پاسخ جمعی از طلاب به مدیر خانه سینما درباره فاطمه معتمد آریا

بسم الله الرحمن الرحیم

والشعراء يتبعهم الغاوون . ألم تر أنهم في كل واد يهيمون . وأنهم يقولون ما لا يفعلون . إلا الذين آمنوا وعملوا الصالحات وذكروا الله كثيرا وانتصروا من بعد ما ظلموا وسيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.

جناب رضا میرکریمی
مدیر خانه‌ی سینمای ایران
سلام علیکم

در نامه‌‌ی اخیرتان، حضرت آیت‌الله شیخ عبدالنبی نمازی، امام جمعه‌ی محترم کاشان، را دعوت به تقوای الاهی کرده‌ بودید و ایشان را از اشاعه‌ی جو بی‌اعتمادی و نگرانی در جامعه‌ی مؤمنین پرهیز داده بودید، و خواندن نثرهای آن نقاش را باعث عمق ایمان‌شان دانسته بودید.

ما نیز شما رزمنده‌ی سابق، و آن طلبه‌ی تارک، و باقی صنف سینما که شما چند صباحی نماینده‌ی آن‌ها هستید را دعوت به تقوای الاهی می‌کنیم و به تامل در این آیه‌ی کریمه‌ دعوت میکنیم: يا أيها الذين آمنوا إن جاءكم فاسق بنبأ فتبينوا أن تصيبوا قوما بجهالة فتصبحوا على ما فعلتم نادمين.
ما آیت‌الله شیخ عبدالنبی نمازی را به عنوان امام جمعه‌ي دارالمؤمنین کاشان عادل می‌دانیم، خلاف آن بانو که مشتهر به منکر کشف حجاب است و برائت و توبه ای هم از این فسق از او دیده نشده است. و روایت حضرت شیخ آن است که با رجوع به نظر شورای فرهنگ عمومی کاشان حضور آن بانو در آن نشست خودسرانه بوده است، که اصرار بر این حضور تا هتک بانوان محجبه‌ی داخل در جلسه نیز پیش رفته است.
و در این اختلاف روایات اگر تردیدی هست، همین ‌الان با رجوع به خط زمان شبکه‌های اجتماعی طرفین نزاع و حامیان آن‌ها هم می‌توان فهمید که مصداق قلدر و هتاک و فحاش در این چند روز کدام طرف بوده است؟!
ما البته این جا در باره‌ی این روایت و ضدروایت آن صحبت نمی‌کنیم؛ چه واضح است در این روزهای ملتهب منتها به انتخابات، چه کسانی آن بانو را به دارالمؤمنین کاشان فرستاده‌اند و آن دیگری را مقابل دوربین آن شبکه‌ی آلوده نشانده‌اند، و از حمله‌ به سفارت منحوس عربستان داستان معمایی می‌سازند، تا غیرت اهل ایمان را هیزم دوقطبی جعلی افراط و اعتدال کنند.

شما اما از بی‌اعتمادی و نگرانی جامعه‌ی مؤمنین صحبت کرده‌ اید و آن دوست بازی‌گرتان اتهام تروریسم را حواله‌ی علما کرده است. البته این روزها هر مبارزه‌ ای که برای مدرن‌ها‌ بی‌تعریف باشد، تروریسم خوانده می‌شود؛ حتی اگر حزب‌الله و حماس و حشدالشعبی باشد که زمان و مکان و یکانش معین و مستقر است.

می‌خواهیم بگویم که آن طلبه‌ی تارک، جامعه‌ی مؤمنین را نمی‌شناسد و برای همین است که کنش‌های مدنی مشروع آن‌ها را تروریسم می‌خواند، یا آن دیگری که رفتن زیر تابوت مدافعان حرم را با ایستادن پشت سر مهاجمان شبیخون فرهنگی قابل جمع می‌داند؛ شما هم ما را نمی‌شناسید که تصور کرده اید علت تامه‌ی بی‌اعتمادی‌مان به صنف شما، منابر ظهر جمعه است.

واقعیت آن است که جامعه‌ی مؤمنین سال‌ها است که اعتماد خود به عموم سینماگران و موسیقی‌دانان و روشن‌فکران را از دست داده‌ است و حالا بیش‌تر نگران دست‌اندازی‌های شما به ایمان خلق است، تا نخواهد هم‌آن طور که فرموده‌ اید در پاره‌های حدیث نفس نقاش‌ها به آسمان نزدیک شود.

همین جشن‌واره‌های فیلم و موسیقی فجر که مظهر اعتماد حکومت اسلامی به صنف شما است، نشان می‌دهد که نه جامعه‌ی مؤمنین و نه معتقدات آن‌ها، نه مسأله‌ی شما هستند و نه حتی مورد احترام‌تان؛ نمونه هم‌این بانوی کاشف حجاب است که ناخوانده پا به شهری می‌گزارد و شهر‌آشوبی می‌کند و شما امام شهر را دعوت به تقوا می‌کنید.

این که صنف سینما تکلیف را از دوش خود برداشته‌اند و این روزها علناً طلاب فقه و فلسفه و عرفان را مسئول تولید فیلم دینی می‌دانند، یا این که پس از سه دهه هنوز مبانی الاهیاتی هنر فاوستی مورد دفاع شما روشن نیست و عموم صنف شما حتی به شریعت نیز اعتنایی ندارند و قاطبه‌ی آثارشان مروج فسق در جامعه شده است. در این برهوت، سینمای دینی ایران مصداقش ساخته‌های رضا میرکریمی است که وجود زنان شل‌حجاب و آوازه‌خوان در آن طبیعی و جزئی از کار است.

جمله ای از حضرت روح‌الله، قدس الله سره الشریف، منقول است که ما مخالف سینما نیستیم و مخالف فحشاء هستیم. و این اواخر ظن ما بر این است که این جا با یک رفع تالی مواجه هستیم، که شما سه دهه فرصت داشته‌ اید که به جای اتهام‌زنی به مؤمنین و طلاب و علماء، نقضش کنید و نکرده اید.

به گمان ما شما و آن طلبه‌ی تارک و باقی صنف‌ تان برای رفع نگرانی جامعه‌ی مؤمنین از ادبیات و هنر موهومی و توابع و حواشی آن فرصت چندانی ندارید، و داستان کاشان نشان می‌دهد که پیمانه‌ی اهل ایمان لبالب شده است ...

و العاقبة للمتقین
جمعی از طلاب حوزه‌ی علمیه‌ی قم مقدسه
قم مقدسه، ۹ بهمن ۱۳۹۴