روزنامههای «زرد هواداری» بلای جان سرخابیها!
پارسینه: اواسط دهه هفتاد روزنامهخوانی بین مردم با شدت بیشتری رواج پیدا کرده بود و بار دیگر آن هیجان ایستادن دم دکه و بحث و گفتمان عمومی بین آحاد ملت به اوج خود رسیده بود. رقابت خریدن روزنامه و تبادل نظر در آخرین ساعات شب در بین خانوادهها به امری روزمره تبدیل شده بود.
گزارش - تحریریه پارسینه | اواسط دهه هفتاد روزنامهخوانی بین مردم با شدت بیشتری رواج پیدا کرده بود و بار دیگر آن هیجان ایستادن دم دکه و بحث و گفتمان عمومی بین آحاد ملت به اوج خود رسیده بود. رقابت خریدن روزنامه و تبادل نظر در آخرین ساعات شب در بین خانوادهها به امری روزمره تبدیل شده بود.
با پیشرفت علم و ارتباطات این سنت دلنشین و خوشایند به مرور از بین رفت و حالا رسانههای مکتوب باید فروش خود را اغلب با تبلیغاتی که جذب میکنند بدست آوردند.
برخی رسانهها اما سعی کردند با وجود روی آوردن مردم به فضای مجازی، رسالت خود را فراموش نکنند و از اصل خود عقب نشینی نکرده و به راه خود که همان اطلاعرسانی و باز گذاشتن فضای نقد است ادامه دهند اما برخی رسانههای نوشتاری رویه خود را تغییر دادند تا صرفا پول کاغذ در این شرایط بحرانی هزینه شود!
دو روزنامهی هواداری « پیروزی » و « استقلال جوان » مدتها است که از فضای اطلاعرسانی و نقد فاصله گرفتند و صرفا تیترهایشان محلی از کریخوانی هواداری رقیب در فضای مجازی شده است.
روزنامه استقلال جوان ثابت کرده میتواند تیترهای در خور شان اصحاب رسانه بزند. بعد از درگذشت هادی نوروزی کاپیتان پرسپولیس، روزنامه رقیب با تیتری جالب و قابل تقدیر نوشت: « بیست و چهار ابدی - خداحافظ هادی باتعصب».
اما این روزنامه روز گذشته مصدومیت و گچ گرفتن دست بیرانوند را دستمایه شوخی زننده قرار داد و نوشت: « حالا که وقت داری کتاب بخون گل من!»
روزنامه پیروزی که سعی کرد از رقیب عقب نماند، عدم داشتن مدرک کافی منصوریان را برای حضور بر روی نیمکت مربیگری و سالن کنفرانس در لیگ قهرمانان آسیا را تیتر کرد: « پیشنهاد انگلیسی دارد، مدرک مربیگری ندارد»!
کافی است نشریههای مارکا و آ اس اسپانیا را مرور کنید، رسانههای هواداری اغلب به نقد فنی تیم خود میپردازند و شدیدترین انتقادات را به کادر فنی و بازیکنانی دارند که عامل شکست و عدم موفقیت تیمی خود شده است اما جراید ما به جای پرداختن به دلایل شکست یا حتی پیروزی تیم خود، اکثر تمرکز خود را برای کوبیدن رقیب هزینه میکنند.
این که سرخابیها « فقط » روی تخت بیمارستان و بعد از فوت پیشکسوتان با یکدیگر متحد میشود دلایل فرهنگی دارد که در یک یادداشت یا گزارش نمیتوان آن را مورد نقد و بررسی قرار داد.
یک توپ بازی که این همه هیاهو ندارد