گوناگون

اختلاف جادوگر و شهریار فوتبال ایران از کجا آغاز شد؟

اختلاف جادوگر و شهریار فوتبال ایران از کجا آغاز شد؟

پارسینه: علی کریمی و علی دایی روز گذشته به عنوان سرمربیان سپیدرود و سایپا پیش از آغاز مسابقه با یکدیگر روبوسی کردند تا بسیاری از رسانه‌ها خبر از آشتی‌کنان بزرگان فوتبال دهند اما در واقع یک روبوسی ساده بود و نه بیشتر!

اختلاف جادوگر و شهریار فوتبال ایران از کجا آغاز شد؟
به گزارش پارسینه ؛ علی کریمی و علی دایی روز گذشته به عنوان سرمربیان سپیدرود و سایپا پیش از آغاز مسابقه با یکدیگر روبوسی کردند تا بسیاری از رسانه‌ها خبر از آشتی‌کنان بزرگان فوتبال دهند اما در واقع یک روبوسی ساده بود و نه بیشتر!
اختلاف علی دایی و کریمی چیزی نیست که با یک روبوسی قبل از مسابقه که در فوتبال ایران مرسوم است حل شود و برود پی کارش! اما می‌خواهیم در این گزارش بررسی کنیم که چرا جادوگر فوتبال آسیا با شهریار فوتبال ایران تا این حد اختلاف دارند و حاضر نیستند این مساله را حل کنند و شاید هم حل شدنی نیست!
شروع ماجرا
نقطه آغاز ماجرا، مسابقات داخل سالن جام رمضان ١٣٧٥ بود. دایی در بانک تجارت بازی می‌کرد و علی کریمی بازیکن فتح بود. این دو تیم به مصاف هم رفتند بدون این‌که بدانند چه فردای مشترکی با هم خواهند داشت. در آن بازی علی کریمی به اصطلاح فوتبالی‌ها چند بار لایی به دایی انداخت. در جریان بازی درگیری لفظی شدیدی بین این دو نفر به وجود آمد. بازی تمام شد. اما بذر کینه بین دو اسطوره فوتبال ایران در آینده از همان روز کاشته شد.

همبازی‌شدن در تیم ملی

قسمت این است که آنها سال‌ها بعد در تیم‌ملی همبازی شوند. از همان روزهای اول که این دو نفر در ترکیب تیم‌ملی حضور داشتند کینه و اختلاف بین آنها به خوبی برای همه مشهود بود. اختلاف و درگیری‌ها و نفرتی که روز به روز بزرگ‌تر می‌شد و درنهایت با بزرگ‌تر شدن نام این دو بازیکن تمام مردم و رسانه‌ها را درگیر خود کرد. چند‌سال بعد مصاحبه مشهور و جنجالی کریمی که گفته بود: «خدا دایی را بغل کرده است» زمینه ساز درگیری سوم شد و دایی هم پاسخ تندی به کریمی داد! کریمی فوق ستاره تازه ظهور کرده فوتبال ایران در جام ملت‌‌‌های ٢٠٠٠ توسط AFC به‌عنوان پدیده جدید قاره معرفی شده بود. اما در بازی‌های تیم‌ملی نیمکت نشین شد. شایعات رسانه‌ای حکایت از این مسأله داشت که اختلاف با دایی که بزرگ‌تر تیم‌ملی بود عامل نیمکت نشین شدن کریمی شده است.

اختلاف در جام‌جهانی

کریمی در فوتبال ایران بزرگ و بزرگ‌تر می‌شد. او دیگر محبوب‌ترین بازیکن ایران بود. او در مصاحبه‌ای دیگر اعلام می‌‌کند که دایی با جوان‌ترها و تازه‌وارد‌های تیم‌ملی بدرفتاری می‌‌کند. بعدها در جام ملت‌های ٢٠٠٤ هم زمزمه‌هایی درباره دودستگی در تیم‌ملی شنیده می‌شود و برخی بازیکنان از عملکرد دایی انتقاد می‌‌کنند. در جام‌جهانی ٢٠٠٦ اما درگیری به اوج خود رسید. این بار دایی لب به اعتراض باز می‌‌کند و انگشت اتهامش را به سوی کریمی و دو ملی‌پوش با تجربه دیگر با این جمله که: «توی چشمم نگاه می‌کنند و به من پاس نمی‌دهند!» نشانه می‌‌گیرد.

تقابل دوباره در تیم‌ملی

چند‌سال بعد دایی سرمربی تیم‌ملی ایران شد. تیمی که کریمی هیچ وقت حاضر نشد برایش بازی کند. در آن مقطع کریمی راضی نبود به تیم‌ملی برگردد. اما با وساطت خداداد عزیزی قبول کرد که به خاطر تیم‌ملی از تصمیم خود منصرف شود. او یک مصاحبه تند علیه شرایط تیم‌ملی و فدراسیون کفاشیان انجام داد و محروم شد. علی دایی هم به همین خاطر به اردو دعوتش نکرد. کار حتی به جایی رسید که محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری وقت با حضور در تمرین تیم‌ملی از دایی درخواست بازگشت جادوگر را مطرح می‌‌کند. فدراسیون به خاطر این دستور قید محرومیت را می‌زند. اما دایی می‌گوید که تصمیم گیری فنی با خودش است. در آن مقطع البته حسین هدایتی و عده‌ای از اهالی فوتبال در بین دو نیمه بازی پرسپولیس بود که خواستند این دو نفر را با هم رو‌به‌رو کنند و آشتی بدهند که دایی و کریمی با نفرت روی یکدیگر را بوسیدند اما اختلاف‌ها حل نشد.

مصاحبه‌های کوبنده
چند وقت بعد تیم‌ملی در مقدماتی جام‌جهانی به عربستان در تهران می‌بازد. رئیس‌جمهوری وقت دستور برکناری‌اش را در راهروهای ورزشگاه هنگام خروج صادر می‌‌کند. اما کنفرانس خبری تاریخی دایی محلی می‌شود برای بیشتر شدن کینه‌ها! وقتی خبرنگاران درباره علت دعوت نشدن کریمی سوال می‌کنند دایی برافروخته می‌گوید: «این بازیکن بعد از مسابقه با کرواسی هرگز عملکرد مثبتی در تیم‌ملی نداشته و به همین دلیل دعوت نمی‌شود». کریمی هم خیلی زود به این صحبت‌های دایی پاسخ داد. او گفت: «غرور، علی دایی را زمین زد. حرف او را قبول دارم. اما ایشان فکر می‌کند تنها خودش برای تیم‌ملی موثر بوده؟ او اصلا نمی‌تواند یک نفر را دریبل بزند و با پاس‌های نه من بلکه بقیه بازیکنان برای تیم‌ملی گلزنی کرده است».

دایی، کریمی را نخواست

پرسپولیس در فینال جام حذفی در ضربات پنالتی در روز خداحافظی مهدوی‌‌کیا مقابل ١٠٠‌هزار تماشاگر قهرمانی را از دست می‌دهد. کریمی در میکسد‌زون به یکباره اعلام خداحافظی می‌‌کند. چندی بعد گل‌محمدی از سرمربیگری پرسپولیس کنار رفت. رویانیان دایی را جانشین یحیی می‌کند. سرمربی پرسپولیس کریمی را نمی‌‌خواهد. یک بار دایی در کنفرانس خبری می‌گوید: «من به بازیکنی که یک بار خداحافظی می‌کند و یک بار بر می‌گردد و روی تصمیماتی که می‌‌گیرد تعادل ندارد، نیازی ندارم». کریمی هم دوباره علیه او به شدید‌ترین شکل ممکن موضع گیری می‌‌کند.
اختلاف بزرگان فوتبال حالا بیست و یک سال را تمام کرد. شاید دوری و دوستی بهترین واژه ای باشد که می‌توان برای این دو به کار برد...

ارسال نظر

  • علی

    حالا که اینا آشتی کردن قبرستون کهنه میشکافین چون هیچ عددی تو تیمتون ندارین میخواین این دو تا اسطوره رو ضایع کنید

  • ناشناس

    متاسفانه داخل ایران زیادی بعضیها را باد میکنن جادو گر کیه

  • ناشناس

    درود بر این دو قهرمان ، الان بهترین فرصت هست که اختلافات،کینه ها ،دشمنی ها ، سوٕتفافهای گذشته رو فراموش کنیم و بسپریم به دست باد و آغازگر دوستی های نو و همدلی باشیم .

  • ناشناس

    دایی جوانتر که بود دریبل هم میزد ضربات سرش هم حرفه ای بود ولی باید قبول کرد بسیاری از گل هایی که زده بخاطر اینکه بازیکنان دیگر ازش حساب میبردن بود پست مهاجم ایجاد میکنه بازیکن چنین اخلاقی داشته باشه و همیشه جلوی دروازه منتظر توپ آماده باشد

  • ناشناس

    اگه خداوند کشورهای مالدیو و جیبوتی و بورکینافسو و ..... را خلق نکرده بود این دایی هم حالا آقای گل نبود!!!!!

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار