گوناگون

آمدن رئیسی به سود روحانی است؟

پارسینه: روزنامه شرق در باره انتخابات با حسین مرعشی مصاحبه کرده است.

این مصاحبه را می خوانید:


‌ارزیابی شما از وضعیت و نقشه انتخاباتی جریان اصولگرا چیست؟ به‌ویژه با روشن‌شدن وضعیت نامزدهای جمنا. به نظر شما آیا حول آقای رئیسی اجماع صورت می‌گیرد؟
قاعدتا اتفاق می‌افتد. ولی این مطلبی نیست که مجموعه اصولگرایان به چنین نتیجه‌ای رسیده باشند. جمنا، کل مجموعه اصولگرایان را نمایندگی نمی‌کند. آقای رئیسی هم توجه دارد به اینکه جمنا نه می‌تواند همه اصولگرایان را پوشش دهد و نه در افکار عمومی می‌تواند حائز نکته مثبتی برای ایشان باشد. شخص آقای رئیسی از جمنا امکانات بیشتری دارد. شاید به همین دلیل هم بود که آقای رئیسی اعلام کرد به صورت مستقل وارد خواهد شد. این در حقیقت یک بازی دوگانه است که آقای رئیسی انجام داده است. از طرفی بالاخره جمنا یک حوزه نفوذی در برخي نهادهای خاص سراسري دارد که آقای رئیسی می‌خواهد آن رأی را داشته باشد. از طرف دیگر می‌داند تصمیمی که در جمنا اتخاذ شود، تصمیم همه اصولگرایان نیست. به هر حال برای ما تفاوتی نمی‌کند که چه کسی کاندیدای اصولگرایان باشد. البته ما علاقه‌مند هستیم که این جریان به یک نامزد واحد برسند.
‌شنیده شده که آقاي رئيسي ممکن است آقای قالیباف را به عنوان معاون اول خود انتخاب کند، یعنی نوعی از توافقات سیاسی هم در حال رخ‌دادن است گویا... .
حالا ببینید! اینها شمشیرهای دولبه است. بالاخره آقای قالیباف موافقان و مخالفانی دارد. با این حال فکر نمی‌کنم معرفی معاون اول، چیزی به آقای رئیسی اضافه کند. طبعا اگر اصولگرایان بخواهند خردمندانه‌تر عمل کنند، نباید کسی مثل آقای رئیسی را که اولین‌بار است می‌خواهد وارد مبارزات انتخاباتی شود به جریان‌های تجربه‌شده اصولگرایی وصل کنند. آقایانی مثل قالیباف و جلیلی در عرصه سیاسی تجربه شده‌اند و مخالفان و موافقانی دارند. طبیعتا اگر آقای رئیسی بخواهند حضور پیدا کنند، باید افراد هوشمندی پیرامون ایشان باشند که از مزیت‌های هر یک از این نامزدها استفاده کنند. درعین‌حال مخالفت‌ها و تضادهایی را که هر یک از بخش‌های جامعه با این نامزدها دارند از رئیسی دور کنند.
‌بین نامزدهایی که به صورت بالقوه در جریان اصولگرا مطرح شده‌اند، فکر می‌کنید کدام یک از آنها می‌توانند جدی‌ترین رقیب رئيس‌جمهوري باشند؟ آنچه در این چند روز مطرح شده این است که جدی‌ترین رقیب روحانی آقای رئیسی است. شما هم موافق این موضوع هستید؟
در مقایسه با آقای قالیباف که دو دور در صحنه انتخابات بوده‌اند و نیز آقای جلیلی که یک دوره حضور داشته و سقف رأی او مشخص است، ممکن است جدیدبودن آقای رئیسی در حوزه‌هایی جذابیت‌هایی داشته باشد. اما اینکه رئیس‌جمهور منتخب (با فرض نامزدی رئیسی و رأی‌آوری) سابقه اجرائی ندارد و سابقه قضائي دارد، می‌تواند نقطه ضعفی برای او تلقی شود. قاعدتا در بین نامزدهایی که الان مطرح هستند، آقای رئیسی قدرت مانور بیشتری برای طرح مسائل جدید دارند و نیروی تازه‌نفسی برای جریان اصولگرا محسوب می‌شوند. با این حال اولین مسئله اصولگرایان، موضوع رسیدن به وحدت است. دومین موضوع برگشت به ذخیره خردی است که در اصولگرایان مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. سومین مسئله آنها، شکل‌گیری یک رقابت عادلانه است.

اگر به همين روندي که تا امروز صداوسیما برای تبلیغ غیرمستقیم آقای رئیسی در پیش گرفته، ادامه دهند، این ادامه همان روش سال ٧٥ و ٧٦ است. رئيس‌جمهور را مردم باید انتخاب کنند. رئيس‌جمهور را نباید با فشار تبلیغات و استفاده ناعادلانه از صداوسیما برگزيد. با این حال همچنان معتقدم اولین مسئله اصولگرایان، مسئله وحدت است. ما نمی‌توانیم بگوییم که اصولگرایان به اجماع رسیده‌اند اما آقای ناطق، جامعه روحانیت مبارز، مدرسین قم، علی لاریجانی، باهنر و جامعه اسلامی مهندسان حضور ندارند و مؤتلفه هم عملا در حاشیه است. این اجماع نیست. اینکه افراد و اشخاص را دور هم جمع کنند و به جریان‌های یادشده بی‌توجهی کرده باشند، این مسئله اصولگرایان را حل نمی‌کند.

اصولگرایان اول باید وحدت داخلی خود را حل کنند. من اگر به جای آقای رئیسی باشم، در شرایطی از طرف اصولگرایان وارد رقابت ریاست‌جمهوری می‌شوم که همه در صحنه باشند. اگر همه نباشند، من نمی‌آیم. این توصیه برادرانه من به ایشان است.
اصولگرایان باید بنشینند و از ذخیره خِرد خود استفاده کنند و ببینند که اساسا به مصلحت آنهاست که در دور دوم آقای روحانی وارد رقابت شوند؟ چون تا امروز، جمهوری اسلامی بر این سنت بوده است که رؤسای جمهوری آن دودوره‌ای بودند. آیا مصلحت اصولگرایان هست که در این دوره از رقابت‌ها وارد شوند یا آنکه بنشینند و خود را برای دوره بعد و جانشینی آقای روحانی آماده کنند.

همچنین اصولگرایان باید به یک رقابت عادلانه روی بیاورند تا مردم احساس نکنند که چون اصولگرایان با ساختار سياسي احساس قوم‌وخویشی بیشتری دارند، می‌خواهند به هر قیمتی شده فردی را رئيس‌جمهور ایران کنند. اصولگرایان هم باید همین راهی را که اصلاح‌طلبان در پیش گرفته‌اند، در پيش بگيرند یعنی لحاظ‌کردن متوسط افکار عمومی را در نظر بگیرند و به جای تحمیل سلیقه خود به افکار عمومی، خود را با آن همراه کنند. همچنین با دولت رفتار منصفانه‌تری در پیش بگیرند. بالاخره دولت خدماتی هم داشته است. با درنظرگرفتن این موضوع، نقد خود را هم مطرح کنند. مثلا در موضوعاتی که بین جریان‌های سیاسی اختلاف وجود دارد، جانب انصاف را رعایت کنند.

در مجموع من فکر می‌کنم که جبهه متحد اصولگرایان، حتما یک پای مهم از سیاست در ایران است و حیف است که این بخش مهم از سیاست در ایران با روش‌های نسبتا خام و نپخته‌ای وارد موضوعات مهمی مانند رقابت‌های سیاسی ریاست‌جمهوری بشوند.

آیا رئیسی می‌تواند بین همه جریان‌های اصولگرایی و البته جریان‌هایی که در بازی جمنا حضور ندارند، اجماع ایجاد کند؟
نمی‌دانم. من به این فکر می‌کنم که آقای رئیسی شخصا دنبال این موضوع خواهد بود. اینکه شخصا در نشست جمنا شرکت نکرد و اعلام کرد به صورت مستقل ورود خواهد کرد، این علامت را می‌دهد که ایشان علاقه‌مند است تا با ائتلاف وسیع‌تری از اصولگرایان وارد صحنه رقابت شود؛ اما در پاسخ به اینکه این اتفاق رخ می‌دهد یا نه، باید گفت نمی‌شود یک عده بروند و نامزدهایی را تعیین و نهایی کنند، بعد هم انتظار داشته باشند دیگران از آنها حمایت کنند. حمایت همه‌جانبه زمانی اتفاق می‌افتد که در فرایند رسیدن به آقای رئیسی، دیگر بخش‌های اصولگرایی هم درگیر بوده و در جریان باشند. اما بر اساس اخبار، تابه‌حال این‌گونه نبوده است که همه جریان‌های اصولگرایی در فرایند انتخاب رئیسی حضور داشته باشند. چنانچه دیگر بخش‌های اصولگرایی در رسیدن به آقای رئیسی حضور نداشته باشند، بعدا سخت است که آنها را به همکاری دعوت کرد.

ارزیابی شما از نحوه توزيع آرا چیست؟
اصولگرایان یک رأی پایه‌ای دارند که خیلی مهم است. اصولگرایان حدود ٢٥ درصد آرای مردم را دارند؛ اگر مشارکت در حد ٥٠ درصد باشد، شانس آنها بالا می‌رود و اگر بالاي ٥٠ درصد باشد، شانس آنها کمتر است. اگر بتوانند کاندیدای محبوبی را معرفی کنند که در برخورد با روحانی جانب انصاف را رعایت بکند و مسائل مهمی مانند سیاست خارجی و برجام را به عنوان دستاوردی تلقی کند، صرف‌نظر از انتقاداتی، در جزئیات ممکن است با آن مواجه باشد، همچنین در برخی مسائل هم نشان دهد از روحانی جدی‌تر است، مانند گشایش کارهای کشور، آن وقت می‌تواند بخشی از آرای میانه را جمع کند. اصولگرایان اگر نتوانند آرای میانه را جذب کنند و فقط به رأی جناح خود متکی باشند، کارشان ساده نیست.

به نظر مي‌رسد آقاي رئیسی جدی‌ترین رقیب روحانی است....
من فکر می‌کنم کاندیداتوری آقای رئیسی برای روحانی خیلی مثبت است. آقای روحانی از کاندیداتوری آقای رئیسی ضرر نمی‌کند.

شما فکر می‌کنید آمدن آقای رئیسی به دو قطبی منجر خواهد شد که بخش خاموش جامعه را پای صندوق رأی آورده تا آرای خود را تقدیم سبد روحانی کنند؟
نمی‌توانیم چنین مطلبی را بگوییم؛ ولی من فکر می‌کنم آقای رئیسی رقیب خوبی برای آقای روحانی است؛ از این لحاظ که آقای روحانی را در مجموع تقویت می‌کند.

تقویت از چه زاویه‌ای؟!
سربسته بگوییم فعلا!

با توجه به اینکه بخشی از نقشه انتخاباتی اصولگرایان روشن شده، فکر می‌کنید استراتژی روحانی چه باید باشد؟
آقای روحانی باید از این فرصت تبلیغاتی انتخابات استفاده کند و بخشی از کارهایی را که انجام داده و البته پیچیدگی‌های جامعه امروز ایران را برای مردم تشریح کند. همچنین به پاره‌ای از برنامه‌های امیدآفرین آینده نیز بپردازد. روحانی باید اصلاحات مدنظر خود درباره دولت دوم را به مردم منتقل کند؛ چراکه حتما آقای روحانی با تجربه‌ای که امروز دارد، قادر خواهد بود دولتی نیرومندتر و پرتحرک‌تر از دولت اول خود تشکیل بدهد.

آمدن آقای رئیسی برای گرم‌ترشدن تنور انتخابات است یا آنکه باید به حضور ایشان جدی‌تر نگاه کرد؟
خیر. به نظر من آنها روی موفقیت آقای رئیسی حساب کرده‌اند.

بنابراین فکر نمی‌کنید بهتر باشد تیم روحانی برنامه آمدن روحانی را با توجه به حضور رئیسی تغییر بدهد؟
خیر. آقای روحانی برنامه‌های خود را براساس نیازهای کشور تنظیم کرده است. بالاخره یک نفر قرار بوده رقیب باشد. آقای روحانی باید کار خود را به طور عادی جلو ببرند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار