نامه اساتید بسیجی دانشگاه‌های کشور به وزیر ارتباطات

سازمان بسیج اساتید دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور طی نامه‌ای به وزیر ارتباطات و فنّاوری اطلاعات نوشتند: آقای وزیر! چرا در رسیدن به شبکه ملّی اطلاعات و دور کردن دشمن از جغرافیای مجازی ایران مسامحه می‏‌شود؟

متن این نامه در ادامه آمده است:

«برادر گرامی جناب آقای مهندس آذری جهرمی، وزیر محترم ارتباطات و فن ‏آوری اطلاعات.
با سلام و تحیت.

در جهان کنونی اهمیت و تأثیر پردامنه‏ شبکه‌های اجتماعی بر فرهنگ، اقتصاد، امنیت و دیگر ساحت‌های زندگی بشر بر کسی پوشیده نیست. پیامد التهابات اقتصادی و اجتماعی این روز‌های کشور البته موجب آن نمی ­شود که استادان دانشگاه از اهمیت بنیادین فضای مجازی، فن ‏آوری اطلاعات و شبکه ‏های اجتماعی غفلت کنند؛ از این رو، دانشگاهیان انتظار داشتند دولت محترم با درک تأثیرگذاریِ کلان چنین پدیده‌ای که از اهمیتی در تراز انقلاب صنعتی برخوردار است، برای بومی سازی، مدیریت و حاکمیتِ آن، پروژه‌ای ملّی و راهبردی تدارک نموده و با تمام قدرت به اتّخاذ برنامه‌­های ناظر به اقدام مبادرت نماید.

با کمال تعجب امّا، شاهد رفتار منفعلانة دولت محترم و وزارتخانه متبوع در مواجهه با چنین امر حیاتی هستیم؛ به گونه‌ای که دولت و وزارتخانه متبوع، مقدّرات کشور را در این زمینه، به تحرک و اقدام‌هایی در چند شرکت داخلی منوط کرده است، گو اینکه در مواضعی اداری و منفعلانه بیان شد که اگر چند شرکت خصوصی، موفق به ایجاد شبکه‏‌های اجتماعی قدرتمندی در کشور شوند، دولت از آن استفاده خواهد کرد، در غیر این صورت شبکه‌های اجتماعی خارجی را به کار خواهند گرفت؛ این بیان غیر راهبردی و غیر علمی، گویی اهمیت بنیادین ارتباطات و فن ‏آوری اطلاعات و شبکه‌های اجتماعی حاوی پیامد‌های در تراز انقلاب صنعتی را در حدّ کالایی کم اهمیت، لوکس و تزیینی تقلیلِ معنا کرده است؛ عملکرد دولت و وزارت ارتباطات و فنّاوری اطلاعات در این زمینه، بسانِ این است که امنیت آسمان کشور را به اقدام چند شرکت خصوصی در تولید رادار گره زده، امّا دولت و وزارتخانه را مکلّف به ورود بنیادین و خودکفا در این زمینه ندانیم؟!

برادر جهرمی! این صدای غرش توپخانه‌های سایبری دشمن را که می‏ شنوید، حاصل سکوت سیاستگذاران و حکمرانان فنّاوری اطلاعات و دستگاه‌های ارتباطی کشور است که از خطّ حدّهای تعیین شدة ایران، مقابل دشمن متجاوز با هزار توجیه عقلِ مادّی عقب نشسته و دوستداران ایران و اسلام را در جغرافیای مجازی عینیت گرا تنها گذاشتند.

جناب آقای وزیر! چرا در چنین امر خطیر و راهبردی، تا این حد مسامحه و غفلت صورت می­ گیرد؟! چرا دولت محترم و وزارتخانه ذیربط به‌صورت جدّی، تمام قد و حاکمیتی! در این بخش ورود نداشته، دانشگاه و صنعت کشور را در این زمینه فعال نکرده اند؟! تأسف بارتر این‌که دولت محترم نه تنها خود را موظف به ورود جدّی در این عرصه نمی‌داند، بلکه براساس برآورد‌های میدانی، برآیند عملکرد دولت و وزارتخانه ذیربط به نفع شبکه‌های اجتماعی خارجی رقم خورده است!

جناب آقای وزیر! درحالی‌که کارشناسان اذعان دارند؛ «اینستاگرام» مرکز نشر خُلقیات خلاف اخلاق است و از سویی قرار بود که این شبکۀ خارجی به نفع فرهنگ کهن ایران زمین کنترل شود، امّا عملاٌ در کنار دیگر شبکه ‏های غیر بومی، روز به ‏روز موجبات هتک ‏حرمت، تفرقه ‏های قومی و مذهبی و ... به این طریق فراهم شده است؛ علاوه بر این چنانکه مطلع هستید کماکان سرویس پرآسیب و صهیونیستیِ «تلگرام»، بر فضای مجازی و بر برخی امور مهم کشور مسلط است! چگونه است هنگامی که مجموعه نظام به این نتیجه رسید که ادامه فعالیت این سرویس صهیونیستی به ضرر ایرانیان است به اقدامات دیگری در حمایت از سرویس‌های خارجی مبادرت شد! برای نمونه، همگان دیدند که هم زمان با فیلتر تلگرام، در چندین پیام ­رسان داخلی نیز اختلال ایجاد شد؛ سپس ویچت به نقطه رهایی رسید، اما هنگامی که برخلاف انتظار، مردم از این سرویس استقبال نکردند، برای رفع فیلتر یوتیوب و توییتر آمریکایی، اقدام شده است! این درحالی است که نقش توییتر در اغتشاشات ضدّ ایرانی بر کسی پوشیده نبود تا آنجا که هیلاری کلینتون در این مورد به صراحت گفت: «تیم من در وزارت خارجه در پشت صحنه، تماس‌های مستمری با فعالان در داخل ایران برقرار می‌کرد و با مداخله‌ای فوری توانست از توقف توییتر به خاطر تعمیرات جلوگیری کند. اگر توییتر تعطیل می‌شد تظاهرات کنندگان یکی از ابزار‌های مهم­شان برای ارتباط را از دست می‌دادند». با این­ همه، هنگامی که رفع سیاست کنترلی از این دو شبکة آمریکایی به نتیجه نرسید و دادستان کل کشور، تصمیم گیری برای کنترل این دو سرویس را به دلیل داشتن حکم قضایی، از صلاحیت کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه خارج دانست، مجدداً از دولت و وزارتخانه مطبوع حاشیه‌های امنی برای تلگرام ایجاد و حمایت‌های قابل توجهی از دو فیلترشکن با نام «هاتگرام» و «طلگرام طلایی» صورت پذیرفت که اختصاص چندصد سرور، چندین رَک، پهنای باند کافی و نیز توجیه و همراه ساختن برخی از مسئولان در حمایت از این دو فیلترشکن، گوشه‌ای از دیگر اقدامات به عمل آمده در این­باره است؛ اقداماتی که به نحوی تنفس مصنوعی در زنده نگه داشتن تلگرام را در اذهان تداعی کرد؛ ملّت بر این امر واقف است که افرادی خودسر با چنین اقداماتی قصد آن دارند که از پراکنده شدن برخی از کاربران تلگرام، تا زمان راه‌اندازی نسخه‌ای که گفته می‌شود کنترل گریز است، جلوگیری شود یا این حجم وسیع از کاربر به نرم افزار‌های خارجی دیگری متصل شوند؛ با چنین شرایطی برای مردم دور از انتظار نبود که در این روز‌های پایانیِ مهلت فعالیت این دو فیلترشکن، شاهد دور جدیدی از برخی رایزنی­‌ها در راستای تمدید مهلت فعالیت دو فیلترشکن یادشده باشیم.

جناب آقای وزیر! نیرو‌های دلسوز از حضور جنابعالی در مجموعه دولت که به نسل سوم انقلاب اسلامی تعلق دارید و از سویی جزوی از خانواده بزرگ ایثارگران کشور هستید شادمان بودند؛ امّا به نظر می ‏رسد این استعداد و امکان‌های جوانی هنوز توأم با علم و عمل انقلابی در آن وزارتخانه جاری نشده، گو اینکه برآیند اقدامات وزارت ارتباطات و فنّاوری اطلاعات در بخش‌های گفته شده، به یأس دانشمندان جوان حوزه فنّاوری اطلاعات منجر شده است! زیرا خواسته یا ناخواسته، رشد علوم و صنایع ارتباطی در ایران متوقف شده به گونه‌ای که رصد وضع فعلی این بخش از سوی برخی از جوامع دانشگاهی و متخصصین با مدیریت حاکمان بی­ سواد و متحجر سعودی مقایسه می‌شود، زیرا حاکمان بی دانش سعودی برای ورود در حاکمیت فضای مجازی، بخش قابل توجهی از سهام توییتر را خریده و در اختیار گرفته اند، اما در سیاستگذاری دولت محترم وزارتخانۀ ذیربط آیا جز به واردات صنایع ارتباطی و شبکه ساز خارجی و نظایر آن اندیشه و اقدام شده است؟ این وضعیت درحالی است که برخی از کشور‌ها در تلاش اند با صنعت فنّاوری اطلاعات حاکمیت از دست رفته خود بر جهان را دوباره تثبیت کنند، مع‌الاسف به رغم وجود استعداد‌های ایرانی، بیشترین نرخ بیکاری، اما گویا در بین دانشجویان جوان و خلّاق کشورمان در رشته ­های علوم رایانه ‏ای شیوع یافته است؛ نابودیِ صنعت تولید تلفن هوشمند در کشور نیز حاصل چنین سیاستگذاری ­های غیر عالمانه بوده است. همچنین برخلاف سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، تعرفة واردات تلفن همراه کاهش و درعوض تعرفة واردات قطعات مورد نیاز برای تولید گوشی هوشمند افزایش یافته است.

جناب آقای وزیر! همچنین برخی از اظهارات منسوب به مقامات وزارتخانة متبوع نحوی فلسفه ­تراشی به نفع صنایع ارتباطی سلطه جوی خارجی نیز به شمار می ‏آید، آنگاه که به جای عمل به قانون گفته شد: «بستن، کار تنبل‌ها است». بله! اما چرا گفته ‏نمی شود از محلّ واردات نرم‌افزار‌های خارجی هزاران میلیارد سود اقتصادی به سوی افرادی خاص سرازیر شده است! در حالی که با اقدامات انقلابی و نیز وطن خواهانه می ‏شود کار‌های بزرگی در راستای حصول به شبکه ایرانی اطلاعات رقم زد.

آقای وزیر! دولت محترم و آن وزارتخانه در اظهارات خود در حوزه فنّاوری اطلاعات بر اصل شفافیت تأکید می ‏نمایند.

به راستی اگر ملاک و داور نهایی، اصل شفافیت باشد، باید به ملت بزرگ ایران توضیح داده شود که منافع مالی حاصل از فعالیت شبکه­‌های اجتماعی خارجی برای دولت محترم چقدر بوده و آیا مرز‌های حراست از امنیت، اقتصاد و فرهنگ این مرزوبوم با این درآمد‌ها جا به­ جا شده است؟! ازسویی دیگر ضرورت دارد تا توضیح داده شود که چرا زمینۀ خروج «بیگ دیتا» از کشور مهیا شده است؟

گو اینکه بنا به اصل شفافیت و نیز با تکیه بر محرم دانستن مردم ضرورت دارد تا دولت محترم و وزارتخانه ذیربط در مورد چند هزار میلیارد مابه‌التفاوت پهنای باند داخلی با خارجیِ حاصل از فعالیت «CDN»‌های تلگرام در ایران که نصیب سوداگران پهنای باند شده و موجبات اضرار به منافع ملّی شده و نقض حقوق آحاد ایرانیان را نیز در پی داشته به ملّت شریف ایران توضیح دهد!

جناب آقای وزیر! با توجه به آگاهی دولت و وزارتخانه ذیربط از دامنۀ حیرت­ آور سوء استفاده ­هایی که دشمن از فضای مجازیِ رهاشدة ایران می‌کند، باید به ملّت بزرگ ایران توضیح داد که چرا دشمنان این مرز و بوم بر گردش اطلاعات در کشور اشراف دارند؟ چرا زمینة مهندسی اطلاعاتِ خلقیات ایرانی و افکار عمومی کشور برای صهیونیست­‌ها فراهم شده است؟! به نظر می­رسد سوء مدیریت و نبود سیاستگذاری از سوی دولت محترم، منجر به اشراف صهیونییست‌ها بر فضای مجازی کشور شده و عدم گردش مناسب محتوای فرهنگی از سویی و توزیع گستردة اباحه گری در فضای مجازی از‏سوی دیگر این روند را تشدید نموده است؛ به‏راستی آیا گروه ‏های فشار و محافل خاص با ارادة مقام عالی وزارت برای حصول به شبکه ملّی اطلاعات و زیر نظام‏‌های آن ستیزه می‏ کنند؟

به‌راستی، اگر اقدامات اخلال گرایانه در بازار سکّه و ارز، عنوان «مفسد فی الارض» را در پی دارد، عملکرد کسانی که کشور را به شدت از جهت فرهنگی و اجتماعی آسیب پذیر کرده اند، چه نام دارد؟ چرا زمینه آسیب‌های اجتماعی، نقض کرامت و آبروی چهره‏‌های علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی و دیگر لایه‌های محترم اجتماعی در گسترۀ ایران، بدون تدبیر و چاره اندیشی در فضای مجازی به رهایی و اینک به هرج و مرج کشیده شده است؟

جناب آقای وزیر! اینک، امّا راه روشن است! چنانچه آن وزارتخانه وفق قانون برنامه پنجم و مصوبات شورای عالی فضای مجازی است و اقتضائاتِ ملّی با امکان‌های علمی و انقلابی در حصول به:

الف) شبکه ملّی اطلاعات.

ب) تولید دانش و قدرت از طریق ترکیب فن ‏آوری نرم و دانش‏های مهندسی ذیربط با تکیه بر علومِ انسانی بومی

ج) فراهم کردن زمینه‏ها، فرآیند‌ها و الگو‌های رشد جویش گران داخلی و ...

د) کمک‏های دولتی برای شبکه سازی‌های اجتماعی در بخش غیر دولتی و ...

ساماندهی شود، فضای مجازی تخریب محور و دشمن شادکنِ کنونی به وضعیت فرصت محور در زیست بوم ایران تبدیل خواهد شد.

سازمان بسیج استادان کشور نیز در راستای تداوم همکاری‌های سازمان بسیج مستضعفین با دولت محترم، در صورت آمادگی و تمایل آن وزارتخانه خواهد توانست حول شناسایی و معرفی امکان‏ها، توانایی ‏ها، و استعداد‌های ایرانیان در گفتگو با آن وزارتخانة محترم، راهکار‌های علمی و عملی در این امر خطیر ملّی تقدیم دارد؛ گو اینکه استادان متعهد و وطن‏ خواه خواستار موفقیت جنابعالی به عنوان وزیر برخاسته از نسل جوان و پراستعداد کشور هستند.

البته چنین می ‏اندیشیدیم که جنابعالی هم با استادان ایرانی هم‏‌سخن باشید که ادامه وضعیت هرج ‏و ‏مرج کنونی در حوزة فنّاوری اطلاعات و شبکه‌های اجتماعی، خیانت به کشور و منافع ملّی است و چنانچه این وضعیت بغرنج ادامه پیدا کند، جامعة دانشگاهی بنا به تکلیف شرعی و ملّی خویش، بر اساس داده­‌ها و آمار‌های علمی که نشان دهندة آسیب ‏های دهشتناک اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و به خصوص اجتماعی به دلیل قصور‌ها و تقصیر‌ها در حوزه‌های گفته شده بر فرهنگ کهن ایرانی است، پیگیر تخلفات دولت و وزارتخانۀ محترم از طریق مراجع قانونی خواهد بود.

دوام توفیقات جناب عالی در راه‌‏اندازی مقتدرانه، عالمانه و وطن خواهانه شبکه ملّی اطلاعات و زیر نظام ‏های ارتباطی آن را در سپهر اجتماعی ایران از خدای بزرگ مسئلت می‌نماییم.»