گوناگون

به حال داعش باید تأسف خورد نه زنان ایزدی

پارسینه: به حال داعش باید تأسف خورد نه زنان ایزدی

هرکسی با هر عقیده‌ای وقتی خبر زنده‌به‌گورکردن زنان سنجاری توسط داعش را می‌شنود، از چنین عمل وحشیانه‌ای دچار انزجار می‌شود. اما آنچه بیش از شنیدن این خبر مرا متأسف کرد و به نظرم دردناک می‌آید این است که در طول این روزها جز محکوم‌کردن هیچ خبری درباره این موضوع ندیده‌ام. انفعالی برخوردکردن با پدیده داعش، سکوت‌کردن در برابر آن یا تنها محکوم‌کردن دردی را دوا نمی‌کند. به‌جای اینها باید آسیب‌شناسی جامعه و شناسایی دلایل ظهور این جریان رواج پیدا کند. ما امروز بیش از هرچیز به داعش‌شناسی نیاز داریم. باید سؤال کنیم چگونه افرادی از مهد تفکر و فرهنگ و منظورم از این مهد فرهنگ و تمدن پاریس نیست بلکه منظورم سرزمینی است که شهر باستانی پالمیرا را در خود دارد، پیدا می‌شوند که خوی درندگی‌شان با هیچ حیوان درنده‌ای قابل قیاس نیست. داعشیسم از نظر من نوعی بیماری است که می‌تواند در هر اقلیمی رشد کند. اما برخورد عاطفی با این پدیده و توصیف صرف آن مانع از رشد و پرورش آن نمی‌شود. باید درباره داعش سؤال پرسید و شاید اولین سؤال این باشد که آیا ذره‌ای از آنچه داعش انجام می‌دهد در من و ما وجود دارد یا خیر؟ در همه ما خشونت‌های پنهان هست که هنوز فرصت ظهور پیدا نکرده‌اند. فرصت بروز آن که ایجاد شود، هیچ گروه اجتماعی و هیچ جامعه‌ای از آن در امان نیست. من، بهروز غریب‌پور، امروز که درگیر نوشتن اپرای خیام هستم، به‌شدت با این سؤال مواجه می‌شوم. وقتی داستان حسن صباح و فداییان او را می‌خوانم از خودم می‌پرسم چگونه مردانی با وعده بهشت می‌توانند دست به مثله‌کردن خود بزنند تا با ازبین‌بردن مردانگی و نیازهای جسمانی‌شان، بتوانند مأموریتشان را انجام دهند. برخی معتقدند که این افراد با توسل به بنگ و افیون دست به چنین خشونت‌هایی حتی علیه خود می‌زدند اما کسی که افیونی است، توان تردد در قلعه‌های الموت را ندارد. آنچه این افراد را به چنین کارهایی واداشته است، نیروی شست‌وشوی مغزی است. تنها با شست‌وشوی مغزی می‌توان داعش‌پروری کرد. تنها با شست‌وشوی مغزی است که کسی می‌تواند حتی از طبیعی‌ترین نیازهای خود که اسلام به‌هیچ‌وجه از آنها نگذشته، بگذرد. امروز وقتی خبر زنده‌به‌گورکردن زنان ایزدی ساکن سنجار را شنیدم به حال آنها تأسف نخوردم. اگرچه زنان و کودکان در مقابل هجوم‌های وحشیانه داعش معمولا بی‌دفاع هستند، حمله به آنها ظلم مضاعف است ولی نمی‌خواهم به این دلیل که این قربانیان زن بوده‌اند، فکر کنم اینها جنس ضعیف بوده‌اند و برایشان دل بسوزانم. بلکه می‌خواهم به حال داعشی دل بسوزانم و تأسف بخورم. به حال کسی که دچار یک بیماری هولناک خشونت است که هیچ‌کس قادر به هضم آن نیست. اگر داعشی قاتل است، خود این قاتل قربانی عقیده‌ای پوشالی و بی‌مایه است؛ قربانی عقیده‌ای که عقده است نه عقیده و باز هم معتقدم باید این عقده شناخته و ریشه‌کن شود.




منبع: شرق، بهروز غریب‌پور

ارسال نظر

  • ناشناس

    ما باید احکام اسلام را درست اجرا کنیم تا به همه نشان دهیم که داعش درست اجرا نمیکند

  • ناشناس

    نباید تاسف بخورید چون مسلمان نیستند!

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار