بیاید و علاوه بر آن نقشآفرینی بهیادماندنی بازیگرانی که بازیهای قبلی آنها را حتی در فیلمهای خود فیلمساز تحتتأثیر قرار میدهد. نمونه خوب این ویژگی بازی زوج کارن همایونفر و باران کوثری در «اسب حیوان نجیبی است» و همچنین حضور رضا عطاران و مهتاب کرامتی در چند فیلم متوالی کاهانی است که هر بار غافلگیرکننده هستند بدون آنکه نقشآفرینی قبلی خود را به ذهن مخاطب بیاورند. قطعا برای این تحلیل میتوان نمونهها و ترکیبهای بیشتری را از فیلمهای دیگر این فیلمساز مثال زد. اما در «استراحت مطلق» این اتفاق آنگونه که انتظارش میرود نیفتاده و به همین دلیل برخی کاراکترها آشنا، تکراری و یادآور نقشهای دیگرشان هستند و برخی هم در حد تیپهای شناختهشده باقی میمانند و تبدیل به شخصیت نمیشوند؛ مثل کاراکترهای ترانه علیدوستی، امیرشهاب رضویان، بابک حمیدیان و...، در این میان
تنها میتوان از حضور بهیادماندنی مجید صالحی و رضا عطاران نام برد که در کنار فریده فرامرزی -که دومین حضور سینمایی خود را تجربه میکند- خاص و منحصربهفرد میشوند و در ذهن میمانند. هرچند در میان آنها هم گاه ریتم و راکورد بازی از دست میرود و به نظر میآید همهچیز متکی بر حسوحال لحظهای بازیگر است تا شخصیتپردازی حسابشدهای که روی کاغذ انجام شده باشد.
جنس شوخیهای فیلم «استراحت مطلق» هم فراتر از پهلوزدن به رئالیسم زندگی قشر فرودست و طبقات اجتماعی دیگری که فیلم سعی دارد به آن بپردازد، بیشتر محملی است برای عبور از حرمتها و حریمهایی که لزوما رئالیسم به مفهوم شکستن این حدومرزها نیست. شدتگرفتن این حالوهوا بهگونهای است که گاه حتی اثر لحظهای طنز موجود را نیز زیر سؤال میبرد و واکنشبرانگیز است. عبدالرضا کاهانی در فیلمهای قبلی خود همواره درامهای گرم و جذابی را با محوریت سهل و پیچیدهبودن روابط واقعی زندگی روزمره تجربه کرده که ساختارهای متنوع و متناسب با قصهمحوری داشتهاند و مطمئنا او نیز به جایگاه «استراحت مطلق» در کارنامه پربار خود واقف است.
سحر عصرآزاد/شرق
ارسال نظر