ماجرای هولناک ۴ ابلیس و اشکهای ۲ زن
پارسینه: چهار ابلیس که در دو سناریوی جداگانه دو زن را تسلیم نیتهای شوم خود کرده بودند در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.
نخستین پرونده مربوط به آزار و اذیت یک زن ۲۶ ساله به نام شهلاست که از سوی مرد همسایه مورد آزار قرار گرفته است.
این زن که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شده بود، با صدایی بغض آلود و گریان در تشریح سرنوشت شوم خود به قضات گفت:اوایل سال ۹۷ بود و من و فرزند دو ساله ام در خانهمان تنها بودیم که زنگ در خانه به صدا در آمد. یک نفر که صورتش را پوشانده بود مقابل در خانه ایستاده بود. او خودش را مامور اداره برق معرفی کرد و من در را برایش باز کردم. چند دقیقه بعد او مقابل در آپارتمان مان ایستاد و من متوجه شدم او مرد همسایه است که نیما نام دارد. من در را باز کردم، ولی او که حالت طبیعی نداشت به زور وارد خانه مان شد.
این زن ادامه داد: من از رفتارهای مرد همسایه شوکه شده بودم و میخواستم او را از خانه بیرون کنم که به رویم چاقو کشید و تهدید کرد اگر به خواسته شیطانی اش تن ندهم فرزند دو ساله ام را مقابل چشمانم میکشد. من مقاومت کردم، اما به سمتم حمله کرد و بدون توجه به التماس هایم مرا آزار داد.
شهلا که از به خاطر آوردن صحنههای آزار و اذیت به گریه افتاده بود گفت:مرد همسایه که متاهل است مرا آزار داد و موبایلم را به همراه ۲۰ هزار تومان پول نقد که در خانه داشتم دزدید و فرار کرد. من برای او اشد مجازات میخواهم.
سپس همسر این زن به قضات گفت: این ماجرا تأثیر بدی در روحیه همسرم گذاشته است و از نظر روحی و روانی به هم ریخته و شبها کابوس میبیند. ما وضع مالی خوبی نداشتیم و این موضوع باعث شده است زندگی برای ما سختتر از قبل شود زندگی من و همسرم در آستانه فروپاشی است و مرد همسایه عامل این بدبختی است.
توبه ابلیس
سپس متهم ۳۴ ساله در جایگاه ویژه ایستاد و گفت::من شیشه مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم که وارد خانه زن همسایه شدم. قبول دارم او را آزار دادم، ولی به زور و تهدید او را وادار به این کار نکردم.
وی که توبه نامه نوشته بود آن را به قضات ارائه داد و گفت: میدانم اشتباه کردم و به همین دلیل توبه کردم و از قضات میخواهم مرا ببخشند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این پرونده تصمیم گیری کنند.
زن دست فروش
دومین پرونده که در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد مربوط به سه مرد جوان بود که یک زن دست فروش را در قهوهخانهای در حوالی شهریار مورد آزار قرار داده اند.
رسیدگی به این پرونده از پاییز سال ۹۷ به دنبال شکایت یک زن دست فروش به نام مرضیه آغاز شد.
وی به مأموران گفت: من در مترو دست فروشی میکنم. چند روز قبل یکی از مشتریها از من کارت خوان خواست، اما چون کارت خوان نداشتم سراغ مرد جوانی به نام فرید رفتم که او را بارها در مترو دیده بودم و میدانستم او هم دست فروش است. من از دستگاه کارت خوان او استفاده کردم، اما اشتباهی به جای ۲۰ هزار تومان ۱۲۰ هزار تومان کارت کشیدم. وقتی مشتری متوجه این ماجرا شد ۱۰۰ هزار تومان مشتری را به او دادم و از فرید خواستم ۱۰۰ هزار تومان را به من برگرداند، اما گفت: پول نقد همراه ندارد.
وی ادامه داد: چند روز دیگر دوباره فرید را در مترو دیدم و از او خواستم پولم را بدهد، اما بهانه آورد تا این که آخرین بار به من گفت: باید همراهش به قهوه خانه پسر عمویش در شهریار بروم و پولم را پس بگیرم. من همراه او به قهوه خانه رفتم، اما در آن جا او به همراه دو مرد دیگر مرا آزار دادند. چند مرد که در قهوه خانه حضور داشتند و متوجه ماجرا شده بودند به کمک من آمدند و من توانستم فرار کنم از آن روز به بعد من کابوس میبینم از سایه خودم هم میترسم از اعضای خانواده ام خجالت میکشم.
به دنبال شکایت این زن وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان در گزارشی اعلام کردند وی تحت آزار و اذیت قرار گرفته است.
بدین ترتیب فرید و دو همدستش بازداشت شدند. اما آنها در دادگاه خودشان را بی گناه خواندند.
فرید گفت: قبول دارم زن جوان را برای پس دادن پولش همراه خودم به شهریار برده ام، اما خودش به یک قهوهخانه رفت و از سوی دو مرد غریبه مورد آزار قرار گرفت. من دو متهم دیگر این پرونده را اصلاً نمیشناختم.
دو متهم دیگر نیز جرمشان را انکار کردند. یکی از آنها با اشاره به زن دست فروش گفت::این زن از من خواسته تا ۸۰۰ میلیون تومان به او پول بدهم تا رضایت بدهد. او قصد اخاذی از ما را دارد.
اما زن جوان که اشک میریخت گفت: من از یکی از متهمان ۷۰۰ هزار تومان پول گرفتم و به او رضایت دادم، چون او مرا آزار نداده بود. اما فرید و همدست دیگرش مرا آزار دادند و شکنجه کردند.
با پایان جلسه دادگاه قرار شد به زودی قضات درباره این پرونده رای صادر کنند.
این زن که در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شده بود، با صدایی بغض آلود و گریان در تشریح سرنوشت شوم خود به قضات گفت:اوایل سال ۹۷ بود و من و فرزند دو ساله ام در خانهمان تنها بودیم که زنگ در خانه به صدا در آمد. یک نفر که صورتش را پوشانده بود مقابل در خانه ایستاده بود. او خودش را مامور اداره برق معرفی کرد و من در را برایش باز کردم. چند دقیقه بعد او مقابل در آپارتمان مان ایستاد و من متوجه شدم او مرد همسایه است که نیما نام دارد. من در را باز کردم، ولی او که حالت طبیعی نداشت به زور وارد خانه مان شد.
این زن ادامه داد: من از رفتارهای مرد همسایه شوکه شده بودم و میخواستم او را از خانه بیرون کنم که به رویم چاقو کشید و تهدید کرد اگر به خواسته شیطانی اش تن ندهم فرزند دو ساله ام را مقابل چشمانم میکشد. من مقاومت کردم، اما به سمتم حمله کرد و بدون توجه به التماس هایم مرا آزار داد.
شهلا که از به خاطر آوردن صحنههای آزار و اذیت به گریه افتاده بود گفت:مرد همسایه که متاهل است مرا آزار داد و موبایلم را به همراه ۲۰ هزار تومان پول نقد که در خانه داشتم دزدید و فرار کرد. من برای او اشد مجازات میخواهم.
سپس همسر این زن به قضات گفت: این ماجرا تأثیر بدی در روحیه همسرم گذاشته است و از نظر روحی و روانی به هم ریخته و شبها کابوس میبیند. ما وضع مالی خوبی نداشتیم و این موضوع باعث شده است زندگی برای ما سختتر از قبل شود زندگی من و همسرم در آستانه فروپاشی است و مرد همسایه عامل این بدبختی است.
توبه ابلیس
سپس متهم ۳۴ ساله در جایگاه ویژه ایستاد و گفت::من شیشه مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم که وارد خانه زن همسایه شدم. قبول دارم او را آزار دادم، ولی به زور و تهدید او را وادار به این کار نکردم.
وی که توبه نامه نوشته بود آن را به قضات ارائه داد و گفت: میدانم اشتباه کردم و به همین دلیل توبه کردم و از قضات میخواهم مرا ببخشند.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این پرونده تصمیم گیری کنند.
زن دست فروش
دومین پرونده که در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران رسیدگی شد مربوط به سه مرد جوان بود که یک زن دست فروش را در قهوهخانهای در حوالی شهریار مورد آزار قرار داده اند.
رسیدگی به این پرونده از پاییز سال ۹۷ به دنبال شکایت یک زن دست فروش به نام مرضیه آغاز شد.
وی به مأموران گفت: من در مترو دست فروشی میکنم. چند روز قبل یکی از مشتریها از من کارت خوان خواست، اما چون کارت خوان نداشتم سراغ مرد جوانی به نام فرید رفتم که او را بارها در مترو دیده بودم و میدانستم او هم دست فروش است. من از دستگاه کارت خوان او استفاده کردم، اما اشتباهی به جای ۲۰ هزار تومان ۱۲۰ هزار تومان کارت کشیدم. وقتی مشتری متوجه این ماجرا شد ۱۰۰ هزار تومان مشتری را به او دادم و از فرید خواستم ۱۰۰ هزار تومان را به من برگرداند، اما گفت: پول نقد همراه ندارد.
وی ادامه داد: چند روز دیگر دوباره فرید را در مترو دیدم و از او خواستم پولم را بدهد، اما بهانه آورد تا این که آخرین بار به من گفت: باید همراهش به قهوه خانه پسر عمویش در شهریار بروم و پولم را پس بگیرم. من همراه او به قهوه خانه رفتم، اما در آن جا او به همراه دو مرد دیگر مرا آزار دادند. چند مرد که در قهوه خانه حضور داشتند و متوجه ماجرا شده بودند به کمک من آمدند و من توانستم فرار کنم از آن روز به بعد من کابوس میبینم از سایه خودم هم میترسم از اعضای خانواده ام خجالت میکشم.
به دنبال شکایت این زن وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان در گزارشی اعلام کردند وی تحت آزار و اذیت قرار گرفته است.
بدین ترتیب فرید و دو همدستش بازداشت شدند. اما آنها در دادگاه خودشان را بی گناه خواندند.
فرید گفت: قبول دارم زن جوان را برای پس دادن پولش همراه خودم به شهریار برده ام، اما خودش به یک قهوهخانه رفت و از سوی دو مرد غریبه مورد آزار قرار گرفت. من دو متهم دیگر این پرونده را اصلاً نمیشناختم.
دو متهم دیگر نیز جرمشان را انکار کردند. یکی از آنها با اشاره به زن دست فروش گفت::این زن از من خواسته تا ۸۰۰ میلیون تومان به او پول بدهم تا رضایت بدهد. او قصد اخاذی از ما را دارد.
اما زن جوان که اشک میریخت گفت: من از یکی از متهمان ۷۰۰ هزار تومان پول گرفتم و به او رضایت دادم، چون او مرا آزار نداده بود. اما فرید و همدست دیگرش مرا آزار دادند و شکنجه کردند.
با پایان جلسه دادگاه قرار شد به زودی قضات درباره این پرونده رای صادر کنند.
منبع:
رکنا
عوضی های آشغال همشون میگن کی بود کی من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود مست بودم ، شیشه زدم و تجاوز نبود خواست خودشون بود کار دیگری بود ورد زبونشونه !!!!!! !!!!!!! این آشغالها رو باید به اشد مجازات برسونید اون یکی رو ببین میگه شیشه زدم حالیم نبود تجاوز نبود به زور نبود !!!!!!! آخه مردک اگه حالیت نبود چطور حالی ات بود از رو رضایت بود و زور نبود !!!!!!!؟؟؟؟ اینو به واسطه شغلی که دارم میگم !!! ترو خدا هر کی مورد آزار و اذیت قرار گرفت فوری به پلیس و مراجع قانونی مراجعه کنه در بیشتر مواقع پنهان کاری میشه و همین باعث پررو شدن و تعدد و تکرار جرم میشه ، به والله پلیس دلسوز مردمه و مراجع قضایی رسیدگی میکنن