نمره سواد رسانهای در ایران چند است؟
پارسینه: رسانهها در ایجاد و جا انداختن سواد رسانهای چه نقشی دارند؟ معیارهای افزایش سواد رسانهای چیست؟ آیا سواد رسانهای فقط مهارت است؟ چه کسی از سواد رسانهای بهرهمند است و چه کسی سواد رسانهای ندارد؟ نمرهی سواد رسانهای در ایران چند است؟ راههای عملیاتی شدن جریان سواد رسانهای چیست؟ تاکنون چه اقداماتی در راستای افزایش سواد رسانهای انجام شده است؟؛ اینها پرسشهایی است که با حضور جمعی از کارشناسان و عوامل برنامه «برگ سرنوشت»، در نشست ایسنا پاسخ داده شد.
نشست عوامل برنامه تلویزیونی «برگ سرنوشت» که با موضوع سواد رسانهای در ایام انتخابات روی آنتن تلویزیون رفت، با حضور امید علی مسعودی (عضو اتاق فکر برنامه «برگ سرنوشت» و عضو هیات علمی داشنگاه علامه طباطبایی)، دکتر سید مرتضی موسویان (رییس مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال)، امیر یوسفی (تهیهکننده «برگ سرنوشت»)، محمد صادق افراسیابی (کارشناس و مشاور محتوایی برنامه) و فرید محمدی (کارشناس مجری برنامه «برگ سرنوشت») با حضور در ایسنا برگزار شد.
برنامه ترکیبی «برگ سرنوشت» شبکه دو انتخابات را با محوریت سواد رسانهای و فضای مجازی مورد توجه قرار داد. این برنامه با بهره جستن از کارشناسان علوم ارتباطات و فضای مجازی، به مباحث گوناگونی در حوزه سواد رسانهای همچون مغالطه، شایعه در فضای مجازی و... پرداخت.
رسانهها در جا انداختن سواد رسانهای چه نقشی دارند؟
در ابتدای این نشست دکتر سید مرتضی موسویان - رییس مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال - درباره مبحث نقش رسانهها در ایجاد و جا انداختن سواد رسانهای یا یک جریان، اظهار کرد: رسانه در ایجاد جریان و جا انداختن یک روند نقش اساسی است. حتی اگر این رسانهها را به دو بخش سنتی و نوین تقسیم کنیم، در عمل این نقش و جایگاه هیچ فرقی نمیکند. نظریهای مثل دروازهبانی که سالهاست قدمت داشته است، امروز دیگر جایی برای مطرح شدن ندارد. خصوصیاتی که رسانههای جدید دارند و آن را تحمیل میکنند، خصوصیاتی است که نشأت گرفته از فضای دوم یا همان فضای مجازی است. معمولا میگویند فضای واقعی یا مجازی، اما واقعا فضای مجازی وجود ندارد و همه واقعیت است؛ بنابراین میتوانیم بگوییم فضای اول و دوم؛ چرا که هر آنچه در ذهن انسان تصویر میشود حقیقت است. بنابراین فضای دوم بر روی زمینهای به نام رسانه تأثیر میگذارد که خود این تأثیرگذاری باعث میشود نوع نگاه ما تغییر کند.
موسویان در ادامه با اعتقاد بر اینکه رابطه مستقیمی مابین درآمد ناخالص کشورها و رشد سواد رسانهای وجود دارد، اظهار کرد: امروزه نمیتوان این ارتباط مستقیم را کتمان کرد. وقتی ما پایههای سواد رسانهای را به زبان حاضر ترجمه میکنیم، امروز دیگر نمیتوان از تعریفی استفاده کرد که در سال ۱۹۶۴ آقای مکلوهان برای سواد رسانهای اعلام کرد. میبینیم که یونسکو مرتب این تعاریف را تغییر میدهد. پیش از این روزگاری کامپیوتر نشان پیشرفت بود اما امروز سرانه داشتن افراد خبره و جامعه الیت، تعیینکننده پیشرفت یک کشور است که گاهی در کشورهای پیشرفته وجود این افراد از یک درصد به ۱۰ درصد هم رسیده است و به هر حال آنچه که تعیینکننده است حضور همین جامعه الیت است.
او سپس ادامه داد: هدفی که سواد رسانهای دنبال میکند این است که جامعه الیت را بیشتر کند و با افزایش سواد رسانهای که در نهایت به ثروت میانجامد خود را بروز دهد. در واقع جامعه الیت کسانی هستند که پارادایمهای جاری را مورد نقد قرار میدهند و یا یک پارادایم جدید خلق میکنند که اگر توان مدیریتی این جامعه الیت در کشور وجود داشته باشد معنای آن این است که یک کشور در یک گام رو به جلو است چرا که پیشروی توسعه را با حرف، شعار و کارهای سطحی نمیتوان دید.
معیارهای افزایش سواد رسانهای چیست؟
رییس مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال در ادامه با تقسیمبندی سطوح سواد رسانهای در جامعه، گفت: طبقه اول سواد رسانهای این است که همه بتوانند به اطلاعات مورد نیاز دسترسی پیدا کنند. باید دید آیا جامعه ما این توانایی را دارد یا نه. یعنی کسی که میخواهد به اطلاعاتی دسترسی پیدا کند باید سهلالوصولتر از گذشته بتواند این کار را انجام دهد و اینکه آیا جستوجو برای رسیدن به اطلاعات مورد نظر در کمترین زمان ممکن وجود دارد یا نه.
وی سپس دربارهی طبقه دوم ادامه داد: کسی که به اطلاعات دسترسی پیدا میکند باید قدرت استفاده از آن را در جهت نیاز داشته باشد. طبقه سوم نیز کسانی هستند که این اطلاعات را تبدیل به دانش میکنند؛ چرا که اطلاعات به خودی خود نمیتواند باعث ایجاد ثروت شود بلکه این دانش است که میتواند برای ما ثروت ایجاد کند؛ به عنوان مثال شما در حال حاضر به اطلاعات مکانیزمی که آمریکا در حمله به عراق داشت، توجه کنید، میبینید که تمام دستگاههای الکترونیک، این کشور را از کار انداخت و به آن دسترسی داشت؛ بنابراین این نکته حائز اهمیت است که آیا شما هم میتوانید این کار را انجام دهید. طبقه چهارم نیز دانش و پارادایم موجود را میتواند نقد کند. به نوعی که بایستی دانش را بهروز کند تا نیاز را برطرف کند و در پایان طبقه پنجم مطرح است که همان جامعه الیت است که دانش را مطالعه و آن را توسعه میدهد. بنابراین سواد رسانهای فقط مهارت نیست، روز به روز فناوری و واسطه است که بین افراد رد و بدل میشود.
موسویان سپس درباره سواد رسانه و نسبت آن با رسانه نیز توضیح داد: رسانه تهیهکننده آن چیزی است که به مردم کمک میکند که در یک زمینه خاص به گونهای فکر کنند که او تبلیغ میکند. به عنوان مثال یک منتقد فیلم از زوایایی به فیلم میپردازد که شاید ما خودمان هیچگاه به آن زوایا دقت نکرده و نپرداختهایم. بعد از اینکه این انتقاد را میشنویم اگر منتقد را قبول داشته باشیم نگاه، رویکرد و زاویه و دید جدیدی در ما ایجاد میشود. بنابراین رسانهها در بُعد بررسی زمینهها و رویدادها به اذهان شکل میدهند که اگر واقعبینانه نباشد درست عمل نخواهند کرد بنابراین رسانه میتواند بازوی اصلی ارتقاء سواد رسانهای باشد.
چرا میگوییم سواد رسانهای؟
امید علی مسعودی - عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی - گفت: اگر از نظریه فلاسفه و جامعهشناسان استفاده کنیم، اولین و مهمترین بحث درباره مصرف و تولید، نظریه مارکس است. او درباره شیوه تولید، ساختار و وسایل تولید صحبت کرده است و همه دعواهای تاریخی را بر سر این که ابزار تولید دست چه کسی هست؟، میدانست. هابرماس به عنوان آخرین نئومارکسیستی که در مکتب فرانکفورت بود، از چگونه ارتباط برقرار کردن میگفت. فردی میتواند سلطه و قدرت پیدا کند که بتواند کنش ارتباطی داشته باشد. کسی که کنش ارتباطی دارد، تفاهم ایجاد میکند که امر بسیار مهمی است. ما در گذشته مصرفکننده داشتیم اما امروزه مصرفکننده، تولیدکننده هم هست. زمانی که وارد مبحث شبکه میشویم، باید بدانیم کسی که میخواهد تولید محتوا کند تا زمانی که ارتباط برقرار نکند، نمیشود. چه چیزی قابل تولید است؟ مولد چه کسی است؟ طراح و مدیر محصول کیست؟ امکانات ظرفیت تولید چقدر است؟
مسعودی با اشاره به لزوم بومیسازی برخی مسائل گفت: در صداوسیما نمیتوانیم از واژه تلگرام و فیسبوک استفاده کنیم و باید واژه شبکه اجتماعی را به کار ببریم اما سواد رسانهای این مشکل را حل میکند. سواد رسانهای میگوید اگر بخواهیم عضو WTO باشیم، باید قواعدش را بپذیریم اما بومیسازی کنیم. ما نمیتوانیم در یونسکو باشیم و حق عضویت بدهیم و بگوییم فلان کار را انجام نمیدهیم اما باید بومیسازی شود. تولیدکننده چه کسی است؟ در حال حاضر مصرفکننده، تولیدکننده هم شده است، زیرا در فضای مجازی کامنت و لایک میگذارد. برای مثال خانمی در یک کشوری عکسی از کشتن همسر خود منتشر میکند برای اینکه لایک بیشتری بگیرد اینجاست که سواد رسانهای با اهمیت میشود که بگوید چه پیامی را تولید کنیم. بعد هم بحث سازنده بودن و بهرهوری مطرح میشود.
چه کسی سواد رسانهای دارد و چه کسی نه؟
امید علی مسعودی با اشاره به صنعت فرهنگ اظهار کرد: الوین تافلر در کتاب ثروت انقلابی میگوید تولید داده و اطلاعات یک ثروت انقلابی است که دنیا را متحول میکند. اگر در این حوزه وارد شویم میگوییم چه کسی سواد رسانه ای دارد و چه کسی ندارد؟ کسی که بتواند تولید محتوای تاثیرگذار داشته باشد، دارای سواد مدیریت رسانهای و تولید اطلاعات است. مکتب فرانکفورت میگوید چه کسی چه چیزی را تولید میکند؟ با توجه به تولیدات امریکا و اروپا میتوان گفت صنعت فرهنگ را ایجاد کردند. این صنعت فرهنگ برای کشوری مانند ما که میخواهد آزاد باشد امکانپذیر نیست. تعریف سواد رسانهای هم از آزادی و دموکراسی فرق میکند: هر فردی آزاد است که به اطلاعاتی دسترسی داشته باشد که او را ارتقاء بدهد. زمانی که دارای سواد رسانهای باشی خودت قدرت انتخاب داری و دروازهبانی معنایش را از دست میدهد نه اینکه حذف شود، به این معنی که خودمان دروازهبانی میکنیم. من میتوانم در صفحه شخصی خود هر عکسی میخواهم منتشر کنم اما به عنوان یک فرد باسواد رسانهای باید مدیریت کنم و ببینم تاثیرگذار هست؟
او افزود: در فضای مجازی اغلب تولیدکننده هستند اما آیا این تولیدات به درد ما میخورد؟ فردی که برای لایک بیشتر نامزد خود را میکشد و عکسش را منتشر میکند آیا قابل قبول است؟ در واقع قابل قبول نیست. این همان صنعت فرهنگ است که شما را انسانی بار میآورد که تکبعدی و مصرفکننده باشید. مفهوم سواد رسانهای در غرب این است که فقط یک مصرفکننده باشید. استفاده از مفاهیم، نشانه و فرهنگ برای میلیاردها مصرفکننده، سلطه فرهنگی ما را در فضای مجازی تثبیت میکند. امروزه ما از ICDL جلوتر رفتیم و امکانات بیشتری داریم. تولیدکننده باید مخاطب خود و نرمافزارها را بشناسد. سواد رسانهای مجموع این موارد است.
مسعودی با بیان اینکه اگر سواد رسانهای داشته باشید به راحتی میتوانید شغل پیدا کنید، ادامه داد: حذف مرزها و پیدا کردن شغل از طریق سواد رسانهای اتفاق میافتد. اگر سواد رسانهای داشته باشید در هر جای دنیا باشید میتوانید مشغول به کار شوید و نیاز نیست در سازمانی حضور فیزیکی داشته باشند.
او اظهار کرد: سمینار سواد رسانهای بسیار اهمیت دارد اما ما برخی مباحث نظری را نتوانستیم حل کنیم. من از کسانی که دراین همایش شرکت کردند و خبرگزاری ایسنا سپاسگزارم. ما میدانیم رسانهها میتوانند سواد رسانهای را تولید کنند.
نمرهی سواد رسانهای در ایران چند است؟
محمد صادق افراسیابی - دبیر همایش سواد رسانهای که به عنوان کارشناس محتوایی با برنامهی «برگ سرنوشت» همکاری داشت - در این نشست با اشاره به همایشهایی که تاکنون با موضوع سواد رسانهای برگزار شده است، اظهار کرد: ما در دبیرخانه سواد رسانهای تلاش کردهایم که قبل از این که کار را شروع کنیم، دهکهای مطالعاتی خودمان را شروع کنیم. اما برای اینکه بدانیم چه حرکتی باید در کشور آغاز شود تا سواد رسانهای ایجاد شود پژوهشی را انجام دادیم مبنی بر اینکه چه اتفاقاتی باید در راستای سواد رسانهای انجام شود. در حال حاضر نمره سواد رسانهای کشور طبق پژوهشهایی که صورت گرفته است ۱۲ از ۱۰۰ است. هر چند در حال حاضر معتقدم نمره فعلی بهتر از نمرهای است که سال ۹۴ پژوهش شده است.
وی سپس دربارهی همایش سواد رسانهای یادآور شد: پیش از برگزاری این همایش احساس کردیم لازم است که یک همگرایی ایجاد شود و با این همایش الگوی متفاوتی را تجربه کردیم. اینکه نهادهای مختلف در قبال سواد رسانهای نقشهای متفاوتی را پذیرفتند که در رأس آن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که همواره دغدغه ایجاد فرهنگ مناسب را داشته است. و پس از آن نیز وزارتخانههای دیگر از جمله وزارت ارتباطات، آموزش و پرورش، سازمان صدا و سیما و حتی شهرداری هم به کمک آمدند.
افراسیابی گفت: ما بر این باوریم که گسترش سواد رسانهای در گرو عزم و سواد رسانهای و خود رسانههاست که باید نقش را ایجاد کنند. برخلاف برخی از همایشها که صرف برگزاری شکل میگیرد ما در همایش سواد رسانهای گفتمانسازی ایجاد کردیم و به دنبال آن سلسله نشستهایی را با فعالان رسانهای داشتیم و بر این گفتمانسازی تاکید داشتیم. از سویی باید تجربهنگاری هم میداشتیم و همه تجربههای موفق و ناموفق را مورد ارزیابی قرار میدادیم. هدف ما گفتمانسازی و ایجاد زمینهای برای فعالیتهای آتی بود. در شورای سیاستگذاری همایش نیز مصوب شد رسانههایی که حضور پررنگی دارند میتوانند نقش پررنگی را ایفا کنند در این میان رادیو، برخی شبکههای تلویزیونی و همچنین برخی خبرگزاریها از جمله رسانههای فعالی بودند که حامی نهضت رسانهای بودند.
اقداماتی که تاکنون در راستای سواد رسانهای شکل گرفته
دبیر همایش سوادرسانهای دربارهی همایش دوم سواد رسانهای که قرار است برگزار شود، توضیح داد: امسال توسط مقام معظم رهبری سال اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال نامگذاری شد که ما نیز بر اساس سه بند از حکم مقام معظم رهبری که برای اعضای شورای عالی فضای مجازی صادر کرده بودند، امسال موضوع همایش را «سواد رسانهای و اقتصاد مقاوتی» خواهیم گذاشت.
او گفت: طرح شامد مرکز رسانههای دیجیتال لازمهی تحقق اقتصاد مقاومتی در فضای مجازی است. چرا که تنها مسیری که اعتماد به فضای مجازی را فراهم میآورد طرح «شامد» و «ای نماد» است. طرح ای نماد فقط مخصوص فروشگاهای مجازی است. اما طرح شامد تمام ابعاد فضای مجازی را دربرمیگیرد.
افراسیابی در ادامه چهار روش را برای همایش پیشرو در راستای افزایش آموزش سواد رسانهای در حوزهی اقتصاد مقاومتی و تقویت طرح شامد مطرح کرد و گفت: یکی از راهها رژیم مصرف رسانه است که مردم باید در این زمینه رژیم مصرف داشته باشند. راه دیگر تقویت تفکر انتقادی است که راهاندازی طرح «شامد» به این تفکر کمک میکند. مهارت، تجربه و تحلیل پیام و همچنین همکاری و تعامل با رسانهها از دیگر راههای افزایش سواد رسانهای است.
۲ اتفاق مهم در حوزه سواد رسانهای در سال ۹۵
او سپس با اشاره به اقداماتی که در حوزه سواد رسانهای در کشور صورت گرفت، اظهار کرد: سال گذشته حداقل دو اتفاق مهم در کشور در حوزه سواد رسانهای صورت گرفت. اتفاق اول گنجاندن درس سواد رسانهای در مقطع دهم متوسطه بود که اقدام شایستهای بود. با وجود انتقادهایی که بر آن وارد شد و درست هم بود، نفس این اقدام باعث شد تمرکز جدیای در بحث سواد رسانهای انجام شود. اتفاق دیگر در سال گذشته برگزاری همایش سواد رسانهای بود که توانست در تکمیل اقدام اول موثر باشد. در این راستا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش کرد گفتمانسازی با محوریت تعامل با رسانهها و برگزاری نشستهای تجربهنگاری را ایجاد کند.
وی دربارهی انجمن سواد رسانهای گفت: انجمن سواد رسانهای هم یک رویداد دیگری بود که شاید برآمده از همین گفتمانسازی همایش سواد رسانهای بود. برخی از فعالان سواد رسانهای که در این زمینه پیشکسوت بودند، به عنوان هیات امنا بانی شدند و این انجمن به راه افتاد. مراحل اولیه انجام و انجمن به ثبت هم رسیده است و با ابلاغ و امضاء وزیر کشور کار خود را شروع خواهد کرد. هر کسی که فعال سواد رسانهای است، میتواند عضو این انجمن شود و میتواند از خدمات آموزشی و پژوهشی و سایر خدماتی که تعریف میشود استفاده کند. کار توسط خود فعالان سواد رسانهای دنبال خواهد شد.
سواد رسانهای باید در این دو حوزه نمایان شود
او سپس با تاکید بر این که سواد رسانهای باید در دو حوزه تبلیغات تجاری و حوزه پروپاگاندا و تبلیغات سیاسی نمایان و آشکار شود، گفت: در حوزه تبلیغات تجاری شرکتهای تجاری از مکانیزمهایی برای تبلیغات استفاده میکنند که اگر سواد رسانهای به وجود بیاید، مخاطب به راحتی مصرفکننده این کالاها نخواهد بود و آگاهانهتر آن را انتخاب خواهد کرد. و در زمینهی تبلیغات سیاسی نیز راههای مختلفی برای کاندیداتوری انتخابات وجود داشته این که از چه شیوههایی برای تبلیغ خود استفاده کند و رای بیاورد؛ بنابراین لزوم سواد رسانهای در این حوزه نیز حایز اهمیت است.
افراسیابی در بخش دیگر از سخنان خود درباره برنامه «برگ سرنوشت» که در ایام انتخابات با موضوع سواد رسانهای روی آنتن رفت، اظهار کرد: پیش از شروع این برنامه مدیر شبکه دو سیما آقای جعفری جلوه بر آمادگی ورود به مباحث سواد رسانهای برای مطرح کردن از آنتن تلویزیون تاکید داشتند و انتخابات را برای گسترش سواد رسانهای بهانه قرار دادند. همانگونه که مشاهده کردید برنامه «برگ سرنوشت» چندان وارد بحث انتخابات نشد و این موضوع را بهانهای قرار داد که سواد رسانهای مردم بیشتر شود و موضوع سواد رسانهای در این برنامه برجسته شد.
وی در ادامه تاکید کرد: درست است که برنامه «برگ سرنوشت» در ایام انتخابات روی آنتن رفت، اما برنامهای کاملا فراجناحی بود و تاکید بسیار بر این مساله داشت.
«برگ سرنوشت» اولین برنامه سواد رسانهای نبود اما جدیترین بود
امیر یوسفی - تهیهکننده برنامه «برگ سرنوشت» - نیز درباره این برنامه گفت: برنامه «برگ سرنوشت» به همت آقای جعفری جلوه اتفاق افتاد. همه شبکهها قرار بود نزدیک انتخابات فعال شوند اما آقای جلوه برنامه متفاوتی میخواست. آقای عادلی مدیر گروه اجتماعی هم دغدغه داشت و این وظیفه را به من سپرد. در واقع واژه سواد رسانهای برای ما رسانهایها هم واژه جدیدی است. به اصرار من آقای افراسیابی قبول کردند به جمع عوامل این برنامه اضافه شوند و حلقه ارتباطی ما با اساتید شدند. «برگ سرنوشت» اولین برنامه سواد رسانهای نبود اما جدیترین برنامه در این حوزه بود. این مفهوم، مقوله جدیدی برای مخاطب عام بود. من به آقای افراسیابی گفتم شما میدانید چه میخواهید بگویید اما کار من سخت است زیرا قرار است اطلاعات شما را در سطح کف جامعه مطرح کنم. در بحث درون شبکهای آنچه مطرح شد دغدغه من هم بود و به تصویب رسید و ما انتخابات را بهانهای کردیم برای پرداختن به بحث سواد رسانهای.
یوسفی ادامه داد: من علاقهمند بودم شش ماه قبل از انتخابات برنامه را شروع کنیم تا در فضای سیاسی و انتخابات نباشیم، به دلیل اینکه در بحث سیاسی باید یکسری فاکتورها را در نظر بگیرید. جدا از فاکتورهای علمی باید به مقوله فراجناحی هم توجه میکردیم و از اساتید با گرایشهای مختلف دعوت میکردیم تا در برنامه حضور داشته باشند. این امر ممکن است برنامه را از اهداف خود دور کند و برخی اساتید هم ممکن بود به دلیل نزدیکی به زمان انتخابات و چارچوبی که برای خود داشتند، در برنامه حضور پیدا نکنند.
او با اشاره به شکل ارائه برنامه اظهار کرد: در بحث شکل ارائه کار، مخاطب برای من مهم بود و اینکه احساس کند برنامهای متفاوت و در حوصله اوست. ما در حال حاضر با یک مخاطب فستفودی روبهرو هستیم که میخواهد یک برنامه جذاب را در زمان کوتاه ببیند به همین دلیل آن چیزی که مکمل حضور اساتید بود یک شکل متفاوت از لحاظ بصری بود که با برنامههای دیگر متفاوت باشد. ما در این برنامه برای جذب مخاطب از تایپوگرافی در بحث گرافیک برنامه استفاده کردیم که به ندرت در تلویزیون دیده میشود. بر این اساس بعضی بخشها را های لایت کردیم تا بتوانیم از این طریق چند ثانیه مخاطب را جذب کنیم و مطالب در ذهنش بماند. عقیده من این است اگر توانسته باشیم در ۲۰ قسمتی که کار کردیم تحرک، تفکر و تلنگر ایجاد کنیم، برگ برنده در دست ماست.
تهیهکننده «برگ سرنوشت» درباره اسم برنامه هم گفت: من با اسم برنامه مخالف بودم اما به دلیل تصمیمات سازمانی نام تغییر نکرد. دلیل من این بود که مخاطب که اسم را میبیند نباید با ذهنیت، پای گیرنده بنشیند. به لطف مباحث مطروحه، عمیق و جدید که در برنامه مطرح شد، این برنامه جزو پرمخاطبها شد و بازخورد خوبی داشت. جای خوشحالی است که مخاطب توانسته با برنامه ارتباط برقرار کند.
بنای ما بر این بود که به سمت هیچ جناحی غش نکنیم
فرید محمدی - به عنوان مجری کارشناس برنامهی «برگ سرنوشت» - نیز درباره اجرای برنامههای تخصصی از جنس «برگ سرنوشت» که به مبحثی چون سواد رسانهای میپردازد، اظهار کرد: حضور مجریان متخصص در یک برنامه بستگی به برنامهساز دارد. در برنامه برگ سرنوشت شاید میتوانستیم از مجریان چهرهتر استفاده کنیم اما تلویزیون همیشه مجریانی داشته است که توانستهاند از خطوط قرمز عبور کنند محبوب هستند اما سواد هم ندارند. از طرفی هم اجرای یک فرد متخصص که تاکنون تجربهی چندانی در اجرا نداشته است، برای چنین برنامههایی ریسک محسوب میشود.
وی سپس دربارهی موضوع برنامه تاکید کرد: مهمترین موضع در برنامه «برگ سرنوشت» این بود که به سمت هیچ جریان و جناحی فکری غش نکند؛ بنابراین در این راستا تاکید شده بود که به هیچ وجه نباید سوالاتی که در برنامه مطرح شده بود چالش برانگیز باشد.
یوسفی هم بعد از صحبتهای مجری برنامه درباره انتخاب مجری بیان کرد: مجری که انتخاب میکنیم نباید برای مخاطب ذهنیت ایجاد کند که در کدام خط سیاسی است و برنامهای را اجرا کرده باشد که جهت سیاسی داشته است. مجری که جلوی دوربین قرار میگیرد، شاخصه نماینده مخاطب است و گاهی باید سوالی مطرح کند که ممکن است سوال مخاطب خودش باشد. پس باید آن مبحث را بفهمد و سوادش را داشته باشد. من آقای محمدی را انتخاب کردم زیرا مانند یک لوح سفید بود که جهت سیاسیاش معلوم نبود و سواد کار را داشت و میتوانست در مقابل دکتر موسویان قرار بگیرد و از صحبتهای ایشان سوالهایی طرح کند که برای مخاطب جذاب باشد.
این برنامهساز سپس گفت: هیچ اتفاقی در کوتاه مدت تاثیرگذار نیست. امیدوارم اتفاقی بیفتد که مبحث سواد رسانهای به این برنامه تلویزیونی ختم نشود و در آینده هم بتوانیم به دور از گرایش و هیجانات سیاسی و با نگاه علمی ادامه دهیم.
راههای عملیاتی شدن جریان سواد رسانهای چیست؟
دکتر موسویان در بخش پایانی این نشست درباره راههای عملیاتی شدن جریان سواد رسانهای در کشور و اینکه چه باید کرد، گفت: حرکتی که مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال از حدود سه سال قبل آغاز کرده، این است که ما بتوانیم در بین فضاهای نامتنهایی غیرقابل مدیریت، یک محیط مدیریتپذیر ایجاد کنیم. یک سال و نیم طی جلسات هفتگی در مرکز ملی فضای مجازی درخصوص طراحی زیست بوم محیط مجازی سالم، مفید و ایمن کار شد که مصوب شورای علی فضای مجازی هم بود و همهی دستگاهها موظف شدند که این فضا را ترویج کنند. در این راستا مطالعاتی انجام دادیم که نشان میدهد هیچ یک از کشورهای توسعه یافته، فضای مجازی از هم گسیخته ندارند. نکته اساسی در آن کشورها تعیین هویت است. یعنی هویت برای ایجاد فضای دوم یعنی همان فضای مجازی قابل اعتماد که اهمیت داده شده است. یک برنامهی ملی جدا در مرکز ملی فضای مجازی آماده شده که باید به تصویب برسد و آن برنامهی ملی تشخیص هویت است. اما بحث دیگری که پی میگیریم این است که تمام موجودیتها و تمام محتواهای دیجیتال را نشاندار کنیم.
ایرانیزه کردن طرح شامد در راستای افزایش سواد رسانهای
وی گفت: در حال حاضر ۴۳ هزار سایت، دارای کد شامد هستند. شامد خلاصه شناسه الکترونیکی ثبت ملی محتوای دیجیتال است. به این معناست که ما با داشتن این کد میدانیم که این محتوا در چه زمینه و بستری ارائه شده است، موضوعش چیست و مالکیت آن مربوط به چه شخصی است. دو نوع استاندارد جهانی برای این کار وجود دارد که برای محتوا شناسه میدهند. منتها شناسهای که آنها ارائه می دهند در قالب دو شرکت امریکایی است. ما این شناسه را بومی کردهایم. وقتی مصوبه شورای فضای مجازی به ما ابلاغ شد که باید کانالهای بیش از ۵ هزار دنبالکننده را ثبت کنیم، ما به فکر استفاده از کدی که کار کرده بودیم برای کانالها افتادیم. الان کانالهای دارای شامد در پروفیلشان کد شامد را عرضه میکنند. مخاطب میتواند بر روی کد کلیک کند و بداند که کانال مربوط به چه شخصی است.
راهاندازی سامانه جستجو
وی اعلام کرد: سامانهای که برای جستجوی مردم آماده شده که بتوانند به راحتی موضوعی که میخواهند را در کانالهای تلگرامی جستجو کنند را آماده کردیم و بزودی آن را در اختیار مردم میگذاریم. رتبهبندی کانالها را هم با توجه به شاخصگذاری که انجام دادیم، آماده کردهایم. در حال حاضر حدود ۱۱ هزار کانال دارای کد شامد هستند. تلاشمان بر این است که تمام موجودیتهای محتوایی فضای مجازی نشاندار شوند، این طرح فعلا اجباری نیست اما در خیلی از اقصی نقاط دنیا اجباری است.
موسویان با اشاره به اینکه در این زمینه دچار خلاء قانونی هستیم، مطرح کرد: در حال حاضر این خلاء قانونی را اصلاح کرده و از سه راه آن را دنبال می کنیم. یکی مصوبه هیات وزیران، یکی لایحه مجلس و دیگری مصوبه در شورای عالی فضای مجازی. اگر این تفاق بیفتد ما یک فضایی از محتواهای نشاندارشده داریم.
سید مرتضی موسویان درباره طرح «شامد» اظهار کرد: از این پس مردم می توانند سایتهایی را ببیند که نشاندار و دارای فضای سالم و استاندارد هستند. برای نشاندار شدن به راحتی میتوانید با یک کلیک آن را بگیرد. برای این کار هم طرحی به نام فرهنگ یار انتخاب کردهایم که خود مردم بیایند و کمک کنند. در سال ۹۶ پیشبینی ما ۱۰۰ هزار فرهنگ یار است. در این زمینه تفاهمی هم با آموزش و پرورش و سازمانهای دیگر داریم که این کار انجام شود.
وی ادامه داد: ۱۶ بند محتوایی در این زمینه تعریف و به همه ارائه دادهایم. این سیستم را هر یک از اپلیکشنهای خارجی هم دارند. در واقع هر کسی که شامد میگیرد این تیک را میزنند که آن هنجار را پذیرفته است. با سه راه، کنترل شامد برای حفظ فضای سالم، ایمن و مفید اتفاق میافتد؛ یکی فرهنگ یاری، دیگر بررسی حرفهای و سومی هوش مصنوعی است. با این شرایط می توانیم اشراف نسبی به ۵ حوزه داشته باشیم ما به عنوان حاکمیت وظیفه داریم به کسی که تولید محتوا می کند بگوییم که در چه زمینهای خلاء و اشباع وجود دارد که سرمایهگذاری آن به هدر نرود.
صفر است