گوناگون

تحلیل نماینده تهران از قربانیان قدرت در ایران!

پارسینه: از آسیب های قدرت، “شعاع” آن است. حلقه ای که همه اقارب قدرتمندان را در بر می گیرد. پدیده “آقازادگی” “برادر””برادرزاده””داماد”و...در این حلقه متولد شده اند.چه بسیار قدرتمندانی که در شعاع خود گرفتار شدند و در صحنه قدرت، قافیه را باختند. فهرست بلندی را می توان نام برد که در قبضه “شعاع قدرت” خود گرفتار شدند.

قدرت ها، ذاتا میل به تولید شعاع دارند. اما همین شعاع، بلای جان قدرت ها می شود. شعاع قدرت، شاید قدرت بیاورد اما اقتدارسوز است. شعاع قدرت، از جنس قدرت است اما نه قدرت مشروع و قانونی! از همین رو است که در نهایت تهدیدی برای اقتدار است. شعاع قدرت اگر تولید شد، دیگر تعیین مقدار و دامنه آن در دست قدرت نیست! اگر اجازه تولید شعاع داده شد او دیگر راه خود را می رود و به عبارتی باروری درونی دارد. اما این خودسری شعاع، نمی تواند رافع مسئولیت مرکز قدرت شود. شعاع، بخشی از شخصیت حقیقی و حقوقی قدرت به حساب می آید. عملکرد شعاع قدرت پای مرکز قدرت نوشته می شود و بخشی از کارنامه قدرت به حساب می آید.

شعاع قدرت پاشنه آشیل قدرت است. شخصی چون احمدی نژاد در حمله هایش از درب شعاع قدرت وارد می شد. او متخصص گرفتار کردن حریف در شعاع قدرت بود. با هر قدرتی حریف می شد ابتدا سراغ شعاع آن می رفت. هر چند قدرت او نیز شعاعی فراخ گستراند.

قدرت ها عموما در شعاع خود، ضد خود را می پرورند. به همین سبب شعاع قدرت، ضد اقتدار است. شاید بتوان گفت در این سه دهه همه روسای جمهور به شعاع قدرت مبتلا شدند. اما همه آنان به بند شعاع در نیامدند. بخشی و دوره ای از عملکرد این روسای جمهور صرف درگیری با شعاع خود شد. اما همه آنان یک کارنامه به جا نگذاشتند. هاشمی هر چند شعاع دردسرساز و پرحاشیه ای داشت اما در نهایت، مرز خودش با آن را حفظ کرد. رئیس دولت اصلاحات نیز تا انتها از تاکید بر قانون دست برنداشت و مشروعیت خویش را به مسلخ شعاع قدرت خود نبرد.

سرنوشت احمدی نژاد اما کمی متفاوت شد. او تا انتها پای شعاع خود ماند. او اساسا علاقه داشت در شعاع خود خیمه بزند. بیشترین حمایت ها را او از شعاع قدرت خود داشت. او اصلا خط قرمزی بالاتر از شعاع خود نمی دید.

هر هزینه ای را به جان می خرید اما از شعاع خود، دل نمی برید. تا جایی که عده ای او را مسحور شعاع می خواندند. احمدی نژاد اساسا معتقد بود در شعاع خود متولد شده است. روایت های عجیب و خواندنی از میزان دلبستگی او به برخی از نزدیکانش وجود دارد. در واقع می توان گفت برای شناخت ذات قدرت ها باید پرده شعاع را نیز کنار زد تا ذات قدرت را دید اما برای احمدی نژاد ماجرا متفاوت است. تمام ذات قدرت او در شعاع قدرت تجلی می یافت. روزهای پایانی دولت دهم، او دست مشایی را در وزارت کشور بالا برد و نشان داد که سایه او و شعاع قدرت او همان خود اصیل اوست.

تاثیر شعاع قدرت به قدری است که حتی نسخه جعلی آن نیز خطرساز است. اینکه جواد ظریف این روزها انتساب های جعلی به خود را تکذیب می کند حکایت از آن دارد که شعاع جعلی هم می تواند آسیب زا باشد.

باری! سایه تهدید شعاع بر سر همه قدرتداران است. تجربه اسلاف قدرتمند روحانی پیش روی او است. روحانی تا کنون با شعاع خود، همدلی نکرده است و در اجرای قانون، با کسی تعارف نداشته است.

او می داند چه بسیار سرمایه هایی که در شعاع خود گرفتار شدند. شعاع قدرت تاکنون سرمایه های زیادی را سوخت داده است. کسانی که خود با روحیه انقلابی برسر کار آمدند و تمام همت خویش را صرف اجرای عدالت کردند اما آبرویشان به مسلخ شعاع قدرت سوخت رفت و کشور از فیض حضورشان محروم شد.شعاع قدرت پاشنه آشیل عملکرد صاحبان قدرت درامروزوفرداست وقربانیان آن روزافزون !

محمدعلی وکیلی/نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی

ارسال نظر

  • ناشناس

    شما میبینید که در این کشور کسانی چون حداد عادل و برادران لاریجانی و خیلیهای دیگه از افراد شناخته شده مملکت فامیل و نزدیکان افراد قدرتمند هستند.

  • ناشناس

    امان از روزی که این فامیل ها درجات قدرت
    اهل وعیال وفرزندان ومقام برای انسان هیچ سودی ندارد
    امان از آنروز

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار