گوناگون

آب‌میوه‌ای که برای زن جوان ۹ میلیون آب خورد+عکس

آب‌میوه‌ای که برای زن جوان ۹ میلیون آب خورد+عکس

پارسینه: در میانه‌های راه شاهرخ آبمیوه‌ای به من داد که با خوردنش بیهوش شدم و شاهرخ در مکان خلوتی طلاها و لوازمم را سرقت کرد.

ساعت ۱۸ دهم اردیبهشت ۹۳ زن سی و شش ساله‌ای هراسان به کلانتری ۱۵۰ تهرانسر مراجعه کرد و اظهار داشت توسط پسر جوانی مورد سرقت قرار گرفته است، وی در ادامه اظهاراتش به مأموران گفت: مدتی قبل با پسری به نام شاهرخ آشنا شدم و او با اصرار مرا سوار بر پراید سبز رنگش کرد، شاهرخ از من پرسید شغلت چیست و من به او گفتم لباس‌فروش هستم او شماره‌ تلفنم را از من خواست، در ابتدا شماره‌ام را به او ندادم اما وی مدعی بود که می‌تواند با دسته چک برایم از بازار جنس بگیرد به همین خاطر شماره‌ تلفنم را به او دادم.
آب‌میوه‌ای که برای زن جوان ۹ میلیون آب خورد

وی ادامه داد: روز سرقت قرار شد با او به یک تولیدی لباس برویم، سوار بر ماشینش شدم اما پس از مدتی به او اصرار کردم که برگردیم اما شاهرخ مرا متقاعد کرد که قرار است به سمت تولیدی برویم، در میانه‌های راه شاهرخ آبمیوه‌ای به من داد که با خوردنش بیهوش شدم پس از آن چیزی نفهمیدم و وقتی به هوش آمدم متوجه شدم شاهرخ مرا در مکان خلوتی رها و پنج النگو، یک دستبند و تلفن همراهم را سرقت کرده است. ارزش اموال سرقتی‌ام تقریبا ۹۰ میلیون ریال بود.

پس از طرح شکایت زن جوان تیمی از مأموران اداره آگاهی برای دستگیری شاهرخ دست به کار شدند و در ابتدای تحقیقات با ردیابی تلفن همراه سرقتی موفق به شناسایی زن جوانی به نام «پروانه» شدند.

پروانه پس از دستگیری در اظهاراتش به مأموران گفت: مدتی قبل زمانی که قصد داشتم از منزلم به محل کار بروم با شاهرخ در خیابان آشنا شدم و شاهرخ اصرار داشت که شماره تلفنم را از من بگیرد، من هم به خاطر اینکه آبرویم در خیابان نرود مجبور شدم شماره تلفنم را به شاهرخ بدهم و آن روز ارتباط ما قطع شد اما از فردای آشنایی شاهرخ مدام تماس می‌گرفت و می‌گفت طلافروش است، سرانجام شاهرخ مجدداً با من قرار گذاشت و به او گفتم نمی‌خواهم با هم ارتباط داشته باشیم و همچنین گفتم تلفنم خراب است، اما شاهرخ دست‌بردار نبود و تلفن همراهی را به من داد و نمی‌دانستم که تلفن سرقتی است.

با کشف این سرنخ مأموران برای دستگیری شاهرخ وارد عمل شدند اما تلاشها اثربخش نبود، همچنین مشخص شد شاهرخ به جرم سرقت پرونده‌ای در یکی از شعبات دادسرای ناحیه ۳۴ تهران در حال رسیدگی دارد و در آن پرونده نیز تاکنون دستگیر نشده‌ است.

سرانجام مدتی قبل مشخص شد شاهرخ که در زندان رجایی‌شهر در حبس بود، شناسایی و به اداره آگاهی منتقل شد، شاهرخ در اداره آگاهی با پروانه و شاکی سرقت مواجهه حضوری شدند و در اظهاراتش به ماموران گفت: به خاطر جرم اول خودم نزدیک دو ماه در آگاهی بودم و بعد زندان رفتم، من شاکی را نمی‌شناسم و اظهاراتش را قبول ندارم ، اظهارات شاهرخ در حالی مطرح شد که شاکی پرونده و پروانه شاهرخ را شناختند اما وی همچنان منکر سرقت از زن جوان بود.

شاهرخ پیش از ظهر امروز به شعبه پنجم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران منتقل و سرانجام به سرقت از زن جوان اعتراف کرد.

وی در اظهاراتش به علی وسیله‌ ایرد موسی بازپرس پرونده گفت: زن جوان را با آبمیوه مسموم و تلفن همراهش را سرقت کردم، پس از آن با پروانه آشنا شدم و تلفن همراه سرقتی از زن جوان را به پروانه دادم.

شاهرخ درباره یکی دیگر از سرقت‌هایش که از زن جوان دیگری در عبدل‌آباد انجام شده بود به بازپرس گفت: برای خرید به عبدل‌آباد رفته بودم که با زن جوانی آشنا شدم حدود یک ما از آشنایی‌ام با او می‌گذشت و در نهایت تلفن همراه و مقداری طلا از او سرقت کردم.

پس از اظهارات شاهرخ وی به دستور علی وسیله ایرد موسی برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره آگاهی قرار گرفت و بازپرس پرونده از شهروندان خواست در صورتی که از تاریخ ۴ مرداد ۹۳ به قبل بدین شیوه مورد سرقت قرار گرفته‌اند به پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران و یا شعبه پنجم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران مراجعه کنند.
منبع: خبرگزاری تسنیم

ارسال نظر

  • ناشناس

    داستانتون مشکل داره تو یه سایت دیگه اسم پسره پرهام بود یه جاهایی رو هم کم و زیاد کردید

  • ناشناس

    خانمها تا کی میخواین سوار ماشین مردای ناشناس بشید؟ چرا تجربه بد دیگر زنها واستون درس نمیشه؟؟؟ چرا اینقد زود اعتماد میکنید؟؟

  • ناشناس

    خانم ها خیلی زود باور هستند یک شاگرد نانوا به آنها می گوید طلافروش هستم باور می کنند سوار خودرو اش می شوند و ......

  • ناشناس

    اینقدر هم که بلا سرشون میاد باز هم درس عبرت نمیگیرن!!!

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار