روایتی از پورسانت خرید های زمان جنگ
پارسینه: در وزارت سپاه خوشبختانه مجموعه ای از افراد شریف آمده بودند به جبهه بروند و ما آنها را نگه داشته بودیم. آنها می گفتند ما موقع خرید چانه می زنیم، همه کارهایمان را انجام می دهیم آخر سر موقع بدرقه، پای پله هواپیما پاکتی می دهند می بینیم توش ده هزار دلار گذاشته اند، چکار کنیم؟
به گزارش میزان، مجلس شورای اسلامی روز سوم خرداد ۱۳۷۲ یک فوریت طرح قانونی ممنوعیت اخذ پورسانت در معاملات خارجی را تصویب کرد. محسن رفیق دوست وزیر وقت سپاه در این خصوص گفت: یکی ازمفاسد اقتصاد دولتی همین پورسانت است. حالا ازشما سوال می کنم؛ فلان تاجر اگر بخواهد برود خارج جنسی بخرد پورسانت می گیرد؟ خب معلوم است که نه، چون برای خودش می خرد. پورسانت آنجا معنی پیدا می کند که پول را کس دیگری می دهد و جنس را هم کس دیگری می فروشد.
وی ادامه داد: در وزارت سپاه خوشبختانه مجموعه ای از افراد شریف آمده بودند به جبهه بروند و ما آنها را نگه داشته بودیم. آنها می گفتند ما موقع خرید چانه می زنیم، همه کارهایمان را انجام می دهیم آخر سر موقع بدرقه، پای پله هواپیما پاکتی می دهند می بینیم توش ده هزار دلار گذاشته اند، چکار کنیم؟ خب ، حسابی در بانک صادرات دوسلدورف آلمان به نام وزارت سپاه باز کردم به آنها گفتم هر کجا از این پول ها می گیرید به آن حساب حواله کنید. با آن حساب کلی از احتیاجات دولت برطرف می شد که نمی خواهم بگویم. ( خنده) وقتی هم که مرا از وزارت کنار گذاشتند یک میلیون و دویست هزار دلار به وزیر بعدی تحویل دادم.
وی همچنین در خصوص پورسانت های غیر نقدی ها اظهار کرد: پورسانت های غیر نقدی را می آوردند تحویل می دادند؛ گاهی بهشان پاداش می دادم، یا می گفتم هر کدام از این هدایا را که دوست داری بردار. هر چند وقت یکبار صندوق های بزرگ پر از دوربین و ساعت و ماشین حساب و غیره را به جبهه می بردم و به بچه ها جایزه می دادیم.
رفیق دوست در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه "آیا خودتان با این نوع پیشنهادها مواجه بودید؟" گفت: حال شما خوبه؟
وی ادامه داد: خریدهای من نظامی بود. در معاملات نظامی پورسانت کمتر مطرح است. معمولا توافقی بین دو دولت و دو وزارتخانه می شود و محدود است؛ به همین خاطر می شود آدم مناسب را پیدا کرد آن قدر شأن و مقامش بالا باشد که این کار را نکند؛ کار سختی نیست.
* برای تاریخ می گویم
ارسال نظر