«یا پاسخگو باشید یا از فضای گفتوگو خارج شوید»
پارسینه: هفتهء گذشته در مناظرهای در شبکهء بی بی سی؛ آقای علی علیزاده از آقای مجید محمدی خواست تا مواضع جنگطلبانه٬ تجزیهطلبانه و حمایتهایش از تحریمهای اقتصادی عیله ایران را برای مخاطبان ایرانی شفاف کنید.
آقای علیزاده از آقای محمدی خواست تا توضیح بدهید که چرا در همه این سالها با شعار «کوچک زیباست» نسخه تجزیهء ارضی ممکلتش را پیچیده؟ چرا رسماً خواستار حمله نظامی آمریکا به پایگاههای ایران شده؟ چرا هموراه تقاضای افزاریش تحریمهای اقتصادی علیه کشورش را کرده؟ چرا در نامهای به کنگره و سنای آمریکا خواستار لغو «برجام» و عدم مذاکره با ایران شده؟ چرا هموراه مردم را از هرگونه مشارکت سیاسی و «امید» داشتن به آینده دلسرد و مایوس کرده؟
اما در برابر همهء این سوالها آقای محمدی پاسخ داد که «پاسخی ندارد» و برای «جدال» با آقای علیزاده به برنامه نیامده! و مجری برنامه نیز فوراْ سوالهای بعدی خود را مطرح کرد.
چند روز پیش در همان برنامه٬ این بار٬ آقای نامور حقیقی در برابر آقای مهدی خلجی قرار گرفت. آقای نامور حقیقی نیز از آقای مهدی خلجی خواست تا پاسخ بدهد که چرا در تمام این سالها «ایرانهراسی» و «ایرانیهراسی» را سرلوحه تمام مقالات و فعالیتهای خود قرار داده؟ از او توضیح خواست که چرا در مقالهای در «نیویورک تایمز» ایران را به «آلمان هیلتری» تشبیه کرده؟ چرا با توافق هستهای مخالفت کرده؟ چرا ایران را از دورهء صفوی تا امروز کشوری با انگیزههای«امپرالیستی»٬ «کشورگشایی» و «سلطهجویی» معرفی کرده؟ و چرا مدام تلاش میکند تا ثابت کند که در ایران هیچ تغییر مثبتی امکانپذیر نیست؟
اما در واکنش به همهء این سوالها٬ مجری برنامه گقت که ترحیج میدهد بحث «دو نفری» نشود! و آقای خلجی نیز با لبخندی معنیدار و «عاقل اندر سفیه» سکوت کرد و از مجری برنامه خواست تا سوالهای بعدی خودش را بپرسد.
حال٬ نمیدانم از کِی و چگونه تمامیت ارضی ایران٬ امنیت مرزی ایران٬ امنیت جانی مردم ایران٬ تصمیم برای حمله نظامی به ایران٬ بحران اقتصادی و معضلات اجتماعی ناشی از تحریمهای اقتصادی علیه ایران٬ امنیتیسازی وجه ایران در صحنه بینالمللی و روحیه عمومی ملت ایران٬ از «حیطه شخصی» مجید محمدیها و مهدی خلجیها به حساب میآید و سوال پرسیدن از این افراد در مورد این مواضعشان «جدال» شخصی با آنها و «دو نفری» کردن بحث تلقی میشود؟
اما دیگر بس است. از این پس٬ کارمندان ایرانیتبار اتاق فکرهای نومحافظهکار آمریکایی - مانند Washington institute - و سخنگویان فارسیزبان لابیهای جنگطلب و ضدایرانی صهیونیستی٬ بدانند که اگر میخواهند - به اصرار و پافشاری شبکههایی مانند BBC و VOA - سهمی در فضای گفتوگوهای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران داشته باشند٬ چارهای ندارند جز اینکه نسبت به تک تک مواضعی که میگیرند «مسئول» و «پاسخگو» باشند.
خلجیها و محمدیها و قاسمینژادها و احمریها بدانند که دیگر نمیتواند تمام فوبیاها٬ تابوها و حساسیتهای تاریخی و روانی جوامع غربی را شناسایی کنند و بر اساس هر کدام از آنها افکار عمومی و نهادهای تصمیمگیری کشورهای غربی را نسبت به ایران و ایرانی دچار نفرت و اضطراب و احساس خطر کنند و سپس در برابر سوالات منتقدان با لبخندی عاقل اندر سفیه سکوت کند. آقای خلجی بداند که دیگر نمیتواند در سمینار «Jewish Community Relations Council» به مدت ۴۴ دقیقه بکوشد تا ثابت کند که داشتن «بمب اتم» نه تنها در دین اسلام «حرام» نیست که بر طبق نص صریح قرآن - و آیهای که بر روی کلاه یونیفرم نیروهای نظامی ایران حک شده - «واجب شرعی» است و تمدن غرب هموراه در معرض تهدید اتمی ایران قرار دارد٬ و وقتی که نوبت به پاسخگویی او میرسد٬ مجری برنامه از «دو نفری» شدن بحث جلوگیری کند! آنها بدانند که دیگر نمیتوانند برای مقامات سیاسی و نهادهای تصمیمگیری قدرتهای خارجی نامه بنویسند و خواستار «تحریمهای فلجکننده» و «حمله نظامی» به ایران بشوند و بعد به هیچ احدی از مردمی که جانشان را به خطر میاندازند پاسخگو نباشند. نمی توانند تاریخ ایران را تاریخ
«امپریالیستی» و «ذات» ایران و ایرانی را «سلطهجو»٬ «کشورگشا» و «جنگطلب» بخوانند و جهانیان را از ظهور امپراتوری «آریایی-شیعی» - که صدها سال در انتظار فرصت عقدهگشایی نشسته است - بهراسانند٬ و سپس در مناظرات و میزگردهای سیاسی تنها به نظر دادن در مورد «انتخابات» و نسخه پیچیدن برای «مشارک» یا «عدم مشارکت» مردم بسنده کنند و هر اشارهای به سایر مواضعشان را «حمله شخصی» به خود تلقی کنند.
در خطاب به آنها میگویم که اگر نمیخواهید یا نمیتوانید در برابر تک تک مواضعتان مسئول و پاسخگو باشید؛ به خودتان لطف کنید و آرام آرام بساطتان را جمع کنید٬ سرتان را پایین بیاندازید٬ و آهسته و بیصدا از فضای گفتوگوی جمعی خارج شوید. چون از این به بعد ما پاسخ خواهیم خواست.
علی نصری
درود بر نويسنده فهيم. اتفاقاً مسائلى را كه ايشان مطرح كرده حرف دل ماست، در تاييد سخن ايشان و براى اطلاع ساير كاربران عرض ميكنم كه همين مهدى خلجى سابقاً روحانى بوده و در قم تحصيل ميكرده، يكى از مجريان شبكه هاى مذهبى در باره او ميگفت : اين آقا كه بقول خودش طلبه درس خارج خوان بوده بعد از آنكه به امريكا آمد وجود حضرت حجت (ع) و پس از مدتى وجود خدا را هم انكار نمود !
بي گمان اگر نارضايتي و نقدي هم بر نظام و يا دولت وارد است اذا هر گونه اصلاح روش و بهبود شرايط يك موضوع داخلي است و اساسا با تفرقه و برون فكني چيزي درست نمي شود. اگر بيكار يا تورم و اقتصاد بيمار وجود دارد براي همه مملكت است و همه در خوشي و ناخوشي ايران با هم سهيم هستيم.
احسنت
آقای نصری مقالتون حرف نداشت - حرف خیلیارو زدی - حالا که تحریم برداشته شده زمان خوبی برای اقدام بر علیه این افراد هست - همین ها باعث شدن که مردم از رای گیری سرد شوند و مجلس و قدرت رسانه پیاپی به دست گروه خاصی در ایران بیفته (اصولگران تندرو) -- بازم تشکر میکنم آز آقای نصری