گوناگون

تکلیف پرنسیب سیاسی اهل اصلاحات چه می‌شود؟

پارسینه: خبر رسيده که اصلاح‌طلبان نام علی مطهری را در فهرست انتخاباتی خود برای مجلس گنجانده‌اند. با چه استدلالی؟ اعلام نشده اما احتمالا دلیلش این است که پس از ردصلاحیت هم‌حزبی‌ها، بهتر است لیست ۳۰ نفره را با افراد دیگری که ویژگی‌های فردی قابل دفاع دارند پر کنیم تا از راه یافتن عده‌ای دیگر به مجلس جلوگیری کنیم.

نام این روش سیاسی را می‌توان گذاشت «مشارکت سلبی». اینکه این بار به جای تحریم و کنار کشیدن، یک لیست کامل بدهیم و کاملا قانونی و در چارچوب از آنان حمایت کنیم. نه با این استدلال که اینها کاندیدای ما و حزبمان‌اند بلکه با این منطق که نگذاریم فلانی و بهمانی پیروز شوند چراکه تجربه نشان داده در مشارکت بالا، فلانی‌ها و بهمانی‌ها امکان موفقیت ندارند.

این استدلال را می‌توان از چندین منظر به نقد کشید. در واقع هرکدام از چند مقدمه‌ای که این استدلال بر پایه‌شان بنا شده محل پرسشند. اما فرض کنیم استدلالی است کاملا پذیرفتنی. اما با پذیرش این استدلال، در برابر پرسش شهروندی که می‌گوید من شجاعت علی مطهری را می‌ستایم اما به هیچ وجه او و عقایدش را نماینده‌ی مطلوب خودم و افکارم نمی‌دانم چه باید گفت؟
سال‌ها پیش سعيد حجاريان گفته بود جبهه‌ی مشارکت «بین‌العباسین» است و از عباس عبدی تا عباس دوزدوزانی (اشاره به اختلاف عمیق آرا و رفتار این دو فرد) را شامل می‌شود. بسیاری از جمله محمدرضا خاتمی، این شوخی حجاریان را نشان جامعیت «مشارکت» دانستند اما عده‌ای هم بودند که شوخی حجاریان را اشاره به آن اصل بنیادین دانستند که در سیاست مدرن نمی‌توان همه چیز را با هم داشت. وقتی مرام‌نامه‌ی یک حزب آنقدر گسترده شود که همه شهروندان را با هر اعتقاد و رفتاری در بر بگیرد، پس احتمالا آن حزب، مرامنامه ندارد.

اینکه آیا جبهه‌ی مشارکت با این معضل مواجه بود یا نه را می‌توان در فرصتی دیگر بررسید. اما حضور مطهری در فهرست اصلاح‌طلبان، دوباره و چندباره این پرسش را پیش می‌کشد که اصلاح‌طلبی چیست؟ مرزهایش کجاست؟ با کدام آزمون فیصله‌بخش می‌توان برای همیشه عطای اصلاح‌طلبی را به لقایش بخشید؟

اینکه هر سیاستمداری ولو در اردوگاه رقیب، با تمام اختلافات مبنایی‌اش با اصول اصلاح‌طلبی بتواند با انجام چند رفتار شایسته، آن هم در عرصه‌ای بیرون از اصول اولیه و بنیادین بتواند پای به فهرست اصلاح‌طلبان بگذارد، رسم خوش‌آیندی نیست. وگرنه کاری نداشت. احزاب بزرگ امریکایی هم تا می‌دیدند مردم به کسی اقبال نشان داده‌اند، او را کاندیدای خودشان می‌کردند. یا می‌گشتند همه‌ی شعارهای احزاب رقیب را داخل شعارهای خودشان می‌گنجاندند. اما احتمالا به خوبی دانسته‌اند هیچ شهروندی «باور» نمی‌کند که جمهوری‌خواهان، برای مثال طرفدار سقط جنین باشند. افکار عمومی، رفتار سیاستمداران را در طول فعالیت سیاسی‌شان رصد می‌کند و مشکل بتوان با فشردن یک دکمه، نظر مردم را درباره یک حزب یا فرد تغییر داد.

از سوی دیگر در ماکیاولیستی‌ترین رفتارهای سیاسی نیز اهل سیاست تلاش می‌کنند لااقل نشان دهند اهل «پرنسیب»اند و این پرنسیب، چیزی نیست جز وفاداری به همان اصول بنیادین.
احترام به «آزادی فردی»، «حقوق شهروندی»، «حقوق زنان»، «آزادی اندیشه و بیان» قرار بوده همواره بر صدر مرام‌نامه‌ی اصلاح‌طلبان حک شده باشد؛ وگرنه که به تجربه دریافته‌ایم خیلی از «چیز»های دیگر را جناح‌های رقیب بهتر می‌توانند برای مردم تامین کنند.

علی مطهری انسان شجاعی است. اصولگرایی مصمم است که نشان داد حتی به تنهایی هم می‌توان صدایی رسا بود و پای چیزهایی ایستاد که بسیاری متولیان رسم و نشان‌دارش بیخیالش شده‌اند. پس احتمالا به همین دلیل و هزار دلیل دیگر آرزو کرد در مجلس حضور داشته باشد. اما تکلیف پرنسیب سیاسی اهل اصلاحات چه می‌شود؟ اگر اصلاح‌طلبان، میثاق‌نامه‌ی سال ۷۶ را فراموش کرده‌اند که هیچ اما اگر هنوز هم قرار است نان اصلاحات و خاتمی و روزنامه‌های اصلاح طلب و آزادی‌های اجتماعی را به تنور بچسبانند و از کنارش به جذب آرای مردمی بپردازند، آیا نباید برای نامزد کردن بزرگواری که تصویر «ساپورت»پوشان را در صحن علنی مجلس به نمایش گذاشت به مردم پاسخ بدهند.

ممکن است استدلال کنید که خب چه ایرادی دارد مطهری با حضور درین لیست شانس بیشتری برای حضور در مجلس داشته باشد وقتی امکان ارائه فهرستی متشکل از ۳۰ اصلاح‌طلبِ وفادار به اصول اصلاحات وجود ندارد؟ هیچ. هیچ اشکالی ندارد به یک شرط. شرطش این است که وقتی استراتژی «مشارکت سلبی» را برمی‌گزینیم، به «تمام» قواعدش پایبند باشیم. اگر قرار است این بزرگواران به هر دلیلی ایشان را در فهرستشان بیاورند، اصول مشارکت سلبی ایجاب می‌کند که اعلام کنند ما صرفا چند کاندیدای حزبی داریم و بقیه را با توجه به ویژگی‌های خاص و فردی‌شان صرفا به این دلیل پیشنهاد کرده‌ایم که معتقدیم حضورشان در مجلس «مفید»تر از حضور دیگرانی است که «به این دلایل مشخص» رای به آنها را توصیه نمی‌کنیم.

این رفتار با تمام تبعات احتمالی‌اش، به پرنسیب سیاسی نزدیک‌تر است؛ مابقی، نانِ دیروز به نرخ فردا خوردن است؛ حتی اگر کسی چون مطهری، به همین دلیل ترجیح دهد نامش در فهرست نباشد.

مگر اينكه تحلیلمان این باشد که با توجه به وضعیت سیاسی و تاریخی ما، رفتار حزبی در ایران ناممکن است و صرفا باید با این استراتژی رفتار کرد که با تشکیل یک جبهه‌ی متحد راه را بر جبهه‌ای خاص سد کرد و به همین دلیل باید مطهری‌ها را در فهرست داشت. اما فراموش نکنیم این «مگر اینکه» که پیش‌فرض‌های اصلی یادداشت را دور می‌زند، خود می‌تواند محل ظهور و بروز پرسش‌های دیگری باشد که میزگردی به وسعت چندین سال رفتارشناسی احزاب در جامعه ایرانی می‌طلبد.

حمیدرضا ابک/روزنامه نگار

ارسال نظر

  • فارض

    جناب آقاى ابك ! يعنى مشكل اصلى اصلاح طلبان خلاصه شده است در " ساپورت زنان " ؟ چرا آدرس غلط ميدهيد ؟ مگر در مجالس هفتم، هشتم و نهم نبوده اند اصلاح طلبانى كه بودن و نبودنشان مساوى بوده است ؟ كداميك از اين بزرگواران يكصدم على مطهرى جربزه دفاع از آزادى بيان، حقوق شهروندى و حقوق فردى را داشته اند ؟ فراتر از آن ، از سال ٨٨ تا كنون كدام اصلاح طلبى خواسته يا توانسته همچون على مطهرى با روشنگرى و طرح اصول اساسى بنياد اقتدارگرايان را با چالش مواجه كند ؟ از اينها گذشته در ميان سياستمداران هر دو جناح كدام كنشگرى توانسته در برابر عملكرد غلط نهادهاى انتصابى بايستد و هزينه دهد ؟ قبول كنيد بسيارى از مردم بدون در نظر گرفتن الزامات حزبى يا جناحى عاشق آزادگى، انصاف و مروت على مطهرى بوده و هستند لذا من معتقدم اسم على مطهرى بخاطر همان عناصر نابى كه ساير سياستمداران عارى از آن هستند به هر ليست انتخاباتى و غير آن اعتبار ميدهد.

  • حسین از ارومیه

    من یک اصلاح طلبم ولی بیش از آنکه به عقاید ریز اصلاح طلبی فکر کنم اول در فکر حفظ تمامیت ارضی اقتصادی و حتی امنیت ملی میهنم از شر امثال احمدی نژادها خاوریها ، زنجانیها و ....هستم

  • ناشناس

    اتحاد تو این شرایط خوبه چون تنها راه شکست دادن این اصولگراست که حمایت شورای نگهبان صدا وسیما و ... دارن

  • ناشناس

    آبروی هر مجلسی علی مطهری

  • بختیار

    پرنصیب اصلاح طلبی چه ویژگی دارد که آقای مطهری نداشته باشد
    واقعیت اینست که آقای مطهری از خیلی از اطلاح طلبان مصلح تر و باهوش تر و شجاع تر است
    زمانیکه اصلاح طلبان همه از اعتراضات سال 88 خود را مبرا میکردند مطهری بود که از رفع حصر سخن میگفت .
    پس مطهری بر اصلاح طلبان ارجعیت دارد.

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار