گوناگون

داشتن سوژه خوب شرط کافی برای ساخت یک فیلم خوب نیست!

پارسینه: امسال به عنوان عضو هیأت انتخاب، فرصت یافتم به تماشای حدود 300 فیلم ارسالی به «جشنواره فیلم کوتاه دانشجویی نهال» بنشینم. تجربه ارزشمندی بود که ره آورد آن هم یافته های جامعه شناختی و شناخت بینا- نسلی بود، هم لذت بردن از برخی آثار بسیار خوب، و هم آشنایی با برخی «اِپیدِمی»های رایج در فیلم کوتاه. به تعبیر غلط مصطلح، می توان گفت که فیلم کوتاه از برخی آسیب های مزمن «رنج می برد».

ریشه برخی از این آسیب ها را در تعدادی از تصورات موهوم رایج میان نسل جوان فیلمساز می توان رد یابی کرد. از جمله خرافات رایج این که: «داشتن سوژه ی خوب شرط کافی برای ساخت یک فیلم خوب است»، «داشتن پیام مهم، موجب می شود فیلم مهم شود»، و «حرف زدن شخصیت ها درباره هنر، باعث می شود یک فیلم هنری بشود»، «به صرف پرداختن به موضوعی جنجالی، می شود فیلمی جنجالی ساخت» و قس علیهذا.

در میان فیلم های مبتلا به این آسیب ها، البته همه گونه محتوا و جهت گیری ایدئولوژیک قابل مشاهده بود. یعنی هم فیلم های «سوپر حزب اللهی» داشتیم که به این آسیب ها گرفتار بودند، و فیلم های «سوپر نهیلیستی». هر دو دسته هم با کوچکترین اقبالی از جانب هیچ یک از اعضای هیأت انتخاب مواجه نشدند. در مقابل، فیلم هایِ خوبِ «حزب اللهی» و فیلم های خوبِ «نهیلیستی» هم در میان آثار ارسالی وجود داشت که بعضا به اتفاق آراء برای بخش مسابقه انتخاب می شد.*

اما در کنار موهومات و خرافات، یک عامل فناوریک (!) هم در بروز مشکلات کیفی در بسیاری فیلم ها مشهود بود. فناوری ارزان و در دسترس دیجیتال، هرچند انقلابی در راستای همگانی تر و مردمی تر شدن سینما ایجاد کرده و این «هنر- صنعت» را تا حدودی از انحصار طبقه اشراف و برگزیدگان و بزرگ زادگان خارج ساخته است، اما سر منشأ آفات و آسیب هایی هم بوده است.

اگر در روزگارِ دانشجوییِ ما، سهمیه یک یا چند حلقه نگاتیو 16 م.م باعث می شد برای گرفتن هر ثانیه از فیلم پایان نامه دانشجویی وسواس فراوان به خرج دهیم، امروز دانشجویان سال اولی با اجاره یک 5D یا BlackMagic نسبتاً ارزان، خود را متصل به ذخائر لایزال هارد دیده و می توانند إلی ما شاءالله سکانس-پلان بگیرند. و یا هر پلان را از 360 زاویه مختلف تکرار کنند.

این قابلیت فناوری دیجیتال، هرچند برای سریال سازان تلویزیونی که دقیقه ای پولشان را می گیرند، می تواند «موهبتی الهی» محسوب شود، اما فیلمسازان کوتاه را در برابر «وسوسه ای شیطانی» قرار می دهد که یک سوی آن ممکن است به رستگاری و بقاء بیانجامد، و سوی دیگر به هبوط و سقوط.

به دلیل دشواریِ عبور از آزمون این وسوسه بود به گمانم، که در میان فیلم هایِ «کوتاه» ارسالی به جشنواره، شاهد برخی آثار بودیم که به نظر می رسید 10 یا 15 دقیقه تایم اضافه دارند. عبور از تعلقات دنیوی، یکی از پیش نیازهای رستگاری و نجات است. فیلمسازی که نتواند خود را از تعلُق پلان های زائدی که گرفته است برهاند، هرچند از عمق جان به آنها علاقمند باشد، بعید است که در این دنیای جهانی شده ی آکنده از تصویر، آینده درخشانی داشته باشد. 

-----------
* مشخصا دو فیلم از دو کارگردان-طلبه (!) امسال در جشنواره بودکه هر دو را می شناختم و فیلمهایی با مضامین ارزشمند ساخته بودند. قصد داشتم مفصل در هیات انتخاب از آنها دفاع کنم، ولی آنقدر کارشان خوب بود که بدون بحث به اتفاق آراء انتخاب شدند. آدم برای خدا پیغمبر می خواهد کار کند اینگونه باید کار کند. دست شان درد نکند که مایه افتخار و آبروی ما شدند: آقای اميرعباس ربیعی با فیلم 'ولد' درباره غزه و آقای حسین دارابی با فیلم 'علمک' که کار طنز جالبی بود با حضور یک کاراکتر روحانی.

دکتر شهاب اسفندیاری

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار