قاتل برادرکٌش: بعد از قتل برادرم، بستنی خوردم
پارسینه: بعضی وقتها در خواب به من الهام میشد که برادرم مرا اذیت میکند به همین خاطر صبح وقوع قتل به محل زندگی برادرم رفتم تا با او صحبت کنم و ببینم چه مشکلی با من دارد، بعد قتل او نیز بستنی خوردم ... .
دقایقی بعد قاضی مرادی؛ بازپرس امور جنایی تهران، بههمراه اکیپ تشخیص هویت در صحنه وقوع جرم حاضر شدند .
مرد جوانی که شاهد صحنه قتل مرد پنجاه و دو ساله بود در اظهاراتش به بازپرس گفت: زمان وقوع قتل، مرد جوانی با چاقو مقتول را از ناحیه گردن مورد هدف قرار داد و گریخت؛ تحقیقات تکمیلی نشان داد مقتول در حال رفتن به محل کارش بوده که توسط ضارب به قتل رسیده است .
پس از انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی و آغاز تحقیقات برای شناسایی و دستگیری ضارب، با بررسی دوربینهای مداربسته اطراف محل وقوع جرم مشخص شد برادر مقتول عامل وقوع این جنایت است همچنین خانواده مقتول از عدم تعادل روحی و روانی برادر مقتول خبر دادند و مدعی شدند که وی از قدیم با مقتول مشکل داشته است .
با کشف این سرنخ، ساعتی بعد قتل کارآگاهان با اقدامات پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه مقتول و دستگیری وی در قیامدشت شدند همچنین قاتل پس از دستگیری به قتل برادرش اعتراف کرد .
قاتل چهل و یک ساله پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و در اظهاراتش درباره علت و انگیزه قتل برادرش به بازپرس پرونده گفت: در کودکی برادرم من را اذیت میکرد و آدم زورگویی بود، او کارهای خطرناکی انجام میداد و سحر و جادو میکرد، همیشه خندههایش برایم بیمعنی بود و برای کشتن برادرم طرح و نقشه قبلی نکشیده بودم .
وی ادامه داد: معتاد به تریاک هستم و در کارگاه قالبسازی مشغول کار بودم، با بستگانم نیز ارتباط کمی دارم، بعضی وقتها در خواب به من الهام میشد که برادرم مرا اذیت میکند به همین خاطر صبح دیروز به محل زندگی برادرم رفتم تا با او صحبت کنم و ببینم چه مشکلی با من دارد که در یک لحظه با چاقو ضربهای به گردن او زدم و از آنجا گریختم، بعد قتل نیز بستنی خوردم .
قاتل برادرکُش در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: البته از نبودن برادرم در بینمان ناراحت هستیم اما او در آن دنیا جایش راحت است و از این بابت خوشحالم .
قاضی مردای؛ بازپرس امور جنایی تهران پس از شنیدن اظهارات متهم پرونده، وی را برای انجام آزمایشهای لازم و بررسی سلامت روحی و روانیاش به پزشکی قانونی معرفی کرد.
چندی قبل کلیپی درسایتها منتشر شد که یک بیمار روانی با چاقویی در دست به هرکس می رسید یک ضربه به صورتش می زد . خوب این بیماران روانی را چرا اجازه می دهند در جامعه آزاد باشند؟