گوناگون

روایت عباس جدیدی از اختلافات در شورای شهر

پارسینه: روزنامه شرق با عباس جدیدی عضو شورای شهر تهران، مصاحبه کرده است که در ادامه آن را می خوانید:

در ادبیات گفتاری‌تان گاهی از اصطلاحات و ضرب‌المثل‌هایی استفاده می‌کنید؛ مثل ضرب‌المثل معروف شاخ بز، این ادبیات از کجا نشئت گرفته؟


بعضی اوقات یک بیت شعر کار گزارش‌های طولانی را می‌کند. من اهل شعر و ادبم، شعرهایی هم می‌گویم، تألیفات را دوست دارم و کتاب هم دارم. من اهل تحقیق‌ام و نوشتن را دوست دارم. در خانواده‌ای هم بوده‌ام که این ادبیات شعر‌گونه و تمثیل‌گونه وجود داشته است.

اینها ربطی به سابقه کشتی‌گیربودن شما هم دارد؟

(با خنده) بله خب. البته این در فرهنگ ما زیاد بوده و الان کم شده است. اینها نوعی فن بیان است اما عده‌ای از این توانایی برداشت سوء می‌کنند. فضایی که در آستانه انتخابات برای این حرف‌ها علیه من به‌راه افتاد درست نبود. وقتی می‌گویم عده‌ای نمی‌توانند دو تا شاخ بز را از هم سوا کنند، به این معنی است که عده‌ای در کاری که تخصص ندارند دخالت می‌کنند و این توهین به کسی نبود و من سعی کردم با ضرب‌المثل بگویم اما برخی به آن شاخ و برگ دادند و علیه من استفاده کردند. ممکن است بیان من بد بوده باشد، اما اصل حرف درست است. البته من درباره این موضوعات بیشتر سکوت می‌کنم.

از میان ۴۲ عضو شورا شما و ورزشکاران دیگر توانستید یک گروه و همراه باشید؟ نظر من این است که همراه نبودید؛ حالا خودتان بگویید!

از باب ورزشی‌بودن برای من قابل احترام هستند، ولی از باب کار و عملکرد شورایی نمی‌خواستم به آنها نزدیک شوم؛ چون اختلاف سلیقه داشتیم و نمی‌خواستم در باند و گروهی انحصاری قرار بگیرم.

پس باندی وجود داشت؟

باز نکنید.

از ابتدای دوره این اختلاف وجود داشت یا در ادامه ایجاد شد؟

از ابتدا بود.

در روزهای قبل انتخابات شورا مطرح می‌شد که اعضای ورزشکار عملکرد خوبی نداشتند و همین باعث عدم اقبال مردم به آنها شد، این حرف را قبول دارید؟

(با سر اشاره می‌کند که جواب نمی‌دهد!)

در این چهارسال مطرح بود که برخی از هر دو طیف اصلاح‌طلب و اصولگرا نسبت به شهرداری تهران همسویی زیادی دارند، این موضوع را قبول دارید؟

وقتی من بارها تأکید می‌کردم اعضا باید گزارش عملکرد بدهند و هیئت‌رئیسه و آقای چمران قبول نمی‌کردند، برای رفع همین شبهه‌ها بود تا مشخص شود چه کسانی تذکر و پیگیری داشته‌اند، چه کسانی به خاطر مردم با شهرداری گلاویز شده و چه کسانی نشسته‌اند تا هرچه شهرداری گفت، دستشان را بالا ببرند. چرا می‌خواهید از زبان من این حرف‌ها بیرون بیاید!

این موضوع را چقدر درباره هیئت‌رئیسه صادق می‌دانید؟

نمی‌توانم این را بگویم. اما شاید اگر گزارش عملکرد هر عضوی در جلسه علنی ارائه می‌شد، بسیاری از این شبهه‌ها برطرف می‌شد. این سؤال، سؤالی کلیدی است.

خودتان نخواستید در لیست اصولگرایان باشید یا قرار نبود باشید؟

موضوعاتی پیش آمد؛ یک خط فکری وجود داشت و هر جریانی لیستی داد و لیست امید بازی را برد. وقتی سیلی می‌آید، کسی جلودار آن نیست.

سیل مردم را می‌گویید؟

بله. اقبال مردم به سمت این خط فکری بود و کسی نباید از این واقعیت ناراحت شود. آنها بازی را بردند و نوش‌جانشان!

پس معتقدید چون در آن لیست نبودید، انتخاب نشدید؟

من بین سه‌هزار و صد کاندیدا که در هیچ لیستی نبودم، نفر پنجاه و دوم شدم و در آن فضای انتخاباتی اتفاق خوب و نادری بود. به نظر من با آن هجمه و فشاری که بین همه ورزشی‌ها فقط روی من بود، یک برد حساب می‌شود؛ یعنی من و عکس‌هایی که از من مونتاژ می‌کردند و می‌کنند، برای پوشش کارها و نقص‌های خودشان بود. این جفایی بود که در حق من شد. عکس‌هایی از من مونتاژ می‌کردند، انگار من قرار است بیایم رئیس‌جمهور شوم یا جای کسی را قرار است تنگ کنم. عده‌ای آن‌قدر از من در انتخابات ترسیده بودند که یک گروه خبری را گذاشته بودند تا فقط علیه من فضاسازی کنند.

در مدت عضویت در شورا بارها درباره محدودیت‌های قانونی برای نظارت و اجرا صحبت داشتید، چه مسائلی و از چه منظری بود؟

این مسائل دغدغه اعضای قبل و بعد از من هم بوده و هست. مسئله این است که نقص قانون باعث می‌شود جایگاه و منزلت اعضای شورای شهر تا قبل از انتخاب شهردار مطرح باشد و تا آن زمان با آنها کار دارند و دیگر از آن به بعد که رأی را گرفت، دیگر کارش با شورا تمام است. قانون گفته تنها ابزار قدرت ما در مقابل شهردار استیضاح است اما آیا شرایط برای استیضاح فراهم می‌شود؟ درحالی‌که باید دوسوم آرای اعضا باشد؛ اصلا شدنی است؟ این به خواب شباهت دارد. اگر مدل عزل و نصب و استیضاح شهردار را هم مدل دولت بگذارند، شرایط تغییر می‌کند.

قبول دارید که در این چند دوره اخیر، اعضا تلاشی در جهت این تغییر یا رسیدن به دوسوم آرا برای استیضاح نداشتند یا اگر بود رأیشان زده می‌شد؟

بله. چون می‌دانند که شدنی نیست و هر شهرداری باشد، حداقل یک‌سوم آرا را به نحوی به دست می‌آورد. به‌عنوان نمونه اگر تنها هفت نفر از ۳۲ نفر شورای پنجم را با خود همراه داشته باشد، برایش کافی است و دیگران در همه آن چهار سال صبح تا شب برای خودشان حرف بزنند و اعتراض کنند، خیالش راحت است و نیازی به آنها ندارد. واقعیت این است که اعضای شورا را خلع سلاح کرده‌اند و شورا فقط ویترین بوده است.

سؤال این است که برای فشار به شهردار فقط همین یک راه بود؟ چرا اقدامات و راه‌های دیگری را امتحان نکردید؟

کاری نمی‌توان کرد؛ مثلا درباره چند تذکر اخیری که من در صحن شورا دادم، تلاش کردم تا تذکرم را کتبا به رئیس شورا ارائه دهم و تبدیل به سؤال از شهردار شود كه برای این کار نیاز به امضای سایر اعضا دارم؛ اما مگر سایر اعضا همکاری می‌کنند. نه؛ نمی‌کنند؛ چون نمی‌خواهند آدم بد ماجرا شوند، آدم بد فیلم من می‌شوم و آدم خوب آنها می‌شوند که سکوت می‌کنند. اگر شهردار بداند که با رأی نصف بعلاوه یک رأی می‌تواند عزل شود، سؤال ما را بی‌پاسخ نمی‌گذارد. البته در لایحه مدیریت شهری که در حال بررسی در دولت است، امیدواریم برای اعضای بعدی این روند اصلاح شود. ما هر شهردار منطقه‌ای را که کار داریم، جوابمان را نمی‌دهد و می‌گوید جوابتان را از شهردار تهران بگیرید، شهردار تهران هم که می‌گوید من رأی‌ خود را دارم، خیالم راحت است هر کاری دلتان می‌خواهد، بکنید یا اینکه هر کاری کرده‌ام، خوب کرده‌ام.

شما عضو کمیسیون تازه‌تأسیس حقوقی و نظارت هستید. چقدر برای گرفتن گزارش درباره موضوعات مختلف معطل ماندید یا به شما بی‌توجهی مي‌شد؟

ما واقعا اذیت شدیم. در اکثر گزارش‌ها و موضوعاتی که حساسیت از طرف مدیریت شهری وجود نداشت، آمار و اطلاعات لازم ارائه می‌شد.

حساسیت یعنی چه؟

یعنی درباره مسائل مالی، بودجه، املاک و برخی موارد دیگر به‌هیچ‌عنوان اطلاعات کافی نمی‌دادند.

من به یاد ندارم که غیر از مواردی که شما جداگانه در صحن شورا اعلام می‌کردید، آقای سروری به‌عنوان رئیس کمیسیون چنین مواردی را تذکر ندادند!

چه عرض کنم، من می‌توانم درباره عملکرد خودم صحبت کنم. معاونت نظارت در حیطه کار من است. ضمن اینکه کار شورا گروهی است تا اگر من در موضوعی به نتیجه می‌رسم، عده‌ای دیگر پشت سر من باشند تا به نتیجه برسیم.

یعنی این همراهی در کمیسیون خودتان هم وجود نداشت؟

حالا بگذارید وارد این مسائل نشویم. البته باید گفت که با توجه به حجم کارها و محدودیت‌های قانونی افراد را ناامید از پیگیری و محكوم به ناکارآمدی می‌کند.

در این سال‌ها بسیاری از اعضای شورای شهر به این نتیجه رسیدند که در نهایت برای جبران این بي‌کفایتي قانون بهترین کار اعلام موضوعات و افشاگری در صحن علنی و در ارتباط با رسانه‌هاست؟ شما هم به همین نتیجه رسیدید؟

بله. راه دیگری نبود؛ هرچند این موضوعات در قالب یک خبر است و می‌توان از ارگان‌های نظارتی هم استفاده کرد و من تقریبا بیشتر موضوعات را برای سازمان بازرسی کل کشور ارسال کرده‌ام. درباره واگذاری‌های املاک از سال ۲۴۹۱ به بعد که موارد زیادی به شکل اجاره، نگهداری یا فروش به اشخاص حقیقی و حقوقی داده شده، فهرست خواستم اما ندادند. من هم دیدم هيئت‌رئیسه حمایت نمی‌کند و اعلامش در شورا هم تأثیری ندارد، به سازمان بازرسی کل کشور ارسال کردم تا آنها دنبال کنند. از این موضوع چندین ماه می‌گذرد و هنوز جوابی نگرفته‌ام. غیر از این موارد در بودجه‌های سنواتی هم موارد زیادی از تخلف وجود دارد؛ مثلا کد پروژه‌‌هایی که به برخی از افراد و شرکت‌ها داده‌اند، برای چه كساني بوده، خصوصی بوده یا اسنادی وجود دارد؟ این ردیف‌ها و کد پروژه‌ها پول مردم است که باید مشخص باشد برای چه کاری و دست چه کسانی بوده است؟ اینها پول مردم است و باید مشخص باشد.

این کد پروژه‌هایی که می‌گويید، چه تعداد هستند؟

من بیش از ۶۱ مورد آنها را استخراج کرده‌ام که هیچ توجیهی ندارد. این کد پروژه‌ها در همه حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی و مذهبی و ورزشی و... بوده است.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار