تعداد دولتهای فرومانده در منطقه رو به افزایش است
پارسینه: برقراری صلح عادلانه و فراگیر در خاورمیانه، جز از طریق پایان دادن به اشغال سرزمین فلسطین و احقاق حقوق کامل این ملت از جمله حق تعیین سرنوشت، بازگشت کلیه آوارگان به سرزمین آبا و اجدادی خویش و تشکیل دولت یکپارچه فلسطین به پایتختی قدس شریف از طریق برگزاری یک همه پرسی با حضور همه اقوام و ساکنان اصلی این سرزمین، اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی حاصل نمیشود.
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین، و الصلاه و السلام علی سیدنا و نبیّنا محمد و آله الطاهرین، و صحبه المنتجبین
أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ یقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یذْکرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کثِیرًا وَلَینْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ ینْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزِیزٌ (حج-۴۰)
در آغاز مایلم به همه میهمانان ارجمند، روسای مجالس، هیأتهای پارلمانی، رهبران نهضت ها و جریانهای مقاومت، اندیشمندان، شخصیتها و فعالان عرصههای سیاسی، فرهنگی، رسانهای و احزاب و تشکلهای حامی فلسطین، سفرا، دیپلماتهای خارجی و روسای سازمانهای منطقهای و بینالمللی مقیم تهران که در این کنفرانس حضور دارند، خوشامد و خیر مقدم عرض نمایم.
همچنین مایلم خالصانهترین درود و سلامهای خود را به روح بلند حضرت امام خمینی (ره) و ارواح همه شهدای مقاومت و جانباران، مجروحان و همه کسانی اهداء نمایم که در راه آرمان فلسطین و قدس شریف از خودگذشتگی و فداکاری نمودند.
عالیجنابان؛
یک بار دیگر موضوع فلسطین ما را گرد هم آورده تا درباره زخمی عمیق و جانکاه سخن بگوییم که بیش از هفتاد سال است وجدان جامعه جهانی و پیکره جهان اسلام را به درد آورده است؛ فلسطین مشکل یک قوم یا یک ملت نیست، بلکه از یک سو نشانه ظلم و ستم و نادیده گرفتن حقوق بین الملل و ناکارآمد بودن سازمانهای بینالمللی است؛ و از سویی دیگر نماد تلاش های مجاهدانه و مستمر یک ملت برای احقاق حقوق خود در کنار سرشکستگی جامعه جهانی و شرمساری برخی کشورهای اسلامی است.
خانم ها و آقایان؛
از سال ۱۹۴۸ تاکنون نسل هایی در این منطقه با آوارگی و جنگ، زندگی کردهاند؛نسل هایی که هنوز در جای جای جهان آواره اند و میراثی که به آنان رسیده چیزی جز رنج، آوارگی، شکنجه و شهادت نیست. رهبران کشورهای سلطه گر غربی هفت دهه پیش به منظور دستیابی به اهداف سلطه جویانه و استعماری خود کوشیدند تا سرنوشت خاورمیانه سرشار از نعمت، ثروت، فرهنگهای متنوع و ادیان آسمانی را از طریق دگرگون ساختن ساختارهای دینی - فرهنگی و با نشاندن نهال خشونت، قساوت و جنایت در قدس شریف و فلسطین عزیز به دست بگیرند. رهبران آن روزگاران غرب در اشتباهی راهبردی و برای فرافکنی معضلات اقتصادی و اجتماعی خویش پس از دو جنگ خانمانسوز، به تاسیس رژیم اشغالگر قدس دست زدند تا با غصب ثروت و نعمت های این منطقه توسط رژیمی جعلی و تا دندان مسلح، بحران های ایجاد شده در جنگ های جهانی و متعاقب آن جنگ سرد را به بدترین شکل به سامان برسانند. اما این مشکل رژیمِ غرب ساخته به تدریج دامان خود پدید آورندگان را فرا گرفت و آرام آرام بر اعتقاد و ارزشهای آنان غلبه کرد؛ معیارهای انسانی و بین المللی را به زیر کشید و سیاست های دوگانه و ضرورت حراست از وضع موجود را بر آنان تحمیل نمود.
اقدامات تحریک آمیز در تداوم غصب سرزمین های مردم مظلوم و تلاش های هدفمند برای تغییر هویت تاریخی و تمدنی این سرزمین، به تدریج نتایج ویرانگری برای صلح و امنیت جهانی به بار آورد. ارتکاب این حجم از جنایات ضد بشری هم حمایت از غاصبان را در جهان غرب به چالش کشید و هم در سرزمینهای اسلامی افکار عمومی مردم مسلمان را بر علیه این حمایت غرب شوراند. مسلمانان تنها راه خویش در برابر اشغالگری، تجاوز، غصب و کشتار را در مقاومت دیدند و همواره کوشیدند، جهان را نسبت به این ظلمِ آشکار، آگاه سازند.
باید به روان پاک مجاهدان درود فرستاد که جان بر کف در سال های تاریک و سیاه دهه شصت و هفتاد میلادی بار سنگین مقاومت و آگاه سازی جهانی را به دوش کشیدند و به تدریج مقاومت و قیام مثنی و فرادا را به انتفاضه ای تبدیل نمودند که طلیعه دگرگونی های اساسی در منطقه و عقب نشینی های غاصبان شد.
عالیجنابان؛
مهمترین هدف اسراییل در وضعیت کنونی طبیعی جلوه دادن شرایط موجود است. صهیونیست ها در پی آنند که جهانیان باور کنند فلسطینیان آوارگانی هستند که باید بدون تعلق به سرزمین، گذران عمر کنند؛ تبدیل عنوان مقاومت به تروریسم و تلاش طولانی برای عادی سازی تسلیم و سازش به همین دلیل است. در ادبیات امروز، رژیم صهیونیستی خواستار عادی سازی روابط خود با جهان اسلام است؛ و این معنایی ندارد مگر فراموشی و نادیده گرفتن تمام جنایات آنان در فلسطین و دیگر سرزمین های اسلامی. این رژیم جعلی چنان رهبران غربی را به گروگان گرفته است که گویی هرگونه مقابله با آن در حکم حمله به منافع حیاتی آمریکا و اروپا است ؛ چنان اسطورهای خیالی از دمکراسی خود تبلیغ کردهاند که گویا مبارزه با آن، مبارزه با مردم سالاری است؛ چنان امنیت خود را به امنیت غرب گره زدهاند، که گویا با شکست صهیونیسم، امنیت جهانی به مخاطره می افتد. نباید از خاطر برد که صهیونیسم چنان بر طبل تو خالی قدرت نظامی خود می کوبید، که گویا شکست در آن راهی ندارد و همگان باید باور کنند که زیستن در کنار این جنایت کاران، سرنوشت محتوم آنان است. ایجاد یاس از امکان تغییر آینده منطقه نیز از دیگر راهبردهای قطعی صهیونیست ها در مواجهه با ملت فلسطین و جهان اسلام است.
حضار گرامی؛
انتفاضه چیزی جز مقاومت مستمر و مومنانه مردم فلسطین نیست؛ انتفاضه فلسطین، مقاومتی از جنس تلاش برای بقا است. انتفاضه یک انتخاب از میان چند انتخاب نیست؛ تنها انتخاب شرافتمندانه یک ملت برای باقی ماندن است. همه گزینههای دیگر طی دهههای گذشته با آنچه بر سر فلسطینیان آمده عملاً حذف شده است. غصب سرزمینها و اشغالگری، همه راهها را بر مردم فلسطین بسته، و این ملت نیز دریافته است که اتحاد، وحدت و همدلی، تنها رمز عبور از این دوره خشم، وحشت و کشتار است.کم نبودند سرزمینهایی که اشغال شدند و از آنان جز نامی در تاریخ باقی نماند؛ اما فلسطینیها ایستادند تا سرزمینشان بماند. درود بر پاسداران حافظه تاریخی فلسطین، که در متن آوارگی ها و گسست ها از سرزمین مادری، خاطره ای از منزلگاه اندوه، وآجری از خانه پدری باخود بردند وبه کودکان خود آموختند که روزی باید به خانه برگردند. سنگها در دستان کودکان فلسطینی و قلمها در دستان شاعران و نویسندگان فلسطین حقیقت واحدی را فریاد میزنند: شور آزادی و شادی زیستن در وطن؛ اینک فلسطین به نمادی برای تمام ملتهای تحت ستمی تبدیل شده که برای احقاق حقوق سلب شده، آزادیهای نقض شده، و حق تعیین سرنوشتِ فراموش شده خود به پا خاستهاند. از این رو انتفاضه، مظهر مقاومت، و مقاومت مظهر «وجدان انسانی» است.
انتفاضه بیان خشم و خروش نسل جدیدی از ملت فلسطین است، در پاسخ به ناکامیهای نسل های گذشته. این ملت فلسطین است که دوباره به میدان آمده است؛ نسلی که در اردوگاههای آوارگان و شهرها و روستاهای محاصره شده به دنیا آمده است اینک با صدای بلند و بغض در گلو نشسته خود فریاد میزند:
« با سلاح و سرمایه نمیتوان ستم و ظلم را مستقر کرد، و مقاومت یک ملت را نادیده انگاشت.»
خانم ها و آقایان؛
اکنون جهان اسلام و بهویژه منطقه خاورمیانه، پرآشوب و متلاطم است. اندیشه های خشن و افراطی به نام دین، جان انسانها را می گیرد. متأسفانه برخی دولتهای اسلامی، درگیر انواع مشکلات ناشی از بی کفایتی و ناتوانی و فساد ساختاری شده اند. در حال حاضر تعداد دولتهای فرومانده در این منطقه رو به افزایش است؛ و دولتهای ظاهراً مستقر نیز از تهدید بی ثباتی و بی آیندگی رنج می برند. جنگ و درگیری و ترور در یمن و عراق و سوریه و افغانستان هر روز جان صدها انسان را می گیرد و دولتهای اسلامی به جای همکاری برای پایان درگیریها و کشتار بی هدف مسلمانان، به اتهام زنی علیه یکدیگر و فرافکنی می پردازند. برنده نهایی چنین شرایط اسفباری، رژیم اشغالگر صهیونیستی است.
صهیونیستها امروز در جنگها و اختلافات داخلی مسلمانان، برای خود یک فرصت تاریخی می بینند و از «متحدین جدید» سخن می گویند؛ آنان تلاش میکنند تا با دمیدن بر «مقاومت هراسی»، کشورهای عربی و اسلامی حامی فلسطین را، از دشمن، به «متحد» خود علیه مقاومت و حامی اصلی آن، ایران، تبدیل کنند. پروژهای که هشیاری مضاعف و نگاه بلندمدت ما و دولتهای عربی، بویژه همسایگان ما را میطلبد.
رژیم اشغالگر در تلاش برای عادی سازی وضعیت خویش، برای نخستین بار برخی کشورهای عربی را، نه دشمن، که «متحد» خود علیه مقاومت مینامد؛ و ادعا می کند اکثر کشورهای عربی دیگر دشمن صهیونیسم و مخالف اشغالگری نیستند، بلکه در «مقاومت هراسی» با آن شریک اند. کشورهای منطقه باید هشیار باشند و از خود بپرسند که چشم امید رژیم صهیونیستی به کیست؟ جهان اسلام باید موضع خود را در برابر این عادی سازی روشن کند، و نشان دهد که آیا مسئولین آنها رهبران امت اسلام هستند، یا بخشی از روند عادی سازی اشغالگران و ستمگران؟ آیا نفس همین واقعیت تلخ، که امروز میان مقاومت هراسی و صهیونیست پذیری همپوشانی به وجود آمده نباید نسبت به درستی رویکردهای منطقه ای برخی کشورها تردید ایجاد نمود؟ آیا زمان آن نرسیده که همسایگان، یک بار و برای همیشه به جنگ و برادرکشی، «نه» بگویند؟ آیا زمان آن نرسیده که همه قوای خود را صرف حل مسأله اصلی دنیای اسلام نماییم؟
دیروز سخنان حکیمانه مقام معظم رهبری را شنیدیم که چه حساسیت فوقالعادهای در مقوله وحدت و همگرایی جهان اسلام با همه تنوعات و تکثرهای ملی قومی، حول دفاع از مقاومت مشروع ملت فلسطین دارند. ایشان به نقشی که علمای اسلام و روشنفکران می توانند در جهت حل اختلافات تحمیلی داشته باشند نیز تاکید ویژه ای نمودند که امید است راهگشای امت اسلامی باشد.
حضار محترم؛
مقاومت فلسطین موفق شده، همدلی بخش وسیعی از افکار عمومی مردم جهان را به خود جذب کند. اکنون صلح دوستان در سراسر جهان به حمایت از این گفتمان برخاسته اند و از زندگی و حق تعیین سرنوشت فلسطینیان دفاع میکنند. باید سپاسگزار حامیان غیرمسلمان فراوانی بود که زندگی خود را با زندگی ملت فلسطین درآمیخته و مقاومت فلسطین را از آن خود میدانند.
انزوای رژیم صهیونیستی در رخدادهای سالهای چون قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل و حتی اخیراً شورای امنیت سازمان ملل و یونسکو نشان می دهد که علاوه بر مقاومت مشروع فلسطینیان در اراضی اشغالی، عرصه های جدیدی برای پیشبرد مبارزه در جهان سیاست و فرهنگ گشوده شده است. ما از کسانی که بر ماهیت اسلامی بیت المقدس پای فشردند تشکر می کنیم، و قدردان همه دولتهایی هستیم که علیه اعمال محدودیت عبادت مسلمانان در قدس شریف و دفاع از حقوق مسلم فلسطینی ها گامهای بلندی در مجامع بین المللی برداشتند.
گذشت آن دورهای که قدرت ایستادگی هر فلسطینی، تنها در تکه ای سنگ متبلور بود؛ امروز قدرت فلسطین، بر بستر رسانههای اجتماعی متجلی است تا پیام مظلومیت و ظلم ستیزی را به گوش جهانیان برسانند ؛ اکنون جهانیان در انتفاضه ای دیگر به وسعت جغرافیای رسانه های اجتماعی، که صلح طلبان سراسر جهان در آن مشارکتکرده اند، به دفاع از فلسطین و مقاومت برخاسته اند.
در این راستا، ما بر این باوریم که برقراری صلح عادلانه و فراگیر در خاورمیانه، جز از طریق پایان دادن به اشغال سرزمین فلسطین و احقاق حقوق کامل این ملت از جمله حق تعیین سرنوشت، بازگشت کلیه آوارگان به سرزمین آبا و اجدادی خویش و تشکیل دولت یکپارچه فلسطین به پایتختی قدس شریف از طریق برگزاری یک همه پرسی با حضور همه اقوام و ساکنان اصلی این سرزمین، اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی حاصل نمیشود.
حضار گرامی؛
اقدام ملّت و دولت جمهوری اسلامی ایران در حمایت بیدریغ از آرمان فلسطین و قدس شریف و مبارزات مشروع این ملّت، برخاسته از نگاه اعتقادی و دیدگاه ما در لزوم رعایت حقوق مشروع ملت ها اصل انصاف و عدالت در نظام بینالملل و وظیفه ما در حمایت و دستگیری از مظلومین و مستضعفین میباشد که در این چارچوب بر حمایت خود از محور مقاومت تاکید میورزیم. در پایان مجددا یاد و خاطره همه شهدای فلسطین و امت اسلامی را گرامی میدارم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
ارسال نظر